خبرگزاری کار ایران

سرپرست و رهبر ارکستر رتوریک در گفت‌و‌گو با ایلنا:

فیلم «سنتوری» متقاضیان یادگیری سنتور را افزایش داد/ ارکستر برلین هم نمی‌تواند از راه بلیت‌فروشی هزینه‌های نوازندگانش را بدهد/ بسیاری از استادان خانه‌نشین شده‌اند

فیلم «سنتوری» متقاضیان یادگیری سنتور را افزایش داد/ ارکستر برلین هم نمی‌تواند از راه بلیت‌فروشی هزینه‌های نوازندگانش را بدهد/ بسیاری از استادان خانه‌نشین شده‌اند
کد خبر : ۸۵۹۹۳۵

رضا مریوند درباره نحوه تامین بودجه ارکسترهای دولتی و خصوصی و درآمد اعضای آنها می‌گوید: حتی ارکسترهای دولتی به لحاظ تامین بودجه و درآمد با مشکلاتی مواجهند اما وضعیت خصوصی‌ها بسیار بدتر است چون حمایتی وجود ندارد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، تشکیل ارکسترهای مختلف اتفاق خوبی است اما مشکل عدم حمایت‌های مالی و معنوی از آنهاست. موسسات خصوصی آنچنان تمایلی به حمایت از ارکسترها ندارند و ترجیحشان این است با حمایت از خوانندگان جویای نام از آنها برای کسب درآمدهای کلان اقتصادی استفاده کنند. در این میان هستند افرادی که با هزینه شخصی اقدام به تشکیل گروه‌‌ می‌کنند. آنهم درحالی‌که به طور کلی ارکسترها باید تعداد زیادی نوازنده در اختیار داشته باشند و همین موضوع بر دشواری‌های موجود می‌افزاید.

«رتوریک» یکی از ارکسترهایی است که با وجود دشواری‌های فراوان چند سالی‌ست به طور مستمر فعالیت خود را آغاز کرده و طی این مدت در جشنواره‌های مختلف حضور یافته است. ارکستر «رتوریک» سال گذشته در سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر حضور داشت از وجود نصیر حیدریان (موسیقی‌دان، آهنگساز و رهبر ارکستر) به عنوان رهبر میهمان بهره برد.

رضا مریوند (موسس، سرپرست و رهبر ارکستر «رتوریک») درباره نحوه فعالیت‌های ارکسترش گفت: ما حتی برای یکی از اجراهایمان اسپانسر و حامی نداریم و هر اتفاقی در این زمینه رخ داده بر اساس همدلی و هزینه اعضای ارکستر بوده است.

ارکستر «رتوریک» از ابتدای فعالیت تاکنون چه روندی را طی کرده است؟

ارکستر «رتوریک» در مهرماه سال 1392 تشکیل شد و همان زمان نیز هدف ما پرداختن به موسیقی کلاسیک بود که کار تخصصی ماست. در ابتدای تاسیس ارکستر نوپا بود و به نوعی نمی‌توانست به اجرای آثار سخت بپردازد، به همین دلیل با موسیقی فیلم کارمان را آغاز کردیم. سپس رفته رفته با قوی‌تر شدن کادر ارکستر توانستیم به هدف اصلی‌مان که همان موسیقی کلاسیک است، بپردازیم و خوشبختانه توانستیم اجرا به اجرا نشان دهیم در موسیقی کلاسیک حرفی برای گفتن داریم. پس از‌ آنکه کادر ارکسترمان قوی‌تر شد نیز توانستیم قطعات و آثار دشوارتری را از موسیقی کلاسیک انتخاب و اجرا کنیم.

واژه «رتوریک» به چه معناست؟

رتوریک واژه‌ای لاتین و جزو کلمات و اصطلاحات موسیقایی است. رتوریک به لحاظ لغوی به معنی گفتمان است، گفتمانی که نتیجه دهد و به حد اعلا برسد. در ابتدا آقای کیوان میرهادی که از استادان من بوده‌اند و نوازنده گیتار هستند این اسم را معرفی کردند و ما آن را برای ارکستر انتخاب کردیم. دلیل این انتخاب نیز معنی لغوی کلمه و فلسفه موسیقایی است که پشت آن قرار دارد. هدف ما گفتمان از راه موسیقی است و واژه «رتوریک» نیز همین معنا را می‌دهد.

ارکستر «رتوریک» به لحاظ مالی چگونه تامین می‌شود؟ آیا از حمایت‌های دولتی بهره می‌برید؟

خیر، ارکستر ما از ابتدا تاکنون بدون حمایت‌های دولتی به فعالیت ادامه داده است. ما حتی برای یکی از اجراهایمان اسپانسر و حامی نداریم و هراتفاقی در این زمینه رخ داده بر اساس همدلی و هزینه اعضای ارکستر بوده است. من و دیگر اعضای گروه همواره با صداقت به گفتگو و تعامل پرداخته‌ایم و مبنای فعالیت‌مان نیز صداقت بوده است. به طور مثال پیش از اجراها درباره کم و کیف درآمد آنها تعامل می‌کنیم و مبنایی را در نظر می‌گیریم.

نوازندگان ارکسترتان به لحاظ حرفه‌ای در چه سطحی هستند؟

حال که پس از شش سال کادرمان قوی‌تر از پیش شده، می‌توانم بگویم ارکستر ما حرفه‌ای است و اغلب نوازندگانمان نیز حرفه‌ای هستند و با ارکسترها و گروه‌های دیگر نیز همکاری دارند. آنها در ارکسترهای دیگر «سولیست» و «کنسرت‌مایت» هستند یا در رده‌های بالاتر قرار دارند.

بی‌شک همکاری با نوازندگان حرفه‌ای به لحاظ مالی مشکلاتی را ایجاد می‌کند که جدی‌ترین آنها بخش مالی و دستمزدهاست. آنچه نوازندگان حرفه‌ای را به همکاری با ارکستر «رتوریک» راغب کرده، چیست؟

نوازندگان زمانی که می‌بینند ارکستری با دغدغه‌های فرهنگی تشکیل شده و دارای برنامه و نظم است و اهداف مشخص دارد، راغب به همکاری می‌شوند. البته نمی‌گویم آنها بدون چشم‌داشت مالی راضی به همکاری می‌شوند، اما لااقل مبحث مالی برای‌شان جزو اولویت‌ها نیست. می‌توان گفت آنچه اولویت دارد، کیفیت اجرای ارکستر است. مثلا سال گذشته که در جشنواره‌ موسیقی فجر حضور داشتیم از آقای نصیر حیدریان که از استاد بنده است، دعوت کردیم که رهبری ارکستر را بپذیرند و ایشان نیز پذیرفتند.

فیلم «سنتوری» متقاضیان یادگیری سنتور را افزایش داد/ ارکستر برلین هم نمی‌تواند از راه بلیت‌فروشی هزینه‌های نوازندگانش را بدهد/ بسیاری از استادان خانه‌نشین شده‌اند

شما به عنوان رهبر میهمان با ارکسترهای متعددی همکاری کرده‌اید. در حالی که این اتفاق در ایران خیلی مرسوم نیست. این عدم توجه به تعاملات اینچنینی چه دلایلی دارد؟

متاسفانه در این بخش ضعف‌های بسیاری داریم و می‌توان گفت به جز ارکستر سمفونیک و ملی که بودجه لازم را دارند و می‌توانند رهبر میهمان دعوت کنند باقی ارکسترها در این زمینه ضعیف هستند. حتی ارکسترها در زمینه دعوت از میهمانان داخلی نیز با مشکل مواجهند. زیرا جدا از اینکه هزینه‌های فعالیت و اجرا بسیار بالاست به طور معمول سرپرست و موسسان گروه‌ها سعی می‌کنند طرز فکر خودشان را پیاده کنند و بر اساس همان اهدافی که در نظر دارند پیش بروند. آنها خیلی به دنبال این موضوع نیستند که طی تعامل با دیگر رهبران از آنها در اجراهای‌شان بهره ببرند. در شهرستان‌ها نیز وضعیت به همین شکل است. من به عنوان رهبر میهمان به شهرستان‌های بسیاری رفته‌ام و سر تمرینات گروه‌ها حاضر شده‌ام، آنها نیز خیلی تمایل ندارند با رهبران میهمان همکاری کنند، زیرا به هزار زحمت گروهی تشکیل می‌دهند و دشواری‌های بسیاری را به جان می‌خرند و با خود می‌گویند اگر قرار است اجرایی باشد، بهتر است کسی رهبری ارکستر را به عهده داشته باشد که زحمت آن را کشیده است.

استفاده از رهبر میهمان در ارکسترها چه مزایایی در پی دارد و تا چه حد میزان تعامل بین فعالان موسیقی کلاسیک و ارکسترال را بالا می‌برد و بر کیفیت اجراها موثر است؟

به طور کلی استفاده از رهبران میهمان، اتفاقات خوبی در پی دارد. همانطور که گفتم سال گذشته چنین تجربه‌ای داشتم. طی آن ده جلسه تمرینی که آقای حیدریان با ما همراه بودند نه تنها اعضای ارکستر رتوریک که خودم نیز بسیار از ایشان آموختم. می‌توان گفت ارکستر «رتوریک» پس از همکاری با استاد حیدریان یک یا چند قدم جلوتر رفته است. به هرحال حضور یک رهبر میهمان با تجربه و کاربلد بسیار کمک کننده است و سطح کیفی ارکسترها و اجراهای‌شان را بالا می‌برد.

از گذشته تاکنون ارکسترهای خصوصی به لحاظ حمایت‌های دولتی همواره نادیده انگاشته شده‌اند. نگاه نهادهای دولتی مرتبط که وزارت ارشاد در راس آنها قرار دارد،‌ نسبت به ارکسترهای خصوصی چگونه است؟

حتی ارکستر برلین نیز شاید نتواند از راه بلیت‌فروشی هزینه‌های نوازندگان ارکسترش را بدهد. در همه جای دنیا موسسات مردم نهاد و دولت‌ها برای فرهنگسازی و تداوم فعالیت‌های فرهنگی (از جمله موسیقی) کشورشان هزینه می‌کنند و در این راه قدم‌های مثبت و موثری برمی‌دارند. در ایران این رویه مرسوم نیست و مطمئنا بدون بودجه و صرف هزینه کارها بسیار سخت پیش می‌روند. در حال حاضر اگر قرار باشد حمایت‌هایی در زمینه موسیقی وجود داشته باشد آن حمایت‌ها چه از سوی برندها، مسئولان و حتی دولت معطوف به موسیقی پاپ خواهد بود. فعالان موسیقی کلاسیک، موسیقی ایرانی، موسیقی سنتی، دیگر گونه‌ها و البته مخاطبان آنها، یاد می‌گیرند در محیطی فرهنگی‌تر موسیقی را دنبال کنند.

فیلم «سنتوری» متقاضیان یادگیری سنتور را افزایش داد/ ارکستر برلین هم نمی‌تواند از راه بلیت‌فروشی هزینه‌های نوازندگانش را بدهد/ بسیاری از استادان خانه‌نشین شده‌اند

 و این محیط و فضای فرهنگی‌تر چه مزایایی برای جامعه و مردم خواهد داشت؟

 به عنوان مثال در موسیقی کلاسیک زمانی که مخاطب وارد سالن می‌شود و گوشی‌اش را به احترام موزیسین‌ها دو ساعت خاموش می‌کند یا آن را در حالت سکوت قرار می‌دهد، یعنی برای موسیقی و فعالان آن ارزش قائل است. چنین شخصی نمی‌تواند در جامعه فردی ناهنجار و هنجارشکن باشد. بر همین اساس به نظرم اتفاقا باید موسیقی کلاسیک، موسیقی ایرانی و گونه‌های با اصالت، بیشتر حمایت شوند؛ زیرا ما را به سمت فرهنگی که می‌خواهیم پیش می‌برند. اما خب متاسفانه اینگونه نیست و حمایتی وجود ندارد.

البته حمایت‌هایی وجود دارد، اما آن حمایت‌ها محدود به چند ارکستر دولتی و فعالان ارگانی است. به نظرتان با توجه به آن حمایت‌ها، سطح کیفی فعالیت ارکسترهای دولتی و گروه‌های ارگانی در چه سطحی است؟

شاید وضعیت آن ارکسترها به لحاظ امکاناتی که در اختیار دارند از وضعیت ارکسترهای خصوصی بهتر باشد. به هرحال امکاناتی که در اختیار ارکسترهای دولتی قرار دارد در اختیار ارکسترهای خصوصی نیست. به طور مثال آنها در زمینه امکاناتی چون مکان تمرین مشکلی ندارند در حالی که ما همواره استرس این موضوع را داریم. اما با وجود این تفاوت‌ها حتی ارکسترهای دولتی نیز به لحاظ تامین بودجه و درآمد با مشکلاتی مواجهند. مثلا شاید، دریافتی نوازندگان آن ارکسترها نیز در آن حد نباشد که آنها به طور متمرکز با یک ارکستر همکاری کنند و با دستمزدشان زندگی‌شان را بچرخانند. متاسفانه این اتفاق فراگیر است و همه ارکسترها به طور کم و بیش با آن مواجهند. اما در میان ارکسترها، خصوصی‌ها در این زمینه ضعف بیشتری دارند به این دلیل که کمتر حمایت می‌شوند.

این عدم حمایت‌ها و رقم کم دستمزدها، باعث می‌شود نوازندگان به طور همزمان با چند ارکستر همکاری کنند. این اتفاق آسیب زننده است.

خرده‌ای بر نحوه فعالیت چنین نوازندگانی وجود دارد و آن این است که چرا کار اختصاصی انجام نمی‌دهد و بر یک ارکستر متمرکز نیستند؛ اما واقعیت این است که وضعیت اقتصادی زندگی امروز و هزینه‌ها و مخارجی که در جامعه می‌بینیم، این اجازه را به آنها نمی‌دهد که صرفا با یک ارکستر همکاری کنند و اگر هم بخواهند نمی‌توانند، زیرا دستمزد پایینی دارند. لذا مجبورند چندین و چند جا ساز بزنند.

 در نهایت همه این کاستی‌ها فرهنگ ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

بله همینطور است. کشور اتریش پس از جنگ جهانی مبلغی به عنوان وام و خسارت دریافت می‌کند و مسئول ذیربط، همه آن مبلغ را صرف ساختن سالن‌های اپرا و کتابخانه و اماکن فرهنگی می‌کند. زمانی که از آنها درباره دلیل این کار سوال می‌کنند و می‌پرسند چرا آن بودجه را صرف صنعت و ساخت و تقویت کارخانه‌ها نمی‌کنید؟ آن مسئول در جواب می‌گوید کشوری که فرهنگ نداشته باشد هیچ‌ چیز ندارد. مسئولان ما باید دغدغه فرهنگ داشته باشند. نه اینکه این دغدغه وجود ندارد، اما کافی نبوده و نیست. به هرحال لازم است این احساس در فعالان فرهنگی ایجاد شود که بیشتر حمایت می‌شوند. متاسفانه بسیاری از استادان من پس از سال‌‌ها فعالیت در زمینه موسیقی ارکسترال خانه‌نشین شده‌اند به این دلیل که در مقابل هزینه‌های زندگی کم می‌آورند.

فیلم «سنتوری» متقاضیان یادگیری سنتور را افزایش داد/ ارکستر برلین هم نمی‌تواند از راه بلیت‌فروشی هزینه‌های نوازندگانش را بدهد/ بسیاری از استادان خانه‌نشین شده‌اند

بسیاری از گروه‌ها و ارکسترها در طول سال فعالیتی مستمر ندارند و اجراهای آنها محدود به جشنواره‌ها و مناسبت‌هاست. ارکستر «رتوریک» در این زمینه چه وضعیتی دارد و نحوه فعالیت‌هایش طی سال به چه شکل است؟

ما از همان روز اول که ارکستر «رتوریک» را تاسیس کردیم، اساسنامه‌ای برای آن نوشتیم تا بر اساس چارچوبی مشخص به فعالیت ادامه دهیم و حرکت کنیم. به طور مثال اگر قصدمان جذب نوازنده باشد یا اگر بخواهیم با نوازنده‌ای قطع همکاری کنیم، این اتفاقات بر اساس قانون و چهارچوبی که در نظر گرفته‌ایم، صورت می‌گیرد. خوشبختانه در این زمینه وضعیت خوبی داریم و جزو ارکسترهایی هستیم که بر اساس برنامه پیش می‌رویم و دقیق و منظم هستیم.

برنامه‌های تمرینات‌تان با اعضای ارکستر به چه شکل است؟

به طور معمول لیست تمرینات‌مان تا زمان اجرا مشخص است و حتی ساعت «ساندچک» را نیز از ماه‌ها قبل با اعضا هماهنگ می‌کنیم تا آنها نیز برنامه‌های خودشان را نیز داشته باشند و هماهنگ شوند. یعنی همه چیز بر اساس همان ساختار مشخصی پیش می‌رود که روز اول در نظر داشته‌ایم. اتفاقا یکی از دلایل استمرار فعالیتمان این است اهداف مشخصی داریم. ما یک هدف کوتاه مدت و یک هدف بلند مدت برای خود در نظر گرفته‌ایم. هدف کوتاه مدت‌مان مدام در حال تغییر بود، اما هدف بلند مدتمان همچنان همان است که بوده و بر اساس همان فعالیت کرده‌ایم و پیش رفته‌ایم.

هدف بلندمدت‌تان چه بوده است؟

هدف ما این نبوده که با یک یا دو اجرا و صرفا نشان دادن توانی از ارکستر از موسیقی خداحافظی کنیم. خیر. هدفمان این بوده که ارکستری دغدغه‌مند باشیم و فعالیت‌مان را ادامه دهیم و در عرصه باقی بمانیم. به همین دلیل در طول سال به طور منظم و مستمر فعالیت داریم. فقط در اواخر اسفند و ماه فروردین تمرین نمی‌کنیم و در دیگر ماه‌های سال به طور مستمر تمرین داریم و به اتفاق اعضا، ‌هر هفته گردهم می‌‌آییم. نزدیک به اجراها نیز تمرینات‌مان فشرده‌تر می‌شود.

به طور میانگین در سال چند کنسرت برگزار می‌کنید؟

می‌توان گفت در سال حداقل دو اجرا داریم و گاه پیش‌ می‌آمده که تعداد آنها بیشتر شده است.

با توجه به اینکه خودتان اهل ملایر هستید و با توجه به حضورتان در شهرستان‌های مختلف به عنوان رهبر ارکستر، بگویید موسیقی کلاسیک و ارکسترال نسبت به گذشته در شهرستان‌ها چه وضعیتی دارد؟

خوشبختانه طی سال‌های اخیر اتفاقات مثبتی رخ داده است. حال مشاهده می‌کنیم که مناطقی چون کردستان و گیلان ارکسترهای خودشان را دارند. در حال حاضر استان گیلان دو ارکستر دارد که یکی ملی است و دیگری حالتی سمفونیک دارد. اصفهان در حال حاضر چندین ارکستر دارد.  این اتفاقات را می‌توان به فال نیک گرفت و شاهد آن هستیم که فرهنگ موسیقی ارکسترال تا حدودی در شهرها و استان‌ها جا افتاده است.

یکی از بخش‌هایی که در فرهنگ‌سازی مذکور موثر است شیوه فعالیت و آموزش آموزشگاه‌هاست.

بله درست است. خوشبختانه حتی آموزشگاه‌ها نیز در روند فعالیت خود تغییراتی ایجاد کرده‌اند. حال، اساتید و مدرسان استان‌ها و شهرها به جای آموزش صرف سازهایی چون گیتار،‌ پیانو و دیگر سازهای مرسوم، به این سمت و سو رفته‌اند که آموزش سازهای مورد استفاده در ارکستر را نیز مد نظر قرار دهند و آنها را معرفی و آموزش دهند که اتفاق مثبتی است؛ زیرا بعدها در آن شهرها ارکسترهایی تشکیل می‌شود و همان هنرجویان نوازندگان آن خواهد بود.

این رویه باعث می‌شود نوازندگان حرفه‌ای سازهای کلاسیک برای فعالیت به تهران هجوم نیاورند.

دقیقا همینطور است و مهم‌تر اینکه وجود ارکسترها در شهرستان‌ها عادت شنیداری مردم و مخاطبان آن منطقه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و سلیقه آنها را ارتقا خواهد داد. شما حساب کنید زمانی که آقای داریوش مهرجویی فیلم سنتوری را ساختند متقاضی یادگیری سنتور افزایش یافت. بی‌شک زمانی که مردم شاهد اتفاقی هستند و آن را می‌بینند بیشتر تحت تاثیر آن قرار می‌گیرند و به آن گرایش پیدا می‌کنند. در مورد موسیقی ارکسترال نیز رویه همین است. زمانی که در شهرستان‌ها ارکستری وجود نداشت باشد مردم و علاقمندان موسیقی به سراغ سازهای مرسوم می‌روند و به سازهای کلاسیک و موسیقی ارکسترال توجه نشان نمی‌دهند، زیرا این گونه را نمی‌شناسند و اجرای ارکسترها را ندیده‌اند. چندی پیش فعالان موسیقی تبریز هفته‌ای را به موسیقی این شهر اختصاص داده بودند و طی این اتفاق برای تمرین با یک ارکستر از من دعوت کردند و من نیز پذیرفتم و سه جلسه با آنها همراه بودم و مجددا برای دیدن اجرای‌شان به تبریز رفتم. طی این اتفاق تقریبا قطعاتی از تمام دوران (اعم از کلاسیک، رمانیک، باروک و ... ) اجرا شد و با اینکه کار تخصصی بود و آثاری از یوهان برامس، چایکوفسکی، موتسارت، و دیگر بزرگان نواخته شد، اما مردم آنچنان به دقت به دیدن و شنیدن اجرا نشستند و آنچنان سکوتی در سالن حکم‌فرما بود که به وجد آمدم و در پایان خطاب به مخاطبان گفتم؛ واقعا اینکه در کنار شما به شنیدن قطعات پرداختم، برایم لذت‌بخش بود. و واقعا برای فعالیت مثمرثمر فعالان موسیقی تبریز باید دستشان را به گرمی فشرد و چنین تلاش‌هایی قابل تقدیر است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز