در گفتوگو با محمدرضا بزرگر مطرح شد؛
میراثِ موسیقاییِ کتولها برای تمدنِ ایران چیست؟ / چکه سماع، کلهکش، بیدخوانی، سرگریه، زنانهمقام و لالاییهای کتولی هنوز در دلها غوغا میکنند
محمدرضا برزگر (پژوهگشر و نوازنده) درباره برخی آداب و مناسک موسیقیمحور منطقه کتول میگوید: در گذشته که هنوز زندگی شهری رواج نیافته بود، در مجالس عروسی کتولیان میان جوانان موسیقی کشتی برگزار میشد و حین برگزاری موسیقی نواخته میشد که به آن آهنگ «کشتیگیری» میگفتند. در مسابقات اسبدوانی هم آهنگی نواخته میشد که ریتم مخصوصی داشت و به آن آهنگ «اسب دوانی» میگفتند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در میان استانها و توابع آنها، تالش و کتول دو منطقه شمالی هستند که موسیقی خاص خود را دارند. محمدرضا برزگر (موسیقیدان، نوازنده و پژوهشگر) یکی از هنرمندان استان گلستان و منطقه کتول است که طی سالهای گذشته دو کتاب «اورشم» و «نغمههای کتولی» را به عنوان اولین منابع مکتوب موسیقی کتول منتشر کرده است. او که در سال 1380 گروه« نجوای کتول» را راهاندازی کرده و به اتفاق اعضای آن در جشنوارههای مختلف شرکت میکند، درباره «چکه سماع» یکی از گونههای موسیقیمحور منطقه کتول میگوید: در موسیقی سازی بخشی وجود دارد که آن را به عنوان موسیقی رقص کتول میشناسیم و به «چکه سماع» کتولی معروف است. چکه به معنای دست زدن و صدای حاصل از آن است و سماع نیز همان معنای مرسوم خود را دارد. «چکه سماع» در دو نوع زنانه و مردانه اجرا میشود و آواز ندارد و موسیقی آن بیکلام است. در «چکه سماع» دو مرد یا دو زن قرینه یک دیگر حرکاتی را انجام میدهند که از ملایم شروع میشود و به مرور شادتر و تندتر میشود. «چکه سماع» رقصی محلی و شاد است که با لباس محلی اجرا میشود. در «چکه سماع» زنانه، موسیقی بوسیله تشت و لگن اجرا میشود و سازهای معمول در آن کاربردی ندارد. در «چکه سماع» مردانه؛ سازهای سورنا و دهل که به گویش محلی به آنها «زرنا» و «دیل» میگوییم، کاربرد دارند.
موسیقی منطقه کتول چه ویژگیهایی دارد؟
کتول به لحاظ جغرافیایی در شرق مازندران قرار دارد، اما پس از تقسیمات کشوری و جدا شدن گلستان از مازندران زیرمجموعه این استان قرار گرفت. منطقه کتول به لحاظ تاریخی قدمتی چند هزار ساله دارد و موسیقی آن به موسیقی مقامی کتول معروف است و مختص به همین منطقه است. در حال حاضر مهاجران بسیاری به کتول آمدهاند که البته این مهاجرپذیری در اغلب مناطق ایران رخ داده است.
گویش مردم منطقه کتول چیست و تا چه حد تحت تاثیر اقوام مهاجر بودهاند؟
گویشی که مردم اصلی یعنی ساکنان اولیه کتول با آن تکلم میکنند، دنباله زبان پهلوی است و به نوعی در بعضی کلمات و اصطلاحات با گویش و زبان طبری مازندران همسو است. این در حالی است که در مناطق دیگر چنین زبان و گویشی نداریم. میتوان گفت فرهنگ مردم کتول بخشی از خرده فرهنگهای کشور است. در حال حاضر مرکزیت منطقه کتول شهرستان علیآباد است. علیآباد از سال 1358 دارای فرمانداری و بخشداری است و حدودا کمتر از یک قرن است که شهرداری دارد و حال سه شهر زیرمجموعه آن است. تا آنجا که میدانم حدود 150 تا 160 هزارنفر در این منطقه زندگی میکنند. در حال حاضر هم منطقه کتول دارای حدود هشتاد روستاست.
مهاجرانی که در منطقه کتول زندگی میکنند متعلق به کدام اقوامند؟
بخشی از اهالی مهاجر کتول ترکمنها هستند و برخی دیگر سیستانی و بلوچ و تعدادی دیگر اهل شاهرود و سمنان و دامغانند. آذریها دیگر مهاجرانی هستند که در منطقه کتول زندگی میکنند. خراسانیها بخشی دیگر از مهاجران را تشکیل میدهند که تعدادشان بسیار زیاد است. کرمانجها و بیرجندیها نیز برخی دیگر از مهاجرانی هستند که در کتول زندگی میکنند.
با توجه به این تنوع و تعدد قومی، موسیقی کتول تا چه حد تحت تاثیر موسیقی اقوام دیگر بوده است؟
کتول به لحاظ جغرافیایی با ترکمنها همسایه است و مازندران در غرب کتول است و همسایه شرقی ما نیز استان وسیع خراسان است. به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و مهاجرت اقوام، صد در صد و قطعا موسیقی و نغماتی به کتول وارد شده و به طور کلی آثار اقوام مهاجر در کتول اجرا میشوند؛ اما ما کتولیها، چنین آثاری را به عنوان موسیقی خودمان نمیشناسیم و آنها را به عنوان موسیقی اصیل منطقه اجرا نمیکنیم. مثلا اگر یکی از اهالی کتول، مقام «حقانی» را بخواند، مخاطبان میدانند که آن اثر متعلق به موسیقی کتول نیست و مربوط به موسیقی سمنان است. یا اگر حتی بچههای کتول آواز «امیری» را بخوانند، ما اهالی کتول میدانیم که آن اثر برگرفته از «امیر گوار» مازندران است.
اصل موسیقی کتول چیست و چه بخشهایی دارد؟
موسیقی منطقه کتول به دو بخش اصلی سازی و آوازی تقسیم میشود. بخش سازی که بیکلام است نیز به چند دسته تقسیم میشود. بخشی از موسیقی بیکلام ما با دوتار، نی و برخی با کمانچه نواخته میشوند. در بخش سازی یا بیکلام بخش دیگری وجود دارد که که آنها را به عنوان عرفانی میشناسیم و برخی از آنها حماسی هستند.
آیا آثار موسوم به عرفانی مقامهای حقانی منطقه کتول محسوب میشوند؟
خیر به هیچ عنوان. هر کدام از آثار بیکلام مربوط به بخش سازی، روایت و داستان خاص خود را دارند و ریتمهای آنها نیز متفاوت و متنوع است. البته شاید آثار مذکور با آثار دیگر مناطق هم اسم باشند، اما با کلام یا بیکلام بودن، شیوه نواختن و نوع روایات و نحوه بیان داستان آنها با هم تفاوت دارد. به طور مثال ما در بخش سازی آهنگی داریم که «زارنجی» نام دارد و از دو واژه زار و رنج تشکیل شده است. در موسیقی منطقه شمال خراسان نیز اثری به همین نام وجود دارد اما به شیوه دیگری اجرا میشود و شاید با کلام باشد. ملودی «زارنجی» کتول، فضایی غمگینی دارد و واجد اندوه و زاری و گریه است و برگرفته از رنجها و مشقتهای مردم کتول در گذشته است.
«چکه سماع» که برخی آن را رقص محلی کتولیها میدانند، چیست، چگونه اجرا می شود و در چه مواقعی کاربرد دارد؟
در موسیقی سازی بخشی وجود دارد که آن را به عنوان موسیقی رقص کتول میدانیم و میشناسیم و به «چکه سماع» کتولی معروف است. چکه به معنای دست زدن و صدای حاصل از آن است و سماع نیز همان معنای مرسوم خود را دارد. «چکه سماع» در دو نوع زنانه و مردانه اجرا میشود و آواز ندارد و موسیقی آن بیکلام است. در «چکه سماع» دو مرد یا دو زن قرینه یک دیگر حرکاتی را انجام میدهند که از ملایم شروع میشود و به مرور شادتر و تندتر میشود. «چکه سماع» رقصی محلی و شاد است که با لباس محلی اجرا میشود. در «چکه سماع» زنانه، موسیقی بوسیله تشت و لگن اجرا میشود و سازهای معمول در آن کاربردی ندارد. در «چکه سماع» مردانه سازهای سورنا و دهل که به گویش محلی به آنها «زرنا» و «دیل» میگوییم، کاربرد دارند. شمشاد و دایره نیز در «چکه سماع» مردانه مورد استفاده قرار میگیرند. دایره که همان دایره است و شمشاد نیز سازی بادی است که از نی کوتاه ساخته میشود و زبانه دارد و مانند نیلبک نواخته میشود و دایره نیز آن را همراهی میکند. گاه نیز کمانچه و دایره مورد استفاده قرار میگیرند.
به جز «چکه سماع» چه رسوم دیگری در منطقه کتول رواج دارد؟
در گذشته که هنوز زندگی شهری رواج نیافته بود و پیش از آن که آداب و مراسم از بین بروند، در مجالس عروسی کتولیان میان جوانان؛ موسیقی کشتی برگزار میشد و حین برگزاری موسیقی نواخته میشد که به آن آهنگ «کشتیگیری» میگفتند. یا در مسابقات اسبدوانی آهنگی نواخته میشد که ریتم مخصوصی داشت و به آن آهنگ «اسب دوانی» میگفتند. این آداب و مراسم نیز بیکلام بودهاند.
موسیقی آوازی منطقه کتول چیست و چه جزییاتی دارد؟
در این بخش هم زنان به اجرای مقامها میپردازند و آهنگهای مخصوص به خود را دارند و هم مردان. کلا، موسیقی آوازی منطقه کتول انواع و اقسامی دارد. اولین موسیقی مرسوم و رایج در منطقه ما که بسیار سمبولیک است «بیدخوانی» است که همان دو بیتیخوانی محسوب میشود و خواندن شعر آوازی است. در واقع بید در گویش کتولی بیت است، لذا جای بیتخوانی به آن «بیدخوانی» میگویند. این گونه، یکی از اصیلترین آوازهای منطقه کتول و دارای ردیف است؛ نه مثلا ردیفی چون میرزا عبدالله که در موسیقی دستگاهی وجود دارد. به طور کلی مقامهایی که در آواز «بیدخوانی» اجرا میشود «هراییها»، «راست مقامها» و «کلهکشها» و در انتها نیز «ریز مقامها» هستند. این مقامها شاید چند فرم خواندن دارند. برخی کوتاه خوانده میشوند و برخی بلند. برخی دیگر دوبند و برخی دیگر نیز بلند و دوبند هستند. در این میان نام برخی مقامها بر اساس اشخاص پدید آورنده تعیین شده است. هراییها مقدمه و پیش درآمد آواز هستند و پس از آن چند راسته مقام خوانده میشود و سپس چند کلهکش خوانده میشود و ورود پیدا میکند به ریز مقامها. حال بر اساس آوازهای کوتاه و بلند و شیوههای دیگر جزییات اجرای مقامها تغییر میکند.
آواز کتولی در کدامیک از بخشهایی که گفتید اجرا میشود یا کدام مقامهاست؟
مقام «کلهکش» اوج آواز کتولی است.
به طور معمول موسیقی مقامی مناطق مختلف با شعر درهم تنیده است. در موسیقی منطقه کتول شعر چه جایگاه و قالبی دارد؟
قالب شعری منطقه ما دوبیتی با گویش کتولی است و تمام مقامها بر همین اساس اجرا میشود.
در بخش آوازی به جز «بیدخوانی» چه گونههای دیگری وجود دارد؟
به طور مثال «نوروزخوانی» یا ترانههای بهاری یا استقبال از بهار، یکی از آنهاست. بخش دیگری از موسیقی آوازی منطقه مربوط به لالاییهاست که توسط مادران برای فرزندان خوانده میشوند و هرکدام موضوعات خاصی دارند.
لالاییهای منطقه کتول هنوز مورد توجه هستند یا فراموش شدهاند؟
لالاییها همچنان جزو بخشهای به جامانده موسیقی آوازی هستند و هنوز خوانده میشوند.
موسیقی در کار و حرفه کتولیان چه نقشی دارد ضمن اینکه درباره کارآواهای مرسوم در منطقه بگویید.
موسیقی کار در کتول وجه پررنگی دارد و میتوان گفت مقامهای منطقه در اصل برگرفته از دو شغل مرسوم است. زنان منطقه کتول در کشاورزی و دامداری کنار مردان کار میکنند. زنان منطقه به جز کمک به مردان و خانهداری، در مشاغلی مرتبط با صنایع دستی نیز فعال هستند که بافندگی و ریسندگی برخی از آنهاست. کشاورزی نیز از بخشهایی تشکیل شده که آنها نیز موسیقی مربوط به خود را دارند. به طور مثال شیردوشی، تراشیدن پشم گوسفندان، نشا شالی، برداشت شالی، وجین شالی برخی از کارهایی هستند که هرکدام دارای مقام هستند. حتی مرزبندیهای زمین کشاورزی نیز آواز خاص خود را دارد. بخشها و کارهای مرتبط با دامداری نیز هرکدام مقام آوازی دارند. دیگر مشاغل مرسوم نیز همگی دارای مقام و آواز هستند و آن مقامها و آوازها با گویش و دوبیتیهای کتولی اجرا میشوند.
«منظومهخوانی» که در استانها و مناطق دیگر نیز مرسوم است، چه ویژگی دارد؟
منظومهها، بخشی از موسیقی آوازی ما هستند. منظومهها در کتول، هم با ساز و هم بدون ساز اجرا میشوند. منظومههای بدون کلام توسط راوی یا نقال اجرا میشوند. حال در این میان بخشی از منظومهها حماسی و پهلوانی هستند و بخشی دیگر داستانهای عاشقانه دارند. داستان منظومهها نیز دارای تنوع است. یعنی برخی غمگین هستند و برخی شاد.
مراسم عزاداری اغلب مناطق با موسیقی همراه است و سوگواری برای عزیزان تازه درگذشته نیز آداب موسیقیمحور خود را دارد. عزاداری و سوگواری در منطقه کتول تا چه حد با موسیقی همراه است و واجد چه بخشهاییست؟
منطقه کتول در کنار دیگر بخشها آواز سوگ نیز دارد. مقامی داریم که «سرگریه» نام دارد و در زمان فوت عزیزان و نزدیکان بخصوص جوانان خوانده میشود. «سرگریه» دوبیتیهایی در وصف خوبیها و رشادتهای شخص درگذشته است که توسط خانمها خوانده میشود.
«سرگریه» با ساز اجرا میشود؟
خیر. به طور کلی برخلاف برخی مناطق، ورود ساز در مجالس سوگ کتولیها عرف نیست. مثلا در کرمانشاه تنبور و دف در زمینه عزاداریها نیز کاربرد دارد. در سوگواریهای کتول اصلا و ابدا ساز جایی ندارد. باید یادآور شوم که مردان هم این مقام را خارج از مراسم سوگواری با دوتار و نی و کمانچه اجرا میکنند.
مناسک و مراسم دینی و مذهبی مردم کتول که به صورت موسیقایی برگزار میشوند، چیستند؟
بخشهایی از آوازهای منطقه حالتی دینی و مذهبی دارند و معمولا از بیرون وارد کتول شدهاند. به طور مثال «حقانی» که به معنای حقگویی است توسط سمنانیها خوانده میشود و مازندارانیها و خراسانیها نیز آن را میخوانند. این مقام منشا و منبع خاصی ندارد و اهالی هر منطقه با گویش خودشان آن را میخوانند. یا به طور مثال آواز امیری (برگرفته از منظومه امیر و گوهر) از مازندران به منطقه ما آمده و آن را اینجا با اشعار کتولی اجرا میکنند. اغلب اشعار آواز امیری به صورت سوال و جواب است و به طور معمول در مدح و ستایش خداوند و پیغمبر و ائمه اطهار و معصومین(ع) است. «چاووش خوانی» نیز یکی دیگر از مراسم است. درست است که این گونه با گویش کتولی در منطقه اجرا میشود، اما در اصل برگرفته از همان «چاووشخوانی» است که در اکثر مناطق ایران مرسوم است. «سحرخوانی» نیز یکی دیگر مناسک موسیقیمحوری است که ماه رمضان در کتول اجرا میشود. این گونه مربوط به زمانی است که رادیو و تلویزیون و رسانههای مشابه وجود نداشته است. طی این روند، سحرخوان پیش از سحر برای بیدار کردن مردم سحریخوانی میکند. «سحرخوانی» از گذشته تاکنون در اغلب مناطق باب بوده است. همه این مراسم دینی و مذهبی که دربارهشان توضیح دادم معمولا بدون ساز اجرا میشوند.
آخرین بخش آوازی منطقه موسیقی بانوان است که به «زنانه مقام» معروف است. این مراسم از زمانی که داماد به اتفاق خانوادهاش به خواستگاری دختر مورد علاقهاش میروند، شروع میشود و تا بله گفتن او ادامه دارد و در مراسم مربوط به روز عروسی نیز کاربرد دارد. به حمام بردن داماد و حنابندان و نشان دادن جهیزیه عروس به اقوام، پوشاندن لباس بر تن عروس و ورود عروس و داماد به خانه، برخی از اتفاقاتی هستند که طی آنها «زنانه مقام» اجرا میشود. در «زنانه مقام» تمام آهنگها ریتمیک و شاد هستند. سازهای مورد استفاده در «زنانه مقام» نیز معمولا تشت و لگن و دایره است.
«زنانهمقام» در حال حاضر گونهای منسوخ شده است یا اینکه همچنان مورد توجه؟
با اینکه نسلهای جدید از این مراسم و گونهها فاصله گرفتهاند اما خوشبختانه «زنانهمقام» و بخشهای مربوط به آن همچنان وجود دارد و توسط اهالی به طور جدی اجرا میشود.