در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
هیچوقت به افشین سنگچاپ نقش مثبت نمیدهم/ در شرایط اقتصادی کنونی نمیتوان بیکار ماند/ 35 فیلم پخش نشده دارم
افشین سنگچاپ میگوید: پخش مجموعه وارش در ابتدا با حواشی همراه شد و مورد اعتراض عدهای قرار گرفت اما اکنون سوءتفاهمات برطرف شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، افشین سنگچاپ از جمله بازیگرانی است که در مجموعههای تلویزیونی بسیاری ایفای نقش کرده است. این بازیگر چند وقتی از تلویزیون دور بود اما با بازی در دو مجموعه فوق لیسانسهها و وارش به تلویزیون بازگشته است.
سنگچاپ درباره دلایل کمکاریاش گفت: به خاطر شرایط اقتصادی کشور کسی نمیتواند بیکار باشد. من اگر مدتی کمرنگ بودم، به این دلیل است که بالای 30 کار مزخرف بازی کردم که هیچکدام به نتیجه نرسید و اکنون نزدیک به 35 فیلم پخش نشده دارم. در این مدت درگیر این پروژهها بودم که متاسفانه عوامل آنها هم نتوانستند فیلمها را به پخش برسانند. علاوه بر این کارهایی انجام دادهام که هنوز زمان پخش آنها نرسیده است.
وی درباره بازی در مجموعه وارش نیز توضیح داد: روال پیوستن به این پروژه نیز همچون دیگر سریالها اتفاق افتاد. البته در این مجموعه، رشتی بودن بازیگران در راس اتفاقات دیگر بود. چون میخواستند کسانی در پروژه حضور داشته باشند که خود یا خانوادهشان شمالی باشد و بتواند لهجه را به درستی ادا کند. بر همین اساس تقریبا تمام نقشهای اصلی مجموعه توسط افرادی که با لهجه آشنا بودند، ایفا شد که به نوعی حرکت خوبی از سوی آقای کاوری بود.
این بازیگر با بیان اینکه پخش این مجموعه در ابتدا با حواشی همراه بود و عدهای به پخش آن معترض شده بودند، اظهار داشت: متاسفانه ما صبر نداریم و در موارد مختلف با عجله عمل میکنیم. خوشبختانه اکنون مشکل نارضایتی مردم رفع و سوءتفاهمات برطرف شده است. مشابه اتفاقی که برای مجموعه «وارش» رخ داد، برای سریال «سرزمین کهن» آقای تبریزی نیز به وجود آمد که در آنجا متاسفانه صبر نکردند تا داستان جلو برود و سوءتفاهمات برطرف شود. چراکه به هر حال فیلمساز و فیلمنامهنویس میدانند نمیتوان به یک قوم یا ملت توهین کرد و هرگز اجازه این کار را هم ندارند.
وی ادامه داد: فیلمها و سریالها از چندین و چند کانال رد میشوند تا به مرحله پخش برسند. به نوعی سازندگان همه آثار نمایشی این موضوع را در نظر میگیرند که قومیت و ملیتی زیر سوال نرود و به آنها توهین نشود. متاسفانه در ابتدا صبر کافی نبود و فکر کردند که قرار است در مجموعه «وارش» نیز توهینی شود ولی خدا را شکر اکنون این مشکلات برطرف شده و متوجه شدهاندند که وارش، سریال خوبی است که در این سالها جای آن خالی بوده است.
این بازیگر در ادامه درباره رویکرد متفاوت صداوسیما در اعتراض مردم نسبت به پخش مجموعه وارش با مجموعه سرزمین کهن، توضیح داد: نمیدانم در سریال سرزمین کهن چه اتفاقی افتاده و حتی بخشهایی که مورد اعتراض قرار گرفت را ندیدم ولی موضوعات مطرح شده در سریال وارش، خیلی نرم بود و مشخص بود که در آیندهی قصه اتفاقاتی خواهد افتاد که این مسائل حل میشود. البته مردم رشت هم سینما را میشناسند. به همین دلیل با مسئله کنار آمدند.
سنگ چاپ در بخش دیگری از صحبتهایش در پاسخ به این پرسش که برای انتخاب نقشهای مختلف تا چه اندازه تیپ و شخصیت بودن کاراکترها را مدنظر قرار میدهد، بیان کرد: شخصا آدم درشت نمایی هستم و به این صورت بزرگ شدم. به نوعی از بچگی درگیر بازیگری بودم ولی صادقانه با نقش برخورد میکنم و سعی میکنم آن چیزی که در آن وجود دارد را بازی کنم. به عنوان مثال در مجموعه وارش به شدت زندگی جریان داشت و بسیار کار رئالی بود ولی نقشی که من بازی میکردم، خاصیتهای درشتی داشت و حاصل آن نیز به صورتی که دیدید درآمد. در نهایت باید بگویم که من سعی میکنم خود جان نقش را کشف کنم.
وی در پاسخ به اینکه چرا به ایفای نقشهای مثبت نمیپردازد، نیز توضیح داد: نقش مثبت به من نمیآید. سالهاست که انتخاب بازیگر را برای پروژههای مختلف انجام میدهم و اگر خودم هم بخواهم درباره افشین سنگچاپ نقشی درنظر بگیرم، هیچوقت به آن نقش مثبت نمیدهم و میگویم این صدا و چهره و در نهایت ترکیب برای نقشهای خاکستری و آدمهای متوسط رو به پایین جامعه مناسب است. البته این به معنای این نیست که نقش مثبت دوست نداشته باشم. به تازگی در مجموعه فوقلیسانسهها به ایفای نقش پرداختم که کار طنز بود و شخصیت آن هم منفی نبود و دوستان هم میگویند که از پس آن برآمدم. اما بحث این بوده که هر بازیگری مشخصههایی دارد که بر اساس آنها برای ایفای نقشهایی مناسب است. مطمئنا اگر در فیلمی به من نقش مثبت دهند، فیلم غیرقابل باور میشود.
سنگ چاپ در پاسخ به این پرسش که آیا بازیگران نمیتوانند از ایفای نقشهای متفاوت برآیند، اظهار داشت: بازیگران باید بتوانند از عهده بازی هر نقشی برآیند چون تخصص آنها بازیگریست. ولی مولفه صورت، بدن و بیان هم داریم که ترکیب یک بازیگر را شکل میدهد. شاید به شخصه حس کنم که میتوانم و واقعا هم بتوانم از پس نقش مثبت بربیایم اما به هر حال در این مدل از نقشها باورپذیر نخواهم بود. در واقع به همین دلیل بوده که به برخی بازیگران هیچوقت نقش منفی نداده و به برخی دیگر هیچوقت نقش مثبت نمیدهند. چون باورپذیری آن از بین میرود. اساس کار نمایشی هم این بوده که مردم باور کنند و با آن همذات پنداری کنند و آن را بپذیرند. در واقع در این زمان است که یک کار مورد اقبال قرار میگیرد.