خاطرات محمدرضا شاهنوری از چگونگی شکل گرفتن گوشه «دیلمان»:
سه بار خانهام را آتش زدند/ پیش از درویشخان، دوامی و صبا، اجدادم ردیفنوازی میکردند/ مدعیان را به مناظره دعوت میکنم/ نیمی از مقامهای دیلمان را محفوظ نگاه داشتهام/ به هرکس اعتماد کردهام پشیمان شدهام
آخرین میراثدار موسیقی دیلمان درباره نحوه شکلگیری گوشه «دیلمان» در دستگاه آوازی دشتی میگوید: یکبار حین آنکه پدرم به نوازندگی مشغول بوده، استاد صبا با تعجب به عمویم ابراهیمخان میگوید چگونه است که ایشان ردیف استاد عبدالله دوامی و درویشخان مینوازند! مگر آنها را شنیده است؟ این آثار را از کجا آموخته است که عمویم به او میگوید آقای صبا، درویشخان موسیقیاش را از دیلمان برده است. حتی ردیف آقای دوامی نیز برگرفته از موسیقی دیلمان است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بنا به تایید بسیاری از پژوهشگران و موسیقیدانها، موسیقی دستگاهی ایران برگرفته از موسیقی نواحی است. منظور از نواحی همه آن مناطقی است که بر اساس موقعیت قلیمی، جغرافیایی، فرهنگ و آداب و مناسک مرتبط با آن موسیقی خاص خود را دارند. به دلیل آموزش سینه به سینه، کمبود منابع مکتوب، عدم توجه و حمایتهای دولتی و غیردولتی و در نهایت عدم تخصیص بودجه کافی، بسیاری از مقامهای موسیقایی نواحی ایران به فراموشی سپرده شدهاند و برخی از قدمای این عرصه، بیآنکه اثری از خود بهجا بگذارند، دارفانی را وداع گفتهاند.
در حال حاضر به جز معدود آداب و مناسکی که توسط مردم و برخی از موسیقیدانان در نواحی مختلف حفظ شده و به جز آثاری که توسط پیشکسوتان موسیقی هر منطقه اجرا و گاه ضبط شده یا در قالب نت درآمده، بسیاری از مقامها به دلیل عدم توجه فراموش شدهاند و برخی نیز به دلایل مختلف تحریف شده و از اصل خود فاصله گرفتهاند.
یکی از مناطق مهم به لحاظ قدمت و غنای موسیقایی؛ دیلمان واقع در استان گیلان است. ضمن اینکه «دیلمان» یکی از گوشههای آواز دشتی نیز به حساب میآید و در اوج آن آواز اجرا میشود. گوشه «دیلمان» برگرفته از مقامهای موسیقی همین منطقه است و همین موضوع از اهمیت موسیقی استان گیلان حکایت دارد.
طی دهههای گذشته برخی از قدمای موسیقی ایرانی با سفر به دیلمان و واکاوای موسیقی مقامی آن منطقه از ویژگیهای آن در جهت تکمیل موسیقی دستگاهی سود بردهاند. گوشه «دیلمان» نیز در ابتدا توسط زندهیاد ابولحسن صبا به ردیف آواز افشاری افزوده شد و کمی بعد در ردیف آوازی عبدالله دوامی کاربرد یافت. از معروفترین مقامهای موسیقی دیلمان نیز میتوان به «گاراسرای»، « شرفشانی»، «زرد ملیجک» یا «زرد ملیجه» به معنای گنجشک زرد، «گوسفند دخان» یا «گوسفندخان»، «جلونی» و «ولگ ریزی» به معنای برگریزان اشاره کرد.
در حال حاضر یکی از معدود افرادی که میتواند درباره قدمت و پیشینه موسیقی دیلمان توضیحات موثق ارائه دهد، محمدرضا شاهنوری آخرین میراثدار موسیقی دیلمان است. او که از نوادگان طهماسب بیگ، جعفر قلیبیگ، مهدی بیگ، شاه نوربیگ و نصرالله بیگ (همگی از بزرگان موسیقی دیلمان) به حساب میآید، سرپرست گروه موسیقی «گیل و دیلم» نیز هست و با همکاری اعضای آنها توانسته با حضور در جشنوارههای مختلف بخشی از موسیقی دیلمان را به گوش مخاطبان برساند.
شاهنوری درباره قدمت موسیقی دیلمان و تاثیر پیشگامان بر بقای آن به ایلنا، گفت: حال که فکر میکنم، تازه متوجه میشوم که پدرم نصرالله بیگ و اجدادش تا چه حد برای بقای فرهنگ و موسیقی دیلمان زحمت کشیدند تا به فراموشی سپرده نشود. یعنی اگر آنها نبودند ما الان موسیقی نداشتیم و از این بابت باید قدردانشان باشیم.
وی با تاکید بر اینکه موسیقی ایرانی برگرفته از موسیقی نواحی مختلف است، گفت: زمانی که به دستگاههای «سهگاه»، «افشاری»، «شور» و «دشتی» توجه میکنم، میبینم که پدرم هشتاد سال پیش گوشههای آنها را با کمانچه خیلی بهتر مینواخته است. او با نواختنش اشک مخاطبان را درمیآورد.
سرپرست گروه موسیقی «گیل و دیلم» گفت: زندهیاد استاد ابوالحسن صبا به اتفاق شادروان رهی معیری، روحالله خالقی و خانم شمس و برخی دیگر از استادان به محل ما آمدند و طی آن سفر از موسیقی دیلمان درجهت تکمیل موسیقی دستگاهی استفاده کردند و بخشهایی را به آن افزودند. پس از آن سفر بود که زندهیاد بنان «دیلمان» را خواند و مورد استقبال قرار گرفت.
وی در ادامه گفت: به جز آن سفر استاد صبا بازهم به دیلمان آمدند و برخی از پیرمردهایی که هنوز در قید حیات هستند و سنشان بیش از صد سال است آن سفرها را به یاد دارند. در آن مقطع پدرم 14 سال داشت و عمویم ابراهیمخان 26 ساله بود و هردو کمانچه مینواختند. یکبار حین آنکه پدرم به نوازندگی مشغول بوده، استاد صبا با تعجب به عمویم ابراهیمخان میگوید چگونه است که ایشان ردیف استاد عبدالله دوامی و درویشخان مینوازند! مگر آنها را شنیده است؟ این آثار را از کجا آموخته است که عمویم به او میگوید آقای صبا، درویشخان موسیقیاش را از دیلمان برده است. حتی ردیف آقای دوامی نیز برگرفته از موسیقی دیلمان است.
شاهنوری تاکید کرد: قاطعانه میگویم پیش از آنکه زندهیادان دوامی و درویشخان به سراغ ایجاد مقوله ردیف بروند و ردیف دوامی و درویشخان باب شود، جدم آثار مرتبط با آنها را با کمانچه پنج سیم مینواخت.
بازمانده موسیقی دیلمان گفت: متاسفانه خیلیها از این قضایا خبر ندارند، اما پیرمردهای یلآباد در جریان اتفاقات هستند. به جرات میتوان گفت اغلب آنهایی که امروز به هنرمندان مطرح و به نام موسیقی دستگاهی تبدیل شدهاند، گوشه دستگاهها را از دیلمان بردهاند و از آن استفاده کردهاند و چنین اتفاقاتی توسط افراد مختلف بسیار رخ داده است.
شاهنوری ادامه داد: حتی آقای فریدون پوررضا (موسیقیدان و نوازنده موسیقی گیلکی) نیز حدود هشتاد درصد موسیقیاش را از ما گرفته و آنها را برده و به نام خودش ثبت کرده است؛ بیآنکه از اجداد ما و آنهایی که موسیقی دیلمان را زنده نگه داشتهاند، یاد کند. قطعأ، بعدها تاریخ در اینباره قضاوت خواهد کرد و مشخص خواهد شد که چه کسانی موسیقی منطقه را نگه داشتهاند و به دست نسلهای بعد سپردهاند. افراد بسیاری خواهند دانست که پیش از درویشخان، دوامی و استاد صبا، اهالی دیلمان و اجدادم آثار آنها را مینواختند.
وی اذعان داشت: متاسفانه بیان خیلی از مسائل جایز نیست؛ زیرا میدانم پس از انتشار این صحبتها تلفنباران خواهم شد و عدهای از حرفهایم ناراحت میشوند؛ اما به برخی میگویم اینگونه که فکر میکنند نیست و هنرمندانی چون صبا، دوامی و درویشخان و دیگر قدما از موسیقی دیلمان و آثار ما بهره بردهاند و این رویه برعکس نبوده است. من از آن افراد میخواهم بیایند و روبروی من بشنیند تا آن آثار را با کمانچه برایشان اجرا کنم. هرکس سوالی دارد میتواند نزد من بیاید تا به سوالاتش پاسخ دهم.
شاهنوری ضمن اظهار تاسف از وضعیت موجود، گفت: افرادی که نامی از آنها نمیبرم با من تعامل نمیکنند و اصطلاحأ رو در رو حرفشان را نمیزنند و صرفا به دنبال باندبازیهای مرسوم هستند و مثلا با برخی مسئولان برای اجراهای برونمرزی زد و بند میکنند، درحالیکه چیزی از موسیقی نواحی و دیلمان نمیدانند. این وضعیت باعث شده افرادی چون من خانهنشین شویم و سهمی از کنسرتهای برون مرزی و داخلی نداشته باشیم.
سرپرست گروه موسیقی «گیل و دیلم» در پاسخ به این سوال که محققان و پژوهشگران تا چه حد به موسیقی منطقه دیلمان توجه نشان دادهاند، گفت: به طور کلی چنین افرادی میآیند و پس از ضبط برخی از آثار، آنها را به نام خودشان ثبت میکنند. مثلا، فقط کافی است در فلان برنامه برای اولینبار به اجرای گوشهای از موسیقی دیلمان بپردازیم و یک نفر آن را بشنود. همان یک نفر در کمترین زمان به اجرای همان گوشه میپردازد و آن را به نام خودش ثبت میکند. نام چنین کارهایی دزدی است.
نوازنده و مقامدان خطه دیلمان ادامه داد: درد دلهای بسیاری دارم و همه آن حرفها باعث شدهاند بیماری قلبی بگیرم. البته این را هم بگویم که همه محققان و موسیقیدانان بد نیستند و در میان آنها هستند افرادی که دغدغه موسیقی نواحی و فرهنگ دارند، اما تعداداشان کم است.
شاهنوری با اشاره به اینکه در حال حاضر حدود 128 گوشه و آوا را در اختیار دارد، گفت: دیلمان نغمات و آواهای بسیاری دارد که پدرم آنها را به من انتقال داده و هرکس آمده بخشی از آن را به نام خودش زده است. حتی استاد صبا نیز چنین کرده و آقای آشورپور نیز یکی دیگر از افرادی است که چنین کاری کرده است. این رویه تا به آنجا جدی بود که پدرم دیگر همه آثار موسیقی دیلمان را اجرا نمیکرد. او میگفت پسر این آثار را فقط به تو میآموزم و تو خودت پرچمدار موسیقیمان باش و اجازه نده هرکس به هر نحو که خواست آنها را مورد استفاده قرار دهد. مشکلی که وجود دارد این است که اغلب آنهایی که از موسیقی دیلمان و دیگر مناطق سراغ میگیرند، نگاه و هدف فرهنگی و هنری ندارند، بلکه صرفا به مطرح شدن و شهرت میاندیشند.
سرپرست و موسس گروه «گیل و دیلم» در ادامه گفت: مشکلی دیگری که وجود دارد، این است که همان تعداد معدود پژوهشگران و محققان، اهل دیلمان نیستند و همین موضوع باعث میشود گفتهها و حرفهای دیگران را مورد توجه قرار دهند و به طور کلی هر صحبت و ماجرایی را از زبان هر کس میشنوند، آنها را به عنوان منبع مورد استفاده قرار میدهند. افراد زیادی به تحقیق و پژوهش در زمینه موسیقی دیلمان پرداختهاند، اما متاسفانه هیچ کدام از آنها اهل دیلمان نبودهاند تا موسیقی این منطقه و جزییاتش را بشناسند.
هنرمند پیشکسوت استان گیلان، درباره توجه و نگاه پژوهشگرانی چون هوشنگ جاوید و محمدرضا درویشی به موسیقی دیلمان گفت: با آقای جاوید که عزیز و محترم است همکاریهای بسیاری داشتهام. اتفاقا ایشان مدتی قبل زحمت کشید و کمانچه پنجسیم پدرم (که جزو میراث موسیقی دیلمان است) را از شبکه جام جم معرفی کرد.
شاهنوری افزود: خیلی از نغمهها، آواها، داستانها و قصهها را در اختیار دارم و حال به مرور روایات و اتفاقات درست را به گوش مردم میرسانم.
بازمانده موسیقی دیلمان در پاسخ به این سوال که چرا خودش به ثبت آثار و منابع مکتوب در زمینه موسیقی دیلمان نمیپردازد، گفت: متاسفانه سوادم در آن حد نیست که کتاب بنویسم. به هرکس هم میگویم میخواهد کار را به اسم خودش به سرانجام برساند. همانطور که گفتم، نمیخواهم از شخص خاصی نام ببرم، اما واقعا نمیتوان به هرکسی اعتماد کرد و به هرکس اعتماد کردهام و با او ارتباط برقرار کردهام و آنها را به خانه آوردهام به نتیجه خوبی نرسیدهام و حتی از کار خودم پشیمان شدهام. برخی از آن افراد نه تنها نامی از من نبردهاند، بلکه در غیابم بد و بیراه نیز گفتهاند! باید به آنها گفت آن زمان که متولد نشده بودید ما در دیلمان به اجرای آثار قدیمی مشغول بودیم.
این نوازنده کمانچه در ادامه توضیح داد: طی سالها و دهههای اخیر من و دیگر فعالان موسیقی منطقه راه اجدادمان را پیش گرفتیم و برای بقا و تداوم حیات موسیقی دیلمان سختیهای و گرفتاریهای بسیاری را تحمل کردیم. شخصا ضربههای بسیاری را متحمل شدهام و به دلیل برخی از مخالفتها که در مقطعی از سوی اهالی دیلمان نسبت به موسیقی وجود داشت، سه بار خانهام را آتش زدند. حال نیز میبینیم که برخی در حال جولان دادن هستند و به کنسرتهای خارجی فکر می کنند. آنها درحالیکه چیزی بلد نیستند در تهران کنسرت میدهند و افرادی چون من در خانه نشستهایم و به ما توجهی نمیشود. به فلان شخص میگویم تو که چیزی از موسیقی گیلان نمیدانی و حتی قاسمآبادی هم بلد نیستی، چطور در قزاقستان و دیگر کشورها برنامه اجرا میکنی! بیشک وقتی اشخاص و گروهها به عنوان نماینده ایران به دیگر کشورها میروند باید به موسیقی منطقه و گونه مورد نظرش اشراف داشته باشد تا بتواند آن را درست به مخاطبان خارجی معرفی کند. اینکه صرفا با حضور چند خانم و استفاده از چند لباس محلی به معرفی موسیقی نواحی بپردازیم، سرانجام و نتیجه خوبی نخواهد داشت.
شاهنوری درباره تعاملش با اهالی موسیقی گفت: بارها در فضای مجازی و دیگر بخشها فراخوان دادهام و از تمام هنرمندان خواستهام بیایند تا به اجرای مقامها و نغمات و آوازها بپردازیم و درباره آنها صحبت کنیم. همه مقامهای موسیقی دیلمان دارای داستان و قصه هستند. اینکه نوازنده هرچه را میشنود بزند درست نیست؛ زیرا هر کدام از مقامهای ما قصه و داستان خاص خود را دارند. متاسفانه تاکنون کسی از درخواستم استقبال نکرده است. از طرفی، اشخاصی چون هوشنگ جاوید و آقای درویشی به تنهایی نمیتوانند به معرفی کامل موسیقی تمام مناطق از جمله دیلمان بپردازند.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از آثار دیلمان هنوز شنیده نشدهاند، درباره ثبت آنها توسط خودش گفت: در سالهای دور عمویم ابراهیمخان به پدرم میگوید همه آثار را اجرا نکن و فقط نیمی را اجرا کن، زیرا برخی آنها را میشنوند و به نام خودشان ضبط و ثبت میکنند که این اتفاق هم افتاد. حال نیمی از آثار نزد من است و استاد صبا فقط نیمی را اجرا کرده و بخشهایی را نیز به آنها افزوده است. در حال حاضر نیز مشغول اجرا و نگارش مقامها و آثار هستم و آنها را ضبط کردهام و محفوظ نگاهشان داشتهام تا از بین نروند و به نسلهای پس از ما برسند. حتی درباره آنها به فرزندانم نیز گفتهام و آنها نیز میدانند که همه دغدغهام این است که موسیقی اصلی دیلمان را به علاقمندان و آیندگان بشناسانم.
شاهنوری در پایان، درباره فعالیتهای اخیر خودش و گروه «گیل و دیلم» گفت: مشخص نیست که در جشنواره موسیقی فجر امسال حضور داشته باشیم زیرا دراینباره به ما چیزی نگفتهاند اما تمایل داریم مانند سال گذشته در این رویداد شرکت کنیم.