کامبیز روشنروان و فاضل جمشیدی مطرح کردند:
طرح "نظام فرهنگ و هنر" جایگاه شغلی هنرمندان را تثبیت میکند/ میخواهیم مانعِ برخوردهای سلیقهای شویم/ هنر برای همه دولتها و نهادهای حمایتی محترم است جز کشور ما
فاضل جمشیدی و کامبیز روشنروان میگویند: تمام رشتههای هنری پس از تصویب نظام فرهنگ و هنر در مجلس به عنوان یک شغل قانونی با ضوابط و چارچوب مشخص پذیرفته میشوند. در این حالت دیگر برخوردهای سلیقهای و متعدد با هنر و هنرمندان و آثار هنری امکان پذیر نیست و در صورت برخوردهای نامناسب، غیرکارشناسی، سلیقهای، سیاسی یا جناحی، توقیف آثار و...، مطابق قانون میتوان با خاطیان برخورد کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شاید بیراه نباشد اگر بگوییم هنرمندان طی چند دهه گذشته به رغم وجود نهادهای حمایتی و تاثیرگذار در عرصههای مختلف با کمبودها و کاستیهای فراوانی روبرو بودهاند. لغو کنسرتها، نبود حمایتهای بیمهای و اجتماعی آنگونه که تقاضا در این زمینه وجود دارد و رسمیت نیافتن هنر و هنرمندی به عنوان یک شغل ازجمله مشکلاتی است که زندگی عادی و هنری این قشر را تحت تاثیر قرار داده است. گویی هنرمندان و پیشکسوتان موسیقی بیکار نماندهاند و با رایزنیها و گفتگوهای مستمر در پی ایجاد ساز و کاری منسجم و قانونی برای ارتقای جایگاه هنر هستند. کامبیز روشن روان موسیقیدان نام آشنا و کهنهکار این عرصه و فاضل جمشیدی که سابقه طولانی در حوزه رسیدگی و پیگیری حمایتهای اجتماعی از هنرمندان را در کارنامه خود دارد طی ماههای گذشته تلاشهای فراوانی کردهاند تا کمیسیون فرهنگی مجلس را برای به سرانجام رساندن طرح نظام صنفی هنرمندان با خود همراه کنند. درباره پیگیریهای انجام شده و مختصات طرح نظام صنفی هنرمندان که در نیمه راه مانده با کامبیز روشن روان و فاضل جمشیدی به گفتگو نشستیم.
شکلگیری نهادها برای حمایت از هنرمندان بعد از انقلاب در ایران سابقه طولانی ندارد. فکر میکنید در همین مدت کوتاه نهادهای مدنی توانستهاند تاثیری در بهبود اوضاع هنرمندان داشته باشند؟
جمشیدی: از سال 78 که با حضور اساتید روشنروان، گنجهای، سریر، پیرنیاکان و ... نهاد مدنی خانه موسیقی شکل گرفت، موضوع رسیدگی به خواستههای هنرمندان موسیقی جدی شد. خانههای موسیقی، سینما، تئاتر و هنرمندان به لحاظ سیاسی حلقه واسط میان هنرمندان و نظام بودند. در سالهایی که گذشت نهادهای مدنی به مسائل صنفی هنرمندان پرداختند اما کمبود منابع مالی و نبود تمرکز کافی برای شناخت و آگاهی از مشکلات هنرمندان باعث شد کارکردهای این خانهها آنگونه که باید نتواند موجب ارتقای جایگاه صنفی هنرمندان شود.
آیا این تعدد و تنوع خانهها برای هنرمندان اساساً حسن است یا خیر؟
جمشیدی: وجود این تفاوتها و تنوعها در رشتههای هنری موضوع مشخصی است اما نهادها به لحاظ کیفی متفاوت بودند و این تفاوت باعث شد که هر نهادی به سلیقه خودش در موضوعات مرتبط عمل کند. از سوی دیگر گاهی در هر نهاد، بسیاری از هنرمندان به دلیل نبود بودجه از بیمه محروم میشدند. یعنی گاهی حداقلهای نیازهای صنفی نیز تحت پوشش نهادها جامه عمل نمیپوشید. از همین منظر بود که بحث فراگیر شدن توجه به خواسته هنرمندان و ایجاد یک نظام صنفی جامع و فراگیر برای این طیف وسیع مورد توجه قرار گرفت. گاهی برخی میگفتند که خانه سینما، خانه موسیقی و خانههای دیگر نظام صنفی شما نیستند بلکه موسسات هنری هستند که کارهای صنفی هم انجام میدهند. اخیرا کارهایی صورت گرفته که منجر شده به تفاهنامهای برای تشکیل نظام صنفی هنرمندان که هنوز هم کم و کیف آن روشن نیست و اطلاعرسانی جامعی درباره آن صورت نگرفته است. ما براین اعتقادیم که باید هنرمندان نیز مانند همه مشاغل، صنف مختص خود را داشته باشند تا از حقوق خود دفاع کنند.
طرح نظام صنفی که در حال حاضر از طریق شما وآقای روشن روان در مجلس پیگیری میشود چه مشخصات و محتوایی دارد؟
روشن روان: نظام صنفی هنرمندان بر مبنای دعوت وزیران محترم کار و ارشاد اسلامی که چند ماه پیش در تالار رودکی برگزار شد، راجع به تفاهمنامهای بین دو وزیر بوده که بر اساس آن تمام رشتهها و تخصصهای هنری باید به عنوان انجمن صنفی فراگیر در وزارت کار ثبت شوند که تاکنون هیچ بیانیه، دستورالعمل و گزارشی از این تفاهمنامه منتشر نشده و مفاد آن تعریف نشده و جامعه هنری را معطل نگه داشتهاند، چنین به نظر میرسد که گویا طرح این تفاهمنامه صرفاً برای آرام کردن جو متشنج و چندتکه شدن تشکلهای موجود در خانه سینما که به خاطر عملکرد ناصحیح هیات مدیره ایجاد شد، بوده است. لذا عملاً متمرکز شدن روی تفاهمنامه دو وزیر مذکور به دلایل متعددی منتفی است.
ظاهراً ایرادهایی هم هنرمندان بر این تفاهمنامه داشتهاند.
روشن روان: بله. اولین مشکل این است که متن تفاهمنامه وزارت کار و ارشاد هیچ جا منتشر نشده و کسی از مفاد آن با خبر نیست. دوم اینکه قرار بوده در هیئت وزیران به تصویب برسد که هنوز این کار انجام نشده است. این تفاهمنامه به طور کلی میخواهد انجمنهای صنفی هنری در رشتههای مختلف تشکیل شوند و در وزارت کار ثبت شوند. در اعتراض به این تفاهمنامه صحبتهای زیادی در میان است و هر روز اعتراضهایی به این تفاهمنامه که جزئیات مشخصی ندارد، میشنویم. رشتههای هنری با هم تفاوت زیادی دارند. سینما، تئاتر و موسیقی هر کدام خصوصیات متفاوتی دارند. سوال اینجاست که چطور میتوان اینها را در قالب نظام صنفی هنرمندان مجموع کرد و سوال دیگر اینکه تفاهنامه میان دو وزارتخانه برای تشکیل انجمنهای صنفی هنرمندان بعد از این دولت و تغییر وزرا و سیاستهای وزارت خانه چه عاقبتی خواهد داشت؟ ضمن اینکه این تفاهم نامه هیچ سندیت قانونی ندارد و در مجلس به تصویب نرسیده است.
شما در حال حاضر با مجلس در حال رایزنی برای ایجاد یک نظام صنفی برای هنرمندان هستید؟
روشن روان: بله. از چند ماه پیش از طرح تفاهمنامه وزیران محترم کار و ارشاد به خاطر تشنج ایجاد شده در خانه سینما که اگر ادامه پیدا میکرد احتمال فروپاشی و احیاناً تعطیلی خانه سینما وجود داشت، به فکر تماس با کمیسیون فرهنگی مجلس افتادیم که میدانستیم در حال تدوین پیشنویس نظام صنفی هنر هستند. از آن زمان ما با کمیسیون فرهنگی مجلس در حال گفتگو و تدوین این نظام صنفی هستیم تا به یک قانون جامع و فراگیر جهت ارائه به صحن علنی برسیم. قانونی که دوام و استمرار داشته باشد و هنر و هنرمندان دارای جایگاه قانونی و تعریف شدهای باشند. من از طریق خانه سینما وارد این موضوع شدم. وقتی خانه سینما به موضوع ثبت انجمنهای صنفی در وزارت کار وارد شد، ما مخالفت کردیم. در اساسنامه خانه سینما که تمام صفحات آن مهر وزارت ارشاد خورده و در شورای فرهنگ عمومی تصویب شده، آمده که تمام تشکلهای زیر مجموعه خانه سینما باید اساسنامه خود را برای پیگیریهای قانونی به وزارت ارشاد داده و رسید دریافت کنند، اسمی هم از وزارت کار نیامده است. هیات مدیره برخی تشکلها را با وعدههای دروغین قانع کردند تا به وزارت کار رفته و انجمن صنفی کارگری ثبت کنند. این انجمنهای صنفی با ثبت در وزارت کار عملا خود را از خانه سینما جدا و خانه سینما را تضعیف کردند. انجمنهای صنفی کارگری بنا بر مواد مختلف اساسنامه خانه سینما نمیتوانند در خانه سینما حضور داشته باشند درحالیکه هیات مدیره آنها را اعضای اصلی خانه اعلام و تشکلهایی که در وزارت کار ثبت نشده بودند را غیرقانونی اعلام نمود. عملکردهای غیرقانونی و متعدد هیات مدیره، جوی در خانه سینما به وجود آورد که اعتراضات فراوان و رو به گسترش را در پی داشت به طوری که وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی مورد خطاب برخی نمایندگان مجلس قرار گرفت. همین موضوع باعث شد تا در حرکتی عجولانه طرح تفاهمنامه دو وزیر در تالار رودکی و در حضور جمع زیادی از هنرمندان بدون هیچ تعریف و مشخصهای رونمایی شود.
به اعتقاد شما حفظ تنوع و کارکردهای رشتههای هنری زیر پوشش یک نظام صنفی چقدر امکانپذیر است؟
روشن روان: باتوجه به تعدد و تنوعی که رشتههای هنری دارند و تفاوتهای زیادی که میان آنهاست، هرکدام از خانههای هنری که وجود دارند به کار خود ادامه میدهند و طبق اساسنامهها و آییننامههای داخلی خودشان فعالیت میکنند اما همه آنها زیر پوشش یک نظام منسجم فرهنگی و هنری قرار میگیرند. این بهترین شکل جمع کردن همه خانههای هنری در زیر یک چتر است. این قانون تعاریف معینی از هنر، هنرمند و نیازهای صنفی آنها ارائه میکند که منافاتی با اساسنامهها و فلسفه وجودی رشتههای هنری ندارد. فقط در خانه سینما 32 صنف داریم. از منشی صحنه و بدلکار و کارگردان و بازیگر همه در یک نهاد جمع شدهاند و هیچ مشکلی وجود ندارد اما همه باهم در پیگیری حداقلهای صنفی، نیاز به یک قانون بالادستی دارند که آنها را با هویت کنونی خود به برخورداری از مزایای شغلی هدایت کند. انسجام درونی خانهها پسندیده است اما هنرمندان در جامعه باید تعریف و جایگاه قانونی مشخصی داشته باشند تا زیر لوای قانون مصوب مجلس شورای اسلامی قادر به احقاق حقوق و مزایای شغلی خود باشند.
آیا در کشورهای دیگر هم به همین گونه حقوق صنفی هنرمندان رعایت میشود؟
روشنروان: در کشورهای توسعه یافته که نهادهای مدنی قدرت لازم رادارند وضع به گونه دیگری است. اتحادیههای هنری آنقدر قدرتمند و قانونمند هستند که فرضاً حتی یک نفر هم نمیتواند بدون جلب نظر و تامین ضوابط و مقررات تعیین شده برای فیلمی موسیقی بسازد و نام او به عنوان آهنگ ساز در تیتراژ فیلم قرار بگیرد. در حالی که چون در کشور ما مقررات، ضوابط و شرایط تدوین شده برای ساخت موسیقی فیلم، پشتوانه محکم قانونی ندارد و برای تهیهکننده و کارگردان اهمیتی ندارد، لذا هر کس حتی بدون داشتن حداقل دانش و تجربه عملی موسیقی برای فیلمهای سینمایی موسیقی متن میسازد. در حالی که خارج از ایران برای ورود به اتحادیههای هنری باید علاوه بر داشتن سواد و تجربه کافی میباید ثابت کنید که چه کارهای مهمی در زمینههای هنری انجام دادهاید. اتحادیهها آنقدر قدرتمند هستند که میتوانند مقابل دولتها بایستند و از حقوق حقّه اعضای خود دفاع کنند و آنها هستند که میتوانند حقوق هنرمندان را احیا کنند.
جمشیدی: یکی از هنرمندان مقیم آمریکا میگفت روزی در خانه بودم. مراجعه کردند و گفتند از طرف اتحادیه صنف موسیقیدانان آمدیم. این چک مال شماست. گفتند در جنوب آمریکا اجرای موسیقی بوده و درآن اجرا از یکی از ساختههای شما استفاده شده است. ما از طرف اتحادیه حق شما را گرفتیم.
روشنروان: ماه گذشته برای من از سازمان کپی رایت کانادا ایمیلی فرستاده شد. با این مضمون : یکی از موسیقیهای شما در یک فیلمی در برزیل استفاده شد. آیا این موسیقی از ساختههای شماست؟ این گونه پیگیریهای موشکافانه و دقیق برای حمایت از حقوق مولف و هنرمند بیانگر یک نکته بدیهی است که شغل هنر برای دولتها و نهادهای حمایتی مهم و محترم است، درست بر خلاف کشور ما.
در حال حاضر این نظام صنفی تدوین شده یا هنوز مراحل تدوین را می گذراند؟
جمشیدی: تیمی طی چند سال گذشته با همکاری وزارت ارشاد تا ماده هفت نظام صنفی را تدوین کردند اما متوقف شد. دوباره بررسیها توسط آقای روشن روان و من به جریان افتاده. ما با هماهنگی و تماس کمیسیون فرهنگی مجلس با جلسات دقیق و منظم در حال پیگیری کارشناسی نظام صنفی هستیم تا بتوانیم طی چند ماه آینده مانده تا پایان دوره مجلس بتوانیم این طرح را از تصویب مجلس بگذرانیم.
روشنروان: من با همکاری دوست و هنرمند گرامی آقای مهدی بزرگمهر برخی اساسنامههای نهادهای هنری و غیرهنری را بررسی کردیم تا نظام صنفی فرهنگ و هنر مورد نظر را با توجه به آنها تدوین کنیم.
اگر بخواهیم یک محتوای کلی از نظام صنفی هنرمندان و از آنچه که شما در حال تدوین و به سرانجام رساندن آن هستید بدانیم باید چه شاخص هایی از آن را برجسته کنیم؟
روشن روان: میتوانیم بگوییم که تمام رشتههای هنری پس از تصویب نظام فرهنگ و هنر در مجلس به عنوان یک شغل قانونی با ضوابط و چارچوب مشخص پذیرفته میشوند. در این حالت دیگر برخوردهای سلیقهای و متعدد با هنر و هنرمندان و آثار هنری دیگر امکان پذیر نیست ولی در صورت برخوردهای نامناسب، غیرکارشناسی، سلیقهای، سیاسی یا جناحی، توقیف آثار و...، مطابق قانون میتوان با خاطیان برخورد کرد. یعنی فرضاً کسی، گروهی و یا ارگانی نمیتواند کنسرتی که از وزارت ارشاد مجوز اجرا گرفته را به دلایل غیرمنطقی لغو کند، که اگر چنین اتفاقی بیفتد قابل پیگیری قضایی بوده و ضرر و زیان حاصل از آن باید پرداخت شود. چون برخورد با گروههای هنری همانند برخود با مشاغل گوناگونی است که منبع درآمد و محل گذران زندگی عده کثیری است. پس بعد از تصویب نظام صنفی فرهنگ و هنر کسی نمیتواند به آسانی بگوید که امروز کنسرت شما که مجوز اجرا دارد باید لغو شود. چون این کار مصداق تعطیلی مغازه و کسب و کار یک نفر و یا گروه است. در این حالت سازوکار ممانعت از برخوردهای سلیقهای با هنر ایجاد میشود. نظام جامع فرهنگ و هنر مواردی را پوشش میدهد که نیاز اهالی آن در موارد مختلف است، چون نگاه همهجانبه به رشتههای هنری در نظام صنفی مطرح است. بدون تردید بیمه، مزایای شغلی، امنیت شغلی و برخورداری از همه نیازهای اجتماعی هنرمندان در این طرح دیده خواهد شد. ما مخالف از بین رفتن خانهها و نهادهایی هستیم که سابقه فعالیت دارند. در حال حاضر با تفاهمنامه وزارت کار و ارشاد و ثبت انجمنهای صنفی در وزارت کار که زیرمجموعه خانهها در هر رشته هنری هستند، نوعی سرگردانی در هنرمندان و کانونها و انجمنهای هنری ایجاد شده است تمام مواردی که به زندگی هنرمندان مرتبط است باید در نظام صنفی دیده شود. وضعیت هنرمندان به لحاظ اجتماعی، حقوقی، فرهنگی ، امنیتی و مسائل معیشتی باید در نظام صنفی مورد توجه قرار گیرد.
جمشیدی: یک نکتهای برای روشن شدن موضوع باید بگویم. من دورهای دبیر جلسات مشترک نهادها در خانه هنرمندان بودم. در این زمینه باید بگویم در حال حاضر همه اطلاعات نزد نهادهاست. خانه موسیقی، خانه سینما و خانه تئاتر میدانند که چند هزار عضو دارند و از این تعداد چند نفر اعضای پیوستهاند و چه تعدادی وابسته و دوستدار هنر هستند. کارهای بیمهای آنها انجام شده است. نظام صنفی طرحی است که با حفظ نهادها اطلاعات، نیازها و مسائل مهمی که باید در مورد اعضای خانه ها مورد توجه قرار گیرد را استخراج میکند و در اختیار مسئولان و دستگاههای اجرایی قرار میدهد. رابطه نهادها با نظام صنفی برقرار میشود و نظام صنفی چراغی روشن می کند برای شناسایی مسائل اما قطعا در آینده نظام صنفی باید کاربردهای محتوایی مهم داشته باشد، درحالیکه اجرا در دست دستگاهها و نهادهاست. امروز هم طبقهبندیهای هنری در نهادها وجود دارد اما نمود آن را در عرصههای اجرایی نمیبینیم. اگر درست عمل شود تمام فعالیتهای هنرمندان مثل سایر صنوف و مشاغل جایگاه واقعی خود را میشناسند و نیازهای فرهنگی بخشهای مختلف جامعه با توجه جایگاه هنرمندان تامین میشود.
با تصویب نظام در آینده ممکن است کیفیت خدمات و نحوه عملکرد نهادهای هنری تغییراتی داشته باشد؟
جمشیدی: متاسفانه در سالهای گذشته در عرصه هنر، همه هنرمند بوده اند و تفاوتها میان آنان چندان مشخص نبوده است. مطمئنا با ایجاد یک نظام صنفی رتبهها و نحوه فعالیت هنرمندان در عرصههای مختلف بنا به ارزیابیهای انجام شده، مشخصتر خواهد شد. ایدهآل این است که تمام امور فرهنگی و هنری که توسط هنرمندان سرانجام میگیرد بر اساس معیارها و ارزشهای هنری باشد و دخالت سلیقهای و بدون پشتوانه آگاهی در امور هنری به حداقل برسد. البته نهادهای مدنی فعال در حوزه هنر قطعا با استفاده از هنرمندان با صلاحیت، با تشخیص قریب به یقین، جایگاه هنرمندان را مشخص میکنند. در نهایت با وجود یک نظام صنفی قانونمند و عادلانه میتوان امیدوار بود که نظارت برجایگاه هنرمند و فعالیتهای هنری به وضعیت مطلوبی خواهد رسید.