ضرورت بورسی شدن هنر ایران در گفتگو با یک کارشناس اقتصادی:
باید هنر را وارد بورس کرد/ رونق تئاتر، عزم دولت را میخواهد
دبیر هیات امنای صندوق ذخیره ارزی در دولت اصلاحات با تاکید بر ضرورت بورسی شدن هنر تاکید میکند: بایستی جذابیتهای لازم از طرف مقامات دولتی برای شرکتهایی که در بخش هنری فعالاند و میخواهند وارد بورس شوند در نظر گرفته شود و میگوید: بخش هنر به علت تاثیرگذاریاش، با مقاومت بیشتری نسبت به سایر صنایعی که وارد بورس شدهاند، روبروست و بایستی آنها را شناخت، آسیبشناسی و در نهایت برطرف کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بهمن آرمان استاد دانشگاه، کارشناس مسائل اقتصادی، دبیر هیات امنای صندوق ذخیره ارزی در دولت اصلاحات و رئیس اسبق اداره مطالعات و بررسیهای اقتصادی بورس تهران، از ضرورت بورسی شدن تئاتر و بهطور کلی هنر ایران میگوید. به اعتقاد او در شرایطی که تامین منابع مالی کشورها اساسا از طریق شرکتهای سهامی عام صورت میگیرد بهطوریکه طبق آمارها، بین ۷۰ تا ۸۰ درصد از منابع مالی مورد نیاز سرمایهگذاریهای جدید، از طریق انتشار اوراق بهادار است، باید تئاتر، فیلم، موسیقی و بهطور کلی هنر را که از مهمترین موارد تشکیل دهنده تولید ناخالص کشورها هستند، به بورس وارد کرد تا ایران هم از این نظر بتواند مانند سایر کشورها به ساختار هنریاش سر و سامانی بدهد و از حالت آشفته و سلیقهای فعلی که توام با رانت و فساد است، خارجاش کند. مشروح این گفتگو را میتوانید در ادامه بخوانید.
آیا حضور شرکتهایی فرهنگی و هنری که سهامشان در بورس قابل عرضه باشد، امکانپذیر است؟
ابتدا بایستی به تاریخ این مساله اشاره کرد؛ هرچند پیشینه بورس یا بازار سرمایه به حدود ۳۰۰ سال پیش میرسد اما اوج فعالیتها و فراگیر شدنش از آغاز دهه ۸۰ میلادی یعنی تقریبا همزمان با انقلاب اسلامی ایران و بر سر کار آمدن دولت محافظهکار خانم تاچر و آغاز فرایند خصوصیسازی شرکتهای دولتی در انگلستان بود که پس از آن به سایر کشورهای اروپایی و حتی کشورهای در حال رشد هم رسید. بهطوری که در حال حاضر میتوان گفت تامین منابع مالی اساسا از طریق شرکتهای سهامی عام صورت میگیرد و طبق آمارها، بین ۷۰ تا ۸۰ درصد از منابع مالی مورد نیاز سرمایهگذاریهای جدید، از طریق انتشار اوراق بهادار انجام میشود. طبیعتا بخش هنری هم از این مقوله به دور نبوده؛ چون منابع مالی که صرفا در اختیار اشخاص است، توانایی تامین هزینههای سنگین بخش هنری و تولید فیلم، تئاتر و سایر فعالیتهای هنری را ندارد که به ابعاد تریلیون دلاری میرسد.
تامین منابع مالی کشورها اساسا از طریق شرکتهای سهامی عام صورت میگیرد بهطوریکه طبق آمارها، بین ۷۰ تا ۸۰ درصد از منابع مالی مورد نیاز سرمایهگذاریهای جدید، از طریق انتشار اوراق بهادار است
اصولا شرکتهای بزرگ هنری هستند که توانایی مالی ساخت فیلمهای چند صد میلیون دلاری را دارند. کنسرت، آلبوم، تئاتر و ساخت فیلمها میتوانند برای کشور درآمدهای میلیاردی ایجاد کنند؛ بهطور مثال هالیوود و بالیوود برای امریکا و هند، مراکز مهم تامین درآمد کشورند. یا حتی ترکیه که اخیرا وارد مقوله ساخت فیلمهای پرخرج شده، از طریق فیلمها و سریالهایی که میسازد سالانه درآمدهای میلیاری دارد. بهطوریکه در پارهای از موارد گفته شده صادرات فیلم و سریال ترکیه به سایر کشورها، که ما هم در ایران شاهدش هستیم، پس از توریسم و صنعت، بیشترین درآمد را برای ترکیه به وجود میآورد. طبیعتا ساخت فیلمهای گرانقیمت و سریالهای پرهزینهای که در مواردی هزینهشان تا ۵۰۰ و ۶۰۰ میلیون دلار میرسد، از عهده یک نفر برنمیآید، برای همین شرکتهای شرکتهای بزرگ فیلمسازی جهان یا شرکتهایی که در صنعت موسیقی فعالیت دارند منابع مالیشان را از طریق بورس تامین میکنند و همین جمعآوری پساندازهای اندک است که باعث میشود منابع مالی بزرگ گردآوری و با آنها فیلمهای گرانقیمت ساخته شود که گاهی چندین برابر هزینه انجام شده را میتواند برای آن کشور یا شرکت به شکل درآمد برگرداند. در حالی که در ایران همه چیز منحصر به افراد است و اشخاص یا جناحهای سیاسیاند که وارد این مقوله میشوند؛ در موارد بسیار زیادی هم شاهدیم که همینها از رانت استفاده میکنند و فساد مالی و اخلاقی گستردهای در این زمینه وجود دارد که در مواردی رسانهای هم میشود. در حالی که شرکتهایی که در بورساند کاملا شفاف بوده و فعالیتهایشان کاملا زیر ذرهبین است ضمن اینکه به منابع مالیای دسترسی دارند که میتوانند از طریق بورس تامین شوند.
میتوان تئاتر، فیلم، موسیقی و بهطور کلی هنر را که از مهمترین موارد تشکیل دهنده تولید ناخالص کشورها هستند، به بورس وارد کرد تا ایران هم از این نظر بتواند مانند سایر کشورها به ساختار هنریاش سر و سامانی بدهد و از حالت آشفته و سلیقهای فعلی که توام با رانت و فساد است، خارجاش کند
با توجه به ساختار دولتی هنر کشورمان و اینکه سرمایهگذاری به شکل فردی است، اساسا امکان بورسی شدن هنر وجود دارد؟
زمانی حتی تصور وجود شرکتهای بزرگ پتروشیمی یا فولادسازی در بورس، هم ناممکن بود ولی الان مشاهده میکنید چطور این شرکتها و کارخانههای بزرگ در بورس پذیرفته شدهاند. بنابراین در هنر هم میشود این کار را انجام داد. منتها دولت بایستی همانطور که زمینه ورود شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهایی را به بورس فراهم کرده در مورد هنر هم زمینه را فراهم کند؛ استارتاپها اغلب تنها ایدههایی بودند که فرد دارای ایده، منابع مالی کافی در اختیار نداشت و با کمک دولت وارد بورس شد و از این طریق منابع مالی موردنیاز را تامین کرد. در مورد هنر هم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند همان کاری را انجام دهد که دکتر ستاری در مرود تفاهمنامه با بورس کرد. با این اقدام میتوان تئاتر، فیلم، موسیقی و بهطور کلی هنر را که از مهمترین موارد تشکیل دهنده تولید ناخالص کشورها هستند، به بورس وارد کرد تا ایران هم از این نظر بتواند مانند سایر کشورها به ساختار هنریاش سر و سامانی بدهد و از حالت آشفته و سلیقهای فعلی که توام با رانت و فساد است، خارجاش کند.
رونق تئاتر، عزم دولت را میخواهد که فراهم آوردن زیرساختها را بهعنوان یک «باید» برای خودش در نظر بگیرد
هنر ما به ویژه تئاتر در چند سال اخیر، با معضل خصوصیسازی مواجه بوده است؛ خیلی از متولیان هنری بهطور خاص وزارت ارشاد تاکید داشتهاند که هنرهای نمایشی باید روی پای خود بایستد. بنابراین کمکهای مالی دولتی محدود شده و در عین حال، قوانین کار را برای خصوصی شدن سخت میکند. دولت چطور میتواند به بهبود این شرایط کمک کند؟
دولتها در زمینه بهداشت و آموزش و پرورش، بهطور مستقیم و غیر مستقیم کمک میکنند و در بسیاری از کشورها آموزش حتی تا مرحله دانشگاه هم رایگان است. در چنین کشورهایی، بخشهایی از هنر که به اندازه کافی درآمدزا نیستند، از کمکهای دولتی استفاده میکنند. در ایران هم سریالهای تلویزیونی خاصی که دولت میخواهد از طریق آنها فرهنگی را تبلیغ کند، بسیار به کمکهای دولتی وابستهاند بهطوریکه بدون کمکهای دولت، ساخت سریالهای مذهبی و تاریخی پرهزینه ممکن نیست. بنابراین هنر، به استثنای بخشهایی از آن همواره مورد حمایت دولت بوده ولی یکی از مواردی که در ایران کمبودش شدیدا احساس میشود، نبود زیرساختهای لازم است. با اینکه به حوزه گردشگری نگاه کنید؛ با اینکه ایران یکی از ۱۰ کشور بهرهمند از جذابیتهای گردشگری جهان است اما سهماش از این گردشگر بینالمللی عملا ناچیز است؛ چون به اندازه کافی آزادراه، کمپهایی برای اقامت خانوادههای کمدرآمد، هتل، قطار و... نداریم. در تئاتر هم، در این چند دهه، زیرساختی اساسی افزوده نشده است و هنوز تئاتر شهر نماد تئاتر در پایتخت ایران محسوب میشود. ضمن اینکه بسیاری از شهرهای ما حتی سالن سینما هم ندارند چه برسد به سالن تئاتر و مانند آن. بنابراین رونق تئاتر، عزم دولت را میخواهد که فراهم آوردن زیرساختها را بهعنوان یک «باید» برای خودش در نظر بگیرد. همانطوری که در مورد برخی مسائل فرهنگی مشوقهای ویژهای را در نظر میگیرد و تبلیغات خاصی میکند، در مورد تئاتر و هنر هم بایستی چنین ضرورتی را احساس کند؛ چراکه بدون این ضرورت، امکانش نیست.
بایستی جذابیتهای لازم از طرف مقامات دولتی برای شرکتهایی که در بخش هنری فعالاند و میخواهند وارد بورس شوند در نظر گرفته شود
چندی پیش معاونت هنری طرحی برای ادغام موسسات و انجمنها ارائه داد، تا به گفته خودش بودجه هنر کانالیزه و ساماندهی شود. جدای از اهداف این طرح، اگر قرار باشد موسساتی به شکل ویژه برای ساماندهی فعالیتهای هنری دولتی راهاندازی شوند چطور میتوانند در بورس قرار بگیرند یا شفافیت بیشتری داشته باشند و تا حد ممکن جلوی رانت و فساد هم گرفته شود.
همانطور که گفتم، این کار برنامهای میخواهد و قبل از هر چیز، عزم جزمی از طرف دولت برای سامان دادن بخش هنری کشور را میطلبد که متاسفانه این عزم را جز در موارد خاص مورد نظر حاکمیت کشور نمیبینیم.
این مقاومت از کجا میآید؟ مگر قبلا تجربههای خوبی از بورسی شدن حوزههای دیگر نداشتهایم؟
طبیعتا مقاومت هست؛ اما بایستی جذابیتهای لازم از طرف مقامات دولتی برای شرکتهایی که در بخش هنری فعالاند و میخواهند وارد بورس شوند در نظر گرفته شود. بدون ایجاد این انگیزه طبیعتا امکانش وجود ندارد.
بخش هنر به علت تاثیرگذاریاش، با مقاومت بیشتری نسبت به سایر صنایعی که وارد بورس شدهاند، روبروست و بایستی آنها را شناخت، آسیبشناسی و در نهایت برطرف کرد
برای کسی که ساز و کار اقتصادی را نمیداند چطور باید فواید و زیان کوتاه مدت احتمالی این امر دارد شناسایی شود تا کفه سنگین سودش بهطور مشخص قابل مشاهده باشد؟
بههرحال برای تمام اینها همانطور که گفتم، بایستی برنامهای باشد و ساختار قدرت در ایران ضرورتی را برای خودش قائل شود تا در نهایت بتواند در آن زمینه فعالیت کند. بخش هنر به علت تاثیرگذاریاش، با مقاومت بیشتری نسبت به سایر صنایعی که وارد بورس شدهاند، روبروست و بایستی آنها را شناخت، آسیبشناسی و در نهایت برطرف کرد.