استاد موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو:
نظام سیاسی هخامنشیان بسیار انعطافپذیر و چابک بود/ نظام قضایی در عصر هخامنشی قاطع عمل میکرد/ آمریکاییها از هخامنشیان برای ایجاد وحدت ملی الگو گرفتند
ساشا ایبلینگ (استاد پژوهشهای باستانشناسی موسسه شرقشناسی در دانشگاه شیکاگو) معتقد است که نظام سیاسی هخامنشیان، الگویی برای انعطافپذیری، چابک بودن و قاطعیت در نظام سیاسی بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، هگل در درسگفتارهای مشهور 1820، میگوید تاریخ با ایران آغاز میشود و ایرانیان نخستین قومی بودند که دولت و ملت را به مفهوم مدرن و امروزین آن ایجاد کردند. درواقع ایرانیان توانستند با تثبیت خاطره تاریخی، حافظه تاریخی خود را بسازند و پس از آن، همواره خود را به عنوان یک ملت کهن تثبیت کنند.
در واقع هگل معتقد بود که پیش از تشکیل دولت، زمان در استبداد منجمد شده بود و در استبداد، تاریخ وجود ندارد و به همین سبب، همواره خودآگاهی ملی ایرانیان را مورد ستایش قرار میداد. شلینگ، دیگر فیلسوف برجسته معاصر با هگل نیز، ایران را وحدت کثرتها میدانست که همواره اقوام مختلف در آن، در ذیل نظام وحدت ملی عمل کردهاند.
بخش مهمی از حافظه تاریخی ایرانیان که بنیانهای وحدت کثرتها در دوران 2700 ساله وجودِ دولت را به نمایش گذاشت، به شاهنشاهی هخامنشیان بازمیگردد که همواره با علاقه عمومی مردمان ایران به کوروش کبیر و داریوش بزرگ همراه است و تا امروز به عنوان، ناحیهای همواره به یاد ماندنی در حافظه تاریخی ایرانیان برجای مانده است.
اینک به مناسبت قرار گرفتن در دو مناسبت، بازگشت الواح تاریخی به میهن و هفتهای که از سوی دولت به عنوان هفته تاریخ و تمدن ایرانی نامیده شده است، گفتگوی ایلنا با پروفسور «ساشا ایبلینگ» استاد پژوهشهای باستانشناسی دپارتمان شرقشناسی دانشگاه شیکاگو، پیرامون تاریخ سیاسی ایران و مسائل اجتماعی دوران یاد شده، شاید به مثابه بازخوانی یک روح پیوسته تاریخی باشد، مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید.
عصر شاهنشاهی هخامنشیان به عنوان دورهای زرین در تاریخ سیاسی نظریههای دولت به شمار میآید. علت این خوشنامی تاریخی چیست و چه وجه تمایزی، دولت هخامنشی را همواره به عنوان یک نظام سیاسی با مطلوبیت بالا در نظریههای دولت مجسم میکند؟
دولت هخامنشیان پس از اینکه در دوران مادها، تمام سرزمین ایران یکپارچه شد، توانستند با شکست دادن حکومتهای بابل و لیدی و فینیقیه، علاوه بر گسترش قلمرو سیاسی خود به غرب رود فرات، با شکل دادن به نظام حقوق بشری جدید (منشور حقوق بشر کوروش) و ایجاد نظام پولی مبتنی بر طلا ـ که تا چند دهه پیش به عنوان پرکارکردترین نظام پایه پولی جهان شناخته میشد ـ
نظم جدیدی در را در سیستم حکمرانی در جهان ایجاد کنند. گسترش دامنه امپراتوری هخامنشیان به هند در شرق و از شمال به سمت سکاها (جنوب روسیه کنونی) و سپس مصر و یونان، باعث شد تا هخامنشیان علاوه بر آشنایی با تمام فنون حکمرانی ملل عمده در آن زمان، نظام سیاسی انعطافپذیری را ایجاد کردند که نکات برجسته حکمرانی در تمامی این سرزمینها را از آنها آموختند و با سرعت بسیار زیادی با بنیانهای نظام سیاسی خود تلفیق کردند.
این موضوع علاوه بر قدرت نظامی قابل توجه آن روزهای ایران و سیستم اداری یکپارچه، باعث شده بود تا ایرانیان بتوانند بر بیش از پنجاه درصد سرزمینهای شناخته شده آن روزگار، به مدت بیش از دو نیم قرن حکومت کنند و شاید راز مطلوبیت نظام حکمرانی هخامنشیان در جمع میان این موارد باشد.
علاوه بر شکلدهی به ساتراپیهای 28 گانه، چه نکته مهمی در فرآیندهای سیاسی و امنیتی حکومت هخامنشیان دارای مطلوبیت بوده است؟
ساتراپها، استاندارانی با اختیارات بالا بودند که به اندازه اختیاراتشان، موظف به پاسخگویی به شخص شاه بودند. چشم و گوشهای شاه (چشمهای گارد جاویدان)، تمامی کاهلیها یا سختگیریهای مالیاتی، سرعت انجام پروژههای عمرانی، میزان رضایتمندی مردم، نظارت بر عدم ضرب سکه توسط ساتراپها یا محدوده حکمرانی آنها و مواردی از این دست باعث میشد که نظام سیاسی بتواند در عین حفظ انعطافپذیری، توانایی واکنش سریع به مسائل امنیتی در درون نظام حکمرانی خود را داشته باشد.
برقراری سیستم یکپارچه حمل و نقل از طریق ایجاد راه شاهی که مراکز ساتراپیها را به هم متصل میکرد نکته بسیار مهم دیگری بود که آمریکاییها پس از اتحاد میان ایالات در پایان جنگهای انفصال، با الگوی راهآهن سراسری آن را دنبال کردند و شبکه یکپارچه راهآهن ایجاد کردند.
توزیع پایتخت سیاسی در میان چهار شهر مهم (شوش، پاسارگاد، اکباتان، بابل) برای پایش سیاسی اوضاع مناطق مختلف کشور توسط شاهان، یکی از مهمترین درسهای حکمرانی سیاسی در نحوه توزیع متوازن قدرت میان ایالات مدعیست. ایجاد سیستم چاپارخانه و شبکه ملی پست در آن دوران، باعث تسریع در فرآیند انتقال دادهها در میان نقاط مختلف سرزمین ایران میشد.
پژوهشهای شما بر الواح گلی دوران هخامنشیان، چه تصویری از نظام حقوقی و قضایی آنها برسازی میکند؟
هیچ یک از نظامهای سیاسی نمیتوانند بدون داشتن یک دستگاه قضایی کارآمد، دارای انعطاف باشند. دستگاه قضایی در دوران هخامنشی دارای ویژگیهای جالبی بود. فردی به نام دادستان، در شوش که مرکز قضایی حکومت بود حضور داشت و قاضیهایی را در سراسر کشور منصوب میکرد که به آنها دادیار میگفتند و وظیفه داشتند تا تمام پروندههای مرتبط با مالیات و خراج، طغیانهای شورشیان، تحرکات حاکمان در ارتباطات بیرون از چارچوب با بیگانگان، تملک داراییهایی کشاورزان خارج از چارچوب، گرانفروشی، کمفروشی و مواردی از این دست توسط دادیارها مورد پیگیری قرار میگرفت. حتی بسیاری از شورشیان هم، به رغم اینکه شورش کرده بودند، در دادگاه مورد محاکمه قرار میگرفتند و این دادگاهها معمولا در محوطههای روباز آتشکدهها به شکل علنی برگزار میشد و جالب است بدانید که صفوف اولیه حاضران در دادگاه را کودکان تشکیل میدادند تا از نزدیک با دادرسی و لزوم راستگویی آشنا شوند.
دادستان تا پایان عمر خود در این سمت میماند و یکی از هفت تن رایزن و مشاور هر شاه بود. در این دوران تفسیر حقوقی از اوستا (وندیداد) صورت پذیرفت و البته باید یادآوری کنم که با دادیاران و دادستانهایی که رشوه میستاندند، به شدیدترین شکل ممکن مورد مجازات واقع میشدند.
در رابطه با نظام اقتصادی و تجارتهای پرسود در آن دوره چه یافتههای پژوهشی در دست دارید؟
ایران به عنوان سرزمین خشکی که دسترسی چندانی به منابع آب شیرین نداشت. به همین دلیل تجارت در دستور کار مردم ایران قرار گرفت. تجارت در ایران به علت وسعت بسیار زیادی که داشت و نقطه تلاقی سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا بود، بسیار رونق داشت.
تجارت شامل پارچه، ابریشم، غلات، خرما، فلزات گرانبها و جواهرات زینتی، ادویهجات و عطرها، سنگهای ساختمانی و مرمر و رخام، بسیاری از خشکبار که از ابتکارات خود ایرانیها بود و برخی از میوهها مثل انار، زردآلو، هلو، گریپ فروت، انجیر و خربزه را به کشورهای دیگر صادر میکردند.
آبزیان ایرانی و زعفران و فرش هم متقاضیان بسیاری در چین و آفریقا و اروپا داشت که همیشه با بالاترین قیمت ممکن، خرید این کالاها را به همراه ابریشم و خرما در دستور کار قرار میداد. البته کشاورزی در میان ایران، به مثابه دستوری از اهورامزدا تلقی میشد و کشاورزی را به عنوان یک وظیفه ملی و البته دینی همواره انجام میدادند و کشاورزان بزرگ ایرانی (دهقانان) را همیشه به عنوان افراد مورد تایید و برکت داده شده از جانب اهورامزدا میدانستند.
قانونی در دوران داریوش هخامنشی وجود داشت که ایرانیانی که زمینی بایر را آباد میکردند، تا پنج نسل، با حواله مهر از جانب ساتراپ منطقه خودشان، از دادن مالیات معاف بودند. اثر این پیوستگی تاریخی ایرانیان با کشاورزی را میتوانید در تقویمشان هم به خوبی مشاهده کنید که نام ماهها با موضوعات جوی پیرامون کشاورزی ارتباطی گسترده داشت.