محمد الهیاری در گفتوگو با ایلنا:
سال گذشته شورای شعر و ترانه نوزدههزار پروندهی شعری را بررسی کرد/ عموم ترانهها از دویست تا سیصد کلمه تشکیل شدهاند که فقط جابجا میشوند
محمد الهیاری فومنی درباره وضعیت کیفی ترانهها میگوید: موسیقی امروز در حال فاصله گرفتن از جنبه شعری است و تعریف مرسومی که از ترانه سراغ داریم نیز در حال تغییر است. امروز بیشتر با کلامی مواجهیم که بر اساس ملودی نوشته شده یا قرار است ملودی بر آن سوار شود. این آثار هیچ ویژگی شعری ندارند و با چهارچوبها و مولفههای مرسوم و آنچه به عنوان ترانه و شعر در ذهن داریم، کاملا متفاوتند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شعر و ترانه در موسیقی ایرانی اعم از سنتی و پاپ و دیگر گونهها، پس از انقلاب همواره با بحثها و انتقادهایی از سوی هنرمندان و منتقدان همراه بوده. در این میان مسئولان و مدیران وزارت ارشاد نیز همواره برای رفع کاستیهای موجود در بخش شعر و ترانه و چگونگی انتخابها و گزینشها تلاش کرده و تمهیداتی اندیشیدهاند. آنها برای عملکرد بهتر شورای شعر و ترانه وزارت ارشاد، کم و بیش از وجود اساتید فن در بخش ادبیات و شعر استفاده کردهاند، با این حال شیوه انتخاب اشعار و ترانهها همچنان با ایرادها و کاستیهای فرواوانی مواجه است به گونهای که یکی از مهمترین ضعفهای موسیقی امروز، ضعف در ترانهها و اشعار است.
در دوران حضور پیروز ارجمند که از اواخر دیماه سال 1392 تا اواسط تیرماه سال 1394 مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد را به عهده داشت، خبر ایجاد سامانه مجوز شعر دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هدف تحقق شعار «اقتصاد و فرهنگ، عزم ملی و مدیریت جهادی» برای دسترسی آسان، سرعت بخشیدن به کار بدون نیاز به حضور مراجعان برای دریافت مجوز مطرح شد و بالاخره چند سال بعد (سال 1397) به بهرهبرداری رسید. با این روش مخاطبان میتوانند بدون نیاز به حضور فیزیکی از طریق سامانه، اشعار خود را برای بررسی شورای شعر دفتر موسیقی ارسال کرده و پس از ارسال درخواست در هر مرحله؛ در جریان پیشرفت کار قرار گرفته و پاسخ خود را در کوتاهترین زمان دریافت کنند.
علی ترابی که پیش از محمد الهیاری فومنی؛ مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد بود نیز برای رفع کاستیهای موجود در بخش شعر و ترانه راهکارهایی ارائه داد و در این زمینه سیاستهای مشخصی را پیش گرفت. اوائل اسفندماه سال گذشته بود که ترابی از منحل شدن شورای موسیقی سنتی و کلاسیک دفتر موسیقی خبر داد و از ساز و کار جدید شورای شعر و ترانه گفت. او اعلام کرد که از ابتدای بهمنماه (سال 1397) شورایی به نام شورای موسیقی سنتی و کلاسیک در دفتر موسیقی وجود ندارد و گروههای سنتی و کلاسیک باید تنها تأیید و مجوز اشعار خود را بگیرند، اگر آثار آنها فاقد شعر باشد دیگر نیازی به تأیید و بررسی آنها در شوراهای دفتر موسیقی نیست و تنها برای انجام امور اداری و نیز هماهنگیهای نهایی، اسامی و مشخصات گروه خود را به دفتر موسیقی اعلام میکنند.
محمد الهیاری فومنی، مدیر فعلی دفتر موسیقی وزارت ارشاد در گفتگوی پیشرو از سیاستهای اتخاذ شده و نحوه مدیریت «شورای شعر و ترانه» سخن گفت و به تشریح وضعیت کمی و کیفی ترانه و ترانهسرایی و نحوه انتخابها و ارائه مجوزها پرداخت.
در دوران مدیریت آقای علی ترابی برای بهبود وضعیت شعر و ترانه و نحوه انتخابها اتفاقاتی افتاد و به نوعی سیاستهایی جدیدی اتخاذ شد مثلا انحلال شورای موسیقی سنتی و کلاسیک. شما به عنوان مدیر جدید دفتر موسیقی ارشاد چقدر در راستای سیاستها و برنامههای قبلی پیش میروید؟
در گذشته اغلب آثار موسیقی مبتنی بر متن و کلام بودند؛ آن آثار دارای شعر یا ترانه مقفیتر، موزونتر و مسجعتر بودند. یعنی اینکه در آن آثار کلام بخش پیشبرنده موسیقی در اجرا به حساب میآمد. میتوان گفت اجراهای نسل اول خوانندگان پاپ پس از انقلاب متن محور یا کلام محور بود. این در حالی است که طی سالهای اخیر با پدیدهای جدید مواجهیم. در حال حاضر و طی سالهای قبل اغلب آثار ملودیمحور و ریتممحور هستند و بر اساس کلام شکل نگرفتهاند. من و دیگر همکاران دفتر موسیقی (که وظیفهاش صیانت از فضای موسیقی کشور است) در بدو ورود هر مراجعهکننده با موضوع کلام مواجه میشویم. یعنی در ابتدا باید آن کلام عرضه شود. حال هدف از ارائه آن کلام یا تولید تکآهنگ است یا قرار است در کنار دیگر آثار به صورت آلبوم عرضه شود یا اینکه به اجرای صحنهای برسد و یا در قالب نماهنگ تصویری ساخته شود. به هرحال کلام شاکله اصلی اثر است و دلیل ورود مراجعان به دفتر موسیقی نیز همین موضوع است.
با توجه به شیوه فعلی تولید آثار که درباره آن توضیح دادید، سیاستگذاریها و نحوه عملکرد شورای شعر و ترانه چه تغییراتی کرده است؟
دفتر موسیقی در سالها و مقاطع مختلف شورایی داشته با نام «شورای شعر و ترانه» که همچنان وجود دارد و فعال است. اگر بخواهیم امروزیتر صحبت کنیم باید بگویم «شورای شعر و ترانه و کلام». زیرا همانطور که گفتم موسیقی امروز در حال فاصله گرفتن از جنبه شعری است و آن تعریف مرسومی که از ترانه سراغ داریم نیز در حال تغییر است و به نوعی از آن فاصله گرفتهایم. در حال حاضر بیشتر با کلامی مواجهیم که بر اساس ملودی نوشته شده یا اصطلاحأ قرار است ملودی بر آن سوار شود. موضوع این است که اغلب آثار فعلی، کمتر به شعر نزدیک هستند. این آثار به طور معمول ویژگیهای شعری ندارند و با آن چهارچوبها و مولفههای مرسوم و آنچه به عنوان ترانه و شعر در ذهن داریم، متفاوتند. چندی پیش مقالهای را میخواندم که یکی از دوستان ترانهسرا آن را نوشته بود. آن دوست ترانهسرا که اتفاقا دستی بر پژوهش دارد، نوشته بود ما امروز در کف وضعیت موسیقی با نوعی ترانه مواجهیم. ایشان نام آن ترانهها را بازاری گذشته بود که عموم ترانهها در این بخش جای میگیرند. ایشان گفته بود در لایه بالاتر یا میانهتر نیز با ترانههایی روبرو هستیم که به بدنه موسیقی تعلق دارند و در سطح بالاتر یا راس این هرم نیز ترانههای پیشرو قرار میگیرند. اگر این تقسیمبندی را بپذیریم و اگر بخواهیم ترانههای ارائه شده به دفتر موسیقی را طی طول سال دستهبندی کنیم به ندرت با آثاری برخورد خواهیم کرد که در راس هرم مذکور قرار گیرند و اصطلاحا پیشرو باشند و ویژگیهای اثری پیشرو را داشته باشند. در همین راستا شاید با وجود کارگروه و تمهیدی مشخص بتوان آثار کف و میانه را به راس هرم برسانیم تا آن ترانهها حداقلهای لازم را داشته باشند.
ترانهسرایی به لحاظ کمی چه وضعیتی دارد و آیا میتوان آماری دقیق از سوی شورای شعر و ترانه ارائه داد؟
اتفاقأ موضوع دیگری که با آن مواجهیم و بسیار مهم است، حجم قابل توجه ترانههایی است که طی سال به دفتر موسیقی میرسد. اگر بخواهم به آمار اشاره کنم، باید بگویم سال گذشته بالغ بر نوزدههزار پرونده شعر به دفتر موسیقی رسیده و ثبت شده است. حال در این میان ممکن است هر پرونده حاوی یک اثر یا چند اثر باشد. این حجم بسیار، کار شورایی ده، دوازده نفره را واقعا سخت و دشوار میکند و باعث میشود «شورای شعر و ترانه» طی روندی فرسایشی، دچار روزمرگی و تکرار و عادت شود. در این شرایط به طور معمول اعضا با آثاری تکراری مواجه خواهند شد و به بازنگری آثاری میپردازند که هر روز با آنها مواجهند. البته این را هم بگویم که از میان نوزدههزار پرونده رسیده به دفتر موسیقی طی سال گذشته، ممکن است سه الی چهار هزار ترانه وارد فضای حرفهای موسیقی شده باشند و مخاطب آنها را شنیده باشد. از سرنوشت باقی آن نوزدههزار اثر نیز اطلاعات زیادی در دست نیست. شاید اغراق نباشد اگر بگویم در پهنه گسترده زبان فارسی، عموم ترانهها از دویست تا سیصد کلمه فارسی تشکیل شدهاند. اغلب آن کلمهها بر اساس ملودی صرفا جابجا میشوند. این روند چرخه بازتولیدی است که طی آن مخاطب و شنونده دائما کلماتی را میشنود آنهم در حالی که فقط ملودی تغییر کرده است.
اعضای شورای شعر و ترانه برای تغییر این روند و در نهایت ارتقای سطح کیفی آثار چقدر دغدغه دارند؟
یکی از مسائلی که با آن مواجه هستیم این است که با ترانهسرایان و نحوه نگارش آنها چه کنیم؟ به هرحال قرار نیست که صرفا در فضای سلبی به موضوع پرداخته شود. میتواند در فضای آموزشی، ایجابی و کارگاهی گفتگو صورت گیرد و در چنین کلاسهایی به ترانهسرایی پرداخته شود.
به خصوص اینکه روز به روز بر تعداد ترانهسرایان افزوده میشود.
بله همینطور است و اینکه به هرحال ما داعیهدار زبان فارسی هستیم و زبان فارسی میراث ماست. وضعیت فعلی نگرانکننده است و ما نیز نگران این موضوع هستیم که زبان ما به دلیل استفادههای بد و نادرست، همچنین به دلیل مهجور ماندن بخشهایی از آن درگیر آفتهایی شود و آسیبهای جدی ببیند.
درباره نحوه عملکرد شورای شعر و ترانه بگویید.
آنچه گفتم نگاهی آسیبشناسانه به وضعیت، کیفیت و کمیت ترانهها بود. در زمانی نه چندان دور، شاید یک دهه پیش تعداد آثاری که به شورای موسیقی میرسید، بسیار کمتر بود. در آن مقطع ترانه به لحاظ مضمون و محتوا و ساختار پیچیدگی و سختیهای فعلی را نداشت. در آن مقطع و پیش از آن ترانه بیش از حال به شعر نزدیک بود و تعریف مشخصی داشت و هنوز مقولهای به نام کلام وجود نداشت. در آن سالها اعضای شورا دور هم جمع میشدند و به صورت حضوری آثار را میدیدند و ارزیابی میکردند؛ به هر حال اقتضای شعر این است که شنیده شود تا فهمیده شود و اگر شخصی آن را بخواند شاید به آن برداشت عمیق نرسد. از مقطعی به بعد تکنولوژی در کشور پیشرفت کرد و با وجود نرمافزارهای متعدد استفاده از فناوریهای مختلف به اتفاقی مرسوم تبدیل شد، به اضافه اینکه حجم کارها نیز افزایش یافت. همه اینها نحوه فعالیت و چگونگی عملکرد بخشهای مختلف را تحت تاثیر قرار داد. بنا بر همه این اتفاقات و رویدادهاست که سامانهای در دفتر موسیقی طراحی میشود. این سامانه از سال گذشته به طور کامل مورد استفاده قرار گرفت. سامانه مذکور برای مردم،ارباب رجوع، ترانهسرا و شرکتها رویهای راحت و در دسترس را رقم زده است. با وجود این سامانه دیگر لازم نیست که ارباب رجوعهای پایتختنشین و افرادی که در شهرستانها زندگی میکنند، حضورأ کارهایشان را پیگیری کنند. طی این روند آثار رسیده ثبت میشوند. کارشناسان نیز به صورت غیر حضوری به انجام امور مربوطه میپردازند و با یوزنیم و پسوردی که در اختیارشان است وارد سامانه میشوند و آثار را میبییند و ارزیابی میکنند و پس از آنکه به اتفاق دیگر اعضا به نظر و اجماعی مشخص رسیدند نتیجه را اعلام میکنند.
در صورت وجود اختلاف نظر میان اعضای شورای شعر و ترانه ادامه این روند به چه شکل خواهد بود؟
طبیعی است که اعضا مربوطه طی بررسی، درباره برخی آثار، اختلاف نظر داشته باشند و این اتفاق افتاده است. در این صورت آن اختلاف نظرها در دفتر موسیقی توسط کارشناسان مذکور بررسی خواهد شد و نتیجه اعلام میشود.
با توجه به وضعیت سرعت اینترنت و مشکلات نرمافزاری و سختافزاری مرسوم این امکان هست که نحوه ارسال آثار توسط اربابجوع به راحتی انجام نگیرد و این امکان نیز وجود دارد که نحوه بررسی و ارزیابی کارشناسان نیز با اشکالاتی مواجه شود. برای رفع این کاستیها چه تمهیداتی اندیشیده شده است؟
بیشک وجود سامانه به کارهای کارشناسان سرعت میبخشد و انجام امور را تسریع میکند که از ویژگیهای سایت است. اما به طور کلی، طی روند موجود ممکن است کارشناس مجبور شود کارهای یک کارمند را انجام دهد. انجام آن کارها سرعت کارشناس مربوطه را در به سرانجام رساندن ارزیابیها کند میکند. مثلا اگر کارشناس طی روندی حضوری میتواند ده تا 12 اثر را ببیند یا بشنود و سپس تصمیم بگیرد، طی روندی غیرحضوری و با انجام کارها از طریق سامانه ریتم کندتری خواهد داشت. زیرا به هرحال مشکلاتی از قبیل قطع و وصلها و کندی سرعت اینترنت وجود دارد و ممکن است بارگذاری فایل مربوطه توسط ترانهسرا یا شرکت با کندی مواجه باشد. همه اینها ریتم و سرعت انجام کارها را تحت تاثیر قرار میدهد و زمان کارشناسی آثار طولانیتر میشود. ما به این فکر کردیم که چه کنیم تا از سامانه به خوبی استفاده کنیم لذا ازترانهسرایان، گروهها و شرکتها خواستیم مانند قبل آثارشان را ثبت سامانهای کنند و در مقابل ما آرایشمان را تغییر دادهایم. ما آرایشمان را به این شکل تغییر دادهایم که کارشناسان صبح و بعدازظهر به صورت ثابت در دفتر موسیقی حضور داشتهباشند تا به این ترتیب، ضمن انجام کارها، اندک ترافیک باقی مانده از گذشته را پاسخگو باشند؛ و هم اینکه اگر اختلاف نظری وجود دارد به صورت حضوری مورد رسیدگی قرار گیرد و در نهایت، نتایج مشخص و جمعی زودتر حاصل شود.
نحوه انتخاب اعضای شورای شعر و ترانه از موضوعاتی است که در نهایت شیوه ارائه مجوزها را تحت تاثیر قرار میدهد. در اینباره توضیح دهید.
زندهیاد حسین آهی سالها یکی از اعضای شورای شعر و ترانه بود که به بازنشستگی نائل شد و سپس از جمع ما پر کشیدند. این توفیق را داریم که در خدمت استاد محمدعلی بهمنی باشیم و ایشان نیز با ما هستند و از حضورشان استفاده میکنیم در حال حاضر، ایشان یکی از اعضای شورا هستند و امیدوارم همچنان در شورا حضور داشته باشند. چند کارشناس نیز به جمع ما اضافه شدهاند اما با این حال هنوز فکر میکنیم اگر کارشناسان جوانتر به جمع ما افزوده شوند، اتفاقات بهتری رخ خواهد داد؛ زیرا کارشناسان جوان فضای ترانههای امروزی را میشناسند و مولفهها و چهارچوبهای آن را به خوبی درک میکنند.
تنوع در تخصص اعضا برای شما تا چه حد اهمیت دارد؟
در حال حاضر افرادی مانند استاد بهمنی که سالها در زمینه شعر فعالیت داشتهاند و بر مقوله شعر کلاسیک و ترانه و ترانه امروز اشراف دارند، عضو شورا هستند. شاید موضوعی که آنچنان به چشم نمیآید مبحث رسمالخط ترانههای محلی است که مقولهای بسیار مهم است. به همین دلیل تعدادی دیگر از اعضا، کارشناسان زبانی ما هستند زیرا آثار فولکوریک نیز برای اخذ مجوز به دفتر موسیقی و شورای شعر و ترانه ارسال میشود. برخی دیگر از اعضا در حوزه اشعار آیینی و مذهبی تخصص دارند و برخی نیز بر حوزه اشعار قدما اشراف دارند. به طور کلی این تخصصها باعث میشود، مثلا نوع انتخاب خوانندهها و درک آنها از مضمون و محتوای شعر و ترانه منتخب نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
سال گذشته که آقای بهمنی از حضور در شورای شعر و ترانه استعفا داد نسبت به پرداخت حق و حقوق اعضا و تاخیرهای مجود گلایه داشت. در حال حاضر وضعیت حقوق و نحوه پرداختها به چه شکل است؟
طبیعی است که در مقاطعی مشکلات مالی نیز وجود داشته باشد. حال تلاشمان این است که شوراهای مختلف حوزه فرهنگ و هنر در اینباره وضعیتی مشخص داشته باشند و خیلی میان زحمتی که اعضا میکشند و زمان دریافت حق و حقوقشان فاصله نیفتد. البته که مبالغ دریافتی آنها با زحمتی که میکشند، برابر نیست. زیرا فعالیتهای فرهنگی هنری قیمت ندارد و نمیتوان برای آن قیمت و مبلغ تعیین کرد.
اعضای شورای شعر و ترانه نسبت به کیفیت آثار چه نظری دارند؟
آنچه که آقای بهمنی و تمام کارشناسان شورای شعر و ترانه را آزار میدهد، کیفیت نازل آثار است. آن افراد فضای ادبیات و شعر را میشناسند و نسلهای مختلف ترانهسرایان و موسیقیدانها را دیدهاند و متون مختلف را خواندهاند و طی مقایسهای که دارند، دچار غم و اندوه میشوند و غصه میخورند.
طی این مدت آمار آثار ارسالی به دفتر موسیقی چه تغییراتی کرده است؟
پارسال در شش ماه اول 3800 پرونده شعر به دفتر موسیقی آمده است و این در حالی است که در شش ماه اول امسال بالای 6000 اثر به دفتر موسیقی ارسال شده است. به گمان آمار دقیقتر این آثار 6300 یا 6500 پرونده باشد.
این کثرت و افزایش دو برابری، روند فعالیت و ارزیابی آثار توسط اعضای شورای شعر و ترانه را سختتر میکند. برای این موضوع چه تمهیدی اندیشیدهاید؟
قطعا افزایش آثار ارسالی کار را مشکلتر میکند، اما این موضوع برای ما مسئلهای نیست. به هرحال هرچه سطح کیفی ترانهها بالاتر برود خوشحالتر میشویم.
با وجود تمهیدات به کار گرفته شده از سوی شما و اعضای شورا همچنان کیفیت ترانهها پایین است و اتفاق مثبتی در این زمینه رخ نداده.
ما از سوی جامعه مخاطب که مردم هستند، از سوی ترانهسرایان قدیمی و خوانندگان پاپ نسل اول همواره مورد سوال هستیم. آنها میگویند چرا کیفیت ترانهها اینقدر پایین و تا این حد نزول کرده است؟ همانطور که میدانید عموم نظارتهای وزارت ارشاد در حوزه صیانت از تولید و محتوای آثار، نظارتی حداقلی است و به هیچ وجه کیفی (به معنای ارزشگذاری) نیست. یعنی آثار ترانه، شعر یا کلام باید حداقلهای لازم را داشته باشند و از خطوط عدول نکرده باشند تا مورد بررسی قرار گیرند. به طور مثال شعر باید تا حدی در بخش وزن و قافیه، تا حدی در مقوله زبان و ساختار زبان فارسی و تا حدی در بخش محتوا و مضمون، حرفی برای گفتن داشته باشد. اما دفتر موسیقی و شورا جایگاهی برای تعیین کیفیت آثار نیست و ما نیز به آنها نمره کیفی نمیدهیم. نمیتوانیم به اشعاری که مثلا نمره کمتر از 18 میگیرند مجوز ندهیم و امکان عرضه ندارند. مخاطب نیز ممکن است گاهی واژهای را در شعر و ترانهای نپسندد و در نهایت آن اثر مورد اقبال مخاطبان قرار نگیرد.
اما دفتر موسیقی و شورای شعر و ترانه میتواند با ارائه راهکارهایی وضعیت کیفی اشعار و ترانهها را بهبود بخشد.
بله همانطور که گفتم مسائل و مسئولیتهای ذکر شده نافی مسئولیت ما نیست. در همین راستا، من و دیگر همکاران به این فکر کردهایم که به مرور و پس از اتمام ماه صفر، با حضور کارشناسان و ترانهسراها کارگاههای آموزشی فصلی برگزار کنیم. به طور واضحتر اینکه کارشناسان شورای شعر و ترانه قصد دارند با همراهی دفتر موسیقی به صورت فصلی کارگاه برگزار کنند و از ترانهسریان برای حضور دعوت به عمل آورند.
این کارگاهها قرار است به چه موضوعاتی بپردازند؟
بخشی از آموزشها در ارتباط با زبان فارسی است. در حال حاضر زبان فارسی که بخشی از میراث مهم و با اهمیتمان به حساب میآید، برای ما بخشی از محتوا به حساب میآید. در حال حاضر باید از زبان فارسی مراقبت کنیم. متاسفانه در زبان محاوره و یومیه از واژههای بیگانه استفاده میکنیم و حال آن واژگان وارد زبان نوشتاری ما شدهاند. علاوه بر این، ممکن است خیلی از ترانهسرایان ما حداقلهای لازم برای سرودن شعر و ترانه را نشناسند و ما حتما باید در این زمینه و رفع این کاستی نیز آنها را یاری کنیم تا طی این روند به بالا رفتن و ارتقای سطح کیفی ترانهها کمک کرده باشیم. توقع ما از ترانهسرایان نسلهای قبل، پیشکسوتان، میانسالان، جوانان و همه آنهایی که شعر و ترانه را خوب میشناسند این است که در انجام این امور به ما کمک کنند. به هرحال همه ما در رفع کاستیهای موجود مسئولیم و نسبت به فرهنگ و هنرمان رسالت داریم. امیدوارم بتوانیم با همکاری یکدیگر، به مرور مشکلات موجود را حل کنیم و به ایجاد مسیری مشخص و هموار بپردازیم.
در همه عرصهها معمولا شرکتها و موسسات خصوصی بازوی کمکی نهادهای دولتی هستند. وجود این شرکتها و نحوه فعالیتهایشان با نظارت دفتر موسیقی تا چه حد میتواند به بهبود وضعیت فعلی و انجام بهتر کارها کمک کند. منظور تشکلهایی مانند خانه ترانه است. به ویژه اینکه موضوعاتی چون ترانه و شعر، مقولاتی هستند که هم به ادبیات و هم به موسیقی مربوط هستند و این وجه اشتراک تا حدی بر بلاتکلیفی مقوله مهمی چون شعر و ترانه میافزاید.
به طور کلی وجود صنوف در بخشهای مختلف باعث خیر و برکت است و اساسا نگاه کلان به مسائل فرهنگی کشور بر اساس مشارکت مردم و همیاری و همکاری و حضور بخش خصوصی است. بر اساس اصل 44 و مباحث مربوط به آن هدف کوچکتر کردن دولت و واگذاری امور به بخش خصوصی است. اگر توجه کنید تصمیمات مهم کشور هر چهار سال بر اساس به آرای مردم گرفته میشود و نوع انتخاب مردم است که مسیر اصلی کشور را تعیین میکند. این روند مخصوص و محدود به صندوق رای نیست و مشارکت مردم در تمام امور مدنظر است. لذا طبیعی است که هرچه صنوف خصوصی بیشتر پا بگیرند اتفاقات بهتری رخ دهد. بنابراین لازم است تشکلهای چون خانه ترانه و دیگر مجموعههایی که در حوزه شعر و ترانه فعالیت میکنند و خروجی خوب با کیفیتی دارند، تقویت شوند. اتفاقا زمانی که ترانهسرایان خوش فکر و خلاق نزد ما میآیند از ما میخواهند مجموعهای حقوقی ثبت کنیم و به تولید اثر بپردازیم؛ تا به این ترتیب شرکتها و موسساتی که در این زمینه فعالند آثار با کیفیت تولید کنند. در حال حاضر مجموعههای خوبی مشغول به فعالیت هستند.
در بخش شعر و ترانه آن یکدستی لازم در نحوه تولید آثار وجود ندارد و معمولا ترانهسرایان و شاعران یکدیگر را قبول ندارند.
در سایر صنوف نیز چنین رویهای وجود دارد. به هرحال در جامعه ما به زبان و شعر و ادبیات اهمیت داده میشود. زمانی که رهبر انقلاب نیز به عنوان شخصیتی سیاسی نگاه ویژهای به شعرو ترانه دارند و در طول سال همواره آن را مورد توجه قرار میدهند به این معناست که فضا برای همکاری و همیاری مهیاست، تا با کمک یکدیگر سطح کیفی اشعار و ترانهها را ارتقا بخشیم. این موضوع و به سرانجام رساندن آن، جزو کارهای اصلی ماست که باید انجامش دهیم.
به جز موضوعات و مسائلی که به آنها اشاره کردید، لازمه به سرانجام رساندن اهداف ذکر شده چیست؟
بخشهای مرتبط و دستاندرکار به هماهنگیهای بیشتری نیاز دارند. مرکز موسیقی صداوسیما، حوزه هنری، آموزش و پرورش و وزارت ارشاد بخشهایی هستند که میتوانند طی هماهنگیهای بیشتر انجام امور را تسریع بخشند و فعالیت مفیدتری داشته باشند. امیدوارم شورای هماهنگی موسیقی کشور که در شورای انقلاب فرهنگی کشور مراحل نهاییاش را طی میکند زودتر به تصویب برسد. شورای هماهنگی موسیقی کشور محفل همگرایی دولت، بخش خصوصی و تصمیمگیران حوزه موسیقی خواهد بود. وجود این شورا میتواند ضرباهنگ و ریتم تصمیمگیریها را تندتر کند.