خبرگزاری کار ایران

هادی آفریده:

هر وقت خواستیم پیشرفت کنیم، میراث گذشتگان را از بین بردیم/ حکمت برخورد با منابع طبیعی خود را از دست داده‌ایم

هر وقت خواستیم پیشرفت کنیم، میراث گذشتگان را از بین بردیم/ حکمت برخورد با منابع طبیعی خود را از دست داده‌ایم
کد خبر : ۸۱۷۳۴۸

هادی آفریده ضمن بیان اینکه "رگ های آبی زمین" روایت از میراثی بوده که تمدن ایران را حفظ کرده است، گفت: در واقع ما در حال صحبت از میراثی هستیم، که در سخت‌ترین شرایطی که کشور در جنگ، محاصره و خشکسالی‌هایی چند صد ساله بوده، با منابع آبی خود، مردم ایران را حفظ کرده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، قنات‌ها از جمله میراث تاریخی کشور ما به شمار می‌آیند که در این سال‌ها آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته‌اند. حال در این شرایط هادی آفریده (مستندساز) به ساخت مجموعه مستندی ۵ قسمتی با نام "رگ‌های آبی زمین" پرداخته که در آن به‌طور مفصل روایت‌هایی از ۵ کاریز مهم ایران گفته می‌شود. به این بهانه با این مستندساز به گفتگو پرداختیم.

ساخت مجموعه مستندی درباره قنات‌های ایران با عنوان "رگ‌های آبی زمین" چطور جلو رفت؟ در این مجموعه به پنج کاریز به طور خاص پرداخته می‌شود، چه ویژگی خاصی سبب شده تا از بین تعداد قنات‌های موجود آنها را انتخاب کنید؟

استارت پژوهشی این مجموعه از دوسال گذشته آغاز شد و همان موقع هم کار پیش‌تولید آن شروع شد. در ابتدا قرار بود ۱۰ رشته قنات ایرانی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و بر اساس آن مستند ۱۰ رشته قنات ایرانی ساخته شود. اما تصمیم گرفتیم که در مرحله اول، یکسری ۵ قسمتی از آن را تهیه کنیم که در آن به دو قنات در استان یزد و سه قنات در استان اصفهان می‌پردازد و اکنون دو هفته از شروع پخش آن می‌گذرد.

دلیل انتخاب این قنات‌ها هم اهمیت‌های معماری و تاریخی آنهاست. همه این قنات‌هایی که مورد پژوهش قرار گرفته، قنات‌های ایرانی ما هستند که ثبت جهانی یونسکو هم شده‌اند و به عنوان میراث جهانی شناخته می‌شوند.

قنات‌ها به رغم اینکه یکی از میراث ارزشمند ما به شمار می‌آیند، برآمده از سبک زندگی در ایران باستان هستند. به نوعی اجداد ما بیش از دو هزاره با این سبک زندگی، خودشان را با محیط تطبیق داده‌اند. آیا پرداختن به موضوع قنات‌ها در شرایط کنونی اشاره به انتخاب سبک زندگی تازه‌ای دارد که برای مردم در شرایط کنونی مشکلاتی را فراهم کرده است؟

نکته‌ای در کشور ما وجود دارد این است که ما در هر دوره تاریخی هروقت خواستیم پیشرفت کنیم، اولین کاری که انجام دادیم، میراث گذشته خود را از بین بردیم. وقتی میراث گذشته را از بین بردیم، انگار که از اول می‌خواهیم یک چیزی را دوباره کشف و اختراع کنیم. در مورد مدیریت آب در ایران نیز همین کار را با خودمان انجام داده‌ایم. مخصوصا تاکید می‌کنم که در سه چهار دهه گذشته، اشتباهات متعددی در مدیریت منابع مالی خود داشته‌ایم.  

وقتی من در این مجموعه به قنات‌ها می‌پردازم، در حال یاد‌آوری و تاکید این موضوع هستم، در واقع ما در حال صحبت از میراثی هستیم، که توانستند تمدن ایران را حفظ کنند. ما از دوره ساسانی، هخامنشیان، ساسانیان و برخی از دوره‌های اسلامی، قنات‌هایی در ایران داشتیم که در سخت‌ترین شرایطی که کشور در جنگ، محاصره و خشکسالی‌هایی چند صد ساله بوده، با منابع آبی خود، مردم ایران را حفظ کرده است.

قنات همیشه در فلات ایران راه‌حلی بوده که منابع محدود آبی حفظ شود. روش حفر و نگهداری آن درس‌های بزرگی برای ما دارد. ولی به عنوان مثال کافی‌ست به این استخر‌هایی که جهاد کشاورزی در چند دهه گذشته برای کشاورزها درست کرده، نگاه کنید. می‌آیند و یک محوطه‌ای را حفر می‌کنند و با تانکر درون آن آب می‌ریزند که مثلا ما به این صورت در حال حفظ آب هستیم. ولی در واقع یک هفته هم نشده این منابع آبی تبخیر شده و از بین می‌رود.

حال نگاه کنید، پیشینیان ما با حفر قنات، آب را از زیر زمین هدایت می‌کردند، چون می‌دانستند، در کویر خشک و گرم ایران منابع آبی از بین می‌رود. بنابراین آب نباید روی زمین بیاید. به همه چیز آن فکر شده و مهندسی داشته است که از چه زمینی آب را ببرند که نمک نداشته باشد و آب قنات را شور نکند. اما در دولت گذشته، ما سد گتوند را در منطقه‌ای نمکی می‌سازیم و با دست خود آب کارون را شور می‌کنیم. همه این موارد را وقتی کنار هم می‌گذاریم، می‌بینیم که پیشینیان ما وقتی قنات را احداث کردند، به فکر مدیریت آن هم بودند و در واقع مدیریت اقلیم را هم انجام می‌دادند. آنها با دانش بومی خود، آب و در نهایت این سرزمین را حفظ کردند. 

با توجه به شرایط امروز که هنوز ۸۰ درصد کشاورزی ما به صورت سنتی انجام می‌شود، به نظرم باید منابع آبی را هم به همان شکلی که در گذشته بوده مدیریت کرد. در گذشته میراب‌هایی بودند که اجازه نمی‌دادند آب‌ها در دشت‌ها پراکنده باشند، امروز میرابی وجود ندارد، مسئول و حتی مقنی برای این آب‌ها وجود ندارد.

به جای اینکه این میراث را دو دستی خراب و تخریب کنیم، می‌شود در بخش میراث فرهنگی تلاش کنند که سنت‌های بومی ایران حفظ شود. همچنین از سوی دیگر جهاد کشاورزی هزینه کند تا این قنات‌ها لای‌روبی شوند. علاوه بر این در شهرها باید روی فرهنگ مردم کار کنند تا فاضلاب خانه‌هایشان را به قنات‌ها ندهند.

اکنون بزرگترین قنات جهان از لحاظ طول، عرض و مقیاس؛ قنات زارچ یزد بوده که وضعیت اسفناک و فاجعه باری دارد. در واقع مسئول این وضعیت همه مردم هستند. چراکه تمام فاضلاب‌ها را به قنات‌ها راه دادند و آبی که با طی کردن ۱۰۰ کیلومتر از رشته‌کوه‌ها به شهر یزد می‌رسد را با فاضلاب یکی کرده‌اند. خب این بحث فرهنگی را چه کسی باید کار می‌کرد؟ هیچ کاری انجام ندادیم، هرجا هم خواستیم ساخت و سازی داشته باشیم و به نوآوری جدیدی برسیم، سنت گذشته آن را نابود کردیم و از بین بردیم.

چه اتفاقی رخ می‌دهد که تمدنی که شما در مستند خود از آن صحبت می‌کنید، به جایی می‌رسد که سنت‌های گذشته خود را تخریب می‌کند و شرایطی را به وجود می‌آورد که اکنون نگران سیلی است که ممکن است مجددا در جنوب کشور سرازیر شود؟ به طور کل در این بازه زمانی چه بلایی مردم ایران را تا این حد تغییر داده است؟

صادقانه بگویم جواب قطعی برای این سوال ندارم. به نوعی اگر جواب این پرسش را می‌دانستم، نصف مشکلات زندگی خودم حل شده بود. فقط می‌دانم، در طول سده‌های مختلف، مجموعه‌ای از رفتارهای اجتماعی ما و نگرش حاکمان به بحث فرهنگ، در تغییر فرهنگ جامعه ما که اکنون این چنین با آب رفتار می‌کند، در این موضوع نقش به‌سزایی داشته است.

در گذشته حتی اجازه اینکه در کنار آب روان و قنات دستشان را بشویند وجود نداشت و افراد برای شستن دست خود آب را از قنات برمی‌داشتند و بیرون دستشان را می‌شستند که کثیفی دست آنها آب روان را آلوده نکند. اینکه اکنون می‌بینید، پوشک بچه درون آب می‌اندازند، ماشین، ظرف‌ها، فرش و لباس‌های کثیف را در آب می‌شویند، در واقع نشان دهنده این بوده که ما حکمت برخورد با منابع طبیعی خود را از دست داده‌ایم. به نوعی ما حکمت و قدرت اینکه با طبیعت برخورد مسالمت‌آمیزی داشته باشیم را از دست دادیم. به همین دلیل باغ‌های ایرانی که حاصل تمدن باغ‌سازی، معماری، شهرسازی ماست از بین رفته و جای آن پارک آمده است. ما هرچیز اصیلی را از بین بردیم و به جای آن یک چیز غربی که متناسب با اقلیم نبوده را جایگزین کردیم و در واقع جواب خوبی هم از آن نگرفته‌ایم.

در مورد منابع آبی هم، به همین صورت است. آب را داخل لوله کردن، اولین کار است اما شما فکر کنید آب قنات را در لوله کنید و بخواهید از منطقه‌ای به منطقه دیگر انتقال دهید؛ این کار باعث می‌شود، زیر زمین حیاتی از بین برود و وقتی بارانی می‌آید، آن باران تبدیل به سیل می‌شود. خب این موضوع در واقع باز هم نشان می‌دهد که ما حکمت برخورد با  این سرزمین را از دست دادیم. ما در دانشگاه‌هایمان نفهمیدیم به چه صورت درس دهیم که دانشجویان متوجه شوند. این سرزمین متفاوت است. به عنوان مثال سیستم آبرسانی و آب‌خیزداری ایران با چیزی که در اروپا اتفاق می‌افتد،‌ دارای تفاوت‌های بسیاری است. 

به نوعی خواستیم یکسری الگو‌های ثابت را در کشور دیکته کنیم که نتیجه آن وضعیتی شده که باغ‌ها از بین بردیم و اولین باران تبدیل به سیلاب می‌شود. همچنین قنات‌ها را از بین بردیم، زمین را سست کردیم، منابع زیر زمینی را از بین بردیم و کشور را به یک وضعیت خطرناکی رساندیم. در این شرایط است که شما اکنون می‌بینید، در کویرهای مرکزی ایران، فرونشست‌های تا عمق ۸۰ تا ۱۰۰ متر ایجاد شده که می‌تواند در آینده نزدیک بلای شهرهای ایرانی هم باشد. به شخصه فکر می‌کنم،اگر ما هرچه سریع‌تر به فکر احیای اندک میراث طبیعی که داریم نباشیم، این اتفاق هرچه سریع‌تر رخ می‌دهد. مهمترین مسئله ما حفظ میراثمان به خصوص میراث طبیعی است. به نوعی فکر می‌کنم با ساخت مستند‌هایی از این قبیل و مصاحبه‌هایی که در پیرامون آن انجام می‌شود، حساسیت‌هایی درباره آنها به وجود می‌آوریم. شاید به این طریق بیشتر به این موضوعات پرداخته شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز