ایلنا گزارش میدهد؛
گروههای مهم موسیقی از «کامکارها» تا «چاووش» و «دستان»+فیلم و صوت
در گذشتهای نه چندان دور هنرمندان عرصه موسیقی با تشکیل گروههایی هدفمند و فعال به تولید آثار با اهمیتی پرداختهاند. زمانی گروهها یا به زبان عامیانه «بندها» بر خلاف امروز، تاثیر بسزایی در ارتقای سطح کیفی موسیقی سنتی داشتند. هنرمندان آن روزها جزو مطرحترین اساتید موسیقی حال حاضر به حساب میآیند. «چاووش»، «عارف» و «شیدا» برخی از این گروههای موثر هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، موسیقی ایرانی که دارای پیشینه و قدمت بسیار است، طی سالها و دهههای گذشته مسیر پرپیچ و خمی را در جهت کامل شدن پیموده است. بیشک فعالیت مستمر، مداوم و مستمر هنرمندان نسلهای قبل را نمیتوان در این موفقیت نادیده گرفت. محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، علی اکبر شکارچی، محمدرضا لطفی، جلال ذوالفنون، حسین علیزاده، هادی منتظری ، مجید درخشانی، جمشید عندلیبی، داریوش پیرنیاکان، صدیق تعریف، کیهان کلهر، خانواده کامکارها، تنها برخی از هنرمندانی هستند که در این طی مسیر نقش موثری داشتهاند.
جدا از فعالیتهای فردی هنرمندان (که طی سالهای اخیر عمومیت بیشتری یافته) در دهههای گذشته آنچه اهمیت داشت فعالیتهای گروهی هنرمندان عرصه موسیقی بود. هنرمندان مطرح موسیقی که حال جزو بزرگان این عرصه به حساب میآیند در سالهای پیش از انقلاب و پس از آن با تشکیل گروههایی متشکل از افراد کاربلد آثار مهم و با اهمیتی را تولید کردند. حال اغلب آن گروهها به دلایل مختلف منهل شدهاند، اما آنچه از آنها به جا مانده آلبومها و آثار باارزشی است که همچنان ارزش شنیدن دارند و برای نوآموزان و هنرجویان و هنرمندان بخشهای مختلف موسیقی واحد آموزشی محسوب میشوند.
کانون چاووش پرچمدار موسیقی ایران
«چاووش» یکی از مهمترین گروههای موسیقی سنتی است که پیش از انقلاب اسلامی، با همیاری بزرگان موسیقی سنتی شکل گرفته بود و طی سالهای فعالیتش با تاثیری که از فضای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن دوران میگرفت آلبومهای متعددی را منتشر کرد.
کانون «چاووش» با تلاش محمدرضا لطفی و حسن کامکار با همیاری یکدیگر و حمایتهای موثر هوشنگ ابتهاج پس از استعفای دستهجمعی موسیقیدانان سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران با همراهی دو گروه «عارف» و «شیدا» به دلیل واقعه 17 شهریور شکل گرفت و طی سالهای فعالیت اعضایش 12 آلبوم را با نام «چاووش» منتشر کرد. به گفته موسیقیدانان و کارشناسان آلبومهای چاووش از مهمترین وتاثیرگذارترین آثار ایرانی به حساب میآیند.
هوشنگ ابتهاج درباره چگونگی تشکیل کانون «چاووش» گفته است: «روز بعد از ۱۷ شهریور ۵۷ (جمعه سیاه) که از رادیو استعفا کردیم، (منظور او و دیگر اعضای گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی است) «چاووش» را درست کردیم. میخواستیم به موسیقی ایران که مدتی بود طرف بیاعتنایی قرار گرفته بود، جان تازهای بدهیم. چاووش شد پرچمدار موسیقی ایران.»
به طور جزییتر کانون «چاووش» از اعضای دو گروه «شیدا» و «عارف» تشکیل شده بود. عبدالنقی افشارنیا، پشنگ کامکار، زیدالله طلوعی، بیژن کامکار، هادی منتظری، مجید درخشانی، محمد جمال سماواتی، ارژنگ کامکار اعضای گروه «شیدا» بودند و حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، جمشید عندلیبی، محمد فیروزی، ناصر فرهنگفر، فرخ مظهری و اردشیر کامکار هنرمندانی بودند که با گروه «عارف» همکاری میکردند.
گروه چاووش با حضور بیژن کامکار، محمدرضا لطفی،
اردشیر کامکار، محمدرضا شجریان، زیدالله طلوعی، ارشد تهماسبی
اعضای این دو گروه که زیر نظر کانون «چاووش» فعالیت میکردند در سالهای پیش از انقلاب فعالیتهای زیرزمینی نیز داشتند و تا 22 بهمنماه سال 1357 با این شیوه به تولید آثار میپرداختند. سه سرود «شبنورد» یا برادر نوجوونه با صدای محمدرضا شجریان (در آلبوم چاووش ۲)، «آزادی» یا آن زمان که بنهادم با صدای شهرام ناظری، (در آلبوم چاووش۲) و «سپیده» یا «ایران ای سرای امید» با صدای محمدرضا شجریان، (در آلبوم چاووش ۶) آثار مطرحی بودند که به صورت زیرزمینی تولید شدند. به جز شهرام ناظری و محمدرضا شجریان، صدیق تعریف و بیژن کامکار دیگر هنرمندانی بودند که به عنوان خواننده با «چاووش» همکاری کردند.
عکسی قدیمی از فرخ مظهری، مجید درخشانی، حسین علیزاده، نصرالله ناصح پور، جمال سماواتی و جمشید عندلیبی
محمدرضا لطفی درباره این آثار در بولتن آوای شیدا نوشته بود: «این سرودها در زیرزمین خانه مسکونیام تولید میشد و در نوار کاستشان نیز همانجا تکثیر میشد.» پس از تولید مخفیانه این آثار بود که سری آلبومهای چاووش 1 تا 12 منتشر شدند.
چند سال بعد با جدا شدن بسیاری از اعضا، کانون «چاووش» رو به منهل شدن رفت و نهایتا به دلیل وجود اختلافاتی میان اعضا در در سال 1363 تعطیل شد. آخرین کنسرت تعدادی از اعضای کانون در سال ۱۳۶۷ با آهنگسازی حسین علیزاده و آواز شهرام ناظری در تالار وحدت روی صحنه رفت.
برادران کامکار، شهرام ناظری، کیوان ساکت، پرویز مشکاتیان
زندهیاد محمدرضا لطفی پس از انحلال کانون «چاووش» به آمریکا رفت. او علاوه بر کنسرتهای متعدد در شهرهای مختلف آمریکا، مرکز فرهنگی هنری «شیدا» را در واشنگتن بنیان گذاشت و چند سال بعد یعنی سال 1385 به ایران بازگشت و همزمان فعالیتی مستمر را در سه حیطه آموزش، اجرا و تحقیق موسیقایی در موسسهی آوای «شیدا» و مکتبخانه «میرزا عبدالله» آغاز کرد.
گروه دستان
«دستان» یکی دیگر از گروههای قدیمی موسیقی ایرانی است که در سال 1370 توسط حمید متبسم تشکیل شد. گروه «دستان» یکی از موفقترین گروههای ایرانی طی دو دهه اخیر است. اعضای گروه «دستان» همواره به موسیقیسازی و گروهنوازی که (در آن سالها آنطور که باید مورد توجه نبود) بهای بسیاری میداد و تلاش میکرد با حفظ جایگاه هر ساز ایرانی آثار با کیفیتی را تولید کند.
سالار عقیلی، محمدعلی کیانینژاد، مرتضی اعیان، کیهان کلهر، بیژن کامکار، پشنگ کامکار و اردشیر کامکار هنرمندانی هستند که با گروه «دستان» همکاری کردهاند و از اعضای دیگر این گروه میتوان به حمید متبسم (نوازنده تار و سهتار)، حسن بهروزینیا (نوازنده بربت)، سعید فرجپوری (نوازنده کمانچه)، پژمان حدادی (نوازنده تنبک و سازهای کوبهای) و بهنام سامانی (نوازنده سازهای کوبهای) اشاره کرد.
گروه «دستان» در سالهای گذشته کنسرتهای داخلی و خارجی متعددی را برگزار کرده و به گفته کارشناسان در معرفی موسیقی ایرانی به اهالی دیگر کشورها نقش موثری داشته است.
گروه شمس یا همان تنبور شمس
«شمس» یکی دیگر از گروههای هنری است که توسط کیخسرو پورناظری (آهنگساز، موسیقیدان و نوازنده تنبور) در سال 1359 تاسیس شده است. شهرام ناظری، سیدخلیل عالینژاد، علیاکبر مرادی و گلنظر عزیزی برخی از هنرمندانی هستند که در بدو تاسیس با کیخسرو پورناظری، همکاری کردهاند. حمیدرضا نوربخش و بیژن کامکار در مقطعی خوانندگان گروه «شمس» بودهاند. تهمورس و سهراب پورناظری نیز هنرمندانی هستند که طی سالهای اخیر با گروه «شمس» همکاری کردهاند.
تیم فعلی گروه «شمس» به سرپرستی کیخسرو پورناظری
کیخسرو پورناظری با توجه به شناختی که از موسیقی نواحی منطقه کرمانشاه و ساز تنبور داشت، طی همراهی اعضای گروهش در مقطعی که اغلب مردم شناختی از ساز تنبور نداشتند و موسیقی مقامی را نمیشناختند، در جهت معرفی و شهری کردن این ساز نقش بسزایی داشت و پس از او هنرمندان دیگر بخصوص سیدخلیل عالینژاد مسیر پیموده شده توسط او را ادامه دادند.
آلبومهای «صدای سخن عشق»، «حیرانی» و«مطرب مهتاب رو» با صدای شهرام ناظری، «پنهان چو دل» باصدای حمیدرضا نوربخش، «افسانه تنبور» با صدای بیژن کامکار، «بر سماع تنبور» با صدای علیرضا قربانی آثاری هستند که توسط گروه «شمس» یا «تنبور شمس» منتشر شدهاند. گروه «شمس» در زمینه برگزاری کنسرتهای داخلی و خارجی نیز فعال بوده است.
کیخسرو پورناظری از دهه هفتاد به اتفاق فرزندانش، تهمورس و سهراب تحولی جدیتر در گروه شمس را کلید زد که حاصل آن اجرای بیش از ۳۰۰ کنسرت در داخل و خارج از ایران بود.
گروه باباطاهر
گروه «باباطاهر» به سرپرستی سیدخلیل عالینژاد در اواسط دهه هفتاد تشکیل شد.
سیدخلیل عالینژاد که در اوائل دهه شصت به گروه تنبور«شمس» پیوسته بود در اوائل دهه هفتاد، گروه «باباطاهر» را تاسیس کرد و اعضای آن را از میان نوازندگان کاربلد انتخاب نمود. به جز عالینژاد که خواننده گروه محسوب میشد، کامبیز محیط مافی (رهبر گروه و نوازنده تنبور)، سید فریبرز ابراهیمی، سیاوش اشرفی، ایرج گردکانی، تورج علیون(نوازندگان تنبور) محمد شجاعی (نوازنده نی)، مریم جوادیمهر (نوازنده بربط) و مریم قلیج افشار (نوازنده دف) در گروه «باباطاهر» حضور داشتند.
عالینژاد به اتفاق اعضای گروهش آثار متعددی را در جشنوارهها و کنسرتها به مخاطبان ارائه کردند. گروه «باباطاهر» در سال 1375 در اجلاس هنرهای دینی به اجرای آثار خود پرداختند و ویدئوی آن اجرا «زمزمه قلندری» نام گرفت و سود حاصل از فروش آن صرف امور خیریه شد. گروه «بابا طاهر» پس از مرگ عالینژاد در سال 1381 منحل شد اما آثار با ارزشی از اعضای آن بهجا مانده است.
گروه شیدا
محمدرضا لطفی سالها پیش از تاسیس کانون چاووش گروهی را تشکیل داده بود که «شیدا» نام نداشت اما بعدها مانند گروه «عارف» از دل کانون چاووش بیرون آمد.
لطفی در سال 1351 با همکاری درویش رضا منظمی، حسن عمومی و ناصر فرهنگفر، آن گروه را پایهریزی کرد و سپس از سال 1353 فعالیت رسمی خود را طی همکاری با هوشنگ ابتهاج در رادیو ایران آغاز کرد. اعضای این گروه که بعدها «شیدا» نام گرفت، در ابتدای همکاری خود با رادیو، به بازسازی آثار گذشته پرداختند و یک سال بعد در جشن هنر شیراز نخستین اجرای صحنهایشان را تجربه کردند. میتوان گفت، فعالیت رسمی گروه «شیدا» با همان اعضای قبلی پس از واقعه 17 شهریور در سال 1357 و استغفای دستهجمعی هنرمندان شکل گرفت. یعنی پس از تشکیل کانون «چاووش» بود که گروه «شیدا» تشکیل شد. فعالیت گروه «شیدا» مانند دیگر گروهها پس از مقطعی متوقف شد و پس از آن محمدرضا لطفی ایران را ترک کرد. اما پس از بازگشتش در سال 1387 فعالیتهای مجدد را از سر گرفت و بازهم گروه «شیدا» را تشکیل داد. او به اتفاق اعضای گروهش آثار متعددی را تولید کردند و به روی صحنه بردند اما کیفیت آن آثار مانند کارهای قبلی گروه «شیدا» نبود و آن موفقیتهای قبلی دیگر توسط محمدرضا لطفی و اعضای گروهش تکرار نشد.
عبدالنقی افشارنیا، پشنگ کامکار، فرخ مظهری، زیدالله طلوعی، بیژن کامکار، هادی منتظری، مجید درخشانی، جمال سماواتی و ارژنگ کامکار اعضای قبلی گروه شیدا بودند و فرخ مظهری، مازیار شاهی، محمد معتمدی و حمید سکوتی برخی از افرادی هستند که در سالهای آخر گروه «شیدا» با لطفی همراه بودند.
گروه کامکارها
خانواده کامکارها یا به بیان بهتر فرزندان استاد حسن کامکار (موسیقیدان موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده ویولن اهل کردستان) اعضای تشکیل دهنده گروه موسیقی کردی «کامکارها» هستند. گروه «کامکارها» یکی از قدیمیترین گروههای موسیقی ایرانی است و در زمان حیات حسن کامکار تشکیل شده است.
خانواده کامکارها
نخستین اجرای گروه «کامکارها» به سال 1344 بازمیگردد. گروه «کامکارها» به سرپرستی حسن کامکار در آن سال با حضور قشنگ کامکار (خواننده)، پشنگ کامکار (نوازنده سنتور)، ارژنگ کامکار (نوازنده جاز)، هوشنگ و بیژن کامکار (نوازنده آکاردئون) روی صحنه رفت. در آن مقطع اردشیر و ارسلان (دیگر فرزندان حسن کامکار) هنوز در سنین کودکی بودند و در سال 1349 بود که همراه با دیگر اعضای خانواده روی صحنه رفتند. حسن کامکار در سال 1371 در حالی که 69 ساله بود دارفانی را وداع گفت اما فرزندانش گروه خانوادگیشان را حفظ کردند و طی سالها و دهههای گذشته آثار متعددی را تولید کردند و روی صحنه بردند. گروه «کامکارها» در حال حاضر نسبت به گذشته فعالیتهای کمی دارد و کنسرتهای زیادی برگزار نمیکند.
گروه عارف
پرویز مشکاتیان (موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده سنتور) در سال 1356 گروهی را تشکیل داد و نام آن را «عارف» گذاشت. گروه «عارف» نیز مانند گروه «شیدا» پس از تشکیل کانون چاووش شکل گرفت. این گروه با وجود عمر کوتاهش یکی از تاثیرگذارترین گروههای تاریخ موسیقی ماست و افراد مطرحی در آن حضور داشتهاند.
گروه «عارف» با آن که تا اواسط دهه هشتاد پابرجا بود اما مانند دیگر گروههای مشابه عمر مفید زیادی نداشت. پرویز مشکاتیان در سالهای آخر حیاتش با وجود استفاده از نوازندگان و خوانندگان مطرح نتوانست موفقیتهای پیشین را تکرار کند.
محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، محمدعلی کیانینژاد، حسین علیزاده، درویش رضا منظمی، عبدالنقی افشارنیا، حسین فرهادپور، علیرضا افتخاری، جمشید عندلیبی، فرخ مظهری، اردشیر کامکار، محمد فیروزی، حمید متبسم، حسین بهروزینیا، بیژن کامکار، ارژنگ کامکار، مازیار شاهی، سیامک آقایی، بهداد بابایی، محمدرضا رستمیان، بهرام ساعد، نوید دهقان، کیوان ساکت، حمیدرضا نوربخش و جمشید محبی هنرمندانی هستند که در گروه «عارف» حضور داشتهاند.
آلبومهای «نوا» و «دستان» با صدای محمدرضا شجریان، «افشاری مرکب»، «مژده بهار» و «افق مهر» با صدای ایرج بسطامی، «لاله بهار» با صدا شهرام ناظری و «ققنوس» با صدای حمیدرضا نوربخش برخی از آلبومهایی هستند که توسط گروه «شیدا» تولید شدهاند.
البته باید گفت اعضای گروههای «عارف» به جز کنسرتهایی که با خوانندگان و نوازندگان مطرح روی صحنه برند، در مقطعی طی همکاری با گروه «شیدا» و اعضای کانون «چاووش» آثار مختلفی را تولید کردند و برخی از آلبومهای مجموعه «چاووش» حاصل این همکاریهاست.
وضعیت گروههای امروزی
اغراق نیست، اگر بگوییم موفقیتهای گروههای موسیقی سنتی پس از حیات و فعالیت هنرمندان نسلهای گذشته و پس از منحل شدن گروههای تاثیر گذار هرگز تکرار نشده است. در حال حاضر به لحاظ کمی با انبوه گروههایی مواجهیم که در زمینه موسیقی سنتی فعالند و هر روزه آثار جدیدی را منتشر میکنند و کم و بیش به برگزاری کنسرت میپردازند، اما با این حال آثار با اهمیت و ماندگاری را به لیست آثار ماندگار ایرانی اضافه نمیکنند. اغلب این گروهها اهداف مشخصی ندارند و صرفا به تولید آثار بیشتر و برگزاری کنسرت و کسب درآمد بالاتر میاندیشند، درصورتیکه موسیقیدانان دهههای قبل که حال جزو بزرگان عرصه هنر به حساب میآیند طی سالهای فعالیتشان آثار با اهمیتی و تازهای را عرضه کردهاند و به این وسیله سطح کیفی موسیقی سنتی را ارتقا دادهاند.
تصنیف بسیار زیبای «چهره به چهره» در دستگاه شور و تصنیف قدیمی «مارا همه شب» که در سال 1356 در جشن هنر شیراز توسط گروه «شیدا» اجرا شد.
شاعر تصنیف «چهره به چهره» طاهره قرهالعین، آواز استاد محمدرضا شجریان، آهنگساز سرپرست گروه زندهیاد محمدرضا لطفی و تصنیف «ما را همه شب» با شعری از سعدی؛
تصنیف «ای پدر» با صدای شهرام ناظری و آهنگسازی محمدرضا لطفی، شعر از جواد آذر. محمدرضا لطفی تصنیف «ای پدر» را پس از درگذشت آیت الله طالقانی ساخت و یکی از آثار مطرح او محسوب میشود.
تصنیف «ژاله خون شد» با شعری از سیاوش کسرایی، اثری متعلق به آلبوم «چاووش 3» که پس از 17 شهریورماه سال 1357 ساخته شده است. سازنده این تصنیف ماندگار حسین علیزاده است.
در آلبوم «چاووش 3» که حال و هوایی انقلابی و حماسی دارد اشعاری از هوشنگ ابتهاج، جواد آذر، ابوالقاسم لاهوتی، محمد فرخی یزدی، حمید حمزه و امیر برغشی خوانده شده است. این آلبوم در مایههای ماهور، بیات اصفهان و چهارگاه ساخته شده و به جز علیزاده زنده یاد لطفی نیز آهنگسازی سه قطعه را به عهده داشته و بیژن کامکار نیز به عنوان تکخوان با شهرام ناظری همکاری کرده است.
تصنیف «ژاله خون شد»؛
«کاروان شهید» یکی از ساختههای محمدرضا لطفی با صدای شهرام ناظری است که در آلبوم «چاووش 8» منتشر شده است. این تصنیف که در اوایل جنگ ایران و عراق ساخته شد، فضایی حماسی دارد و به عنوان «بهترین تصنیف جنگ» توصیف شدهاست.
«آزادی» اثری است با شعری از فرخی یزدی که توسط گروه «شیدا» تولید شده و یکی از قطعات آلبوم «چاووش2» است. آهنگساز این اثر زندهیاد لطفی است و شهرام ناظری خواننده آن است. زندهیاد مهدی فتحی (بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما) نیز دکلمه شعر را برعهده داشته است.
«همراه شو عزیز» با صدای محمدرضا شجریان با آهنگسازی پرویز مشکاتیان در آواز اصفهان اجرا شده است. این اثر یکی دیگر از آثار کانون «چاووش» است که با همکاری گروه «شیدا» و «عارف» در سال 1358 تولید شده و یکی از قطعات آلبوم «چاووش 7» است. شعر این اثر را شخصی با نام مستعار برزین آذرمهر سروده است که البته برخی آن را به پرویز مشکاتیان نسبت میدهند.
بخشی از کنسرت گروه «شمس» با حضور سهراب و تهمورس پورناظری.
«یاوران مسم» اثری از گروه «شمس» با صدای شهرام ناظری. این اثر متعلق به آلبوم «حیرانی» است و تهمورث پورناظری، عبدالرضا رهنما ، سهراب پورناظری، حسن ابدالی، قاسم طالبی، ایرج معروفی، کامران حسینی، اردشیر فهیمی، سیاوش ناظری و حافظ ناظری نوازندگان آن هستند.