خبرگزاری کار ایران

ملیحه سعیدی در گفت‌و‌گو با ایلنا مطرح کرد:

هنرمندان در ایران باید مدام برای گذران زندگی کار کنند/ "قانون" مادرِ سازهای ایرانی و کاملتر از "سنتور" است/ اوضاع نشر از این هم بدتر می‌شود

هنرمندان در ایران باید مدام برای گذران زندگی کار کنند/ "قانون" مادرِ سازهای ایرانی و کاملتر از "سنتور" است/ اوضاع نشر از این هم بدتر می‌شود
کد خبر : ۷۹۵۳۰۶

ملیحه سعیدی می‌گوید: ما باید مدام و همواره برای گذران زندگی کار کنیم. من در حال حاضر 71 سال سن دارم و در این سن و سال باید برای تامین هزینه‌های چاپ کتابم کار کنم و سپس اثرم را به انتشارات بسپرم که به طور قطع هیچ سودی عایدم نمی‌شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، «قانون» یکی از سازهای کاملا ایرانی است که ابونصر فارابی در کتاب «الموسیقی‌الکبیر» از آن نام برده و همین موضوع دلیلی بر قدمت بسیار این ساز زهی است. «قانون» با وجود قدمت بسیار همواره در ایران به طور معمول مورد بی‌مهری هنرمندان، رهبران ارکستر و مخاطبان قرار گرفته است. «قانون» طی دهه‌های گذشته توسط هنرمندانی چون رحیم و جلال قانونی مورد توجه قرار گرفته و به سرزمین اصلی خود یعنی ایران خود بازگشته است. مهدی مفتاح یکی دیگر از هنرمندانی است که پس از گذراندن دوره‌هایی در کشورهای عربی متد آموزش ساز قانون را نوشته است. زنده‌یاد سیمین آقارضی و ملیحه سعیدی نیز دو تن از بانوان موسیقی‌دان هم‌عصر ما هستند که طی سال‌ها و دهه‌های اخیر به طور تخصصی و متمرکز ساز قانون را مد نظر قرار داده‌اند و در شیوه و سبک و سیاق نواختن آن تغییرات مهمی ایجاد کرده‌اند.

ملیحه سعیدی که بیش از پنجاه سال سابقه فعالیت و تدریس دارد و در زمینه نگارش آثار مکتوب نیز فعال است، می‌گوید: متاسفانه در بخش نگارش و نشر منابع مکتوب وضعیت خوبی نداریم. مشکلی که وجود دارد این است که هزینه‌ها بسیار بالاست و این موضوع اجازه چاپ آثار جدید را نمی‌دهد. در نتیجه من و دیگران نیز نمی‌توانیم در این زمینه آنطور که باید فعال باشیم.

در عصر حاضر، پس از فوت خانم سیمین آقارضی شما تنها نوازنده قانون هستید که این ساز را با لحن ایرانی می‌نوازید و از وجود استادان بزرگ بهره برده‌اید. اساتید شما چه کسانی بوده‌اند؟

در این زمینه و در رابطه با نوع نوازندگی ساز قانون لحن عربی درست است و نباید عبارت تکنیک عربی را به کار ببریم که البته این دومقوله جای بحث بسیار دارد. من از کودکی در عرصه موسیقی فعال بوده‌ام، با این حساب یعنی تمام عمرم را صرف ساز قانون و تحصیل و تدریس و پژوهش کرده‌ام. همسر و پسرم نیز که در زمینه موسیقی فعالند در این راه همراهم بوده‌اند. تنها استاد ساز قانون من زنده‌یاد مهدی مفتاح بودند و ایشان بودند که برای اولین بار مضراب را به دست من دادند و همیشه از ایشان سپاسگزارم. اما خب آن شیوه برای موسیقی ایرانی کافی نبود. البته من موسیقی ایرانی را با ساز ویولون از استاد تجویدی یاد گرفتم و تلاش کردم داشته‌هایم را با ساز قانون انطباق دهم. در آن مقطع به طور مثال زنده‌یاد داریوش صفوت سه‌تار می‌زدند یا زنده‌یاد کریمی می‌خوانند و من آن را با ساز قانون منطبق می‌کردم درمورد استاد برومند نیز این رویه وجود داشت.

ساز قانون تا چه حد با موسیقی ایرانی هم‌خوانی دارد؟

اگر به تاریخ رجوع کنیم، خواهیم دید ساز قانون در دوران آشور نیز وجود داشته که البته شکل اولیه آن متفاوت بوده است. حتی اگر این را قدمت را نادیده بگیریم، ابونصر فارابی در کتاب «موسیقی الکبیر» به این ساز پرداخته و درباره چگونگی ساخت آن نیز توضیحاتی داده که من بخش‌هایی از آن را ترجمه کرده‌ام و در کتاب‌هایم موجود است. با این تفاسیر می‌توان گفت ساز قانون کاملا با موسیقی ایرانی انطباق دارد. خودم نیز ردیف را روی ساز قانون پیاده کرده‌ام و طی سال‌های گذشته کتابی را در این‌باره تنظیم و تالیف کرده‌ام که «ردیف میرزا عبدالله برای ساز قانون» نام دارد. در این کتاب، آثاری را که توسط استاد برومند اجرا شده بود، توسط من تنظیم شده و به صورت مکتوب درآمده است؛ به اضافه اینکه آن آثار را در قالب شش سی‌دی اجرا کرده‌ام و ضمیمه کتاب است. این اثر به تایید بسیاری از اساتید ایرانی رسیده و در بازار موجود است.

قانون در چه مقطعی به عنوان یکی از سازهای ایرانی در موسیقی ایرانی مورد توجه قرار گرفت و در تولید آثار ایرانی به کار گرفته شد؟

از سال 1355 که پایان‌نامه‌ام را در دانشگاه ارائه کردم، قانون به عنوان ساز اول در ایران مطرح شد، در حالی که پیش از آن ساز دوم بود. در همان مقطع تثبیت شد که ساز قانون می‌تواند در موسیقی ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.

شما طی سال‌های فعالیت‌تان در عرصه موسیقی آثار مهم و تاثیرگذاری نوشته‌اید. به نظرتان در زمینه تالیف و نگارش آثار مکتوب در ارتباط با ساز قانون چه وضعیتی داریم؟

متاسفانه در بخش نگارش و نشر منابع مکتوب وضعیت خوبی نداریم. مشکلی که وجود دارد این است که هزینه‌ها بسیار بالاست و این موضوع اجازه چاپ آثار جدید را نمی‌دهد. در نتیجه من و دیگران نیز نمی‌توانیم در این زمینه آنطور که باید فعال باشیم. به طور مثال برادرزاده من خانم حنانه سعیدی که فارغ‌التحصیل موسیقی است و نوازنده قانون است و در زمینه آموزش و تدریس نیز فعال است، با هزینه بسیار کتابی را برای کودکان در زمینه منقاری و ساز قانون منتشر کرده است. او برای چاپ و انتشار این اثر که اتفاقأ قطور نیست و حجم زیادی ندارد حدود بیست و چهار میلیون تومان هزینه کرده که رقم کمی نیست. این رویه برای من و دیگران نیز وجود دارد و ما نیز باید برای چاپ و انتشار آثارمان هزینه بسیاری بپردازیم. در صورتی ‌که کشورهای دیگر چنین وضعیتی ندارند. مولفان و نویسندگان در اغلب کشورهای خارجی برای چاپ آثارشان پول می‌گیرند و از این طریق پول‌دار می‌شوند و تا آخر عمر تامین هستند، اما در کشور ما شرایط بسیار متفاوت است. ما باید مدام و همواره برای گذران زندگی کار کنیم. من در حال حاضر 71 سال سن دارم و در این سن و سال باید برای تامین هزینه‌های چاپ کتابم کار کنم و سپس اثرم را به انتشارات بسپرم که به طور قطع در این میان هیچ سودی عایدم نمی‌شود.

تا چه حد به بهبود وضعیت موسیقی امیدوار هستید؟

حساب کنید من که عمرم را، پنجاه سال از عمرم را صرف موسیقی کرده‌ام در حال حاضر حدود هشت اثر آماده دارم که امکان چاپشان وجود ندارد. البته این را هم بگویم که آقای سیدمحمد موسوی مدیر انتشارات «ماهور» همواره به لطف دارند و از من حمایت می‌کنند و آثارم را به چاپ می‌رسانند، اما این کافی نیست. در حال حاضر کتابی دارم که راجع به ساز قانون است و حدود هزار صفحه‌ است و دایره‌المعارف محسوب می‌شود. به طور کلی در این کتاب به تاریخچه ساز قانون پرداخته‌ام و نحوه ساخت آن را نیز شرح داده‌ام. درباره جزییات و بخش‌های دیگر این کتاب توضیحی ندارم و انشالله شما، مخاطبان و علاقمندان پس از چاپ، در جریان بخش‌ها و جزییات آن قرار خواهید گرفت. اما به طور کلی مخاطب در مواجهه با این کتاب درباره هرآنچه مربوط به ساز قانون است، اطلاعات کسب می‌کند، زیرا هیچ نکته‌ای در آن ناگفته نمانده و اثری کامل به حساب می‌آید. می‌توان گفت نمونه چنین اثری را هیچ کجا نمی‌توان پیدا کرد.

شاید بهتر باشد که متولیان، لااقل جهت چاپ آثار مرجع، برای نویسندگان سوبسیدی قائل شوند و بودجه‌ای را در نظر بگیرند.

در حوزه کتاب این اتفاق رخ نخواهد داد. ناشران نیز تقصیری ندارند. به هرحال آنها باید برای خرید کاغذ و تامین بخش‌های دیگر هزینه ‌کنند. تازه شما حساب کنید برخی از انتشارات‌ها مانند نشر «ماهور» هر اثری را چاپ نمی‌کند و کیفیت و محتوا برایش اهمیت زیادی دارد، اما با این حال بازهم مشکلات بسیاری وجود دارد. برای انتشار آثار در قالب سی‌دی و فایل‌های تصویری و صوتی نیز وضعیت مناسب نیست، زیرا قانون کپی رایت در ایران رعایت نمی‌شود و تکثیرها و دانلودهای غیرمجاز اجازه فعالیت در این بخش را نیز نمی‌دهد.

شما در شیوه نوازندگی ساز قانون تحول ایجاد کرده‌اید و بر خلاف دیگران آن را با تکنیک ایرانی و غیر عربی می‌نوازید. جزییات این روش را در کدام ‌آثارتان می‌توان جستجو کرد؟

در این زمینه و در رابطه با نوع نوازندگی ساز قانون باید بگوییم لحن عربی نه تکنیک عربی یا تکنیک ایرانی. باید بگوییم نوازندگی با لحن ایرانی. من دو اثر را با نام‌های «هزارگیسو» و «استادان قانون» توسط انتشارات «نی‌داوود» و «ماهور» منتشر کرده‌ام. در «هزارگیسو» که سال 1390 منتشر شده،‌ به تاریخچه ساز قانون از 150 سال قبل، یعنی از زمان بازگشتش به ایران، و از زمان رحیم قانونی پرداخته‌ام و حتی اجراها و مصاحبه‌های پسرشان جلال را نیز مدنظر داشته‌ام. در این آلبوم که شامل چهار لوح فشرده است به اجراهای استاد مفتاح، اکبر صدیف، استاد نی‌داود،‌ خانم سیمین آقارضی پرداخته‌ام. البته در این اثر اجراهای خودم با لحن کاملا ایرانی نیز وجود دارد که برای نوازندگی آن از انگشت‌های مختلف استفاده کرده‌ام و مربوط به دهه شصت است. این را هم بگویم که در لوح‌های فشرده دو، سه و چهار اجراهای پانزده نفر از هنرجویانم که در حال حاضر جایگاه خوبی دارند و با گروه‌های مختلف همکاری می‌کنند و در زمینه تدریس نیز فعال هستند، وجود دارد. «استادان قانون» نیز به شیوه‌های قانون‌نوازی در دوران معاصر می‌پردازد و اجراهای خودم، جلال قانونی، استاد مفتاح، اکبر صدیف و زنده‌یاد سیمین آقارضی در آن وجود دارد. این اثر دفترچه‌ای دارد که تاریخچه مختصری از ساز قانون را به مخاطب ارائه می‌دهد و به اجزای مختلف آن و شرح زندگی نوازندگان و فعالیت‌های هنری آنها می‌پردازد.

شما نخستین قانون‌نوازی هستید که شیوه نوازندگی این ساز را از دو انگشت به ده انگشت ارتقا داده‌اید و تحولی در این زمینه ایجاد کرده‌اید. طی این روند با چه مشکلاتی مواجه بودید و این سیاق چقدر مورد توجه دیگر هنرمندان قرار گفته است؟

بله آغازگر این سبک خودم بوده‌ام. آنهایی که کمی نسبت به مقوله موسیقی و بخش‌های مختلف آن تعصب دارند، این رویه را قبول ندارند، اما به طور مثال آقای مجید کیانی مدرس موسیقی ایرانی و نوازنده کاربلد سنتور، زمانی که اجراهای بچه‌ها را در جشنواره‌ای دیدند، گفتند چقدر این شیوه زیباتر از نحوه نوازندگی دو انگشتی است و چقدر به لحاظ اجرا تکنیکی‌تر است. ایشان سپس از قابلیت‌های ساز قانون گفتند و آن را تایید کردند و من نیز خیلی خوشحال شدم. به هرحال برخی از دوستان هنوز نسبت به تکنیک‌های جدید ساز قانون و ایجاد قابلیت‌های جدید آن تعصب دارند. اما با این‌حال خدا را شکر می‌کنم که نحوه اجرا و آثارم کاملأ مورد توجه اساتید موسیقی قرار گرفته‌اند.

با وجود همه تلاش‌ها در زمینه ارتقای سطح کیفی و اجرایی ساز قانون اما جای این ساز همچنان در ارکسترها خالی است. چرا؟

این موضوع به نظر رهبران ارکستر بستگی دارد و مانده نظر و سلیقه آنها که از ساز قانون استفاده کنند یا خیر.

ساز سنتور و قانون به نوعی با هم شباهت دارند این موضوع چقدر نحوه استفاده از قانون را تحت تاثیر قرار می‌دهد. زیرا به هر حال ساز سنتور عمومیت بیشتری دارد؟

شخصا در کنسرت‌ها، حتی کنسرت‌های خارجی هرگاه سنتور و قانون را به طور همزمان دارم، خطی جدا برای هرکدام می‌نویسم و به نظرم اگر برای هر کدام از این سازها نت‌های جداگانه نوشته شود، بهتر است؛ به این دلیل که سنتور به نوعی صدای قانون را تحت‌الشاع قرار می‌دهد یا اصطلاحأ آن را می‌خورد. به نظرم این دو ساز هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند، حتی تصورم این است که ساز قانون از سنتور نیز کامل‌تر است و می‌توان گفت قانون مادر سازهای ایرانی است و سابقه باستانی دارد و همانطور که گفتم از زمان آشوریان وجود داشته است. بی‌شک ساز قانون امکانات زیادی دارد؛ اما طی این سال‌ها کسی را نداشته‌ایم تا آن قابلیت‌ها را بیرون بکشد و روی آنها کار کند. در این میان درآمد و حق و حقوقی وجود ندارد و باید بر مبنای عشق و علاقه به این مقولات بپردازیم. همین و بس.

به جز دایره‌المعارفی که گفتید، آثار دیگری را در نوبت نشر دارید؟

من آثارم را به تدریج منتشر می‌کنم. به طور مثال کتاب تکنیک انگشت‌های مختلف در کتاب  سوم «آموزش ساز قانون» اثر دیگر من است که پس از انجام بررسی‌های نهایی آن را برای آقای محمد موسوی مدیرعامل انتشارات «ماهور» ارسال می‌کنم تا زحمت انتشارش را بکشند. البته منظورم کتاب سوم جدید است نه قدیم.  در کتاب سوم که جدید است تغییراتی ایجاد کرده‌ام. در جلد اول و دوم این کتاب نیز تجدید نظر کرده‌ام، زیرا در سال 1367 چاپ شده بودند و باید به روز می‌شدند. پس از اینها نیز کتاب‌های چهار و ردیف خودم و آثار دیگر را در نوبت چاپ دارم که اگر عمری باشد منتشرشان می‌کنم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز