خبرگزاری کار ایران

وحید آقاپور مطرح کرد؛

نقش باید حذف نشدنی باشد/ خاطره‌ای از نمایشی برای جانبازان اعصاب و روان

نقش باید حذف نشدنی باشد/ خاطره‌ای از نمایشی برای جانبازان اعصاب و روان
کد خبر : ۷۶۴۴۹۷

وحید آقاپور با بیان اینکه اصلی‌ترین معیارم برای انتخاب نقش‌ها حذف نشدنی بودن آنهاست، گفت: در طول زندگی کاری یک بازیگر ندرتا پیش می‌آید که نقش‌های پیچیده‌ای به او پیشنهاد شود.

وحید آقاپور (بازیگر تئاتر و تلویزیون) درباره روند بازی در مجموعه‌هایی که در این مدت در تلویزیون انجام داده است، به خبرنگار ایلنا گفت: به شکل حرفه‌ای از سال ۸۰ که درسم تمام شد، کارم را در تئاتر شروع کردم و بخش اعظم و عمده فعالیت من در این مدیوم بوده است. علت اینکه در حال حاضر بیشتر مرا در تلویزیون دیدید، تصمیم‌گیری خاصی نبوده، بلکه در این مدت پیشنهادهایی شد که نسبتا پیشنهادهای مناسبی از نظر فیلمنامه بودند. ضمنا سازندگان این سریال‌ها نیز هنرمندان درخوری بودند که از سوی من به آنها اعتماد وجود داشت.

وی افزود: علاوه بر این، پخش این مجموعه‌ها تصادفا پشت هم قرار گرفت. به عنوان مثال سریال «شرایط خاص» که به تازگی پخش آن تمام شده است، بیش از یک سال از تولید آن می‌گذرد. پخش سریال «لحظه گرگ و میش» کار آقای اسعدیان و مجموعه «دلدار» کار برادران محمودی نیز، درواقع با یک فاصله زمانی اندک پشت هم قرار گرفت و سبب شد که این فرض پیش بیاید که من مدیوم خود را به سمت تلویزیون تغییر دادم؛ در صورتی که به شخصه کماکان علاقمند به فعالیت در تئاتر هستم و اگر پیشنهاد مناسبی شود، فعالیت در تئاتر را ادامه خواهم داد.

این بازیگر همچنین درباره اینکه چرا تا این میزان دیر وارد عرصه تصویر شده است، توضیح داد: این کار انتخاب شخصی نبوده و طبیعتا بازیگرها کسانی هستند که به آنها پیشنهاد می‌شود. کار تلویزیونی بنده هم تداوم نداشته است وگرنه نخستین سریال تلویزیونی که بازی کردم، سریال «چک برگشتی» بود که سال ۹۰ جناب سیروس مقدم آن را ساخت و قبل‌تر از آن هم مجموعه نمایشی «توی گوش سالمم زمزمه کن» به کارگردانی محمد رحمانیان در سال ۸۵ کار کردم. منتها در فعالیت‌های تلویزیونی افت و خیزی وجود داشت و تداومی در آنها نبود. به همین دلیل به زعم بعضی از مخاطبین اینطور به نظر می‌آید که من کار تلویزیونی را دیرتر شروع کردم؛ در صورتی که به این صورت نبوده و عدم تداوم در آنها وجود داشته است.

آقاپور همچنین درباره اهمیت تیپ و شخصیت بودن نقش‌هایی که برای بازی آنها را قبول می‌کند نیز اظهار داشت: طبیعتا مثل هر بازیگری ترجیحم این است که نقشی که به من پیشنهاد می‌شود، جرئیاتی داشته باشد که به عنوان بازیگر بتوان روی آن جزئیات مانور داد و زمان گذاشت. به نوعی فارغ از تقسیم‌بندی‌های تیپ و شخصیت که از نظر بنده خیلی تقسیم‌بندی‌های اثبات‌شده‌ای در همه جا نبوده و در جاهای مختلف معنای یکسانی ندارد؛ علاقمندم نقش در خود فیلمنامه نقش جاندار و استخوانداری باشد. در نهایت باید بگویم مهمترین فاکتور برایم این است که نقشی که پیشنهاد می‌شود در روند فیلمنامه تاثیرگذار باشد و حذف آن به داستان لطمه بزند. شاید اصلی‌ترین معیارم برای بازی کردن چنین معیاری است.

وی همچنین درباره بازی در مجموعه دلدار نیز توضیح داد: کاراکتری که در سریال «دلدار» بازی می‌کنم کاراکتری است که به نوعی همدم و همراز شخصیت سامان در سریال است. یعنی حضورش به واسطه حضور سامان است. در واقع علت پیوستنم به این مجموعه، سازندگان سریال یعنی برادران محمودی هستند که من کار آنها را در سینما خیلی دوست دارم. چراکه فیلم‌های معتبر و ارزشمندی ساختند. ضمن اینکه یک صمیمیت بین من و آنها وجود داشت که دلگرمم می‌کرد تا در این پروژه حضور داشته باشم. البته شاید از نظر کمی خیلی نقش پررنگی در این مجموعه نداشته باشم اما تیم اصلی سازنده سریال و همچنین بازیگران دیگری که در سریال حضور دارند، اینقدر نقطه مثبت برایم به شمار می‌آمد که ترجیح دادم در این مجموعه حضور پیدا کنم.

این بازیگر همچنین در پاسخ به این سوال که با توجه به نقش‌های متعددی که در تئاتر از او دیده شده، چرا تاکنون در سینما فعالیت چندانی از او ندیده‌ایم؟ توضیح داد: این موضوع دغدغه خودم هم بوده و اگر صادقانه بگویم توقع و انتظار خودم هم هست. در تئاتر نقش‌های دشواری را بازی کردم که زمانبر بوده، نیاز به تجربه داشته و طبیعتا انتظار دارم که در عرصه تصویر نیز همچین اتفاقاتی را رقم بزنم اما باید بپذیریم که بخش زیادی از این موضوع منوط به شانس، احتمال، قائده تصادف و مواردی از این دست است که خیلی کنترل آن در حیطه من یا امثال من نیست. به نوعی باید منتظر ماند و دید که چه اتفاقی می‌افتد.

آقاپور همچنین درباره اینکه آیا برای رسیدن به نقش‌های مختلف مطالعات روانشناسی را هم انجام می‌دهد نیز گفت: کارهایی به این شکل اصولا نقش‌های خاصی هستند که تعداد آنها در کَتِگوری نقش‌هایی که به یک بازیگر پیشنهاد می‌شود، خیلی کم است. در عرصه تصویر و تلویزیون ندرتاً پیش می‌آید که نقشی به شما پیشنهاد شود که پیچیدگی آنچنان و ویژگی عجیب و غریبی داشته باشد که نیازمند تجربه‌های عجیب و غریب باشد.

وی در پایان اظهار داشت: قطعا برای من بخشی از کار، مشاهدات بیرونی و رجوع به تجربیات گذشته، استفاده از تجربه زیستی خودم و بررسی و کنکاش در جامعه پیرامونم است که این یکی از ابزارهای اصلی برای رسیدن به نقش است. به عنوان مثال در مقام کارگردان حضور ذهن دارم که در گذشته نمایشی را کارگردانی می‌کردم که کاراکترهای آن جانبازان اعصاب و روان بودند و نمایش در یک آسایشگاه مخصوص به این عزیزان می‌گذشت. خاطرم هست برای آن کار ما مطالعات روان‌شناختی و مراجعه حضوری داشتیم. یعنی به یکی از این آسایشگاه‌ها مراجعه کردیم تا بازیگرانمان بتوانند از نزدیک با ماجرا روبرو شوند و مشاهداتشان مشاهداتی باشد که آنها را در روند رسیدن به نقش کمک کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز