در نشست ایلنا با سازندگان فیلم آخرین داستان مطرح شد؛
شخصیتها در شاهنامه سیاه و سفید نیستند/ اینکه انتخاب کنیم پشت ضحاک بایستیم یا از کاوه حمایت کنیم به خودمان بستگی دارد
سازندگان فیلم آخرین داستان می گویند: یکی از دلایل اصلی ساخت این فیلم متنهای بود که بهرام بیضایی درباره شاهنامه نوشته بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از فیلمهای سینمایی که امسال در بخش اصلی سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور دارد انیمیشن سینمایی آخرین داستان است که توسط استودیوی هورخش و درباره داستان و نبرد ضحاک و کاوه اهنگر در شاهنامه فردوسی ساخته شده است. به مناسبت نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر گفتگویی با اشکان رهگذر (نویسنده و کارگردان) و آرمان رهگذر (مجری طرح و تهیهکننده فیلم) انجام دادهایم.
علت انتخاب داستان ضحاک ماردوش و کاوه آهنگر برای ساخت یک انیمیشن چه بود؟
اشکان رهگذر: داستان ضحاک جزو داستانهای افتتاحیه شاهنامه است و یکی از مهمترین داستانهاست. زیرا براساس شاهنامه یکی از شخصیتهای این داستان به نام آفریدون نقش زیادی در ایران بازی میکند و از فرزندان وی است و تقسیمبندی جغرافیایی ایران و توران توسط فرزندان آفریدون ایجاد شد و داستان بسیار جذابی است. البته قبل از ما، استاد بیضایی به این داستان پرداخته بودند و من شیفته متنی بودم که ایشان درباره شاهنامه و این داستان نوشتهاند. قبل از ساخت این انیمیشن یک فیلم کوتاهی ساختهام به نام حماسه تیرگان که براساس نمایشنامه سه برخوانی نوشته بهرام بیضایی بود و به شدت تحت تاثیر نگاه او به شخصیت ضحاک در شاهنامه ساخته شده است. بعدا این علاقه بیشتر شد و باعث شد تحث تاثیر آثار ایشان انیمیشن آخرین داستان را بسازیم.
نگارش فیلمنامه تا مرحله تولید چه مقدار زمان برد؟
اشکان رهگذر: فیلمنامه در چند مرحله نوشته شد. ابتدا ما یک فیلمنامه اولیه نوشتم که بعد با مهیار سیفپوری و ونداد فرهادی مشورت و بازنویسی کردیم و این نسخه به مرحله تولید رسید. ما سه سال در تولید پیش رفتیم و بعد محمد چرمشیر فیلمنامه را خواند و اصلاحاتی انجام داد و بعد احسان رسول اف تهیهکننده فیلم نیز پیشنهاداتی را مطرح کرد و همه این مسائل باعث شد تا فیلمنامه اولیه نزدیک به 60 درصد تغییر کند و شش ماه بازنویسی نهایی آن طول کشید.
چرا از تکنیک ساخت فیلم 2D درحالیکه امروز بسیاری از انیمیشنها در دنیا به سیستم 3D ساخته میشوند، استفاده کردید؟
اشکان رهگذر: فیلم آخرین داستان از هر دو تکنیک استفاده کرده اما تکنیک 2D در این فیلم غالب است تکنیک 3D یک روش و مدیوم است و دلیل حسی برای آن وجود دارد زمانی که 3D به صنعت انیمیشن وارد شد، ساخت انیمیشن راحتتر شد اما متاسفانه به لحاظ نیروی انسانی ما افرادی را نداریم که همزمان آرتیست و تکنسین باشند. کسانی که امروز در ایران از تکنیک 3D استفاده میکنند بیشتر تکنسین هستند. از طرف دیگر فضایی که میخواستیم با آن انیمیشن آخرین داستان را بسازیم با استفاده از این تکنیک امکانپذیر نبود. البته امروز در دنیا بعد از یک ذوقزدگی ابتدایی برای 3D دوباره تکنیک 2D رواج پیدا کرده و نرمافزارهای خوبی برای آن طراحی شده و حتی در اسکار بیشتر فیلمهای انیمیشن از این تکنیک استفاده میکنند و انیمیشنسازان مستقل و شرکتهای ژاپنی و آمازون و نت فلیکس نیز از این تکنیک استفاده میکنند.
چه میزان به داستان شاهنامه و اصل ماجرای ضحاک وفادار ماندید؟
اشکان رهگذر: ما داستان ضحاک و کاوه را تغییر دادیم و حتی در فیلم نیز اشاره کردیم که با برداشتی آزاد از این داستان فیلم ساخته شده است زیرا این داستان به خوبی در مدیوم شعر تعریف شده بود و برای تبدیل آن به فیلم باید تغییراتی انجام میشد اما پیرنگ اصلی داستان همانی است که در شاهنامه به آن اشاره شده است. به همین دلیل در فیلم از ابتدا ضحاک شخصیتی سیاه ندارد. ما میخواستیم نشان بدهیم ضحاک پادشاهی است که به مرور زمان تبدیل به ضحاک ماردوش میشود.
پایان فیلم چه میزان به پایان داستان اصلی وفادار بود زیرا به نظر میرسد پایانبندی داستان کاملا فانتزی و تخیلی شده است؟
اشکان رهگذر: زمانی که ضحاک به سرزمین پدری خود بازمیگردد فامیل و دوستان خودش را نیز میآورد و ما در انتهای فیلم قصد داشتیم نشان دهیم که این افراد کسانی هستند که به انتخاب خود در پشت ضحاک و در صف سپاه اهریمن ایستادند و این انتخاب را به اختیار انجام دادند.
از نظر شما و براساس فیلم آخرین داستان تقابل خیر و شر در شاهنامه و بخصوص داستان ضحاک و کاوه آهنگر چگونه شکل گرفت؟
اشکان رهگذر: آنچه در شاهنامه مشخص است و بعد بهرام بیضایی کاملا به آن پرداخت، این است که شخصیتها به هیچ عنوان از ابتدا سیاه و سفید نیستند بلکه خاکستریاند و شخصیتها در جدال با نیروی خارجی اهریمن و همچنین نیروهای مثبت و وسوسههای درونی خود قرار دارند اما در نهایت این خود شخصیتها هستند که انتخاب میکنند به سمت اهریمن بروند یا خیر را انتخاب کنند. در شاهنامه به نیروی اهریمن و همچنین فره ایزدی بسیار پرداخته شده و در داستان ضحاک و جمشید نیز وجود دارد. ما در این فیلم نیروی اهریمن را در قالب یک صدای دورگه که بیتا فرهی گویندگی آن را برعهده دارد، نشان دادیم و فره ایزدی را نیز در قالب یک نور به تصویر کشیدیم و تلاش کردیم فضایی که فردوسی برای دلایل انتخاب راستی و راستگویی در شاهنامه به شکل فانتزی مطرح کرده است را ما با زبان امروز بیان کنیم.
کاوه آهنگر اولین انقلابی تاریخ است که حاضر نیست طومار ضحاک را مبنی بر دادگری امضا کند به نظر شما برای روایت زندگی یک فرد انقلابی روایت خطی بهتر است یا یک روایت انقلابی؟
اشکان رهگذر: ما روایت خطی را انقلاب کردیم زیرا جذابتر است. کاوه آهنگر به دو دلیل اصلی عصیان میکند اول آنکه ظلم ضحاک را میبیند و دوم آنکه از میان 18 پسر او فقط یک پسر زنده میماند و او برای ظلمی که به مردم شهرش میشود و همچنین نجات پسرانش علیه ضحاک قیام میکند. ما تلاش کردیم داستان را به گونهای تعریف کنیم که یک نوجوان امروز آن را باور کند به همین دلیل مثلا داستان شیر دادن یک گاو به آفریدون را در انیمیشن کلا حذف کردیم.
متاسفانه به دلیل جوان بودن صنعت انیمیشن در ایران بسیاری از آثار هنوز در ابتدای راه هستند به همین دلیل شخصیتهای آثار انیمیشن مانند آثار رئال در فیلمها واکاوی نمیشوند. این مساله درباره انیمیشن آخرین داستان وجود دارد. شخصت کاوه آهنگر و دلایل تحول او و شورشش علیه ضحاک تبیین نمیشود؟
اشکان رهگذر: حرف شما به صورت کلی شاید درباره بسیاری از آثار درست باشد اما واقعیت این است که در انیمیشن آخرین داستان ما نمیتوانستیم شخصیت کاوه را خیلی واکاوی کنیم زیرا سند ما برای ساخت این فیلم شاهنامه فردوسی بود که در شاهنامه فردوسی کل ماجرای ضحاک و کاوه حدود پنج صفحه است. نکته دیگر این است که متاسفانه سلیقه و ذائقه مخاطبان و سینماداران در سینمای ایران در یک ظرف زمانی مشخص تعریف شده است و مثلا به هیچ عنوان نمیتوان امید به اکران فیلمی بالای 90 دقیقه یا 120 دقیقه داشت. نسخه اولیهای که ما برای فیلم آخرین داستان آماده کرده و تدوین کرده بودیم حدود سه ساعت بود و در آن نسخه شخصیت کاوه فراز و فرود زیادی داشت تا به یک انقلابی و مبارزه تبدیل شود و در دنیا نیز فیلمهایی مانند آخرین داستان کمتر از دو ساعت نیستند متاسفانه علاوه بر انیمیشن سینمای ما درکی از مدیوم تاریخی ندارد.
از لحاظ مالی و حمایتی ساخت این انیمیشن با چه مشکلاتی همراه بود؟
آرمان رهگذر: واقعیت این است که یکی از چالشهای اصلی در ساخت آثار انیمیشن چالش کمبود سرمایه انسانی است. به همین دلیل ما در این کار مجبور بودیم که افراد را بیاوریم و آنها را آموزش بدهیم و بعد در مسیر خودمان قرار دهیم زیرا متاسفانه در ایران کار گروهی تعریف نشده است و بسیاری از مراکز آکادمیک فقط یک مدرک به فرد میدهند. در همین مسیر بحثهای قانونی وزارت کار نیز مانع بزرگی است زیرا ما باید برای ساخت یک انیمیشن که تولید آن بیش از دو سال طول میکشد افراد را از روز اول استخدام کرده و بیمه میکردیم درحالیکه از روز اول مشخص نیست آن فرد توانایی چنین کاری را دارد یا نه و بعد از پنج ماه کار این مساله مشخص میشود و به نوعی در طول این چهار ماه آن فرد کارآموز شرکت بود اما از نظر وزارت کار کارآموز تعریفی ندارد و اینکه گفته میشود ما در حوزه انیمیشن نیروهای متخصص و تکنسین زیادی داریم که به دلیل نبود فرصتهای شغلی به خارج از کشور مهاجرت میکنند، درست نیست.
از طرف دیگر به صورت طبیعی نمیتوان از یک هنرمند توقع داشت که مانند یک کارمند در سر کار حاضر شود و دیسیپلین اداری را رعایت کند زیرا بخشی از آنچه باعث خلاقیت میشود آشفتگی ذهنی هنرمند است و این مساله در مورد هنر صنعت انیمیشن که کاری کاملا گروهی است، بسیار پررنگ است.
در ساخت انیمیشن آخرین داستان بیش از هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم فعالیت میکردند و نزدیک به 10 سال ساخت آن طول کشیده است. البته در طول ساخت این فیلم کارهای کوتاه دیگری نیز تولید کردیم تا بتوانیم نیروهای خود را آموزش دهیم و همچنین کارهای سفارشی انجام دهیم تا بتوانیم بودجه مورد نیاز ساخت آخرین داستان را فراهم کنیم و بخشی از بودجه فیلم نیز به کمک دو برادر دیگر و از طریق فروش ملک و منزل فراهم شد.
آیا برای مشارکت و کمک به مراکز مختلفی همچون بنیاد سینمایی فارابی، صداوسیما یا شهرداری مراجعه نکردید؟
ارمان رهگذر: به موسسه صبا، بنیاد سینمایی فارابی، مرکز سینمای مستند و تجربی، حوزه هنری و نهادهای مختلف برای دریافت کمک و مشارکت مراجعه کردیم ولی هیچ کمکی به ما نشد و حتی مرکز سینمای مستند و تجربی به ما اعلام کرد که اصلا شما توانایی ساخت این انیمیشن را ندارید و امکان ندارد بتوانید چنین اثری بسازید و بار دوم پیشنهادی که به ما دادند بسیار ناچیز بود که قابل قبول نبود. حوزه هنری و فارابی نیز اعلام کردند که پول نداریم و صبا نیز گفت تولید این کار در اولویت ما نیست.
با توجه به هزینههایی که از لحاظ نیروی انسانی و همچنین مالی انجام دادهاید آیا تصور میکنید این انیمیشن در جشنواره موفق باشد و در زمان اکران نیز به سود مالی برسد؟
اشکان رهگذر: به موفقیت در جشنواره و اکران خوب بسیار امیدواریم زیرا اکران فیلم در ایران یکی از پتانسیلهایی است که تاکنون از آن استفاده زیادی نشده است و تقریبا هر انیمیشنی که اکران شده فروش خوبی داشته است. از طرف دیگر فیدبکهای خوبی از شرکتهای پخشکننده خارجی دریافت کردیم. مثلا در سال 2013 جزو 6 انیمیشن برتر انسی معرفی شد و در کن نیز معرفی و با استقبال همراه شد. این فیلم در بازار کن نیز معرفی شد و در مهمترین جشنواره فیلمهای فانتزی به عنوان یکی از بهترین آثار معرفی شد. به همین دلیل تصور میکنیم اکران این فیلم در خارج از کشور توسط یک پخش خوب باعث میشود که درآمد خوبی حاصل شود. همچنین حق پخش این انیمیشن در ویودیهای خارج از کشور نیز درآمد خوبی را حاصل میکند به طور مثال امروز پایینترین حق پخش اثری مانند آخرین داستان در نتفیلیکس حدود 30 هزار یورو است که این مبلغ باتوجه به تفاوت نرخ ارز درآمد خوبی را وارد کشور میکند. همچنین محصولات جانبی دیگر این اثر مانند دو کتابی که پیرامون فیلم منتشر شده که در کشورهای انگلیسی زبان عرضه شده و هر نسخه کتاب از طریق سایت آمازون 10 یورو به فروش میرسد. ضمن آنکه از هم اکنون استقبال خوبی از سوی رسانههای خارجی از این فیلم شده و حتی یک خبرنگار اسپانیایی در مطلب خود بیان کرد که آخرین داستان به نوعی نسخه خاورمیانه سریال بازی تاج و تخت است.
پرویز پرستویی، لیلا حاتمی، حامد بهداد، اکبر زنجانپور و گویندگان دیگر چگونه برای گویندگی این نقش انتخاب شدند. آیا به سادگی حضور در انیمیشن را پذیرفتهاند؟
اشکان رهگذر: برای گویندگی نقشهای مختلف لیستی از هنرمندان را آماده کرده بودیم و حتی برخی از شخصیتهای انیمیشن را براساس گویندگان آنها طراحی کردیم و ویژگیهای این گویندگان را در شخصیتها لحاظ کردیم. این لیست را با تینا پاکروان از کارگردانها و بازیگران سینمای ایران مطرح کردیم و ایشان پیشنهادهای خوبی را بعد از تماشای رافکات فیلم مطرح کرد و کمک خیلی خوبی برای انتخاب گویندگان فیلم انجام دادند. از طرف دیگر هنرمندانی که در این فیلمها با ما همکاری کردند علیرغم آنکه افراد شناخته شدهای هستند اما دستمزدهایی بسیار کمتر از آنچه برای آنها در سینما عرف است، دریافت کردند. درواقع به دلیل داستان و ماهیت فیلم همکاری و همراهی بسیار خوبی با ما داشتند. حتی شهرام ناظری که تیتراژ پایانی انیمیشن را خواند به صورت افتخاری حضور پیدا کرد و هیچ دستمزدی دریافت نکرد. نکتهای که درباره استفاده از بازیگران سینمای ایران برای گویندگی در انیمیشنها مهم است، این است که متاسفانه تا امروز روش غلطی برای استفاده از صدای این هنرمندان توسط آثار دیگر در پیش گرفته شد و از بازیگران خواسته شده به عنوان دوبلور در این آثار حضور پیدا کنند و اثر را دوبله کنند درحالیکه در انیمیشن ما نیاز به دوبلور نداریم بلکه باید گوینده اثر صداپیشگی کند به همین دلیل ما در جریان ضبط صداهای بازیگران به هیچ عنوان از مدیر دوبلاژ استفاده نکردیم و حتی بسیاری از بازیگران ما در زمان گویندگی مانند شخصیتهای اصلی اکت داشتند و بازیگردانی میکردیم به این متد وییس اکتینگ گفته میشود که امروز در دنیا مرسوم است و به نوعی آخرین داستان اولین تجربه صداپیشگی در سینمای انیمیشن است.
گفتگو: علی زادمهر، مجتبی اسکندری