مسعود جعفریجوزانی مطرح کرد:
وزارت کار بهجای ثبت صنوف سینمایی، حقوق کارگران را بگیرد/ سینما مطربخانه شده و بیضایی جایی در آن ندارد
مسعود جعفری جوزانی میگوید: سینمای ایران مطربخانه شده و معلوم است که در این مطربخانه، جایی برای برای فیلمسازانی مانند؛ بیضایی، خسرو معصومی، کیانوش عیاری و محسن امیریوسفی نیست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بزرگداشت مسعود جعفری جوزانی توسط مجله بخارا شب گذشته (دوشنبه 23 دی ماه) برگزار شد.
جعفری جوزانی با تشکر از برگزارکنندکان این برنامه گفت: اخیراً خانه سینما به دلایلی آشکار و پنهان، از اصناف سینمایی ازجمله؛ کانون کارگردانان، طراحان صحنه و دیگران خواسته است که برای قانونیشدن، صنف خود را در وزارت کار به ثبت برسانند؛ پیشنهادی که همزمان شگفانگیز و سؤال برانگیز است. آیا واقعاً وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ثبت قانونی اصناف سینمایی آنقدر عاجز شده است که ما را به وزارت کار ارجاع میدهد؟ بدتر آنکه اصناف، تهدید شدهاند که اگر به ثبت قانونی در وزرات کار اقدام نکنند از خانه سینما اخراج خواهند شد. اگر وزارت کار، قدرت انجام کارهایی وراى مسئولیتهای بزرگ خود را دارد، چرا از گرفتن حقوق عقب مانده کارگران عاجز است؟ چرا حق این زحمتکشان را از حلقوم کاسبکاران رانتخوار بیرون نمیکشد؟ چرا اجازه میدهد کارگرانی که به خاطر سفرههای خالی و حقوق عقب مانده خود به خیابانها آمدهاند، تمشیت شوند؟ جالب است که این برادران، برای یکبار هم که شده یکى از این نوکسیههای رانتخواری را که حق کارگران را بالا کشیدهاند، دستگیر نمیکنند. تا ما هم کمک کنیم و با هم بادشان بزنیم. وقتی هم که امثال من، دوستانه مخالفت میکنیم و میگوییم ثبت قانونی اصناف سینمایی و هنری به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و این کار، باید ریشهای حل شود، تهدیدمان میکنند.
وی افزود: راه راست ساده است نشانی را غلط به اهل سینما ندهید. یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این عریض و طویلی نمیتواند اصناف فرهنگی و هنری را خودش به ثبت قانونی برساند؟ یا واقعاً نمیخواهد؟ چرا دولتها برای رأی گرفتن به ما رجوع میکنند اما هیچکدام تا به امروز نخواستهاند یا نتوانستهاند براى مجلس یک لایحه ساده بنویسند و صنعت سینمای ملی ایران را به عنوان صنعت به رسیمت بشناسند. در واقع 120 سال است که این اتفاق نیفتاده است. واقعیت این است که تا خانواده سینما تعریف قانونی نداشته باشد و به عنوان صنعت به رسمیت شناخته نشده باشد؛ مشکلش حل نخواهد شد و در بر روی همین پاشنه میچرخد، یعنى سازمان تأمین اجتماعى حداکثر میتواند ما را به عنوان کارگران ماهیگیر فصلی بیمه کند و ثبت شدن قانونی در وزارت کار هم دردی را از کسی دوا نمیکند. این کارى بیهوده، یک نشانی غلط و یک سرگرمی است که رانتخوارهای نوکیسه برای اهالی سینمایی درست کردهاند و بس.
وی همچنین گفت: امروز اکثر قریب به اتفاق سالنهای سینمای کشور در دست یکی دو نفر اسیر است. این کارها نشان میدهد که شما سینما نمیخواهید، مطربخانه و بنگاه شادمانى میخواهید. ما یک جشنواره باارزش داشتیم آن را دو پاره بىارزش کردید؛ اصناف ما را هم که دارید از بین میبرید؛ شما شرکتهای تولید فیلم هم نمیخواهید، پیداست که شما بنگاه شادمانى میخواهید. معلوم است که در این مطربخانه، جایی برای اندیشه نیست؛ جایی برای فیلمسازانی مانند؛ خسرو معصومی، کیانوش عیاری، محسن امیریوسفی و دیگر عزیزان نیست. معلوم است که بهرام بیضایی جایی در این سینما ندارد و مجبور است ناخواسته به آنور دنیا برود؛ چراکه اهل اندیشه میدانند اگر فیلمی بسازند رانتخوارها و انحصارگران، هرگز فیلم آنها را اکران نخواهند کرد.