خبرگزاری کار ایران

هوشمند هنرکار از ضرورت اجرای «فاندو و لیز» برای امروز گفت:

شباهت داعش و کشتار و تجاوزهای قومی و گروهی با آشویتس

شباهت داعش و کشتار و تجاوزهای قومی و گروهی با آشویتس
کد خبر : ۷۰۴۲۸۸

اجرای متنی نوشته شده در نیمه قرن بیستم در دهه دوم قرن بیست و یک این پرسش را ایجاد می‌کند که چه نسبتی بین بیان و نگاه متن با دنیای این روزها وجود دارد.، هوشمند هنرکار درباره این نسبت گفت: موقعیتی که آرابال این نمایشنامه را در آن می‌نویسد، شرایط برآمده از جنگی عجیب و خانمان‌سوز است و این روزها با آنکه به لحاظ زمانی و مکانی از آن دوریم، اما با نگاهی به شرایط پیرامون‌مان به آن خیلی نزدیک هستیم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، نمایش «فاندو و لیز» به کارگردانی هوشمند هنرکار چندی‌ست که در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته است. نمایشی نوشته فرناندو آرابال نویسنده اسپانیایی. این اثر روایتگر قصه پنج انسان است که سرگردان در ناکجاآبادی به سمت شهر آرزوهایشان تار رهسپارند؛ اما سفری که نه قدمی به مقصد نزدیک می‌شود و نه دور. پرستو کرمی، میثم یوسفی، مهناز غمخوار، علی طاهری و سیاوش خادم‌حسینی بازیگران این نمایش هستند.

هنرکار بعد از مشکلات ایجاد شده برای اجرای «فاندو و لیز» در یک سالن خصوصی و توقف یک ماه و نیمه نمایش‌اش، آن را در تالار چهارسو روی صحنه برده است.

اجرای متنی نوشته شده در نیمه قرن بیستم در دهه دوم قرن بیست و یک این پرسش را ایجاد می‌کند که چه نسبتی بین بیان و نگاه متن با دنیای این روزها وجود دارد؟، هنرکار درباره این نسبت به ایلنا گفت: موقعیتی که آرابال این نمایشنامه را در آن می‌نویسد، شرایط برآمده از جنگی عجیب و خانمان‌سوز، کشتارهای وسیع سازمان‌یافته، کشتارهای صنعتی و ماشینی شده مانند آشویتس است و این روزها با آنکه ما به لحاظ زمانی و مکانی از آن دور هستیم، اما با نگاهی به شرایط پیرامون‌مان به آن خیلی نزدیک هستیم. این نزدیکی را می‌توان در اتفاقات اطراف‌مان در خاورمیانه و اخباری که از عملیات تروریستی و انتحاری، ظهور داعش، کشتار و تجاوز قومی و گروهی... و بسیاری اتفاقات عجیب و فراواقعی دیگر دید.

این کارگردان تاکید کرد: این شرایط بسیار سورئالیستی که به شرایط میانه قرن بیستم اروپا و دنیا نزدیک است، بیشتر از گذشته من را مصمم کرد سراغ نمایشنامه «فاندو و لیز» بروم و آن را کار کنم.

او در این نمایش فضایی متفاوت از کار اخیرش «زندانی خیابان نواب» تصویر کرده، هنرکار در مورد جایگاه «فاندو و لیز» در کارنامه‌اش و ویژگی‌های آن گفت: اگر فردی کارنامه من را مرور کند، هر دو جنس کار را دارم، کارهایی مانند «سلام، خداحافظ»، «پیوند خونی» و «زندانی خیابان نواب» که رئال هستند، و در عین حال آن طرف قضیه هم همیشه بوده است، آثاری مانند «کارول»، «پرده‌ها از راه می‌رسند»، «آنتیگونه» و همین اثر «فاندو و لیز»، البته گرایش من به کارهای مروژک و بکت مشخص است و در کارهایم نیز دیده شده است. یک انسان نمی‌تواند خودش را صرفا در یک بعد یا آن بعدی که می‌شود گفت اجتماع از او توقع دارد، قرار دهد. بعضی‌ها در یک جهت قرار می‌گیرند و خیلی هم خوب ادامه می‌دهند و بعضی‌ها مثل من سلیقه‌های مختلفی را در لحظات مختلفی تجربه می‌کنند.

کارگردان نمایش «فاندو و لیز» در پاسخ به این پرسش که اجرای یک تئاتر اندیشه‌ورز در روزهایی که اغلب نمایش‌ها به سمت بهره‌گیری از سلبریتی‌ها و یا توجه کمتر به محتوا رفته‌اند، چقدر می‌تواند نظر مخاطبان را جلب کند، گفت: در کار قبلی‌ام، «زندانی خیابان نواب» هم ما سلبریتی نداشتیم و از جوک‌های روز، بازی‌هایی که در بعضی تئاترها برای به دست آوردن دل تماشاچی مد شده است، از آن دلبری‌هایی که با یکسری جوک‌ها و اطوارهای بی‌مزه تماشاگر را بخندانند، دوری کردیم و کاری انجام دادیم که گرچه کمدی بود و در شرایط امروز بیشتر طالب داشت و جذاب‌تر بود ولی تئاتر اندیشه‌ورز بود و هر کسی که آن را می‌دید به فکر وادار می‌شد، در «فاندو و لیز» هم به همین شکل است.

این کارگردان تاکید کرد: طبیعتا فهم و درک نمایش «فاندو ولیز» یک مقدار دشوار می‌شود ولی اینطور نیست که تماشاچی با آن ارتباط برقرار نکند، در همین مدت زمان اجرا تماشاچی‌های عادی را دیدم که می‌توانم بگویم شاید بکت و آرابال را نمی‌شناختند، با این نوع جنس کار و تئاتر قرن بیستم آشنایی نداشتند، اما آمدند یک تئاتر دیدند و راضی برگشتند، به فکر واداشته شدند و تلنگرهایی به مغزشان زده شد چون نیامده بودند سوییچ مغزشان را ببندند و یک شوی بی‌‍‌مزه تماشا کنند، آمده بودند بلکه بتوانند با اندیشه کردن تحولی حداقل در خود ایجاد کنند. خوشبختانه کامنت‌هایی که تا به حال داشتیم اغلب خوب بوده است. به هر حال «فاندو و لیز» اثری است که احتیاج به تفکر دارد.

هنرکار در «فاندو و لیز» هم مانند اغلب نمایش‌هایش در طراحی صحنه از ابزار و المان‌های بسیار کمی بهره برده است و در این نمایش در جریان ترکیب حرکت بازیگران و برخی وسایل که در دست بازیگران است فضاسازی‌ها را انجام داده است. او درباره نوع بازی بازیگران این نمایش و تفاوت کار آنان با بازیگران یک نمایش رئال گفت: در ارتباط با نوع بازی، این نوع با بازی رئال یا واقع‌گرایانه متفاوت است. آیا سخت‌تر است یا نه؟ که به نظر من نه، بازی واقع‌گرایانه اگر درست اجرا شود در جای خود بسیارسخت و پرچالش است، اما این سبک بازی سواد بیشتری نیاز دارد. به هر حال ارتباط‌های روزمره و ساده یک زن و شوهر را هرکسی می‌تواند بفهمد؛ حالا منعکس کردن و اجرای آن کار بازیگر است، ولی فهمیدن شخصیت‌های «فاندو و لیز»، «کرگدن‌ها» یا کارهای پینتر و ژان ژنه سواد لازم دارد و بازیگر باید نمایشنامه‌های متعدد را خوانده باشد، تاریخ و هنرهای مختلف را بشناسد، سبک‌های مختلف را شناخته باشد، باید نقاشی ببیند، موسیقی بشنود البته نه فقط موسیقی عامه‌پسند ساده بلکه موسیقی‌های کلاسیک و کارهای متفاوت که خیلی در کار ما موثر است و باید خودمان را در آن شرایط قرار دهیم، پس این کار بازیگران باسواد می‌خواهد.

او ادامه داد: خوشبختانه بازیگران تئاتر ما از سایر بازیگران باسوادتر هستند و کتاب می‌خوانند اما آیا کافی است؟ کارگردان‌ها اغلب دچار این چالش می‌شوند که متریال کافی برای فهم و تحلیل قضیه در اختیار بازیگرشان نیست و خودشان مجبور می‌شوند فراتر از قضیه عمل کنند و این متریالرا در اختیارش بگذارند. مجموع این‌ها در واقع یک خانواده‌ای را هدایت می‌کند که کار فاندو و لیز به وجود بیاید.

او در مورد شرایط استقبال مخاطبان از این اثر، گفت: با توجه به شرایط موجود جامعه و فشارهایی که به مردم وارد می‌شود، از استبقال تماشاگران ناراضی نیستم، گرچه توقع استقبال بیشتری را داشتم. به جز این باید در نظر گرفت که کاری مانند «فاندو و لیز» مخاطب خاص خود را می‌طلبد و در شرایط فعلی حوصله تماشاگر عام برای دیدن چنین نمایشی شاید کافی نباشد. البته خوشبختانه استقبال رو به افزایش است و به نظر می‌رسد در روزهای آینده میزبان تماشاگران بسیار بیشتری باشیم.

نمایش «فاندو و لیز» هر شب ساعت ۱۸ در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می‌رود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز