قدمت تهران از ۴۰۰ به ۷۰۰۰ سال رسید/سه تکه سفال گذشته پایتخت را تغییر داد
این روزها با انتشار خبر کشف سه قطعه سفال در بازار صندوقسازان؛ اعلام شد که میتوان با قطعیت درباره قدمت ۷۰۰۰ ساله تهران صحبت کرد. با این وجود باستانشناسان معتقد هستند مدیریت شهری هنوز به این مهم حساس نشدهاست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ماجرای تهران ۷۰۰۰ ساله از آنجا آغاز شد که یک باستانشناس که به صورت کاملا اتفاقی متوجه حفاریهای شرکت فاضلاب در خیابان مولوی تهران شده بود، تعدادی سفال از محل عملیات عمرانی شرکت آب و فاضلاب کشف کرد. این کشف او منجر به همکاریاش با پژوهشکده باستانشناسی و انجام مطالعات روی این بخش از خیابان مولوی و در نهایت کشف اسکلت یک زن شد. این درحالی است که تا قبل از آن، باستانشناسان طی کاوشهای خود آثاری تا دوره صفویه پیدا میکردند و سالهاست تهران را شهری ۴۰۰ ساله میدانستند.
با این وجود، از آنجا که شیء دیگری که قدمت تهران را به ۷ هزار سال برساند، پیدا نشد، قدمت هزاران ساله تهران همچنان در هالهای از ابهام بود و از زن ۷ هزارساله تهران به عنوان مسافر چشمهعلی یاد شد تا آنکه روایت جدیدی برای تهران رقم خورد.
این روایت نیز از فروردین ۱۳۹۳ با یک استعلام شهرداری منطقه ۱۲ تهران از میراث فرهنگی برای تخریب و نوسازی یک مغازه در بازار صندوقسازان تهران آغاز شد. باستانشناسان به دیواری با جرزهای تاریخی برخورد کردند و در هر چند سانتیمتری که به عمق زمین میرفتند، با یافتههایی تاریخی مواجه میشدند. درنهایت قدیر افرود (سرپرست هیات کاوش در بازار صندوق سازان تهران در سال ۱۳۹۳) سه تکه سفال در عمقهای متفاوت پیدا کرد. از کشف سه تکه سفال امر خبری نشد تا آنکه طی هفته گذشته، سفالها رونمایی شدند.
افروند درخصوص کشف سفالهایی که میتواند تاییدی بر قدمت ۷ هزار ساله تهران باشد، گفت: این سفالها اوایل سال ۱۳۹۳ و قبل از هر نوع اقدامی برای کشف زن ۷ هزار ساله در خیابان مولوی، به دست آمدند. در آن زمان دستم خالی بود و نمیتوانستم هیچ اظهارنظری نسبت به تاریخنگاری مطلق یافتههای به دست آمده، داشته باشم.
افرود ادامه داد: در آن سال یک مالک در محدوده بازار تهران با تامین اعتبار ۳ تا ۴ میلیون تومانی اجازهی کاوش به باستانشناسان داد و این امر سبب شد تا در کنار کشف سایر یافتهها بتوانیم امروز با قطعیت درباره تاریخ هزاران ساله تهران صحبت کنیم. البته نباید فراموش کرد که طی سالهای گذشته یک اصل باستانشناسی را نادیده گرفتیم. چراکه براساس یکی از قوانین باستانشناسی، زمانی که به سطح خاک بکر میرسیم، دیگر نیاز به کاوش نیست این درحالی است که باستانشناس باید کار خود را انجام دهد.
او با اشاره به آنچه که طی سالهای گذشته در ارگ اتفاق افتاده است، گفت: مرحوم کامبخشفرد طی کاوشهای خود در تپه قیطریه به یافتههایی دست یافت اما هیچکس نتوانست عمق ماجرا را تبیین و از آن کار دفاع کند، چون این کار انجام نشد، آثار باستانشناسی از بین رفت. در ارگ نیز چنین اتفاقی افتاد و کل سایت باستانی از بین رفت، چراکه مسئولان حوزه شهری تهران به این نتیجه نرسیدند که در آن نقطه کار بیشتری انجام شود. این نشان میدهد باستانشناسی کار خود را انجام نداده است. باستانشناسی هنوز نتوانسته مدیریت شهری را حساس کند.
این باستانشناس افزود: اگر مدیریت شهری نسبت به این اتفاقات اطلاع داشت، زیر شهر تهران را با تونلهای عریض و طویل سوراخ نمیکرد، در سطح تهران رشته قناتهای زیادی است که کسی هنوز قدمت آنها را نمیداند، با آنهم با توجه به اینکه دانش و تکنولوژی حفر قنات به دوره هخامنشی میرسد.
تدفین و سنتهای آن
افروند با اشاره به اظهارنظرهای مطرح شده در مورد اسکلت ۷۰۰۰ ساله در خیابان مولوی، گفت: نخست اعلام شد قدمت تهران به هفت هزار سال رسید اما بعد از آن عقبنشینی کردند و گفتند ان اسکلت «مسافر چشمه علی» است. با این وجود، معتقدم باید تحلیل جامعتری در این زمینه رخ میداد، آنجا اگر یک مجموعه سفال پیدا میشد، میتوانستیم بگوییم آن اتفاقی است، اما وقتی سنت تدفین رخ میدهد، آن هم بر این اساس که در گذشته در محل استقرار افراد آنها را تدفین میکردهاند، با تحلیلِ این دیدگاه، به این نتیجه میرسیدند.
او با اشاره به اینکه اگر باستانشناسی با متدولوژی علمی جلوی میرفت، نتیجهبخش بود، افزود: قطعاً در هدفگذاریها به عمق فکر نکردیم و گفتیم آثار متعلق به دوره صفویه و نهایتا تیموری است. حتی باستانشناسان در جلسه کمیته فنی به این فکر میکردند که گمانه تا سطح خاک بکر، هدف غایی در مطالعات باستانشناسی است.
به گفته این باستانشناس؛ در حال حاضر، پیشینه شهری تهران در دوره تیموری متوقف شده است. این دوره تا آستانه آغاز دوره شهری جلو رفت و این جامعه در بحث شهرنشینیِ تهران یک موقعیت محکم دارد. شواهد و قراین اگر دستکم متعلق به روستای هزاره پنجم و ششم باشند میتوانیم شعاع فعالیتهای معمول آن جامعه را پیدا کنیم.
افرود محدوده تهران آن دوره را تا حدود دو کیلومتر یعنی ۲۰۰۰ مترمربع به عنوان کانون منطقه مولوی پیشنهاد داد و گفت: این نقطه آنجایی است که در آن تدفین پیدا شده است، بنابراین باید جانب احتیاط را رعایت کنند. احتمالا مولوی میتواند محدوده جامع دوره مس و سنگ در تهران باشد، دکتر اسماعیلی در سایت مولوی به آثار هزاره هفتم رسیده است، بنابراین با قاطعیت میگویم آستانه هزاره هفتم متعلق به دوره سفال است، از سوی دیگر ما از عصر مفرغ چیزی نمیدانیم.
تقسیمبندی تهران
او با تقسیمبندی بخشهای مختلف تاریخی تهران به «بازار»، «ارگ» و سپس «بافت تاریخی اودلاجان» بیان کرد: این نقاط تاریخی با یک شناخت به دست آمدهاند و از آنها حفاظت میشود. فکر میکردیم پیشینه تهران حداقل به دوره تیموری برسد، «کلاویخو» در سفرنامه خود به شهر بودن تهران اشاره میکند، در متون صفوی نیز داریم که شهر تهران را طهماسب صفوی پایهریزی میکند، اما یافتههای ما در این کاوش و چند کاوش دیگر نشان داد یک زیرزمین دوتاسه متری وجود دارد که آثار تیموری و صفویه در آنها آسیب دیدهاند.