پای حرفهای دبیر انجمن صنفی شرکتها و موسسات فیلمسازی ایران:
اشتغال در سینما ناپایدار است/از ظرفیتهای تولید داخلی سینما استفاده نمیشود
دبیر صنف شرکتها و موسسات فیلمسازی معتقد است؛ برای رونق سینما و شبکه نمایش خانگی، دولت باید از مصرف کننده حمایت کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، صنف شرکتها و موسسات فیلمسازی ایران (آیفیک) در کنار خانه سینما یکی از مهمترین صنفها در حوزه فیلمسازی است که تاثیر مستقیمی بر صنعت فیلمسازی و بهخصوص شبکه نمایش خانگی دارد. هماکنون 181 دفتر و شرکت تولیدکننده عضو این صنف هستند. با مهدی کوهیان (دبیر انجمن صنفی شرکتها و موسسات فیلمسازی ایران) درباره آخرین وضعیت صنعت فیلمسازی و تعاملات با سزمان سینمایی گفتگو کردهایم.
در سال 96 وضعیت فعالیت شرکتها و موسسات فیلمسازی چگونه بود؟
در کشور ما هنوز تولید آثار هنری جنبه تجاری پیدا نکرده است. هر جا فیلمسازی به شکل یک صنعت سود ده درآمده یا یک فعالیت اقتصادی دارای مولفههای بازار شده است بر پایه رشد کمپانیهای فیلمسازی بوده است و حتی در برخی موارد هلدینگهای بزرگ فیلمسازی متشکل از چندین کمپانی، توانستهاند اقتصاد این حرفه را متحول کنند مثلا هلدینگ سونی پیکچرز یک هلدینگ بینالمللی با مالکیت ژاپنی و مستقر در هالیوود، متشکل از 6 شرکت فیلمسازی همچون مترو گلدین مایر است یا اروپاکورپ و گومون فرانسه یا بالیوود که یک کمپانی فیلمسازی در بمبئی هند است و آنقدر موفق بوده که به اشتباه کل سینمای هند را به نام بالیوود میشناسند.
حال شما برای بنده از کمپانیها و شرکتهای فیلمسازی در ایران نه حتی یک نمونه بزرگ نه حتی متوسط، بلکه یک کمپانی مطرح مثال بیاورید ولی قطعا میتوانید نام تهیهکنندگان بزرگی را مثال بزنید. علت آن این است که هنوز حرفه فیلمسازی مثل یک کسب و کار فردی است مثل یک مغازه در محله کوچک خودمان است. تهیهکنندهای پیدا میشود و احیانا با پول یک نهاد یا سازمان دولتی و در برخی از موارد هم غیردولتی، اثری را تولید و بدون توجه به بازگشت سرمایهاش فعالیت میکند.
ما هنوز در زمینه فیلمسازی به ضرورت تشکیل کمپانی نرسیدهایم. بنابراین اینطور میتوانم جواب سوال شما را بدهم که شرکتها و موسسات فیلمسازی در سال 96 همچون بقیه سالهای قبل از آن حال خوب و خوشی ندارند. توجه دولت هنوز به این هنر-صنعت جلب نشده است. هنوز دولت، شرکتها و موسسات تولید فیلم را به عنوان واحدهای تولیدی که میتوانند تولید ناخالص ملی را ارتقا بخشند، به رسمیت نشناخته است.
گروهی معتقدند وضعیت بیکاری در سینما و هنرهای تصویری بسیار بغرنج است ولی گروهی دیگر عکس این مسئله را مطرح میکنند چه نظری درباره میزان بیکاری یا فعالیت سینماگران دارید؟
اشتغال در سینما و هنرهای تصویری به علت همان شخص محوری ناپایدار است. اگر تهیهکننده را به عنوان کارفرمای یک اثر تصویری قلمداد کنیم که البته تهیهکنندهها نوعا در این زمینه پیمانکارند یعنی حلقه واسطی بین کارفرمای اصلی و هنرمندان، به علت آنکه تنها میتواند یک اثر را مدیریت کند شاید در سال یک یا دو اثر تولید میکند که اگر فیلم سینمایی باید معمولا یک ماه تا دو ماه تولید آن طول میکشد و اگر سریال باشد به طور میانگین 4 یا 5 ماه یعنی هر تهیهکننده بهطور متوسط 3 یا 4 ماه میتواند برای عوامل سینما و هنرهای تصویری کارآفرینی کند و بعد از آن این عوامل باید سراغ کار دیگری بگردند.
امنیت شغلی در این حرفه سخت شکننده است. بنده بر این باورم که اصلا از ظرفیتهای تولید داخلی هنر-صنعت سینما و تصویر در کشور استفاده نمیشود. به غیر از سینما که براساس آمار تنها سالانه 10 میلیون نفر تماشاگر دارد (که البته این تعداد نیز شاید 2 تا 3 میلیون نفر باشند که سینما رو هستند و مثلا 3 فیلم در سال میبینند.) تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ظرفیت بسیار بسیار مناسبی برای تولید داخلی است ولی میبینیم مثلا در حوزه شبکه نمایش خانگی و VOD بازار اصلی در اختیار تولیدات خارجی است. استودیوهای زیر زمینی دوبله فیلمهای خارجی بسیار بیش از عوامل تولید فیلمهای ملی فعالند و این قطعا ضربه مهلکی به اشتغال هنرمندان این عرصه وارد میکند.
در سالی که مزین به اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال بود نمره سینما و هنرهای تصویری نمره مناسبی نیست. در این زمینه علاوه بر کمکاری دولت در رفع موانع تولید شرکتها و موسسات فیلمسازی و ایجاد زمینههای اشتغال پایدار، فرهنگ مردم نیز باید ارتقا یابد. در این حوزه هم مثل دیگر حوزهها مردم مصرف محصولات خارجی را به محصولات داخلی ترجیح میدهند که باید فکری به حال آن کرد.
نقش دولت در این زمینه چگونه باید باشد آیا باید همه مسائل را کاملا به بخش خصوصی واگذار کند یا خود مدیریت را در دست بگیرد؟
دولت در حوزه سیاستگذاری بسیار میتواند فعال عمل کند و در ترغیب مردم به مصرف تولیدات داخلی محصولات تصویری کمک شایانی کند. بگذارید در این زمینه برای شما مثالی بزنم از کمکاری دولت. اگر ما مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را سیاستهای کلان نظام در حوزه فرهنگ و دولت را موظف به برنامهریزی برای نیل به این اهداف بدانیم؛ این شورا در سال 82 سیاستهای حمایت از اشتغال هنرمندان را تصویب کرده است که در آن برای نهادهای دولتی تکالیفی درنظر گرفته شده است، شما به عنوان یک خبرنگار بروید و دنبال کنید در طول این 15 سال چه اقدامی برای اجرای این مصوبه شده است؟ بنده بندهایی از این مصوبه که مرتبط با حوزه سینما و هنرهای تصویری است را میخوانم، بروید از مسئولان سوال کنید ببینید آیا اصلا از وجود چنین مصوبهای خبر دارند؟ بنده با توجه به اینکه هیچ اقدامی در این خصوص ندیدهام گمان میکنم شاید اصلا از آن خبر ندارند. به همین دلیل باید بندهای این مصوبه را یک به یک بررسی کنیم.
• بخش الف: سیاستهای حمایت از اشتغال هنرمندان در بخش خصوصی
بند 2: اصلاح و تکمیل مقررات و ضوابط مربوط به فعالیت تشکلهای صنفی و هنری:
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است در مدت یکسال مقررات و ضوابط فعالیت تشکلهای صنفی و هنری را اصلاح، تکمیل و گزارش نهایی آن را به شورای هنر ارائه کند.
در این فقره داستانهای خانه سینما و بعد از آن اجبار صنوف به ثبت در وزارت کار مثال مناسبی برای آن است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه اقدام مناسبی نکرده است و از این رو تصمیم اشتباهی مبنی بر تشویق سینماگران به ثبت انجمنهای صنفی در وزارت کار گرفته شد که تفصیل این ایراد بماند برای بعد.
• بند 3: تشویق مردم به استفاده از آثار هنری ارزشمند:
به منظور تشویق مردم به استفاده از آثار هنری ارزشمند، دبیرخانه شورای هنر موظف است، طرحی را ظرف مدت 10 ماه با مشارکت دستگاههای فرهنگی و هنری ذیربط تهیه، تنظیم و برای تصویب به شورای هنر ارائه دهد.
• بند 4: تقویت ارتباط هنر و صنعت:
• به منظور تقویت و تعامل صنعت و هنر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است با برگزاری سمینارهایی در این خصوص، طرحی را با مشارکت فرهنگستان هنر و وزارت صنایع ظرف مدت یکسال تهیه، تنظیم و برای تصویب به شورای هنر ارائه دهد.
• بخش ب: سیاستهای حمایت از اشتغال هنرمندان در بخش دولتی
• بند 3-2 : اختصاص کالابرگ مصرف فرهنگی شامل خرید و استفاده از خدمات هنری برای کارمندان دولت.
شما میدانید که دولت حدود 8.5 میلیون کارمند حقوق بگیر دارد، اگر دولت فقط به همین تکلیف عمل کند ببینید چه حمایتی از هنر-صنعت تصویر کشور صورت میگیرد. این مصوبه علاوه بر اینکه کمک مستقیم به اقتصاد سینما و هنرهای تصویری است تربیت مخاطب میکند.
• بند 3-3: تغییر تدریجی حمایت از مخاطب مصرف کننده آثار فرهنگی و هنری بهجای حمایت از تولید کننده آثار فرهنگی و هنری.
باید از دولت سوال کرد چه کارهایی برای این بخشها انجام داده است.
به نظر شما چرا این تکلیف اجرا نمیشود؟
شاید عدهای بگویند که تولید کننده باید مخالف این پیشنهاد باشد ولی بنده قاطعانه میگویم تولید کنندهای که قصد خدمت به فرهنگ و هنر این مرز بوم را دارد نمیتواند مخالف این تغییر باشد. اگر این حمایت به مصرف کننده تغییر پیدا کند آثار و برکات بسیار مثبتی برای این حرفه خواهد داشت. تولید کنندهای که مثلا وامی از فارابی یا موسسه رسانه های تصویری میگیرد و همان اول کار اگر نصف نه یک چهارم آن را در جیب خودش میگذارد، قطعا با این تغییر حمایت مخالف است. ولی تولید کنندهای که اثر ارزشمند تولید میکند نیک میداند که حمایت از مصرف کننده محصول او به طور غیرمستقیم منافع به مراتب بیشتری نسبت به منافع کمک مستقیم دولت به او دارد. حمایت از مصرف کننده به مرور زمان، مخاطب ثابت تربیت میکند و تربیت مخاطب ثابت یعنی ورود سرمایه و ایجاد اشتغال پایدار برای این حرفه که متاسفانه این مهم تاکنون صورت نگرفته است. من جدا از جامعه روزنامهنگاری این کشور که باید دنبال پرسشگری از مسئولین باشند میخواهم پیگیر اجرای این مصوبات باشند.
سازمان سینمایی مدعی است که به دنبال تعامل با اصناف است این تعامل چقدر شکل گرفته است؟
من مسئولیتی در صنف دارم به همین دلیلی باید بگویم که گفتههای بنده در این گفتگو نظرات شخصی خودم است و نه صنف مربوطه. آقای رئیس جمهور با وعده واگذاری امور تصدیگری به صنوف در سال 92 از ما رای گرفت در سال 96 هم همینطور وزیر هم همین برنامهها را به مجلس داده است رئیس سازمان سینمایی هم همین قولها را میدهد ولی چرا عمل نمیشود به علت آنکه ساختار دولتی این واگذاری را برنمیتابد. دولت همیشه تاریخ، همه کاره در این مملکت بوده است چگونه میتواند طعم خوش قدرت و آقا بالاسری را به راحتی واگذار کند؟ برداشت بنده از مسئولین سازمان سینمایی این است که مصر در انجام این وعده هستند ولی بدنه این سازمان این موضوع را قبول نمیکند و سنگاندازی میکند. پیشنهاد بنده به آقای حیدریان این است که انجام این شعار بزرگ حتما یک فرد پیگیر و مسئول میخواهد. انتخاب یک مشاور عالی در این خصوص میتواند کمک شایانی به تحقق این وعده کند.
رابطه و تعامل شرکتهای وی او دی و ویدئو رسانهها با آیفیک چگونه است؟
آیفیک و این شرکتهای توزیعی در بسیاری از موارد منافع مشترک دارند و از اینم رو اخیرا تلاش شده است که بیشتر با هم نزدیک شویم و گفتگو کنیم و حتی در مواردی هم که اختلاف نظر داریم به دنبال راهحل باشیم. وقتی صحبت از حمایت از تولید ملی در زمینه سینما و هنرهای تصویری است ما حاضریم با همه گفتگو کنیم. یکی از خبرهای خوبی که میتوان به شرکتها و موسسات فیلمسازی داد این است که براساس ضوابط جدید موسسه رسانههای تصویری، شرکتهای VOD موظفند هر ساله بخشی از محتوی خود را به سرمایهگذاری در تولید آثار داخلی اختصاص دهند و این اتفاق مبارکی برای این حرفه است. ولی باید دقت داشت که این اتفاق مبارک منجر به دخالت ازن شرکتها در امور تولید نشود.تولید و توزیع و انتشار محصولات تصویری یک امر تخصصی است. نه ما به عنوان تولید کننده بلدیم اثر هنری را به شکل تخصصی توزیع و منتشر کنیم و نه به تبع شرکتهای ویدئو رسانه و VOD تخصصی در تولید دارند.
اخیرا تعدادی از شرکتهای VOD و ویدئو رسانه وارد حوزه تولید سریالهای شبکه نمایش خانگی شده اند و حتی خود تهیهکنندگی آن را به عهده گرفتهاند ولی به علت آنکه تخصصی در این حوزه نداشتهاند هزینه تمام شده تولید را بالا بردهاند، بگذارید برای شما مثالی بزنم یک تولید کننده باسابقه نیک میداند برای تداوم فعالیت اقتصادیاش باید هزینههای تولید را هرچه بیشتر پائین بیاورد تا حاشیه سود بهتری داشته باشد اخیرا یکی از همین توزیعکنندگان که وارد عرصه تولید شده است به بازیگری که قیمت آن 100 میلیون بوده 250 میلیون پرداخت کرده و یا لوکیشنی را که اجاره اش ماهی 3 میلیون تومان است 11 میلیون پرداخت کرده و بسیاری دیگر از این مخارج که صرفا از نا آگاهی و عدم تسلط به کار تهیهکنندگی است. و یا اینکه شرکتی از شرکتهای فیلمسازی به این نتیجه رسیده است برای چه انتشار فیلمم را به شرکتهای VOD واگذار کنم؟ خودم یک سامانه راهاندازی میکنم و نتیجه این میشود که سامانه وی فقط دارای محتوی محدودی میماند و مراجعهکننده به آن کاهش مییابد. و به تبع فروش کمتری خواهد داشت. بنده از همه همکاران خود در بخش تولید، توزیع و انتشار آثار تصویری میخواهم که اجازه دهند تولید و توزیع و انتشار تخصصی بماند و هیچکدام بدون شناخت وآگاهی وارد کار هم نشویم.
گفتگو: علی زادمهر