خبرگزاری کار ایران

دانشجوی لهستانی در سفر به ایران؛

با فیلم‌های پناهی و مهرجویی جذب ایران‌شناسی شدم/ فیلم‌های ایرانی آرام و پر از فلسفه هستند

با فیلم‌های پناهی و مهرجویی جذب ایران‌شناسی شدم/ فیلم‌های ایرانی آرام و پر از فلسفه هستند
کد خبر : ۶۰۴۱۴۱

مارچین خروباک، دانشجوی ایران‌شناسی است که در لهستان ایران‌شناسی می‌خواند و برای بار دوم به ایران سفر کرده تا پژوهشی را درباره لهستانی‌های مهاجر به ایران انجام دهد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مارچین خروباک، دانشجوی ایران‌شناسی است که در لهستان ایران‌شناسی می‌خواند و برای بار دوم به ایران سفر کرده است. او درباره علت و انگیزه سفرش به ایران می‌گوید: من بار دوم است که به ایران آمده‌ام تا تحقیقاتی درباره لهستانی‌هایی که در جنگ جهانی به ایران آمدند انجام دهم. این موضوع برای من بسیار مهم و جالب است چون احتمالا در آینده خبرنگار شوم و تاریخ لهستان را هم خیلی دوست دارم و هرچه مربوط به لهستان است. خیلی دوست داشتم با لهستانی‌های ایران آشنا شوم و با آن‌ها صحبت کنم که به کمک آقای دولت‌شاهی توانستم شرایط آن را فراهم کنم.

او در توضیح بیشتر درباره سرانجام این پژوهش نیز بیان می‌کند: بعد از برگشتن به لهستان می‌خواهم با همراهی استادانم امکان انتشار ترجمه‌ای از این پژوهش در روزنامه‌ها را فراهم کنم. اول از همه گفت‌وگو را به زبان لهستانی ترجمه می‌کنم و بعد بخشی از آن را در یک مقاله استفاده می‌شود. همه چیز به یک‌باره ممکن شد و لحظه آخری شد و هنوز برنامه‌ریزی دقیقی برای این بخش نداشته‌ام.

جالب است بدانیم نمونه مشابه تحقیق درباره لهستانی‌های مهاجر به ایران کم و بیش در لهستان صورت گرفته هرچند عملا تا سال ۱۹۹۰ اصلا نمی‌شد درباره لهستانی‌های مهاجر صحبت کرد چون به برادر بزرگ یعنی شوروی برمی‌خورده است. از ۱۱۹۰ به بعد کارهایی در این زمینه آغاز شده و در چندین مجله هم منتشر شده است. می‌گویند ژنرال آندرس از همه آن‌هایی از اروگاه‌های روسیه نجات داده بود خواسته بود خاطرات خودشان را حتی در چند صفحه بنویسند و تمام این آرشیوی به نام آرشیو شیکورسکی در موزه‌ای در لندن نگهداری می‌شود.

از مارچین درباره علت جذب شدنش به ایران و انتخاب رشته ایران‌شناسی هم پرس و جو می‌کنم و می‌شنوم: در دانشگاه ایران‌شناسی و زبان و ادبیات می‌خوانم و الان سال سوم هستم. ابتدا می‌خواستم فقط شرق‌شناسی بخوانم ولی یک کلاس جالبی مربوط به سینمای ایران داشتیم که یکی از استادان دانشگاه در آن فیلم‌های ایرانی را برای ما نمایش می‌داد. وقتی با فیلم‌های ایرانی آشنا شدم فکر کردم احتمالا فرهنگ ایران باید بسیار جالب باشد و تصمیم گرفتم زبان فارسی را هم بهتر بشناسم و دانشجوی ایران‌شناسی شدم.

او ادامه می‌دهد: فیلم‌هایی مثل «بادکنک سفید» از جعفر پناهی یا «لاک‌پشت‌ها هم پرواز می‌کنند» از بهمن قبادی، «رنگ خدا» از مجید مجیدی، «درخت گلابی» داریوش مهرجویی که برایم ویژه است. در فیلم «بادکنک سفید»  یک زن لهستانی هم بازی می‌کرد و من همیشه می‌خواستیم بیشتر درباره او بدانم. فیلم‌های ایرانی با فیلم‌های اروپایی و آمریکایی متفاوت هستند و برایم جالب است که آرام و بدون موسیقی پر سروصدا جلو می‌روند. البته سینمای لهستان هم قوی و معروف است و بعضی از فیلم‌ها و کارگردانان لهستانی مثل آندره وایدا، کیشلوفسکی و...  هم در ایران شناخته شده و معروف هستند. منتها از دید من فیلم‌های ایرانی چیزی دارند که واقعا جالب و محترم است. فیلم‌های ایرانی خیلی فسلفه دارند و با فرهنگ غرب متفاوت هستند.

این دانشجوی ایران‌شناسی تفاوت فیلم‌های ایرانی و غربی را اینگونه توضیح می‌دهد: ما معمولا در شبکه‌ها لهستانی معمولا فیلم‌های لهستانی و غربی می‌بینیم که اغلب آن‌ها جالب نیستند و صرفا فیلم‌های اکشن و ماجرایی هستند. ولی فیلم‌های ایرانی آرام و پر از فلسفه هستند. برخی از کارگردانان ایرانی پول زیادی برای فیلم‌سازی ندارند ولی بهترین کارها را ارائه می‌دهند.

مارچین درباره آشنایی‌اش با ادبیات ایران نیز می‌گوید: با ادبیات ایران هم آشنا هستم. در کلاس‌های دانشگاه درباره تاریخ ادبیات ایران صحبت می‌کنیم و سبک‌های هندی و خراسانی و ... در شعر ایرانی. برای من واقعا همه این درس‌ها و داستان‌ها و شعرها جالب بود و هست. مثلا منطق‌الطیر عطار برای من آنقدر جالب بود که آن را برای خودم خریدم. در لهستان وقتی به کسی می‌گویم زبان فارسی می‌خوانم، فکر می‌کنند درباره یک کشور آمریکای جنوبی صحبت می‌کنم چون زبان فارسی در زبان لهستانی به پرو شبیه است. ارتباط لهستان و ایران از نظر فرهنگی خیلی جالب است ولی لهستانی‌ها خیلی ایران را نمی‌شناسند. البته درباره مهاجرت لهستانی‌ها و ژنرال آندرس اطلاعات دارند و ایران را شبیه کشورهای عربی تصور می‌کنند. برای همین من خیلی دوست داشتم زبان فارسی را یاد بگیرم و فرهنگ و تاریخ ایران را بشناسم. چون می خواهم خبرنگار شوم و باید اطلاعات کاملی داشته باشم تا ایران را به کشورم معرفی کنم. برخی از خبرنگاران از زبان انگلیسی اطلاعات را می‌خوانند و منتقل می‌کنند ولی کسی که خودش زبان فارسی را می‌شناسد بهتر می‌تواند عمل کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز