روزبه حسینی:
تئاتر خصوصی از پایه کج بنا شده/با بودجه جدید، هیچ بهانهای نیست که به قراردادهای تیپ عمل نشود/هرگز به ممیزی بیش از دو کلمه تن نمیدهم
نویسنده، طراح و کارگردان نمایش «سیم و سرمه» با بیان اینکه «هرگز به ممیزی بیش از دو کلمه تن نمیدهم و در نوشتن خودسانسوری ندارم» گفت: اگر همه چیز یک نمایش درست باشد، احتمالا در دورهای هستیم که میتوانیم کمی از سانسور عبور کنیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نمایش «سیم و سرمه» جدیدترین نوشته روزبه حسینی است که این روزها به طراحی و کارگردانی او در تماشاخانه "دا" روی صحنه رفته است. این اثر چند ماه تمرین شد و پس از تغییرات مکرر نهایتا در سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر با چهار اجرا شرکت داشت و از روز پنجشنبه دوازدهم بهمن ماه، اجرای خود را در تماشاخانه دا آغاز کرد. این نویسنده و کارگردان در گفتگوی پیشرو از دلایل تاخیر در اجرا و شکل روایت این اثر و نیز مشکلات گروههای تئاتری جوان گفت.
روزبه حسینی با اشاره به آغاز اجرای «سیم و سرمه» در جشنواره تئاتر فجر گفت: در جشنواره تئاتر فجر هیچگاه مخاطبِ همیشگی تئاتر، به صورتِ وسیع حضور ندارند.
حسینی تشریح کرد: چند قشر مختلف به دیدن آثار جشنواره میآیند: خبرنگاران، منتقدان، هنرمندان و بخشِ گزیدهای از مخاطبان تئاتربین حرفهای که در طول سال نمایشهای روی صحنه را دنبال میکنند و در بخش مرور آثار، به تماشای نمایشهایی که فرصت نکردند، مینشیند و نهایتا چند نمایش هم از بخش بینالملل را میبینند. این دستهی مهم درخصوصِ نمایشی جدید در جشنواره، تصمیمشان تحمل برای اجرای عموم نمایش است، چون میدانند احتمالا گروه در شرایط بهتری قرار خواهد گرفت. پس خیالم راحت بود که تئاتربین حرفهای، در جشنواره به دیدن نمایشِ من نمیآید.
او ادامه داد: از طرف دیگر، تعداد نمایشهای حاضر در این جشنواره به طرزِ غیرقابل باوری (بد و خوباش بماند) زیاد بود که میدانستم آدمهایی که مشخصا خودم به این چهار اجرا دعوتشان میکنم، اساس تماشاگرانمان خواهند بود. ما در جشنواره تئاتر فجر چهار اجرای آزمایشی داشتیم که پس از هر اجرا شخصا با تکتک افرادی که دعوت کرده بودم تا اجرا را ببینند - مترجمان، بازیگران، منتقدین، خبرنگاران، آرتیستهای شاخههای مختلف- صحبت کردیم و ایدههایی از ایشان دریافتیم. این افراد با صداقتی که میدانستم نسبت به من دارند به دور از بدگوییهای حاسدانه و خوبگویی ناشی از رودربایستی در مورد کار صحبت کردند و این چهار اجرای آزمایشی بهترین فرصت شد تا بتوانم به جزئیات بیشتری فکر کنم، کار را اصلاح کنم تا بتوانیم در اجرای عموم، نمایشی کاملتر برای لذت بیشتر مخاطبمان داشته باشیم.
حسینی با بیان اینکه اجرای عمومی این اثر با جشنواره به شدت متفاوت خواهد بود، گفت: بهخصوص در بخشهایی که مربوط به شخصیت مؤلف و خلقکنندهی جهان این نمایش است، شاهد تغییری بنیادی خواهد بود. میتوان نام راوی، مولف و خلق کننده جهان اثر را بروی آن گذاشت. آنچه که ما در اجرای جشنواره با پژند سلیمانی (شاعر، نویسنده و بازیگر) انجام دادیم به پیشنهاد خود این بازیگر او به عنوان یک طراح و شبیهساز وارد جهان متن شد و آدمهای نمایش را هر لحظه با ذغال طراحی میکرد. او این تبادل با شخصیتها را در طول نمایش انجام میداد. یک شب را هم با خانم شوکا حسینی در هیأت نویسندهی آدمهای نمایش، اجرا کردیم. اما در نهایت به چیزی رسیدیم که باید بگذاریم مخاطب خودش ببیند. از چند موزیسین مهمان برای ایجاد خواصی جدید در موسیقی هم استفاده میکنیم که دوست دارم تماشاگر در اجرا با آنها مواجه شود.
کارگردان «سیم و سرمه» با اشاره به احتمال تغییر در ساختار راوی نمایش گفت: احتمالا بر همین شکل کنونی که خود نقشِ راوی را پرفورم/اجرا میکنم خواهیم ماند؛ که البته شکل حضور من و آنچه در روابط بینامتنی و جهانهای نمایش ماست، مدام در حال تنوع و آزمونهای مختلف خواهد بود.
حسینی با اشاره به تعداد روزهای اجرای این نمایش گفت: ابتدا بنا بر اجراهای بیشتری داشتیم اما تغییراتی که در تیم بازیگری اتفاق افتاد و موجب تعویق بازبینی شد تعداد اجرای این اثر را کم کرد. ابتدا قرار بود که 50 اجرا داشته باشیم اما 20 اجرا بخاطر تغییر بازیگر و 10 اجرا برای تغییر آهنگساز نمایش کم شد. با این تغییرات مجبور به بیشتر کردن زمان تمرین و تحمیل خسارت مالی برای ما و سالن دا که از ما در اجرا حمایت میکند، شد. با این تفاسیر دور تمرین تقریبا دوبرابرِ پیشبینی ما شد و هزینه تولید و تمرین تا اجرای نخستی که پیشبینی کردیم تا شروع اجرایمان در جشنواره تئاتر فجر دوبرابر شد. وقتی نمایشی را برای سه و یا پنج اجرا کار میکنیم تکلیفمان از ابتدا با گروه مشخص است. اما گروه ما این نمایش را برای 50 شب اجرا تمرین کرد زیرا احساس میکنم که «سیم و سرمه» میتواند با مخاطب وسیعی مواجه شود.
او همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر چرایی جدایی محمد حاتمی از این نمایش علیرغم دو ماه تمرین با گروه گفت: نمایشنامه اولیه «سیم وسرمه» به خواست محمد حاتمی نوشته شد تا او بازی و کارگردانی کند اما وقتی این اتفاق نیفتاد من با بازنگری مجدد متن تصمیم گرفتم در تماشاخانه دا به جای آن که وارد حساب و کتاب مالی با محمد حاتمی شوم نمایش را بدون توقع از هم کار کنیم. آن زمان نقش خاص زن که بدون کلام در نمایشنامه بود وجود داشت و سیما شکری از ابتدا قرار بود بازی کند که از اعضای گروه «وناگهان» است. هر چه پیش رفتیم نقش زن کاملتر شد و این فقط به خاطر متن نبود، تواناییِ سیما هم مرا به شوق میآورد که بیشتر بنویسم برای نقش زن و البته محمد هم بر این امر مصر بود. نمایشنامه چندین بار بازنویسی و کامل شد. یک هفته به بازبینی، تعداد اعضای گروه کاملتر شد و شرایط کار جنب و جوش بیشتری گرفت.
حسینی با بیان اینکه «اختلاف نظرهای بین من و محمد حاتمی در مورد شکل حضور محمد حاتمی در بین عدهای جوان در گروه پیدا شد و این مهمترین عاملی بود که احساس کردم بهتر است همکاری بینمان قطع شود تا دوستی پابرجا بماند» گفت: این سختی را تحمل کردم تا به نفع گروه، نمایش را به سختی بیندازم. اما به خاطر دیگر اعضای گروه و مدیریت سالن تمرینات را ادامه دادم و پس از دو بار تغییر بازیگر مرد، نهایتا میثم غنیزاده که از بازیگران متعهد و پرتوانِ گروه «وناگهان» بود، بعد از خواست من پذیرفت و در برنامههایش تغییراتی ایجاد شد تا تمام مدت در اختیار نمایش ما باشد.
کارگردان نمایش «سیم و سرمه» در پاسخ به این سوال که «تغییرات در بازیگری مرد باعث تغییر شکل اجرا نشد؟» گفت: هر بازیگری با توجه به آناتومی خاص مانند نوع دیالوگ، سیستم گفتاری، حنجره، سیستم شنیداری و حرکتی و از همه مهمتر انعطافِ همهی اینها که گفتم در پذیرش نوع تمرینات کارگردان و شیوهی بازیگری موردنظر او قاعدتا جان دیگری به نمایش میدهد. از آنجایی که من وقتی نمایشنامه مینویسم به یک کاراکتر از پیش تعیین شده فکر نمیکنم، به همین دلیل با هر بازیگری که به اشتراک نظر برسم آناتومی او، کاراکتر را میسازد و به من میگوید که این کاراکتر چه شکلی است.
حسینی ادامه داد: بازیگران در اجرا چیزهای جدید میآورند و من هم در مدیریت توانمندیهای آن بازیگر، حس و حال دیگری از نقش پیدا میکنم و سعی میکنم بازیگر را به آن سمتی که بهتر میتواند روی صحنه ظاهر شود و ما سهمِ بیشتری از توانمندیِ او را هم با تماشاگر تقسیم کنیم، سوق دهم. سیستم و روش بازیگری خاصی را از سال 78 دنبال میکنم و با این سیستم بازیگران زیادی را از صفر و میانه پرورش دادم یا تغییر مسیر در شیوهی کارشان ایجاد کردم، البته دوستان دیگری این نوع بازیگری را به نام خود ثبت کردند، چون فکر میکردند این به نام خود ثبت کردن نام و آوازهای برایشان میآورد؛ در حالیکه بسیار از آنچه نشانِ تماشاگر میدهند، تمریناتِ من بازیگر بوده و نه چیزی برای نمایش دادن. تماشاگر خودش خواهد فهمید. تئاتر هم هنر صد ساله نیست، سه هزار ساله است و این کلاهها سرش نمیرود.
او در پاسخ به این سوال که آیا در مواجه با هر بازیگری یک شیوه منحصر به فرد دارد؟ گفت: بله و خیر. خیر به این معنا که برخی تمرینات برای من مبنا و پایه است، بله به این معنا که یک شاخه از شیوهی تمرینات بازیگری را با هر بازیگری که وارد همکاری میشوم، کار میکنم. گاه بازیگر بسیار جوانی آن روش را پس میزند و میخواهد طبق روشی که تا به امروز یاد گرفته پیش برود و گاه بازیگر با سابقهای همچون رؤیا نونهالی که مفتخرم به همکاری و همفکری با او، خودش شاخههایی به آن شیوه اضافه میکند، انعطاف نشان میدهد؛ از تمرینات تازه استقبال میکند و براساس آنچه که خواستم کار را پیش میبرد. اساس کار بازیگرِ منعطف این است که بتواند با هر کارگردانی کار کند و نونهالی از منحصر به فردهای این حوزه است.
حسینی خاطرنشان کرد: در برخی از مواقع کارگردان به دلیل کسوتی که برای بازیگر قائل است نمیتواند از چیزهایی که به آن اعتقاد دارد، استفاده کند و آنها را زیرپا میگذارد و به شیوههای قدیمی و مرسوم تن میدهد زیرا اصل تئاتر است نه جزئیاتی که بازیگری قرار است با خود بیاورد و ببرد. اما جایی متوجه میشویم که این جزئیات آنقدر زیاد شده که انحراف دو میلیمتری تبدیل به دو متر میشود.
این نمایشنامهنویس و کارگردان ادامه داد: پس از آمدن میثم غنیزاده در نقش مرد در «سیم وسرمه»، من تصمیم گرفتم که فرمان نمایش را بگردانم و چیزی که میخواستم درنوع گفتار، استایل و راه رفتن و نوع برخورد با نقش را با توجه به باورهای خودم از تئاتر، تغییر دهم با توجه به آنچه که در بازیگری تئاتر متعلق به قرن 21 است. حاضر نیستم یک ساعت به عقب برگردم اگر نوشتههای نویسندههای دهه 40 را هم کار کنم همواره به این دلیل که آن نوشتهها را خوانشی تازه کنم اجرا میکنم، نه صرفا بازسازی مجدد آن متن. نهایت اینکه میثم هم چون سیما، از پسِ دشواریهایی که من میخواستم برآمد.
حسینی با اشاره به اینکه اغلب آثارش بر شعر بنا شده و درباره علاقه خود به این شیوه قصهگویی و دیالوگنویسی گفت: اساس کار تئاتر بر شعر استوار بوده و به همین علت به نمایشنامهنویس، شاعر هم میگفتند در همان سه هزاره پیشتر. کارهایی را که برای خودم مینویسم، اساسا به زبان شعر است مگر اینکه بخواهم برای شخص دیگری به سفارش و خواستش متنی بنویسم که آن زمان قلمام تغییراتی مختصر پیدا میکند. اساس خواستِ من بر درهم آمیختنِ شعر و قصه برای رسیدن به نمایشنامه در موقع نوشتنِ آن نمایشنامه است. به خاطر ندارم نمایشنامههایی که از خودم کار میکنم موسیقی به این شکل، در آنها وجود نداشته باشد. مگر آنکه تک اپیزودی کوتاه بوده و زبانی پر از موسیقی و آهنگ داشته است.
او ادامه داد: این نوع از تئاتر ایرانی که پایه نمایش ایرانی و غزل و آوازخوانی ایرانی در آن وجود دارد را دوست دارم و از موسیقی کلاسیک ایرانی هم در آن استفاده میکنم زیرا بنای نوشتن نمایشنامه برای من است. من فارسی مینویسم و ایرانی هستم؛ زمانی هم که تئاتر کار میکنم وسعی دارم با آنچه که از تئاتر و قصه و شعر و رمان از غرب آموختم، کاری کنم تا نمایشنامهام از جای خود برخیزد و به عنوان یک خلق جدید و حالا در این مقال، به عنوان تئاتر، سرپا بایستد و بگوید: من خودمم.
او با اشاره به اینکه با تأسیس سالنهای نمایش خصوصی و عدم پرداخت کمک هزینهی مناسب و بودجه برای تولید تئاتر برخی از گروههای نمایشی که با جوانان فعالیت دارند و تن به استفاده از بازیگران چهره جهت تضمین فروش گیشه نمیدهند، با مشکلات عدیدهای روبرو میشوند و او هم با توجه به گروه جوانی که دارد این مشکلات را داشته است، گفت: تا جایی که من میدانم در هیچ کجای دنیا تئاتر مطلقا خصوصی-که ازسوی دولت حمایت نشود- وجود ندارد. میزان این حمایت با توجه به سالن اجرا متفاوت است.
کارگردان نمایش «سیم و سرمه» خاطرنشان کرد: در سالنهای خصوصی سایر کشورها اسپانسرهای بزرگی چون شرکتهای خودروسازی از آثار روی صحنه حمایت میکنند. اما تئاتر خصوصی در کشور ما از پایه کج بنا شده و ازسوی مدیران رها شده است.
حسینی تصریح کرد: در چند روز گذشته با ارقام حیرت آوری در حیطه بودجه تئاتر مواجه شدیم که تعریف و تفکیک شده به مجلس ارائه شده است و در آن سهم هر گروه و بخشی مشخص شده است. بودجه تئاتر چند ده برابر بالا رفته است، حالا باید دید مدیریت مرکز هنرهای نمایشی با تصویب این بودجه این توان را پیدا میکند تا سالنهای خصوصی که تخلف میکنند را پلمپ کند و خسارت گروهها را پرداخت کند. با این بودجه هیچ بهانهای نیست که به قراردادهای تیپ عمل نشود؛ حتی بناست طبق تعرفهها از نمایشهای سالنهای خصوصی و خود آن سالنها، حمایت کند.
او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «سیم و سرمه» با سانسور مواجه شده است یا نه، گفت: در دولت نهم و دهم چهار اثر متوقف شده داشتم. آثاری که آماده اجرا میشدند و در هفتههای پایانی تمرین کنار گذاشته میشدند و بالای ده نمایشنامهام حتا اجازه تمرین پیدا نکردند. اما از سال 92 به بعد فضا اندکی بهتر شده است. من افتخارم این است که هرگز به ممیزی بیش از دو کلمه تن نمیدهم و در نوشتن خود سانسوری ندارم اما به این نتیجه رسیدم که اگر همه چیز یک نمایش درست باشد و ضمنا نمایش بیمار نباشد، احتمالا در دورهای هستیم که میتوانیم کمی از سانسور عبور کنیم.
حسینی خاطرنشان کرد: برای انتشار رمان اولم که در 21 سالگی نوشته بودم، 16 سال صبر کردم و عاقبت گویا دو کلمه مشکل داشت و مجوزش آمد و منتشر شد! وقتی بناست بنویسی، مینویسی؛ شعر، قصه، نمایشنامه. باید اما بپذیری بنا نیست همه چیز را، یا نتیجه بیرونی هر کار را به چشم خود ببینی. نتیجه باید برایت همان خودِ نوشتن باشد.