امیر کربلاییزاده در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
استندآپ کمدیینهای ایرانی سراغ چه موضوعاتی نمیتوانند بروند/واکنش سلبریتیها به استندآپ کمدی
امیر کربلاییزاده میگوید: برخی سلبریتیهای کشورمان که استندآپ کمدی را لودگی و کاری بیارزش میخوانند باید سوادشان را بالاتر ببرند چراکه با این جملات نشان میدهند چون خودشان از پس این کار برنمیآیند، فرافکنی میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، امیر کربلاییزاده از موفقترین استندآپ کمدینهای ایران است که خود میگوید اولین کسی است که استندآپ کمدی مستقل را در ایران اجرا کرده است. کسی که با حضور در برنامه خنداونهی رامبد جوان استندآپ کمدیهایش بیشتر دیده شد و مخاطبان ثابتی را به برنامههای اضافه کرد. او این روزها با استندآپ کمدی «گزیده» در سالن تئاتر شهرزاد حضور دارد. استندآپ کمدیای که تهیهکنندهاش رامبد جوان است و از 30 دی تا 29 اسفند شنبهها در سالن سه تئاتر شهرزاد برپاست. به بهانه این اجرا با امیر کربلاییزاده گفتگو کردهایم.
درباره استندآپ کمدی این روزهایتان که در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا میشود، بگویید.
این استندآپ با نام «گزیده» فقط شنبهها ساعت هشت شب اجرا میشود و گزیدهای از بهترین استندآپ کمدیهای اجرا شده و اجرا نشده من است. که بعضی از آنها برای اولین بار اجرا میشود.
در کار جدیدتان نام آقای کاوه مهدوی به عنوان نویسنده ذکر شده است. معمولا خودتان متنها را مینویسید یا مشترک است؟
این کار را که بهصورت مشترک نوشتیم. معمولا اینطور است که موضوع استندآپ را پیشنهاد داده و اتود و طرحش را هم میدهم و بعد نویسندهها متنش را مینویسند. اما در این کار علاوه بر اینکه من طرحش را دادم و کاوه متنش را نوشت، خودم هم قسمتهای مختلفی را نوشتم.
در شرایطی که به نظرمیرسد محدوده شوخی در کشورمان کوچک شده و ممکن است هر جنسی از شوخی به عدهای یا گروهی بربخورد؛ نوشتن متن استندآپ سخت نیست؟
خب سخت که هست. اما من اصولا سعی کردم از حاشیه دور باشم و کاری که بلدم را در مرحله عمل نشان دهم. یعنی اگر ادعایی دارم مبنی بر اینکه اولین کسی هستم که استندآپ کمدی مستقل را در ایران اجرا کردهام، سعی کنم که ادعایم را با عمل و کارم نشان دهم. خیلی از دوستانی که شیفت کرده و کارشان را از جوکری یا تقلید صدایی به سمت استندآپ کمدی عوض کردند، خودشان میدانند که قبلا کارشان استندآپ نبوده و به تازگی به این سمت روی آوردهاند، هرقدر هم که سابقههای مختلفی داشته باشند. اولین کسی که پس از انقلاب اسلامی استندآپ کمدی را به صورت مستقل در ایران اجرا کرد، من بودم.
منظورتان از استندآپ مستقل چیست؟
اینکه سال 91 مردم بلیت خریدند و آمدند تا فقط یک ساعت استندآپ ببینند. دنبال این هستم که استندآپ جایگاه خود را در ایران پیدا کند. کما اینکه در تمام دنیا جایگاه خود را دارد. هدفم هم از این استندآپ کمدی که الان اجرا میکنم این است که مردم و مسئولان مجاب شوند میتوانیم یک سالن مستقل استندآپ داشته باشیم که کمدینها در آن اجرا بروند. در مورد محدودیتها باید بگویم هر کشوری یکسری عرفها و محدودیت دارد که شاید در کشورمان بیشتر از بقیه جاها باشد. مثلا در کشورهای مختلف، استندآپ کمدی براساس نقد، به چالش کشیدن یا بولد کردن رفتارهای غلط یا نادرست سیاسی، جنسی، دینی و اجتماعی است. خب مطرح کردن این سه تای اول در کشور ما با چالش روبروست. یک استندآپ کمدین ایرانی برای گفتن از رفتارهای غلط سیاسی، جنسی و دینی به اندازه استندآپ کمدین اروپایی و امریکایی دستش باز نیست و مجبور میشود از استندآپهای اجتماعی استفاده کند. خب، گسترش فضای مجازی و آپهای مختلف مثل اینستاگرام و تلگرام و... هر موضوعی را نخنما میکند یعنی قبلا به نوعی آن موضوع اجتماعی مطرح شده است. برای همین کار استندآپ کمدین ایرانی برای ایجاد یا طرح مسائل ناب، جدید و هیجانانگیز برای تماشاگران بسیار سخت است.
یکی از دمدستیترین موضوعاتی که استندآپهای ایرانی سراغش میروند مسائل زنان است؛ اغلب هم همان محتوای جکهای مردسالارانه و ضدزن بدون اینکه خلاقیت و تازگی داشته باشد به استندآپها هم راه یافته. فکر میکنید این جنس شوخی به همین دلیل سختی شوخی با بسیاری از مسائل در استندآپ ایرانی است؟
در استندآپ کمدی شما باید سعی کنید که به سلایق مختلف توجه داشته باشید. مثل همین استندآپ کمدی که من شنبهها در تئاتر شهرزاد دارم و سعی کردم تا نظر سلایق مختلف را جلب کنم، از مردم عامی بگیر تا آدمهای روشنفکر. چون شعار اصلی من این است که خنده باید همراه اندیشه باشد. ولی برای اینکه همه شکل سلیقه بتواند با استندآپ شما ارتباط برقرار کند باید چند نوع تماشاگر را در نظر بگیرید. کمااینکه چلنجهای بین زن و مرد در استندآپهای من مانند همه دنیا هم هست. اما بعضی از دوستان کمی غرضورزی دارند و یکطرفه به سمت نقد زنان میروند و بعضی دیگر دو طرف را مطرح میکنند. مثل بحث استقلال و پرسپولیس که همیشه چالشها و کُریخواندنهایشان برای تماشاگران جذاب بوده. دنیای زنان و مردها هم همیشه ملعبهای برای کمدینهای جهان بوده است.
در استندآپ کمدی «گزیده» رامبد جوان تهیهکنندهتان است؛ کسی که در برنامه خندوانه به نوعی پای استندآپ کمدی را به تلویزیون باز کرد. درباره این همکاری بگویید.
قبل از برنامه خندوانه، استندآپها در حد همین برنامههایی بود که من مثلا در کافهها، اختتامیه جشنواره تئاتر فجر چند سال پیش و جاهای مختلف اجرا میکردم. اما زمانی که به برنامه خندوانه دعوت شدم برای اولین بار استندآپ را مطرح کردم و رامبد هم حمایت کرد و بعد از آن استندآپ را در خندوانه تبدیل به یک جریان کرد که خیلی هم موفق بود و توانست بهعنوان یکی از پایههای برنامه خودش را نشان دهد و مردم هم دوستش داشتند. مسابقه خنداننده برتر، استندآپ کمدی در قالب برنامه خانواده باحال و مسابقه خنداننده شو؛ هر سه شکل حضور استندآپ در این برنامه بود که برای مردم جذابیت داشت. میشود گفت برنامه خندوانه بسیار کمک کرد که استندآپ کمدی راه چند سالهای که ممکن بود طول بکشد تا بین مردم جا بیفتد را در عرض دو، سه سال و با سرعت طی کرد. کما اینکه الان در تمام شهرها استندآپ کمدینهای جوانی داریم که بسیار تلاش میکنند و برای مردمشان نکات مختلف را مینویسند، تحقیق و پژوهش میکنند تا بتوانند استندآپ خوبی اجرا کنند. البته این مابین کسانی هم هستند که استندآپ را به تحریف کشاندند. متاسفانه افراط و تفریط جزو امور لاینفک زندگیمان است و گاهی چیزهایی را به اسم استندآپ کمدی به مردم تحویل میدهیم که هجویات است و فقط مردم را میخنداند. فراموش نکنیم که استندآپ کمدی در دنیا جزو گونههای نمایشی است نه صرفا یک شوی سرگرمکننده. با احترام به شعبده، تغییر صدا، ژانگولر و مانند آنها که همه هنرمندان بسیار قدرتمندی دارد باید بگویم استندآپ کمدی در دنیا جزو هنرهای نمایشی دستهبندی میشود.
این مشکل به خاطر نوپا بودن این هنر در کشورمان است؟
استندآپ در خود دنیا هم بسیار نوپاست؛ عمرش زیر صد سال است و هنری که زیر صد سال عمر داشته باشد هنوز در حال تجربه شدن و به دست آوردن جایگاه و پایههای اساسی خودش در تمام دنیاست و تجربیات مختلفی هم دارد رویش انجام میشود. مثلا خود من زبان بدن و ابزار بازیگری را خیلی در استندآپ دخالت میدهم. یکی ممکن است موسیقی را به شکلی دخالت دهد و دیگری ویدئوآرت را به آن اضافه کند و ... در دنیا استندآپ به صورتهای مختلف تجربه میشود.
باتوجه به تجربه خندوانه که مسیر همهگیر شدن استندآپ در ایران را سریعتر کرد؛ فکر میکنید چقدر تلویزیون میتواند در شهرت استندآپ کمدین ایرانی اثرگذار باشد؟
در تمام دنیا همینطور است. شوهای موفق باعث مطرح شدن آدمها میشود. اما بعدش خیلی مهم است؛ اینکه آن آدم چطور بتواند از آن موقعیت به دست آمده استفاده کند و با کارهایی با کیفیت مناسب در خارج از آن فضا هم موفق باشد. اینکه فقط در یک برنامه تلویزیونی و فقط در یک شرایط خاص بتوانید موفق باشید خیلی تضمین کننده ادامه راه هنری شما نخواهد بود. اگر بتوانید خارج از آن برنامه هم به فعالیت هنری خودتان در زمینه استندآپ کمدی ادامه دهید در آن صورت میتوان گفت شما هنرمند آن رشته هستید.
اگر کسی بخواهد استندآپ را یاد بگیرد از کجا باید شروع کند؟
اول باید استندآپهای مختلف دنیا را زیاد ببیند. خوشبختانه دو کتاب در این زمینه در ایران ترجمه شده که یکی از آنها را خود بچههای خندوانه به نام «خنداننده شو» ترجمه کردهاند. پس باید کتاب و مقاله بخواند و در کنارش تجربه کند. یعنی استندآپهای کوتاه در جمع خانواده و دیگر جمعها اجرا کند و بعد بتواند در ورکشاپها شرکت کند. هرچند تعداد این کارگاهها برای استندآپ بسیار کم است.
در استندآپهای کمدینهای ایرانی خارج از کشور چه کسانی را دنبال میکنید؟
بین تمام کسانی که میشناسم فکر میکنم «ماز جبرانی» موفق بوده. «مکس امینی» و «خواهران خرسندی» و چند ایرانی دیگر هم درحال کارند اما کسی که در این سالها کاملا فعال و موفق بوده ماز جبرانی است. چون چیزی که اجرا میکند به تعریف استندآپ نزدیکتر است.
در طول این سالهایی که استندآپ کمدی اجرا میکنید چه بازخوردهایی از بازیگران داشتهاید؟
یکسری از هنرمندان و به خصوص برخی از سلبریتیها استندآپ کمدی را یکنوع لودگی، کار چیپ و بیارزش میدانند. من باید از همینجا به آنها بگویم کمی سواد خودشان را بالاتر ببرند و به استندآپ کمدیهای دنیا نگاه کنند؛ وودی آلن، رابین ویلیامز، جیم کری، ادی مورفی و خیلی از ستارگان هالیوود اجرای استندآپ کمدی را جزو تالار افتخارات خود میدانند. یعنی از نظر خیلی از ستارههای دنیا، استندآپ کمدی برگ برنده بازیگری است چون شما باید تنهایی بتوانی جمعیتی را با ابزار بازیگریات سرگرم کنی و بدون هیچ افکت، نور یا صدا و امکانات دیگری مخاطبان را دچار اندیشه، رویا و تخیل کنی. پس برخی دوستانی که در کشور ما استندآپ را بیارزش میخوانند یا باید سوادشان را بالاتر ببرند یا با این جملات نشان ندهند که چون خودشان از پس این کار برنمیآیند این حرفها را میزنند و فرافکنی میکنند.