ناصر حبیبیان:
فرهنگ جامع تماشاخانههای ایران به فاز سوم رسید
فاز سوم پروژه «فرهنگ جامع تماشاخانههای ایران» که ازسوی انجمن هنرهای نمایشی ایران با حمایت اداره کل هنرهای نمایشی در دست انجام است، آغاز شد.
به گزارش ایلنا، ناصر حبیبیان مسئول این پروژه که هفت سال پیش هم کتاب «تماشاخانههای تهران از ۱۲۴۷ تا ۱۳۸۹» را به زینت طبع آراسته درباره این پژوهش گفت: پروژه فرهنگ جامع تماشاخانه های ایران برای من ادامۀ کار تماشاخانه های تهران در سطحی پیشرفته و وسیع تر است. این پروژه از اواخر سال ۹۴ شروع شد. در آغاز کار، قریب ۵ ماه برای پیش تولید و روش شناسی علمی و برنامه ریزی دقیق، وقت صرف شد. نمونههای جدید و معتبر خارجی مورد مطالعه قرار گرفت و بر اساس نیاز و امکانات بومی، الگوسازی شد.
وی افزود: دادههای این پژوهش برای هر تماشاخانه شامل سه دسته است: «توصیفی و تحلیلی»، «رقمی» و «تصویری». با مشاوره همکاران مهندس و معمار، مبنای تهیه پلان و نقشه تالارها بیش از آنکه شامل اطلاعات مهندسی بنا باشد بر اساس نیاز هنرمندان و مواردی که برای ایشان اهمیت دارد طراحی شد. گروههای کاری این پروژه هم شامل «جمعآوری و استخراج اطلاعات»، «دادهپردازی» و «آمادهسازی» میشود که مدیریت و ساماندهی پروژه در همه مراحل بر عهده من و خانم غزال رحمانپور است. در گروههای کاری هم از مهندس و معمار و نقشهبردار تا راننده و عکاس و صفحهآرا با شرح وظایف تعریف شده وجود دارد.
وی درباره مراحل انجام این پروژه و تالارهای نمایش درج شده در این کتاب توضیح داد: تا همین امروز، ۵۲۰ تالار بهطور دقیق و با جزئیات کامل در اقصی نقاط کشور مورد بازدید و پژوهش قرار گرفته است.
بنا به گفته حبیبیان ساختار این پژوهش به تفکیک استانهاست و هر استان در یک جلد منتشر میشود که تاکنون ۱۰ جلد آن به صورت نسخه دیجیتالی در سایت ایران تئاتر در دسترس عموم قرار گرفته و ۱۲ جلد دیگر نیز به زودی آماده خواهد شد.
وی در حال حاضر مشغول انجام سفرهای فاز سوم این پروژه است که شامل ۹ استان باقی مانده خواهد بود.
حبیبیان که امروز، هنگام تهیه این گزارش، مشغول گردآوری اطلاعات تالارهای نمایشی استان کرمان بود، توضیح داد: مبنای این پژوهش، میدانی است. بهطوری که شهر به شهر و استان به استان سفر می کنیم و از طریق مشاهده حضوری و فیش برداری، اطلاعات دقیق و مستندات هر تالار را ثبت میکنیم. در حال حاضر هم با همراهی مهندس ایمان غلامینژاد مشغول ثبت این دادهها در استان کرمان هستیم.
حبیبیان با اشاره به این نکته که فرهنگ جامع تماشاخانههای ایران برای اولینبار و با حمیت انجمن هنرهای نمایشی ایران و اداره کل هنرهای نمایشی در دست انجام است، گفت: یکی از کمترین کاربردهای این پژوهش برای هنرمندانی است که قصد دارند در شهرهای دیگر اجرا بروند اما اغلب با مکان اجرای جدید آشنا نیستند. با استفاده از این مجلدها آنها میتوانند از چند و چون جزییترین اطلاعات شامل ابعاد و اندازه درب برای ورود دکور و آکسسوار، تا عمق و عرض و ارتفاع صحنه تا رنگ پرده و صندلیها و تعداد و نوع پرژکتورها و کیفیت میز نور و صدا مطلع شوند.
این هنرمند تئاتر معتقد است: تئاتر و معماری از هم جدا نیستند غفلت از معماری تئاتر غفلت از ذات تئاتر است. درباره کلیت تئاتر کشور کمتر دیدگاه مستند و علمی وجود داشته است.
وی افزود: وقتی در فضاهای پژوهشی از «تئاتر ما» صحبت میشود واقعا چه شعاعی را دربرمیگیرد؟ آیا شامل تئاتر مراغه یا میناب هم میشود؟ تا زمانی که اطلاعات و دادههای دقیق ارائه نشود هر تحلیل و نتیجه گیری، نادرست است. اغلب کسانی که درباره «تئاتر ما» صحبت میکنند اطلاعات جامعی درباره تئاتر استانها و شهرهایی نظیر گناوه و فسا و اسفراین و اهر و پارسآباد مغان در اختیار ندارند و در بهترین وضعیت تنها متکی به تجربیات شخصی و محدود خویشند چون هیچ منبع جامع و مستندی وجود ندارد.
وی با بیان این مطلب که در تمام شهرهایی که به آن سفر کرده، در اقصی نقاط کشور، مردم تئاتر را دوست دارند، افزود: در برخی شهرها که حتی کمتر نامشان هم شنیده میشود رابطهای محکم بین هنرمندان تئاتر و مردم وجود دارد. در آنجا گاهی با کمترین امکانات، تئاتری ها، سخت مشغول فعالیتاند. در رودبار جنوب از توابع جنوب کرمان، تابستانها و در گرمای بالای ۵۰ درجه بچهها باید مراقب باشند در اتاقهای پشتصحنه توسط عقرب و مارهای سمی گزیده نشوند. جالب آنکه امسال از همین شهر گروهی در جشنواره تئاتر فجر حضور یافته بودند. در تالار فردوسی سیرجان که ۱۴۶ صندلی دارد سالانه ۲۵۰ شب تئاتر روی صحنه میرود و دیشب که من آنجا بودم سالن کاملاً پر شده بود و عدهای از تماشاگران موفق به دیدن تئاتر نشدند.
حبیبیان که طی دو سال گذشته به بیش از ۲۷۰ شهر کشور سفر کرده ارزیابی کلی خودش از آنچه درباره تئاتر شهرستانها دیده را چنین بیان کرد: تئاتریهای امروز در سراسر ایران مهمترین و بیشترین نیازشان برای مکان اجرا، بلک باکس است. خوشبختانه ظرف سه سال گذشته آنطور که من شاهد بودهام این موضوع با حمایت اداره کل هنرهای نمایشی پیشرفت بسزایی داشته است. حتی در بسیاری از شهرها پروژههای ساخت و احداث بلک باکس به اتمام رسیده و مورد بهرهبرداری هم قرار گرفته است.
وی افزود: جدای این، مشکل اصلی آمفی تئاترهای قاب عکسی موجود سراسر کشور در بیشتر موارد عدم توجه به مسئله حفظ و نگهداری آنها و در نظر گرفتن منابع مالی برای آن است. با صرف مبالغ زیاد مجتمع فرهنگی و آمفیتئاتری ساخته شده اما به دلیل عدم ایزوگام به موقع، سقف، نمزده و دیوارها ریختگی پیدا کرده یا بیشتر پرژکتورها سوخته و تعمیر نشده و یا سیستم های گرمایشی و خنک کننده خراب شده و تعمیر نشدهاند. هر کدام از این عوامل باعث رکود و عدم استفاده از پتانسیل صحیح و کامل این فضاها میشود. در صورت بیتوجهی، روند استهلاک بنا هم بهطورتصاعدی افزایش مییابد. دربرخی شهرها به دلایلی نظیر این موضوع، آمفیتئاترهای بسیار خوبی، از بهرهوری لازم برخوردارنیستند.
حبیبیان در پایان گفت: لازم بود تا یک نهاد و سازمان برای انجام این پروژه دست به کار شود و از آغاز تا امروز، علیرغم تمام مشکلات و موانع موجود، حمایت و همراهی انجمن هنرهای نمایشی و بالطبع اداره کل هنرهای نمایشی با ما بوده است و لازم میدانم از همه عزیزانی که ما را همراهی کردهاند، قدردانی کنم.