شهرام مکری در گفتوگو با ایلنا:
حضور چهرهها در تئاتر، سینما را از ستارهسازی دور کرد/رئالیسم حاکم بر سینما به تئاتر هم سرایت کرده است
شهرام مکری با بیان اینکه «بازیگر سینما به واسطه حضور در تئاتر رابطه مستقیمتری با تماشاچی برقرار میکند» گفت: این موضوع باعث شده مقداری از ایدهآل ستارهسازی در سینما فاصله بگیریم؛ یعنی در دسترس بودن آن بازیگر برای تماشاگر تئاتری، موجب شده ما دیگر ستاره به آن مفهوم سابق نداشته باشیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شهرام مکری از آن دست کارگردانان سینماست که نه تنها به تماشای تئاتر مینشیند بلکه تجربههای سینماییاش نیز پیوندی با مدیوم تئاتر دارد. مکری یکی از ۷۰ داور سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر بود و به همین دلیل گفتوگویی درباره تئاتر با این سینماگر تئاتردوست داشتیم.
شهرام مکری با بیان اینکه «از دیدن تئاتر بسیار لذت میبرم» گفت: مدت زمانی که در سالن هستم، خودم را به فضای تئاتر میسپارم به همین دلیل تئاتر برایم بسیار لذتبخش است. فکر میکنم خیلی از فیلمهایم مثل «محدوده دایره»، «خام پخته سوخته»، «هجوم»، «ماهی و گربه» و «آندوسی» درباره وضعیت و موقعیت یک تئاتر صحبت میکنند.
این فیلمساز درباره شباهت فیلمهایش به تئاتر ادامه داد: هنگام فیلمبرداری «ماهی و گربه» به شوخی به بچهها میگفتم که اگر نتوانستیم فیلم را فیلمبرداری کنیم، بلیت میفروشیم و میگوییم مانند یک تئاتر بیایند در همین لوکشین، فیلم را ببینند. به دلیل اینکه اتفاقها در یک لوکشین اتفاق میافتد و شبیه تئاتر است.
مکری با اشاره به اینکه همکاری با نسیم احمدپور از دیگر دلائل شباهت فیلمهایش به آثار تئاتری است، گفت: احمدپور دراماتوژ و نمایشنامهنویس است و در حوزه تئاتر کار کرده و شاید همکاریمان، بهطور کلی بر من تاثیر گذاشته است. علاوه بر این، در تئاترهای «دور دو فرمان» حمید پورآذری و «دن کیشوت» اصغر دشتی ضبطکننده موقعیت تئاتری آنها بودم.
او با بیان اینکه «بهصورت مستقیم در پشت صحنه برخی از کارهای تئاتر حضور داشتم»، گفت: با کار کارگردانهای جوانتر هم آشنا هستم؛ ازجمله این افراد ابوالفضل کاهانی است. به نظرم او مانند یک آتشفشان استعداد است و مشکل من با او این است که یک نفر باید بیاید روی نوک این آتشفشان یک چاه بزند تا بتوان از انرژی آن استفاده کرد. نمیتوان ابوالفضل کاهانی را یکجا گیر آورد و از او خواست یک کار متمرکز انجام دهد.
کارگردان «ماهی و گربه» خاطرنشان کرد: به واسطه این سالها چه در فیلمهای کوتاه و چه تئاتر با آدمهای نسل جدید ارتباط خوبی دارم در نتیجه ایدههایی بوده که بهطور حتم در اثر این میزان تماشای تئاتر برایم ایجاد شده است.
مکری در پاسخ به سوالی مبنی بر تجربه فرم و شیوههای جدید در تئاتر گفت: باید تاکید کنم که صحبتم درباره تئاتر خیلی با احتیاط است؛ چراکه خود را مخاطب تئاتر فرض میکنم، نه متخصص آن. برخی اوقات مصاحبههایی از اهالی موسیقی، تئاتر، ورزش درباره سینما میخوانم و همیشه با خود میگویم این افراد چقدر تخصصی درباره سینما صحبت میکنند، درحالیکه این حوزه را نمیشناسند. پس باید بگویم من مخاطب تئاتر هستم و آنقدر که باید تئاتر را نمیشناسم.
او با بیان اینکه «دو اتفاق بسیار مهم در تئاتر این روزهای ما افتاده است که نمیتوان این دو را از گرایشهای فرمی یا تجربی تفکیک کرد» گفت: یکی زیاد شدن تماشاگر و دیگری زیاد شدن تماشاخانههایی است که تئاتر در آن نمایش داده میشود. به یاد میآورم روزهای اول که این تماشاخانهها آغاز به کار میکرد، شوقی در وجود بچهها وجود داشت؛ چراکه دیگر برای اجرا فقط وابسته به دایره سالنهای تئاتر شهر نبودند اما امروز آرام آرام آسیبهایی را در این حوزه میبینیم.
مکری تصریح کرد: تولید انبوه تئاتر به معنای تولید انبوه تماشاچی تئاتر نیست. تماشاگر تئاتر تعدادش کم است و این تعداد محدود، تعداد بیشتری تئاتر در سالنهای متفاوت میبیند. دستاندرکاران تئاتر بیشتر شدهاند در عین حال انگار جهان تئاتر نتوانسته بزرگتر شود و این باعث میشود که اگر زمانی ایدهای را در یک سالن میدیدید و به نظرتان ایده بکری میآمد، الان آن ایده ضربدر ۱۰ شده و آنرا در ۱۰ سالن میبینید و به نظرتان تکراری میآید و تفاوت در این جاشکل گرفته است که جهان تئاتر باید بزرگتر شود.
کارگردان فیلم «هجوم» ادامه داد: از طرف دیگر، زمانی تئاتر بازیگر تولید میکرد و تحویل سینما میداد اما الان برعکس شده است. برای اینکه بتوانیم تماشاچی بیشتری به تماشاخانهها بیاوریم به بازیگران سینما پناه بردیم و اتفاقی که افتاده این است که بازیگران سینما در اجرای تئاتر دستمزدهای بالاتری میگیرند و در سینما نیز به همین واسطه دستمزدها بالاتر رفته است.
مکری با بیان اینکه «همان بازیگر سینما به واسطه حضور در تئاتر رابطه مستقیمتری با تماشاچی برقرار میکند» گفت: از سوی دیگر این موضوع باعث شده مقداری از ایدهآل ستارهسازی در سینما هم فاصله بگیریم؛ یعنی در دسترس بودن آن بازیگر برای تماشاگر تئاتری، موجب شده ما دیگر ستاره به آن مفهوم سابق نداشته باشیم.
کارگردان فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» با اشاره به اینکه نوعی رئالیسم رایج در سینما به تئاتر سرایت کرده است، گفت: برخی از کارگردانهای تئاتر برای اینکه بتوانند کماکان فضای تئاتر را حفظ کنند، در مواجه با این هجوم رئالیسم که از سینما به سمت آنها میآید، خطای فرمی را بیشتر کردند؛ یعنی برای اینکه تفکیک قائل شوند، خطوط فرمی در کار را پررنگ کردند. به نظرم این مسئلهای است که باید اهل فن تئاتر درباره آن فکر کنند تا ببییند آسیبهای زیاد شدن تماشاخانهها در کجاست و این باعث تولید چه نوع تئاتری یا چه شکلی از تئاتر شده است.
مکری با اشاره به تجربهگرایی محمد مساوات در فرم و اجرا گفت: به نظر من محمد مساوات بهواسطه همین دو کار آخرش (بیپدر و این یک پیپ نیست) نفس تازهای برای تئاتر است. کارهای آقای مساوات به گونهای بوده که طاقت این را ندارم که منتظر دیدنشان بمانم و برای دیدن پیشقدم میشوم اما در عین حال معتقدم که کماکان در حوزه تئاتر تجربی افرادی مانند آتیلا پسیانی، امیررضا کوهستانی، اصغر دشتی، حمید پورآذری، همایون غنیزاده و... آدمهای مهم این حوزه هستند در کنار او، کارگردانهایی که نام بردم در حوزه تئاتر تجربی برای من افراد خیلی جذابیهستند.
این کارگردان سینما که بهعنوان یکی از اعضای ۷۰ نفره، داوری آثار بخش مرور جشنواره تئاتر فجر را برعهده داشت، با بیان اینکه «به آثاری که دیده بودم براساس متر و معیارهایی که خودم داشتم امتیاز دادم» با اشاره به مکانیزم انتخاب آثار جشنواره گفت: مشابه چنین کاری را در خانه سینما درباره فیلمهای کوتاه انجام دادم؛ برای فیلمهای کوتاه یک آکادمی تشکیل دادیم، دفترچههایی تهیه شد و سعی کردیم براساس قوانین موجود در ریاضیات یکسری احتمالات را مشخص کنیم که افراد باید چند فیلم دیده باشند و به چه کسانی جایزه بدهیم خانه سینما نیز در آکادمی جشن سعی دارد چنین اقداماتی را انجام دهد.
مکری در پایان گفت: در این حوزه خیلی بیتجربه هستیم. به همین دلیل میدانم که ممکن است خطا هم در کارمان وجود داشته باشد. در جشنواره تئاتر فجر هم به من گفتند حداقل باید ۷ اثر را دیده باشی و نمیدانم براساس چه معیاری انجام شد. به نظرم ۷ اثر در مقابل بیش از ۱۲۰ کار کم بود اما مدل رای دادن به شکل آکادمیک برایم جذاب است؛ به همین دلیل معتقدم باید مشکلات این کار شناخته شود و با حذف صورت مسئله به دلیل اینکه ممکن است در یک سالهایی خطاهایی نیز داشته باشد، کل موضوع را فراموش نکنند. باید فکر کنند چگونه ممکن است همین راه بهتر طی شود و معتقدم بچههای تئاتر باید این کار را انجام دهند.