هماهنگیِ پزشکی با هنر/ نقاشی برایم حُکمِ آرت تراپی را دارد
شاهین کیمیاگر، پزشکی است که هنر نقاشی را با زندگی و کارش پیوند داده. وی توانسته در چند سال اخیر فعالیتهای هنریاش را سامان ببخشد. به زودی نمایشگاهی از آثار این پزشک نفاش در گالری گلستان برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شاهین کیمیاگر، دکتر داروسازی است که چند سالی است به حرفهی نقاشی علاقهمند شده و به این حرفه روی آورده است. چند کار از این نقاش، هماکنون در گنجینهی یکی از مهمترین موزه-گالریهای ایران؛ یعنی گالری «دیدی» قرار دارد. همچنین ظرف چند ماه آینده، نمایشگاهی از آثار این هنرمند در گالری گلستان برپا خواهد شد.
وی به خبرنگار ایلنا گفت: چند سالی است که به نقاشی علاقهمند شدهام. وقتی 15 سالم بود، با تیغِ کاتِر تایپوگرافی میکردم. در ابتدا با اکرلیک کار میکردم. بعد به رنگ و روغن روی آوردم. داستانهای که در کودکی از مادربزرگم میشنیدم خیلی در کارهایم تأثیر گذاشته است: دیو سیاه شاخدار، شیشهی عمر، موجودات عجیب و غریبی که در حمام زندگی میکردند و سم داشتند، و وقتی بچه بودم از اینها میترسیدم.
کیمیاگر با اشاره به اینکه یکی از آثاری که قرار است در گالری گلستان به نمایش دربیاید، درِ سهلتهای کمدِ یکی از اتاقهای محل کارش است، میگوید: این نقاشی شرحی است بر اتفاقی که در یکی از خیابانهای تهران برای من پیش آمد. چند نفر دزد به من حمله کردند و این نقاشی، واکنش روحی من بود نسبت به آن اتفاق. روی درِ سه لتهایِ کمد اتاقم آن را کشیدهام. قرار است این در را بهطور کامل جدا کنیم و به نمایشگاه ببریم.
این نقاش ادامه داد: چیزی که در حرفهی نقاشی برای من یک نقطهی عطف بود، آشناییام با آقای علی توسلی (صاحب موزه-گالری دیدی) بود. آقای توسلی وقتی کارهایم را دید چند تا را پسندید. ولی تابلوهایی که مدنظرش بود، تابلوهای بود در ابعاد خیلی بزرگ؛ مثلاً یک متر در دو متر. قرار شد که 4 کار، در ابعاد بزرگ برای «دیدی» آماده کنم، و درنهایت آقای توسلی هر 4 کار را از من خرید. آثار «دیدی»، برای فروش نیست؛ آقای توسلی کارها را برای مجموعهی خصوصی این موزه-گالری خریداری میکنند. یکی از این کارها، «دابل میدریاز» نام دارد. در علم پزشکی، وقتی انسان، به لحظهی مرگ نزدیک میشود، کد 99 میزنند. در این حالت، مردمکهای چشم انسان حالت گشاد یا «میدریاز» پیدا میکند و بزرگ میشود. «دابل میدریاز» یک مرحله قبل از مرگ است.
میدریاز دوبل
این نقاش دربارهی نمایشگاه پیشرویش در گالری گلستان گفت: الان همینجا در محل کارم، مشغول تکمیل نقاشیهایم برای نمایشگاه هستم. کارها به مرحلهی نازککاری رسیده است. قیمتگذاری آثار، برعهدهی خانم گلستان است. حداقل 15 تابلو برای گالری گلستان درنظر گرفتهام.
او گفت: چندی پیش سه نقاشی از یزد کشیده بودم که یکی از خیریههای بزرگ انگلستان به اسم «دوستان» آنها را خواست و من هم به آنها دادم. «دوستان» 20 درصد از فروششان را به هنرمندان برمیگردانند. این خیریه تابهحال، چندین مدرسه در ایران ساخته است. «دوستان»، در هر سال نو میلادی مبلغی جمع میکند و آن را صرف امور خیر در ایرن میکند. آنها سالی دو مدرسه در ایران میسازند.
کیمیاگر افزود: نقاشی برای من حُکمِ آرت تراپی را دارد. من یک آدم استرسی بودم. هنر برای من مثل تفریح است و از استرسم کم میکند. با آبرنگ هیچ وقت کار نکردهام. کارم را با اکرلیک و راپید شروع کردم و حالا به شدت مجذوب رنگ و روغن شدهام؛ شاید چون جنبه شیمیایی دارد و به نحوی با داروسازی و ترکیبات شیمیایی ارتباط پیدا میکند. اکرلیک بعد از چند دقیقه خشک میشود. از طرفی، طول عمر کارهای اکرلیکی هم بیشتر از 100 سال نیست. اما رنگ و روغن، زمان میبرد تا خشک شود، و این بزرگترین قابلیت آن است.
این هنرمند نقاش گفت: حلالها خیلی برای من جالب هستند. هر نقاش، یک حلال مخصوص به خودش را دارد و از قضا بیارتباط با شیمی و داروسازی هم نیست. من سعی میکنم از رنگهای ایرانی هم استفاده کنم. دوست دارم نقشها و موتیوهای ایرانی را در ترکیبات مدرن در کارهایم استفاده کنم. هنوز دست به مجسمهسازی نزدهام. ولی دوست دارم خود را در این کار نیز بیازمایم. اخیراً در یکی از موزههای توکیو، آثاری از دو نقاش هلندی به نامهای پیتر بروگل و هیرونیموس بوش دیدم که نقاشان قرن 16 هستند. یکی از آنها، نقاشیای از شهر بابل بود. این نقاشی با مرکب کار شده، و آنقدر جزئیات ریز دارد که شگفتانگیز است. اصلاً انتظار روبهرو شدن با چنین اثری را نداشتم. کارهای این دو هنرمند به شدت در من اثر گذاشت. دورهای نقاشیهای بلی کوک (نقاش انگلیسی) را کپی میکردم. این نقاش بریتانیایی، در 43 سالگی شروع به نقاشی کرده. من وقتی کارهای این نقاش را دیدم خیلی احساس نزدیکی با او کردم. اینکه او هم در سن بالا به این حرفه جذب شده بود، خیلی به من شبیهاش میکرد و من به نوعی خود را در او میدیدم.