الیف شافاک به دنبال چیست؟؛
گردآوری آرای متفکران حوزه فمنیسم در یک رمان/چالش با مادرانگی مطلق
ارسلان فصیحی مترجم رمان «بعداز عشق» میگوید: کتاب یک سوال مطرح کرده و میپرسد مادری یا نویسندگی؟ آیا این دو مقوله ممکن است همزمان در وجود یک زن وجود داشته باشند، یا باید یکیشان جای خودش را به دیگری بدهد؟!
به گزارش خبرنگار ایلنا، رمان «بعد از عشق» نوشته الیف شافاک با ترجمه ارسلان فصیحی به تازگی توسط انتشارات کتابسرای نیک منتشر شده است.
«بعد از عشق» رمانی است درباره زنان و زنانگی و دورهای و تیره اما گذرا در زندگی زنان عاشق؛ دوره بعد از عشق.
الیف شافاک در این رمان با بهرهگیری از اندیشهها و نظریات متفکران حوزه فمینیسم از سیمون دوبوآر تا جویت باتلر و دیگران و تاکید بر مسائل زنان در قالب رمان، به زندگی و زمانه زنان ادبیات و نویسندگان زن میپردازد.
ارسلان فصیحی (مترجم) در گفتوگو یا خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که باتوجه به حجم بالای نظرات فمینیستی و اندیشمندان حوزه زنان آیا «بعد از عشق» یک رمان است یا مانیفستی از اندیشه فمینیسم، گفت: رمان قالب کتاب است. مثل مثنوی و قصیده که قالب شعر یا فرم هستند. البته انواع و اقسام رمان داریم، کلاسیک، مدرن و پستمدرن و این رمان در قالب رمان مدرن میگنجد. هرچند «بعد از عشق» را میتوان به نوعی رمان تجربی هم نامید. به عبارت دیگر قالب کتاب رمان است و اینکه محتوا و مضمون آن چیست؛ بحث جداگانهای است. به کار بردن عبارت مانیفست فمینیسم برای کتاب «بعد از عشق» چندان درست نیست چراکه مانیفست تعاریف مشخصی دارد و اساسا یک بیاننامه و برنامه است.
او ادامه داد: اینکه نویسنده یعنی الیف شافاک آیا اندیشههای فمینیستی دارد یا خیر؟ بله دارد، آیا دغدغه فمینیسم دارد؟ بله، آیا دغدغه زنان و زنانگی دارد؟ بله، آیا این دغدغهها در آثار و داستانهایش منعکس میشود، بله و اتفاقا در برخی آثار بسیار روشن و برجسته به این مباحث میپردازد و در برخی دیگر در حاشیه و لفافه. در رمان «بعد از عشق» دغدغهها و اندیشههای فمینیستی الیف شافاک بسیار برجسته و پررنگ دیده میشود و حتی به توصیف و توضیح فمینیسم و جایگاهش در ادبیات و تاریخ ادبیات هم به واسطه مقالات و یادداشتهای کوتاهی که لابهلای رمان به کار برده، میپردازد. در این رمان یکی از دغدغههای الیف شافاک یعنی فمینیسم و مسائل زنان به شکل برجسته و مشخصی مطرح و نمود پیدا کرده است.
فصیحی همچنین در توضیح عبارت «زنانی که مرد شدهاند یا به اصطلاح نوشتار و تفکر مردانه دارند» که شافاک در کتاب درباره بیشتر زنان نویسنده به کار میبرد، تاکید کرد: در دورهای که زنان از خیلی فعالیتها و حضور در اجتماع محروم بودند و برخی کارها برایشان شایسته شمرده نمیشد (مثلا در قرون وسطی یا حتی تا اواخر قرن نوزدهم) برخی زنان نویسنده یا شاعر با اسامی مردانه آثار خودشان را منتشر میکردهاند. ژرژ ساند با نام اصلی آمانتین اُرُر لوسیل دوپَن و جرج الیوت با نام اصلی ماری آن اوانز از شناختهشدهترین این زنان هستند. شاید الان هم چنین نویسندگانی وجود داشته باشند منتها زمانی شدیدتر بوده است. در دوره معاصر و سالهای اخیر هم کتاب با اشاره به خانم رولینگ؛ نویسنده هری پاتر؛ توضیح میدهد که او چگونه و بر چه اساسی نام خود را بدین شیوه در جلد کتابها درج میکند.
مترجم رمان «جودت بیک و پسران» با اشاره به تفاوتهایی که حقوق و دستمزدهای زنان و مردان در مشاغل مختلف دیده میشود، گریزی به وجود چنین مسئلهای در پرداخت حق تالیف براساس جنسیت نویسنده زد و یادآور شد: امروز و در حال حاضر یک نویسنده زن آمریکایی را داریم که بیشترین درآمدها را از نوشتن کسب کرده و میکند. همین خانم رولینگ هم با اتکا به فروش کتابهایش به درآمد بالایی رسید. پس اینگونه نیست که در پرداخت حق تالیف به نویسنده زن و مرد تفاوتی وجود داشته باشد. این شکافها در پرداخت حقوق و دستمزد بله در مشاغل دولتی و در عوالم کارمندی وجود دارد و ممکن است آنجا زنان با حقوق کمتر قانع باشند. در حقیقت جایی که هنر و شخصیت مطرح است دیگر بحث تفاوت دستمزد و حقتالیف پرداختی به زن و مرد را نمیبینیم.
این مترجم سپس در توضیح نگاههای مختلفی که شافاک به مسئله مادرانگی دارد، اعم از سنتی و یا به تعبیر خودش مجله زنان، گفت: به طور کلی شاید بتوان چنین سوالی را مطرح کرد که آیا میتوان همزمان مادر و کارمند بود، ولی در این کتاب مشخصا به زنانی پرداخته شده که کارمند نیستند و شغل دولتی ندارند بلکه زن خلاق و هنرمند و مقوله خلاقیت مورد بررسی قرار گرفته است. شافاک سعی کرده به این پرسش پاسخ بدهد که آیا مادر شدن باعث میشود زن خلاق و هنرمند؛ تالیف و خلق اثر را کنار بگذارد یا نه آنها میتوانند هم مادر باشند و هم هنرمند. درواقع او در رمان «بعد از عشق» این سوال را مطرح میکند که مادری یا نویسندگی و آیا هر دو را میتوان همزمان داشت یا خیر؟
او اضافه کرد: نمیخواهم پاسخی را که کتاب به هرحال در پایان با خواننده در میان میگذارد را اینجا اعلام کنم و مخاطب باید خودش پاسخ را از متن کتاب دریافت کند. آنچه که من دریافت کردم، این است که کتاب یک سوال مطرح کرده و میپرسد مادری یا نویسندگی و آیا این دو مقوله ممکن است همزمان در وجود یک زن وجود داشته باشند؟ یا باید یکیشان جای خودش را به دیگری بدهد؟ مثلا زمانی که مادر شدی دیگر نمیتوانی هنرمند باشی و بنویسی؟ در کنار یافتن پاسخ این پرسش؛ کتاب به مسائل زنان، زنانگی، زنان نویسنده و هنرمند در طول قرنها میپردازد و خواننده در عین حال که یک رمان میخواند با نظریههای مختلف حوزه زنان و جنسیت و تاریخ ادبیات زنان و اندیشههای نویسندگان زن هم آشنا میشود.
مترجم رمان «ملت عشق» با پیشبینی احتمال توجه مخاطب ایرانی به تازهترین اثر ترجمه شده از الیف شافاک، متذکر شد: امیدوارم که اینطور باشد، منتها مضمون و محتوای این دو کتاب بسیار با هم متفاوت هستند. در «ملت عشق» بخش عرفانی و صوفیانه اندیشههای شافاک برجسته است و داستان خیلی وارد حوزههای تئوری و نظریهها که شاید خیلیها به آنها علاقهمند نباشند، نشده و میتوان گفت عامتر است و با مخاطب عامتر سر و کار دارد. با این حال رمان «بعد از عشق» چون مخاطبش به ویژه زنان هستند و معمولا نه فقط در ایران که در دنیا کتابی موفق میشود که زنان آن را بخوانند و به هم توصیه کنند، فکر میکنم این رمان هم بالقوه این توانایی را دارد که در ایران یک اثر محبوب و پرفروش شود. البته عوامل متعددی در فروش کتاب تاثیرگذار هستند و به نظرم تبلیغ دهان به دهان و اینکه خواننده کتاب را به دیگری توصیه کند یا هدیه بدهد، نقش مهمی در موفقیت یک اثر و میزان فروش آن دارد.
فصیحی افزود: به عنوان مثال رمان «ملت عشق» از این بایت موفق شد که مردم کتاب را خواندند و به یکدیگر هم معرفی کردند و این کتاب هم سابقه «ملت عشق» را در پشت خود دارد. بالاخره همان نویسنده و همان مترجم نامشان روی جلد آمده و احتمال اینکه این عامل باعث شود کتاب پرفروش شود، هست. از طرفی چون کتاب به مسائل زنان میپردازد شاید دلیل دیگری برای توجه مخاطبان به این اثر باشد. این کتاب قبل از «ملت عشق» منتشر شده و من هم آن را پیش از این رمان خوانده بودم، منتها در ان زمان کتاب به نظرم خیلی زنانه آمد و ترجیح دادم ابتدا رمان دیگری از این نویسنده منتشر شود به همین دلیل اول «ملت عشق» را ترجمه کردم. ولی واقعا «بعد از عشق» رمانی است که آقایان باید بخوانند برای شناخت بهتر زنان و زنان باید بخوانند برای شاختن خودشان. نویسنده از اینکه چگونه خودش را شناخته میگوید و اینکه چهطور زنانگی و جنیست خودش را کشف کرده و زن بودن را با تمام ابعادش شناخته است. در ترجمه کتاب هم وسواس ویژهای به خرج دادم.
او در پایان در پاسخ به این پرسش که شافاک از به چالش کشیدن مطلق شمردن مادری و مادرانگی و طرح این مسئله که این مفهوم ناشی از یک پسزمینه بیولوژیک نیست و محصول عرفهای اجتماعی است، برای پاسخ به چه سوالی درباره زنان نویسنده و هنرمند استفاده کرده است، گفت: شافاک در کتاب به همه این پرسشها پاسخ داده و مخاطب قطعا در پایان به یک نتیجهگیری خواهد رسید و من الان نمیخواهم نگاه و نتیجهگیری خودم را بگویم تا به نوعی به مخاطب القا شود. اساسا خوبی رمان مخصوصا رمان مدرن این است با تخیل سر و کار دارد و به خواننده اجازه میدهد خودش برای نتیجهگیری تصمیمگیری کند.