یادداشتی از مسعود کوثری؛
نهنگ آبی طرفداران خود را تبدیل به یک فرقه میکند
بازی نهنگ آبی خیلی ساده طرفداران خود را تبدیل به طرفداران یک فرقه (کالت) میکند، و این دقیقاً آن چیزی است که کودکان و نوجوانان آماده خودآزاری یا رفتار ضداجتماعی به آن اهمیت میدهند. ایجاد این حس که ما عضو یک بازی شبکهای هستیم که افراد به سادگی نمیتوانند عضو آن بشوند و از آن سر دربیاورند، انگیزهای قوی برای کسانی است که آسیب اجتماعی دیدهاند و یا آماده آسیب دیدن هستند.
هراس رسانهای از بازیهای رایانهای با نهنگ آبی به اوج خود رسیده است. بعد از بازی پوکمونگو کسی انتظار نداشت که چنین خبر هولناکی درباره بازیهای رایانهای دریافت کند. حادثه اخیر خودکشی دو دختر در اصفهان به این خبر بعدی تازه بخشید. این موضوع به ویکیپدیا هم کشید و در مقاله اخیر آن علاوه بر گزارش خودکشیها در نقاط دیگر دنیا به خودکشی دو دختر اصفهانی هم اشاره شده است. صرف نظر از اینکه خودکشی این دو دختر در نتیجه بازی نهنگ آبی باشد یا نه، توجه به چند نکته ضروری است:
نخست، آسیبپذیری نوجوانان در جامعه معاصر و ازجمله در جامعه ایران است. آنان به شدت به دنبال هویتیابی هستند و هر چیزی حتی یک بازی تشویق کننده به خودکشی میتواند برای آنان جالب باشد.
دومین عامل، فشارهای اجتماعی به ویژه بر روی دختران است که تقریباً توجهی به آن نمیشود و اگر به یادداشت دو سال پیش نگارنده درباره تیغزنی بر روی دست دختران مراجعه کنید، میبینید که خودآزاری برای کاهش فشارهای اجتماعی و خانوادگی مدتها است وجود دارد و دختران از مسائل مختلف رنج میبرند. و نکته سوم به تبیین علمی این قبیل پدیدهها بازمیگردد.
بدون شک ناکامی یکی از عوامل سوق دهنده افراد و به ویژه نوجوانان به سوی خودکشی است، اما این رابطه به ویژه در خانوادههایی که گسستگی وجود دارد، بیشتر اثرگذار است و میتواند عاملی قوی باشد. بنابراین، این گونه بازیها قربانیان خود را از میان همان خانوادههایی میگیرند که در آن پرخاشگری، اختلاف میان والدین و محیط پرتنش اجتماعی وجود دارد.
درباره اینکه میل به «تقلید از دیگران» چقدر نقش در تمایل نوجوانان به خودکشی در این بازی دارد، امری است که به سادگی نمیتوان در باره آن قضاوت کرد و محتاج تحقیقات روانشناسی میدانی است. طراح روسی بازی فیلیپ بودیکین اظهارات متناقضی درباره انگیزه تولید این بازی کرده است. او گاه انگیزه خود را تقویت اعتماد به نفس کودکان دانسته است، و گاه از بین بردن کسانی که ضعف اعتماد به نفس دارند. در هر حال، مساله قربانیان اصلی این بازی در میان کودکان و نوجوانانی است که اعتماد به نفس پایین دارند و کاملاً آسیبپذیر هستند. این موضوع ما را به این جنبه هم توجه میدهد که تولید بازیهایی (در دنیای واقعی و فضای مجازی) که اعتماد به نفس نوجوانان را افزایش میدهد، از مهمترین جنبههایی است که باید به آن توجه داشت.
بازی نهنگ آبی خیلی ساده طرفداران خود را تبدیل به طرفداران یک فرقه (کالت) میکند، و این دقیقاً آن چیزی است که کودکان و نوجوانان آماده خودآزاری یا رفتار ضداجتماعی به آن اهمیت میدهند. ایجاد این حس که ما عضو یک بازی شبکهای هستیم که افراد به سادگی نمیتوانند عضو آن بشوند و از آن سر دربیاورند، انگیزهای قوی برای کسانی است که آسیب اجتماعی دیدهاند و یا آماده آسیب دیدن هستند. این درست آن چیزی است که بازی نهنگ آبی بر روی آن سرمایهگذاری کرده است. فیلیپ بودیکین خودش فردی است که او را از دانشکده روانشناسی بیرون کردهاند و بازی نهنگ آبی برای او چیزی شبیه ایجاد یک فرقه (کالت) است. توجه به این جنبه مهم است.