پرسشهایی درباره جنگ، خدا، تقدیر و زندگی/ نمایشنامه محمد چرمشیر به تبریز رفت
محمد چرمشیر نمایشنامه «میخواستم اسب باشم» را براساس کتاب خاطرات آن فرانک نوشته است. چهار زن یهودی در پستوی خانهای، پنهان مراسم روز سبت را برگزار میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سیامک افسایی (کارگردان) نمایشنامه «میخواستم اسب باشم» محمد چرمشیر را در تبریز روی صحنه میبرد.
افسایی درباره انتخاب این متن نمایشی گفت: تقابل دو شخصیت اصلی نمایشنامه یعنی خانم «دان» و «آن فرانک»، هر کارگردانی را برای سر و کله زدن با آن وسوسه میکند و من نیز مستثنا نبودم. پرسشهایی که «آن» از خانم دان در مورد جنگ، خدا، تقدیر، زندگی میپرسد همان پرسشهایی است که ما هر روز درگیر آن هستیم.
افسایی که کارگردانی و طراحی صحنه نمایش را برعهده دارد، یادآور شد: یقین دارم که چند سال بعد دوباره برای اجرای مجدد این نمایش وسوسه خواهم شد چون یقین دارم جواب پرسشهای آن فرانک را هرگز نخواهم یافت.
او با اشاره به داستان این اثر نمایشی خاطرنشان کرد: محمد چرمشیر براساس کتاب خاطرات آن فرانک نمایشنامه «میخواستم اسب باشم» را نوشته است. چهار زن یهودی در پستوی خانهای، پنهان مراسم روز سبت را برگزار میکنند. اما سراسر این مراسم به بحث و جدل در مورد مفاهیمی همچون تقدیر و سرنوشت و نیز عدالت خدا سپری میشود و در نهایت این مراسم با یک خودکشی به پایان میرسد.
این کارگردان تئاتر با اشاره به اینکه «این تئاتر بازتولید نمایشی است که شش سال قبل در تبریز روی صحنه رفت و دوباره با بازیگرانی جدید اجرا میشود» گفت: در این نمایش که به شیوه واقعگرایانه اما در دکوری مینی مالیستی اجرا میشود، سعیده حامد، عاطفه خیاط ناصری، نادیا پشمچی و مهتاب ملک مهر به ایفای نقش میپردازند.
«میخواستم اسب باشم» به کارگردانی سیامک افسایی از یکم تا پانزدهم آبان در محل مجتمع فرهنگی و هنری موسسه بین المللی الف از ساعت بیست روی صحنه میرود.