حجتالله جودکی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
تعقل حلقه گمشده امتهای امروز/سلفیها از بحران اندیشه رنج میبرند
حجتالله جودکی اعتقاد دارد؛ ما به عنوان مسلمان وظیفه داریم هرکجا هستیم فکر کنیم و آنچه میشنویم را به راحتی نپذیریم چه غربی باشد چه شرقی یا حتی اسلامی.
حجتالله جودکی (پژوهشگر تاریخ اسلام و صاحب اثر «مقتل الحسین(ع) ابومخنف لوط بن یحی ازدی») در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره ابزار و مولفههایی که گروههای سلفی و تکفیری برای جذب نیرو مورد استفاده قرار میدهند و روشهای تبلیغی آنها گفت: سلفیها یک برداشت خاص از اسلام دارند که بیشتر در بین برخی از نیروهای اهل تسنن رواج دارد. این گروهها مثل ما شیعیان که بر کتاب و سنت تاکید داریم به مقولهای به نام سلف صالح باور دارند. یعنی در این نگاه دیگر عقل از کار میافتد و هرچه که سلف صالح (افرادی که در میان صحابه و تابعین بودند) از دین فهمیده باید اجرایی شود و ملاک قرار داده شود.
وی افزود: از مهترین فاکتورها در روشهای تبلیغی و ترویجی این گروهها ظاهرگرایی و بیتوجهی به مسائل عقلی و حتی تعطیلی کامل عقل است. روی همین حساب هم وقتی حرفی را میشوند بلافاصله آن را قطعی میدانند و میخواهند آن را عملی و عملیاتی کنند. به عبارت دیگر هیچ فاصلهای بین آنچه که میشوند و به آنها گفته میشود؛ با اجرایی و عملیاتی شدن آن وجود ندارد.
او عدم استفاده افراد از قوه تعقل را بزرگترین دستآویز گروههای سلفی دانست و بیان کرد: بزرگترین مشکلی در این میان وجود دارد اینکه عنصر عقل کاملا تعطیل شده است. اگر به قرآن برگردیم؛ میببنیم برخلاف ما که امروز به عقل توجهی نداریم، قرآن کریم بیشترین تاکید را بر استفاده از قوه تعقل دارد و مدام میگوید در همه امور تفکر و تعقل و تدبر کنید و حتی توبیخ میکند که چرا در قرآن تدبر نمیکنید. قرآن یک متن مقدس است ولی همین متن مقدس؛ میزان عقل من را هم میداند و از من میخواهد که در آن تدبر کنم. تدبر هم یعنی متن را زیر و رو کنم و به تحلیل آن بپردازم و برایش وقت بگذارم.
جودکی افزود: بحث تدبر در قرآن گمشدهی امروز مسلمانهاست و چون این تدبر و تعقل در کتاب خداوند را پشت گوش میاندازیم به فلاکت و حرفهای کلیشهای دچار میشویم. وقتی میگوییم فلانی در تاریخ این حرف را زده، باید بدانیم که بسیاری از نقلها؛ وحی منزل که نیست و حتی پیامبر (س) هم فرموده است؛ احدایث مرا با قرآن بسنجید و اگر همسو بود، بپذیرید و اگر نبود آن را به سینه دیوار بزنید.
این پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: حرفها و گفتارهای مختلفی درباره اسلام زده شده و میشود. اگر بخواهیم آمار بگیریم بیش از یک میلیون کتاب درباره اسلام میتوانیم نام ببریم ولی اصلیترین این کتابها که اتفاقا هم یک مورد بیشتر نیست، قرآن است و مابقی فرع هستند. این صدها جلد تفسیر و تاریخ و فقه نوشته شده بر قرآن؛ گاه برداشتهایی هستند که باید درستی یا نادرستیشان در سنجش با قرآن مشخص شود. اگر این کتابها و آثار با قرآن همخوانی محتوایی داشتند که میپذیریم و اگر نه؛ نمیپذیریم.
صاحب اثر «مقتل الحسین(ع) ابومخنف لوط بن یحی ازدی» همچنین در پاسخ به این پرسش که نگاه غرب به گروههای تکفیری چسیت و آیا مردم غرب توانایی تشخیص اسلام میانه از اسلام سلفی را دارند، اظهار داشت: به یکی از این شخصیتهای غربی گفتند فلانی داشت نماز میخواند یا اذان میگفت یا قرآن میخواند، آیا این عمل او برای ما ضرر دارد گفت نه، گفتند پس اجازه بدهید ادامه بدهد. آنهایی که منافع غرب را دوست دارند به این میاندیشند که در مقابلشان نیروهای فهمیده و آگاه نباشد. یعنی ما مسلمانان هرچه بیسوادتر و مقلدتر باشیم و کورکورانه عمل کنیم؛ مطلوب غرب است، در این صورت آنها راحتتر میتوانند منافعشان را کسب کنند.
جودکی ادامه داد: امروز فقیرترین کشورهای دنیا؛ برخی از کشورهای اسلامی هستند. از یمن گرفته که فقط و فقط در آنجا انسان میکشند و آب آشامیدنی ندارند. سومالی و افغانستان را ببنید. تا زمانی که از خودمان تعقل نداشته باشیم و از جریانات اسلامگرای سلفی که تفکر ندارند، دوری نکنیم و اندیشه را تجربه نکنیم، همین آش و همین کاسه ادامه دارد. امام علی (ع) هم به ما گفتهاند وقتی خبری را میشنوی؛ اندیشه کن و با عقل حسابگر ماجرا را تحلیل کن. چون حسابگران اندک هستند ولی روایتگران بسیار. ما امروز دقیقا به همین خصلت بد روزگار دچار شدهایم. اگر میخواهیم منافع ملیمان در هرجایی که هستیم تامین شود، باید عقلمان را به کار بیندازیم و اندیشه کنیم.
وی در توضیح وظیفه متفکران و عالمان شیعه و اهل سنت در قبال تلقیهای سلفیگونه از اسلام افزود: فکر میکنم وقتی حضرت رسول (ص) قرآن را برای ما آورد بهجای اینکه ما مسلمانان با یکدیگر وحدت داشته باشیم، مدام انشعاب پیدا کردهایم و مذاهب اسلامی روز به روز زیاد شدند. باید به اسلام اصیل برگردیم و اسلام اصیل هم تجلیاش در خود قرآن است آنهم نه از طریق خواندن صرف بلکه با اتکا به تدبر در قرآن. باید سوادمان را بالا ببریم و خودمان مستقیم قرآن را بفهمیم در غیر این صورت مشکلات ما مسلمانان ادامه خواهد داشت. قرآن میفرماید آیا آنهایی که میدانند با آنهای که نمیدانند برابر هستند؟ پاسخ این جمله خیر است. همانطور که شب و روز یا سرما و گرما یکی نیستند. ما به عنوان مسلمان وظیفه داریم هرکجا هستیم؛ فکر کنیم و آنچه میشنویم را به راحتی نپذیریم چه غربی باشد چه شرقی یا حتی اسلامی. اگر اندیشه کردیم و دیدیم با مسائل دنیوی و اخروی ما سازگار است خب میپذیریم و گرنه آن را کنار میگذاریم. تا زمانی که مسلمان اندیشه و تعقل خود را به کار نیندازند این اتفاقات در منطقه ادامه خواهد داشت و گروههایی مثل داعش و طالبان و تندروها جولان میدهند.
او در پایان درباره چرایی انشعابات مختلف در میان گروههای سلفی نیز یادآور شد: وقتی عقل در کار نباشد همه به اختلافات دامن میزنند و اگر عقل باشد مسلما وحدت نمود بیشتری پیدا میکند تا تفرقه. در صورت تعقل راحتتر منافع خودمان و منافع جمعی را تشخصی میدهیم و میفهمیم چه چیز به نفعمان است و چه چیز به ضررمان.