در بزرگداشت آیتالله شهید بهشتی مطرح شد؛
تضمینی نیست که هشت سال سیاه پوپولیست تکرار نشود/شهید بهشتی میگفت با مارکسیستها قرابت فکری نداریم اما میتوانیم باهم گفتوگو کنیم
علیرضا بهشتی تاکید کرد: به جای حذف یکدیگر و به دنبال نادیده گرفتن یکدیگر بودن در عرصه سیاست؛ به حضور و هویت همدیگر احترام بگذاریم. چه کسانی که در تبلیغات رسمی میتوانیم از آنها نام ببریم و چه آنها که نمیتوانیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بزرگداشت سی و ششمین سالگرد شهادت آیتالله شهید بهشتی و 72 تن از یاران امام خمینی با محوریت بازخوانی میراث فکری و منش رفتاری شهید بهشتی، معرفی و نقد کتاب دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن و مناظرات شهید بهشتی با سران مارکسیستها در نشستی با عنوان مروت و مدارا در خانه موزه شهید بهشتی برگزار شد.
علاوه بر علیرضا بهشتی، احسان شریعتی، حجتالاسلام زم، عباس منوچهری، احمد مسجدجامعی، جمشید انصاری و حجتالاسلام مفتح در این مراسم حضور داشتند.
علیرضا بهشتی در این مراسم در رابطه با انسانشناسی از منظر اندیشههای شهید بهشتی گفت: انسان موجودی است که مهمترین وجه ممیزهاش از جانداران دیگر انتخابگری اوست. او برای انتخابگری نیازمند دو پیششرط آزادی و آگاهی است. در پیامد انتخابگری مسئولیت است که در آثار دکتر شریعتی و شهید بهشتی برجسته میشود.
بهشتی ادامه داد: شهید بهشتی مسئولیتهای انسان را در این پنج رابطه تعریف میکند. رابطه انسان با خالق هستی، رابطه انسان با خویشتن خویش، رابطه انسان با محیط پیرامونش، رابطه انسان با دیگران و جامعه و همچنین رابطه انسان با تاریخ.
او همچنین با اشاره به بزرگترین مشکل جامعه بشری گفت: انسانها هرکدام کتابی منحصر به فرد بوده و اصالت دارند. هرکسی درباره جهان پیرامونش متفاوت میاندیشد و براساس آن؛ الگوی زیستی خاصی را هم به عنوان زندگی سعادتمندانه برای خود تصور و انتخاب میکند و حق دارد که در پی تحقق این الگوی زیستی بربیاید و اینها از انسانشناسی اندیشه شهید بهشتی و دکتر شریعتی برمیآید. تنوع و تعدد در جامعه محوناشدنی است. میتوان آن را سرکوب کرد اما نمیتوان محوش کرد. تازه اگر سرکوب شود زندگی منافقانه به افراد تحمیل میشود. در عین حال قرار است یک حکومت به عنوان ساختار رسمی این جامعه متکثر را هدایت کند و این همان مشکل اساسی جامعه بشری است.
بهشتی با اشاره به اینکه این مشکل را با برآوردهای اندیشه شهید بهشتی میتوان در فرمولی حل کرد، گفت: در جامعه گفتمانهای مختلف و الگوهای زیستی متفاوتی وجود دارد. اینها چطور قرار است در یک جامعه کنار هم زندگی کنند؟ این مشکلی بوده که همیشه وجود داشته اما امروز به جایی رسیده که باید تکلیف را مشخص کرد و آیت الله بهشتی راهحلی را برای این مسئله مطرح میکند.
او ادامه داد: پیش از انقلاب دیدگاههای مختلفی وجود داشت اما انقلاب نشان داد که اکثریت زندگی فردی و اجتماعی برخاسته از ارزشهای اسلامی یا همان آیین زیستن است اما همه افرادی که انقلاب کردند یک جور فکر نمیکردند پس قرار نیست تفاوتها نادیده گرفته شود. راهحل شهید بهشتی این بود که این گفتمانها وقتی وارد عرصه سیاسی میشوند باید در قالب تشکلها و احزاب سیاسی به رقابت بپردازند نه اینکه یکدیگر را حذف کنند بلکه باید گفتمان خود را به جامعه عرضه کنند.
بهشتی با بیان اینکه ما فعلاً در تجربه بشری هیچ مکانیزمی بهتر از تمکین به رای اکثریت نداریم، گفت: هم احزابی باید باشند که گفتمانهای مختلف را ارائه کنند و شهروندان براساس آن انسانشناسی آزادانه و آگاهانه دست به انتخاب بزنند، این یعنی اینکه ما در جمهوری اسلامی نظام تکحزبی نداریم. شهید بهشتی نوع روابط حزب جمهوری اسلامی را با احزاب به جز آنها که به صورت مسلحانه برانداز نظام بودند، بررسی میکند و بعد میگوید طبیعی است که ما با مارکسیستها قرابت فکری نداریم اما میتوانیم با یکدیگر گفتوگو کنیم.
بهشتی همچنین یادی از مناظرههای تلویزیونی سال 60 بین شهید بهشتی و مارکسیستها کرد و گفت: به خاطر داشته باشید این مناظرهها در خرداد سال 1360 انجام میشود که جریان شهید بهشتی قدرت را در دست دارد و این جریان حریفها را از دور خارج کرده است اما در همان دوران پنج مناظره برگزار میشود که متاسفانه فقط سه مورد از آنها از تلویزیون پخش شد. دیگر نمیگویم چه کسانی جلوی پخش این برنامه را گرفتند. در واقع این مسئله بازگشت به رای مردم بود.
او همچنین با طرح این پرسش که مگر اکثریت همیشه درست عمل میکنند، گفت: در رابطه با این سوال جدی دو نکته را باید مدنظر داشت؛ اول اینکه درباره مسئله اقلیت حقوق آنها و حفظ شان آنها بحثهای زیادی شده و تمهیداتی برای جلوگیری از استبداد اکثریت اندیشیده شده است. نکته دوم این است که رای اکثریت به هرحال بخشی از سازوکار تجربه بشری است. در زندگی اجتماعی بهتر است بر خردورزی همگانی تکیه کنیم که سازوکار آن را کتاب و سنت هم امضا کرده است.
بهشتی ادامه داد: حداقل در زمان غیبت معصوم که دسترسی به منبع معصوم از خطا و گناه نداریم چارهای بهتر از این نیست که متکی به خردورزی همگانی شویم. باید بگوییم بله، اکثریت هم اشتباه میکنند اما نگاه تاریخی میگوید خطاهای اکثریت در مجموع بسیار کمتر و کمهزینهتر از عقل فردی بوده است. در اندیشه شهید بهشتی حتی دیکتاتوری صالح هم که در پی نجات جامعه است با فلسفه خلقت انسان مغایرت دارد چراکه توهین به انسانیت انسانها و جایگاه او در دستگاه آفرینش است.
او خاطرنشان کرد: این مسئله و دلالتها ما را به این سمت میبرد که به جای حذف یکدیگر و به دنبال نادیده گرفتن یکدیگر بودن در عرصه سیاست؛ به حضور و هویت همدیگر احترام بگذاریم. چه کسانی که در تبلیغات رسمی میتوانیم از آنها نام ببریم و چه آنها که نمیتوانیم.
بهشتی تصریح کرد: یادمان باشد هرچند در این انتخابات اکثریت مردم شرکت کرده و رای دادند اما 17 میلیون نفر حاضر به رای دادن نشدند که اینها هم شهروندان این آب و خاک هستند. بنابراین باید راهی پیدا کنیم که متکی بر رقابت سالم باشد و از مسیر خردورزی همگانی عبور کنند.
او همچنین در رابطه با خطر ظهور پوپولیست از مسیر رای اکثریت گفت: ما هشت سال سیاه پوپولیست را پشت سر گذاشتیم که امیدوارم دیگر تکرار نشود. حالا با فرض اینکه او رای اکثریت را هم آورده بود - هرچند در این زمینه سوالاتی مطرح است که باید روزی در محیطی آرام و به طور منصفانه مطرح شود چراکه کتمان و پوشاندن آن نشان داده که مشکلی حل نمیشود و آن مسئله زنده است - اما وقتی نگاهی تاریخی به سال 84 و 88 داریم؛ میبینیم که امروز بعد از گذشت این دوره هشتسال سیاه مردم یک آگاهی به دست آوردهاند که ثمره آن را در انتخابات اخیر میتوانیم ببینیم البته تضمینی وجود ندارد که دوباره این اتفاق نیفتد بلکه این تضمین را باید به وجود آورد.
بهشتی ادامه داد: در سال 58 و در آستانه رفراندوم قانون اساسی شهید بهشتی خطاب به مردم میگوید فکر نکنید انقلاب شده و آن را به دست آقایان میدهیم و به خانه میرویم. اگر شما مراقب نباشید اشکال جدیدی از دیکتاتوری ظهور پیدا میکند. شهید بهشتی بهطور مرتب دغدغه داشت و فلسفه تشکیل احزاب از دیدگاه او رصد و دیدبانی مستمر است.
او همچنین یادآور شد: بعد از برگزاری انتخابات میبایست بحثهای مفصلی شکل میگرفت که عیب کار ما کجا بوده و چه مشکلی در نظام دموکراسی داشتیم که چنین اتفاقی افتاد و چرا پوپولیست بر کشور حاکم شد؟ بهتر است به جای استفاده تبلیغاتی از آن هشت سال این دوره را بررسی و تجزیه و تحلیل کنیم که چه شد در دموکراسی چنین اتفاقی افتاد چراکه هیچ وقت نمیتوانیم خیال راحتی داشته باشیم.