ماجرایی که بعد از ۱۰ سال اجازه انتشار یافت؛
کشفِ رابطه میان تروریستها با کافکا
احد آرام موفق شد بعد از ۱۰ سال برای رمان «باغ استخوانهای نمور» مجوز بگیرد. روایتی از انسانی که از شدت علاقه به کافکا پایش به ترورهای جهانی بازمیشود.
احمد آرام (نویسنده) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، از دریافت مجوز چاپ برای رمان «باغ استخوانهای نمور» بعد از ۱۰ سال خبر داد و گفت: رمان «باغ استخوانهای نمور» بعد از حدود ۱۰ سال اجازه انتشار یافته و نشر نیماژ آن را زیرچاپ خواهد برد.
این نویسنده افزود:این رمان در دولت فخیمه آقای احمدینژاد یعنی دولتهای نهم و دهم توسط ناشر دیگری برای دریافت مجوز اقدام کرده بود که ۸-۷ سال پیگیری برای چاپ آن نتیجهای نداشت. بالاخره در دولت آقای روحانی یکبار دیگر توسط نشر نیماژ پیگیر دریافت مجوز شدیم که خوشبختانه به تازگی اجازه چاپ آن با اصلاحات بسیار کوتاه و جزئی صادر شد. فکر هم میکنم احتمالا رمان در همین تابستان یا نهایتا تا اوایل مهرماه منتشر شود.
آرام در توضیح داستان رمان «باغ استخوانهای نمور» نیز بیان کرد: رمان «باغ استخوانهای نمور» به مسئله امروز منطقه و جهان میپردازد و پیرامون مسئله تروریسم داستانی را مطرح میکند. رمان روایتی از انسانی است که از عشق و علاقهای که به کافکا دارد تحت تاثیر رمان «مسخ» این نویسنده قرار گرفته و دچار یکسری رویاپردازیها و توهمات میشود. در پی این توهمات قهرمان داستان وارد ماجراها و اتفاقات مختلفی میشود که با تروریسم ارتباط پیدا میکنند. درواقع او در یک لامکان پای در مسیری میگذارد که از روی ناچاری مجبور به اقدامانی میشود. نهایتا نیز در مکانی نامعلوم محبوس، پنهان میشود یا از بین میرود. درواقع رمان مدام بین زمانهای گذشته و حال در گردش است.
آرام همچنین درباره مجموعه داستانی که در آستانه انتنشار دارد، گفت: مجموعه داستان «دهان باز لولیتای چپ دست» نیز ۷ داستان کوتاه را شامل میشود که در همان سبک داستانی و فضاهای مخصوص با ژانر همیشگی کارهای من میگذرند. البته سعی کردم در این رمان نگاه تازه و جدیدی به ژانر داستان کوتاه داشته باشم و ساختار و روایتی جدید از داستان کوتاه ارائه دهم. هنوز برای ناشر این مجموعه داستان تصمیمی گرفته نشده است.
این داستاننویس پیشتر در پاسخ به این سوال که با توجه به نگارش رمانی با موضوع اتفاقات روز جهان و تروریسم؛ بازتاب اتفاقات سیاسی و اجتماعی روز را در ادبیات داستانی چگونه ارزیابی میکند، به ایلنا گفته بود: اصولا یکی از وظایف و رسالتهایی که ادبیات داستانی برعهده دارد پرداختن به مسائل و موضوعات اجتماعی و سیاسی روز است، حالا این پرداخت میتواند در ژانرها و سبکهای متفاوتی صورت بگیرد. درواقع نویسنده یا به تاریخ مراجعه میکند تا از دل تاریخ رویدادهای اجتماعی و سیاسی را بیرون بکشد و روایت داستانی خود را در آن بستر زمانی پیش ببرد و یا مستقیما اتفاقات و موضوعات روز جامعه و دنیای سیاست را برای ترسیم یک پیرنگ داستانی مورد استفاده قرار میدهد. این مسئله واقعا هم ظیفه سنگینی است. یک داستاننویس باید رخدادها و رویدادهای اجتماعی و سیاسی جامعه خود و حتی جهان را کشف کند و جزییات و شخصیتهای سیاسی روز را بشناسد. نهایتا نیز با اتکا به این اکتشافات و شناخت خود بازتابی از آنها در داستانها و رمانهایش به تصویر بکشد. هرچند در ادبیات داستانی معاصر و مدرن معمولا مسائل روز سیاسی و اجتماعی جایگاه خود را در داستان پیدا میکنند، حالا کمی پرنگتر یا کمرنگتر.
احمد آرام متولد ۱۳۳۰ بوشهر است. آثار داستانی مانند «غریبه در بخار نمک «(برندهٔ جایزهٔ ویژهٔ یلدا و بهترین کتاب سال استان فارس)، «مردهای که حالش خوب است»، «آنها چه کسانی بودند؟»، «به چشمهای هم خیره شده بودیم» و «همین حالا داشتم چیزی میگفتم» بخشی از کارنامهٔ ادبی او هستند.