سخنی با طبقه متوسط؛
برداشتی آزاد از ۱۱+۱
پیشنهاد میشود تفسیر تازهای از ۱+۱۱ دکتر روحانی ارائه کنیم و در ۵ روز آینده که طلاییترین فرصت برای تبلیغات انتخاباتی است هر کدام ما با ۱۱ نفر تلفنی یا حضوری گفتگو کرده و نسبت به ترغیب افراد برای حضور در پای صندوق رای اقدام کرده و از علاقمندی مخالفان دموکراسی برای «حضور حداقلی» مردم در تعیین سرنوشت خود، سخن بگوییم.
این یادداشت درحالی نوشته و منتشر میشود که سومین مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری دوره دوازدهم برگزار شده. ابتدا ۴ نکته درباره مناظره و سپس اصل موضوع.
۱- روحانی در مناظره سوم همانطور که پیشبینی میشد متفاوت ظاهر شد. با ذکر خاطرهای از علاقمندی قالیباف به «لوله کردن دانشجوها» و عملا او را «لوله کرد». حال که او حجت را بر ما مردم تمام کرد اینک نوبت ماست که وظیفه ملی خود را دقیقا بشناسیم و عمل کنیم.
۲- روحانی و جهانگیری برنده اخلاق هم بودند. پردهدری نکردند، دروغهای آشکار رقیب را با دروغ جواب ندادند. متین و صادقانه جواب دادند. از فساد قالیباف و خانواده و اطرافیانش آنچه میدانستند نگفتند.
۳- قالیباف بزرگترین بازنده مناظره دیروز بود. او دیروز اشارهای به ۲۵۰ هزار تومان و ۱۵۰ هزار تومان نکرد. به نظرم تازه متوجه شده که این ارقام برای هیچکسی قابل قبول نبوده و صرفا بلوف انتخاباتیاند.
۴- قالیباف اخلاق را هم یکسره باخت. او همچون سلف رد صلاحیت شدهاش، سند خرید زمین روحانی در سال ۶۸ و جهانگیری در دهه هفتاد را به عنوان فساد به مخاطب ارائه کرد که تهمتی آشکار بود. ما او را به خدا واگذار کردهایم.
و اما اصل ماجرا؛
۱- میدانیم که در سال ۱۳۸۴ که احمدینژاد پیروز انتخابات شد؛ ۱۸ میلیون نفر در انتخابات شرکت نکردند درحالیکه رای احمدینژاد ۱۷ میلیون بود. برای انتخابات ۲۹ اردیبهشت پیشبینیها حضور حدودا ۷۰ درصدی مردم را نشان میدهد و این میتواند برای طیف اصلاحطلب خطرناک باشد همانطور که میتواند مطلوب کاندیداهای مخالف برجام و دشمن دموکراسی (رئیسی و قالیباف) باشد.
۲- از طرفی به وضوح میبینیم که تریبونداران و رسانههای جریان اصلی (صداوسیما و شبکههای ماهوارهای و سایر تریبونهای رسمی) چندان علاقهای به «مشارکت حداکثری»، که در بیشتر انتخاباتها کلید واژه ثابت عمده سخنرانیهاست، نشان نمیدهند.
۳- بر این اساس پیشنهاد میشود تفسیر تازهای از ۱+۱۱ دکتر روحانی ارائه کنیم و در ۵ روز آینده که طلاییترین فرصت برای تبلیغات انتخاباتی است هر کدام ما با ۱۱ نفر تلفنی یا حضوری گفتگو کرده و نسبت به ترغیب افراد برای حضور در پای صندوق رای اقدام کرده و از علاقمندی مخالفان دموکراسی برای «حضور حداقلی» مردم در تعیین سرنوشت خود، سخن بگوییم.
یادداشت: عزتاله پوریان؛ کارشناس رسانه و مدرس ارتباطات