در مراسم رونمایی از آثار شهیدمطهری مطرح شد؛
زیباکلام: مطهری قربانی ایستادگی درمقابل نفوذ تفکر مارکسیستی در جریانهای انقلابی اسلامگرا بود
مراسم رونمایی از دو کتاب "شناخت از نظر قرآن" و "مقدمه بر حکومت اسلامی" جدیدترین آثار منتشر شده از شهید مرتضی مطهری، عصر امروز (دوشنبه 18 اردیبهشت ماه) با حضور علی مطهری، صادق زیباکلام و حجتالاسلام ناصر نقویان در مجموعه نمایشگاه شهرآفتاب برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در مراسم رونمایی از دو کتاب "شناخت از نظر قرآن" و "مقدمه بر حکومت اسلامی" جدیدترین آثار منتشر شده از شهید مرتضی مطهری، علی مطهری (فرزند آیتالله مطهری و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی) ضمن تشکر از مسوولان وزارت ارشاد و نمایشگاه کتاب برای برگزاری مراسم رونمایی از آثار شهید مطهری گفت: کتابی که امروز رونمایی میشود "شناخت از نظر قرآن" و "مقدمهای بر حکومت اسلامی" نام دارند. شاید این سوال پیش بیاید که چرا بعد از 38 سال کتاب مقدمهای بر حکومت اسلامی منتشر شده است؟ این کتاب در اصل 4 نوار صوتی بوده که اواخر سال 95 به دست ما رسید. ما نوارها را پیاده و منتشر کردیم. آنها شامل بحثهایی هستند که شهید مطهری در قم درباره حکومت اسلامی مطرح کرده بود.
علی مطهری ادامه داد: شهید مطهری از سال 1316 تا 1331 در قم تحصیل و تدریس میکرد اما در سال 1331 با اینکه او را یک آینده درخشان برای بحثهای مرجعیت میدانستند، به تهران آمد تا در فضای پژوهش و تحقیق قرار بگیرد. برخی میگویند ایشان به دلیل برخی مشکلات با آیتالله بروجردی قم را ترک کرده است اما مهمترین دلیل او همین بود که فضایی آرام برای نگارش، پژوهش و تحقیق داشته باشد. اگر ایشان در قم میماند یک مرجع بزرگ میشد ولی شخصا خیلی تمایلی به افتادن در مدار مرجعیت و قبول وظایف آن نداشت بلکه بیشتر به دنبال فعالیتهایی در حوزه اندیشه، تالیف و پژوهش بود و واقعا میخواست با دنیای بیرون از حوزه هم آشنا شود.
این نماینده مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: در سال 54 و 55 تعدادی از فضلای قم و نیز امام خمینی درخواست کردند که شهید مطهری دستکم هفتهای دو سه روز در حوزه علمیه تدریس فلسفه و ... داشته باشد. کلاسهای شهید مطهری هم معمولا شلوغ میشد و به همین دلیل شهید مطهری ترجیح داد با برگزاری آزمون ورودی و درنظر گرفتن معیارهایی؛ تعدادی اندک اما با کیفیت برای آموزش انتخاب کند. این نوارها هم در حقیقت درسهایی همان دوران هستند که در دوره انقلاب اوج گرفته بود و احساس میشد با پیروزی انقلاب باید مشخصات نظام اسلامی برای ما روشن شود. درنهایت 4 جلسه بیشتر برگزار نشد که همان را چاپ کردیم با این وجود چارچوب و اسکلت حکومت اسلامی به خوبی در آنها مطرح شده است. مسایلی مثل ضرورت حکومت اسلامی، نگاههای مختلف به حکومت اسلامی و دموکراسی، نگاه اهل تسنن و شیعیان اسلامی و....
فرزند شهید آیتالله مطهری درباره کتاب شناخت از نظر قرآن گفت: این کتاب نیز حاصل 9 جلسه تدریس آیتالله مطهری بوده و در آن درباره انواع نظرات در حوزه شناخت از منظر علمی، قرآنی و فلسفی صحبت به میان آمده و حتی نگاه مارکسیست به شناخت و بحث دیالوگ نیز در آن گنجانده شده چراکه بالاخره بسیاری از جوانان، دانشجویان و حتی انقلابیون در آن زمان با نگاه مارکسیستی به انقلاب میکردند هرچند شهید مطهری به شدت با این تفکر مبارزه میکرد و میگفت ما باید استقلال فکری خود را حفظ کنیم.
صادق زیباکلام (استاد علوم سیاسی) نیز در این نشست با اشاره به اینکه در جوانی چندان با آیتالله مطهری همدل و همسو نبوده است، گفت: در جوانی به شدت منتقد مطهری بودم و میگفتم وقتی شریعتی و سازمان مجاهدین حضور دارند خیلی جایی برای مطهری نیست ولی گذر این 4 دهه به من نشان داد که فعالیتها و تفکرات شهید مطهری اصولیتر بوده است واقعیت این است که او را خیلی انقلابی و محافظهکار و از مبارزان علیه استکبار نمیشناختم ولی امروز نتایج دیگری گرفتم و به همین دلیل علیرغم همه گرفتاریها این روزها با میل رغبت به این جلسه آمدم.
زیباکلام افزود: مبارزانی که انقلاب را اقدامی رادیکال میدانستند کم نبودند اما شهید مطهری شیوه و روش متفاوتی در اصول و ایدئولوژی خود داشت و باید اعتراف کنیم در آن زمان درخشندگی اقدامات رادیکال و امثال شریعتی اجازه ندادند که شهید مطهری را هم ببنیم.
این استاد دانشگاه درباره خروج شهید مطهری از قم و آمدنش به تهران نیز گفت: سال 31 اگر قم محیط آرامتری از تهران برای کار پژوهشی نبود پرجنجالتر هم نبود پس چرا شهید مطهری برای کارهای پژوهشی از قم به تهران آمد؟ فکر میکنم او همان مشکلی را داشت که روحانیون دیگری نمیخواستند صرفا به دروس حوزوی مشغول باشند، با آن مواجه بودند. او به مسایل سیاسی و اجتماعی هم علاقه بود و قم در دهه 30 فضایی آماده برای ورود به موضوعات و مطالعات سیاسی نبود. آیتالله بروجردی در آن دوره دین و سیاست را از یکدیگر جدا نگه داشته بود و تا زمانی که او زنده بود قم جایگاه سیاسی پیدا نکرد.
وی افزود: اصولا بعد از غیبت کبری تا بعد از حیات آیتالله بروجردی، علمای شیعه دین را از سیاست جدا کرده بودند و هیچکدام ادعای حکومت نداشتند. در مشروطه هم که افرادی مثل بهبهانی و طباطبایی با مشروطهخواهان همراه شدند بازهم بحث حکومت اسلامی ولایت فقیه مطرح نبود. حتی شیخ فضلالله نوری هم به فکر تشکیل حکومت اسلامی نبود و نگران تضعیف شدن جایگاه سلطان اسلام یا پادشاه بود. خود امام خمینی نیز تا بعد از حیات آیتالله بروجردی به سیاست ورود نکرد و اولین موضعگیری سیاسی امام را بعد از فوت آیتالله بروجردی شاهد هستیم.
این استاد دانشگاه درباره محدودیت کار سیاسی در بین حوزویان سال 31 یادآور شد: در آن سالها تمام روحانیونی که وارد سیاست شدند هیچکدام در قم نماندند.
او گریزی نیز به موضع گیریهای شهید مطهری در قبال تفکر مارکسیست زد و گفت: تمایل به مارکسیست و حکومت مارکسیستی در انقلاب پررنگ بود. بخش اعظمی از ادبیات سیاسی مسلمانان رادیکال و انقلابی همان تفکر ادبیات مارکسیستی است. در این میان تنها دو نفر به هیچ وجه تحت تاثیر ادبیات مارکسیستی قرار نگرفتند: مهندس بازرگان و شهید آیتالله مطهری و جالب است که هر دو مورد بیمهری انقلابیون قرار گرفتند.
وی ادامه داد: اساسا شهید مطهری مخالف ورود تفکر مارکسیستی تحت عنوان تفکر انقلابی به جریانات انقلابی اسلامگرا بود و به همین دلیل با شریعتی شکاف عمیقی پیدا کرد. همه ما انقلابیون نیز در این اختلاف طرف شریعتی را گرفتیم با وجود اینکه او یکی از پایهگذاران اصلی بحثهای مدرن در حسینیه ارشاد بود.
او تاکید کرد: اگر بگوییم مطهری قربانی ایستادگی در مقابل نفوذ تفکر مارکسیستی در جریانهای انقلابی اسلامگرا بود؛ گزاف نگفتهایم البته این به آن معنا نیست که شهید مطهری مارکسیستها را فاقد حق حیات میدانست اما راضی نبود، دوست نداشت و اعتقادی هم نداشت گفتمان اقتصادی، سیاسی مارکسیستی مورد استفاده انقلابیون اسلامگرا قرار بگیرد والا او به آزادی بیان و گفتمان مارکسیستها برای بیان نظراتشان معتقد بود. او در کل نگاه فلسفی، تاریخی و ایدئولوژیک مارکسیستها را کاربردی برای انقلابی اسلامگرا نمیدانست. مسالهای که میبینید درست از همانجا غربستیزی و آمریکاستیزی و مشکلاتی برای جمهوری اسلامی بوجود میآورد. امروز درستی نگاه مطهری را میبینیم.
این استاد دانشگاه سپس شهید مطهری را معتقد به آزادی بیان برای همه دانست و گفت: بعد از انقلاب از پیش برایم روشن شد که او یک لیبرال است. او به آزادی اندیشه و تفکر اعتقاد جدید داشت و این را تنها از خلال کتابهایش نمیگویم. نزدیکترین شخصیت سیاسی به او مهندس مهدی بازرگان بود؛ اگر زنده میماند، در خوشبینانهترین نگاه به سرنوشت او دچار میشد. دور از ذهنم نیست که در نماز جمعه در کنار مرگ بر بازرگان؛ مرگ بر مطهری هم گفته میشد علاوه بر اینها او در بحبوبه انقلاب از روند برگزاری دادگاههای انقلاب ابراز نگرانی کرده بود و به دنبال تعطیلی آنها بود و واقعا هر کسی کتاب حکومت اسلامی را میخواند؛ براساس سخنان او با دادگاههای انقلاب همسو نمیشد.
زیباکلام در توضیح بیشتر بر این کتاب اظهار داشت: کتاب برای من مشکل زیادی ایجاد کرد ولی به شدت مایل بودم آن را بخوانم و حتما نکاتی را که استخراج کردم در قالب یک مقاله منتشر میکنم. مشکل از این نظر که قرار بود در سوژهای اظهارنظر کنم که این روزها دیگر خیلی آن را قبول ندارند. مفهوم حکومت اسلامی خیلی وقت است که برای من فروریخته اما سعی کردم منهای داوریهای شخصی؛ کتاب را ارزیابی کنم. در این 4 سخنرانی ضرورت حکومت اسلامی نوع مشروعیت حکومت و جایگاه آن بیان شده است. تفاوتهای نگاه مختلف به حکومت اسلامی نیز با حکومت لیبرال در کتاب آورده شده. به عنوان مثال حکومت لیبرال تنها وظیفه تامین نیازهای عمومی مردمش را دارد اما در نگاه اسلامی این مورد حکومت باید هدایت مردم و ارتقای کرامت و تفکر اخلاق اسلامی را مدنظر داشته باشد.
این استاد دانشگاه، تفاوت دیگر حکومت اسلامی و حکومت لیبرال را در نوع مشروعیتپذیری دانست و گفت: مشروعیت در حکومت لیبرال تنها از صندوقهای رای بیرون میآید اما در حکومت اسلامی حاکم تنها وکالت ندارد بلکه ولایت هم دارد. یعنی باید فینفسه شرایطی داشته باشد یا کسب کرده باشد.
علی مطهری سپس در پاسخ به برخی از موارد مطرح شده زیباکلام مثل ماجرای ترک حسینیه ارشاد از سوی شهید مطهری گفت: وقتی که بحث استفعای مطهری مطرح شد دلیل آن اختلاف فکری با علی شریعتی نبود بلکه مشکل در نوع مدیریت حسینیه ارشاد بود که یک نفر؛ تک نفره تصمیماتی اتخاذ میکرد و باعث اعتراض شهید مطهری شد. انتقاد شهید مطهری نسبت به علی شریعتی بعد از این ماجراها و انتشار یک دو اثر از او بود.
فرزند شهید مطهری درباره به کار بردن لیبرال برای شهید مطهری اظهار داشت: اگر مفهوم لغوی لیبرال را درنظر بگیرم بله ایشان به آزادی بیان تفکر و مخالفان اعتقاد جدی داشتند و خودشان هم میگفتند اساسا مسایل لیبرالیستی در اسلام وجود دارد اما نگرش لیبرالی غربگرایانه خیر؛ به آن ارتباطی ندارد.
علی مطهری گریزی نیز به موضعگیری شهید مطهری در قبال دادگاه انقلاب زد و بیان کرد: بله به نظر من هم او اعتراضاتی به نحوه و نوع محاکمههای دادگاههای انقلاب داشت و حتی تلاش کرد برای اعدام هویدا فرصت بگیرد و جلوی آن را بگیرد که فایده نداشت. بالاخره هویدا اطلاعات زیادی داشت که میتوان از آنها بهره جست. البته طبیعت هر انقلابی چنین برخوردهایی را به خود میبیند و خوشبختانه انقلاب ما از آنجا که ماهیت اسلامی داشت؛ برخوردهای خشن در آن کمتر بود.
در پایان این نشست؛ حجتالاسلام ناصر نقویان درباره کتاب شناخت از نظر قرآن و همچنین شخصیت شهید مطهری صحبت کرد.
او ضمن توصیه به تمام مسئولان نظام برای مطالعه کتاب پیرامون انقلاب شهید مطهری گفت: مطهری در این کتاب میگوید یک انقلاب اسلامی داریم که زمان تحقق و پیروزی دارد و یک نظام اسلامی. حق نداریم انقلاب اسلامی را تا آخر یدک بکشیم و پس از پیروزی دیگر این نظام اسلامی است که موضوعیت دارد. اگر نتوانیم در این دوره اسلام واقعی را پیاده کنیم و اتفاقا انتظارات از آنهایی که ملبس به لباس مقدس هستند بیشتر است. یک بخشی از اسلام انقلاب است یعنی نباید اسلام را انقلابی کنیم بلکه انقلاب را باید اسلامی کنیم.
نقویان ادامه داد: اگر شهید مطهری را یک اسلام شناس و کارشناس واقعی میدانیم باید نظرات او را هم قبول داشته باشیم. او فکر تالیف داستان برای کودکان هم بود و داستان راستان را نوشت تا تنها مارکسیستها برای بچههای ما داستان ننویسند.
این کارشناس مذهبی درباره کتاب شناخت از نگاه قرآن هم اظهار داشت: شهید مطهری قرآن را با پیش فرض تفسیر نکرد و با نگاهی باز و همهجانبه به خدا قرآن و پیغمبر را معرفی کرد. آنقدر انصاف داشت که حتی نقدهای برتراند راسل را بهتر از خودش مطرح میکرد و به آنها پاسخ میداد. برای مدیر مسئول مجله زن روز طاغوت جوابیه برای مقاله حجاب مذکور نوشت و اتفاقا هم در مجله چاپ شد ولی امروز شاهد هستیم رسانههایی هستند که یک طرفه مطالب خود را چاپ میکنند. قرآن هم میگوید حتی نسبت به دشمن هم نباید از عدالت خارج شویم.
نقویان ادامه داد: شهید مطهری بنیانگذار تفکر انقلابی جمهوری اسلامی است اما اجازه جرف زدن به آقازادهاش نمیدهند و بعید نیست اگر خودش هم امروز بود اجازه صحبت پیدا نمیکرد. کتاب شناخت از منظر قرآن بسیار جامع و کامل مقولات مختلف درباره مسئله شناخت را بررسی و مطرح کرده است و مثل دیگر کارهای او جنبههای تکراری و کلیشهای هم ندارد. تمامی حوزههای شناخت اعم از شناخت اسلامی، مباحث فلسفی و حتی نظرات فلاسفه غرب را هم مورد بررسی قرار داده است که جنبه برای مثبت کار محسوب میشود.