به بهانه سالروز تولد رضا سقایی؛
خونخواهی در ترانه
ترانه «دایه دایه» یکی از قطعاتی است که پس از گذشت چندین دهه، هنوز هم تازگی دارد. امروز سالروز تولد رضا سقایی، خوانندهای است که با صدایش، گرمی خاصی به این آهنگ بخشید.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ ماندگار شدن یک قطعه موسیقی تنها وابسته به شعر و یا آهنگ باکیفیت وابسته نیست؛ عوامل بسیاری باید در کنار همدیگر قرار بگیرند تا در نهایت یک ترانه در میان عامه مردم شنیده شود و در ذهن آنان بماند. ترانه «دایه دایه» یکی از قطعاتی است که پس از گذشت چندین دهه، هنوز هم تازگی دارد. امروز سالروز تولد رضا سقایی، خوانندهای است که با صدایش، گرمی خاصی به این آهنگ بخشید.
دهه چهل و پنجاه در شمار روزگاران خوب موسیقی ایران به حساب میآید. دورانی که اهالی فرهنگ و هنر سعی میکردند با عرضه آثار خود در زمینههای مختلف، دیدگاه اعتراضی خود را به جامعه منتقل کنند. هرچند در آن دوران محدودیتهای بسیاری برای هنرمندان وجود داشت و اجازه پخش تعدادی از کارها داده نمیشد، با این حال برخی که پایبند به عقیده خود بودند با دل و جان کار کردند و به هر شکلی بود آثارشان را ساختند. رضا سقایی در طی سالهای 1354 تا 1357 اثری مانند «تفنگ» را میخواند و شور و هیجان مردم را برای مبارزه افزایش میدهد. روزگاری که هر کسی جرات فروختن نوار این آهنگ را هم نداشت، او با شجاعت دست به این کار زد.
سقایی که آثار بسیاری در موسیقی نواحی از خود به جا گذاشته، در روز بیستم فروردین سال 1318 در محله پشت بازار خرم آباد به دنیا آمد. او جزو خوانندگانی بود که از همان ابتدای شروع کارش مورد توجه مردم قرار گرفت. آهنگی که بعدها توسط خوانندگان دیگری نظیر عبدالوهاب شهیدی و زند وکیل بازخوانی شد. ترانه «نگاه مست تو» که نوایی محزون داشت با استقبال روبرو شد و ورد زبان مردم کوچه و بازار شد.
اما بیشک یکی از ماندگارترین آثار او «دایه دایه» بود. از دو منظر میشود به این ترانه نگاه کرد. به لحاظ موسیقایی و سازبندی، اثر از سادگی ویژه و کمنظیری برخوردار است؛ به طوری که تنها با همنوایی دو ساز همراه است. در این شکل از کار صدای گرم و دلنشین خواننده اثر اهمیت به خصوصی پیدا میکند. سقایی با همان لهجه زیبای لری این ترانه را اجرا کرد و همین نوای گیرا باعث شد در مدت زمان بسیار کمی، این ترانه همهگیر شود. وجه دیگر این موضوع، شرایط سیاسی و اجتماعی خاص در زمان انتشار آهنگ است. جامعهای که به تغییر و دگرگونی میاندیشید، نیازمند شنیدن چنین آثاری بود.
سقایی برای عرضه آهنگ «دایه دایه» شجاعت به خرج داد. شجاعتی که بعدها نیز ادامه پیدا کرد و در جبهههای جنگ نمودار شد. او در زمان هشت سال دفاع مقدس با حضور خود نشان داد رشادتش تنها محدود به عرصه موسیقی نیست. و نتیجه آن هم زخم ترکشی شد که بعدها او را دچار بیماری کرد. بخش ناراحتکننده ماجرا این است که با وجود ترانههای خوب و ماندگاری که خواند، آنچنان که باید نامش شناخته نشد. کسانی که سن و سالی را گذراندهاند، با شنیدن نام آهنگهایش یاد گذشته و خاطرات خود میافتند و جوانترها ترانهاش را زمزمه میکنند.
این خواننده در سالهای پایانی عمرش چندان مورد توجه قرار نگرفت. بیماری کبد و البته از دست دادن صدایش بر غمهایش افزود و او را بیش از پیش گوشهگیر کرد. بسیاری از هنرمندان پس از آنکه از دنیا میروند، نگاه مردم به سمتشان برمیگردد و یکباره به تیتر اول صحبتهای روزمره بدل میشوند، اما حتی درگذشت سقایی چنین واکنشهایی را در پی نداشت و تشییع جنازه او هم با تعداد کمی از مردم همراه شد. استاد پرنیا از هنرمندان بزرگ و شناختهشده موسیقی ایران در آن زمان در مصاحبهای گفت: «جایی تعجب است، که اینقدر جمعیت در تشییع پیکر هنرمند لرستانی شرکت کردهاند، یا سقایی اهل این شهر نیست یا این شهر متعلق به رضا سقایی نمیباشد، چراکه انتظار داشتهایم حداقل 40 تا 50 هزار نفر در مراسم تشییع استاد سقایی شرکت میکرد.»
امید است در آینده بیش از پیش قدردان هنرمندانی باشیم که برای موسیقی این مرز و بوم تلاش کردهاند و آثار ماندگاری را برای ما به یادگار گذاشتهاند.