در گفتوگو با آرش معیریان مطرح شد؛
آیا در اکران نوروزی فیلمهای درام قربانی میشوند؟
سینما هر نوع فیلم و ژانری را از جانب وزارت ارشاد مطالبه میکند. هر فیلمی در محدوده ژانری؛ کار خودش را میکند. در سینما فیلم اجتماعی تلخ داریم، فیلم اجتماعی سیاهنما هم داریم پس نباید یک فیلم را به اقتضای ژانری که دارد به بدی یا خوبی یا سیاهنمایی محکوم کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ اکران نوروزی در کشور شرایط ویژهای دارد. در این سالها هر تهیهکنندهای چه در بخش خصوصی یا دولتی خواهان اکران فیلمش در این دوران طلایی است اما باز شانس با فیلمهای کمدی بیشتر یار است. بعضی از کارشناسان سینما میگویند فیلمهای درام و اجتماعی در اکران نوروزی از شانس پایینتری نسبت به فیلمهای کمدی در دستیابی به فروش میلیاردی برخوردارند. آرش معیریان که رغبت زیادی به سینمای کمدی دارد، معتقد است؛ در اکران نوروزی هر فیلم در جایگاه خودش حتما فروش خوبی خواهد داشت و باید هر فیلم را در جایگاه خودش بررسی کرد.
عید نوروز بهترین زمان فروش فیلمها در سینماهاست. آیا میتوان موقعیتی مشابه نوروز را برای سینمای ایران خلق کرد؟
در نوروز یک نوع حس تازگی به جامعه ما روح میدمد. نوروز تحولی در همه جنبههای زندگی مردم ایران است و طبعا استقبال و آمادگی بیشتری برای استفاده از پتانسیلهای سرگرمکننده در این ایام وجود دارد. سینما هم در ظرف سرگرمیسازی برای تماشاگر میگنجد. بقیه فصول و مقاطع در نوبت اکران هریک محاسن و معایبی دارند اما میتوان گفت نوروز در بین آنها از همه دورهها موفقتر است. ما در تابستان با کمبود مخاطب به دلیل تعطیلی مدارس و دانشگاهها مواجه هستیم و به نوعی بخش مهمی از گروه مخاطبان سینما سرگرم استراحت هستند اما نوروز بهرغم همزمانی با تعطیلات؛ پتانسیل رفتن به سینما را در تماشاگر همراه دارد و سینماروها عموما از فرصت نوروز برای فیلم دیدن استفاده میکنند.
معمولا چند فیلم کمدی و چند فیلم درام جدول اکران نوروزی را پرمیکنند. چیزی که مشهود است اختلاف زیاد بین گیشه فیلم درام و کمدی است، به طوری که بعضی از کارشناسان به کسانی که کارهای ملودرام میسازند، توصیه میکنند اکران نوروزی نداشته باشند. نظرشما در این رابطه چیست؟
من این تحلیل را خیلی قبول ندارم. سال گذشته فیلمهای ابدو یک روز و خشم و و هیاهو در اکران نوروزی بودند و به نسبت سبک و سیاق خود خوب هم فروختند. پس این تضاد ربطی به تضاد جنس فیلمها در اکران نوروزی ندارد بلکه میزان فروش فیلم برمیگردد به پتانسیل نوع فیلم. در هر صورت فیلم کمدی طیف مخاطبینش وسیعتر است از یک نوجوان 10ساله گرفته تا پیرمردها و پیرزنها.
اگر در فضای رقابت اختلاف زیادی دیده میشد که سال گذشته این اتفاق نیفتاد و فیلم آقای فرهادی فروش خوبی داشت یا امسال ماجرای نیمروز نسبت به ژانر خود فروش خوبی داشت؛ میشد ژانر را در اکران نوروزی بیشتر مورد توجه قرار داد اما تا امروز ثابت شده هر فیلمی را باید در گستره جذابیت خودش برای مخاطب سنجید. قطعا فروش دو میلیاردی برای فیلم ماجرای نیمروز یک موفقیت بزرگ است و باید به سازنده فیلم تبریک گفت اما میبینید که ممکن است یک فیلم کمدی یا فانتزی نسبت فیلمهای در فضای درام کمتر بفروشد. قطع به یقین میتوان گفت اگر فیلمی نمیفروشد اشکال از اثر است که نتوانسته مخاطبان را از خودش راضی کند.
دلیل اقبال مردم به سینمای کمدی چیست؟ آیا همان وجهه سرگرمکنندگی موجود در فیلمهای فانتزی و ابرقهرمانی هالیوود؟
این موضوع بسته به شرایط روحی روانی فرد است. به هرحال در هر مقطع و هر شرایطی تماشاگر برای تامین نیازهای روحی خود یا برای برطرف شدن معضلات فرهنگی اجتماعی به سمت و سوی فیلم یا فیلمهای خاص میرود. درست است که در کشور ما ژانر کمدی ببشترین اقبال را دارد اما دلیل نمیشود که در کشورهای دیگر هم کمدی در راس فروش باشد این امر به شرایط روحی روانی هر جامعه در هر دوره نیز بازمیگردد. مثلا در دهه 60 فیلمهای کمدی در سینمای ایران فروش خوبی نداشت اما از دهه 80 به این سو شاهد رشد فروش فیلمهای کمدی بودیم. ممکن است سال آینده یا سالهای دیگر فیلمهای دیگری غلبه کند پس نمیتوان برای ژانری خاصی؛ حکم خاصی صادر کرد و ضمانت پرفروش بودن آن را پیشبینی کرد.
امروز سینمای ایران متهم به سیاهنمایی است؛ چرا؟
سینما هر نوع فیلم و ژانری را از جانب وزارت ارشاد مطالبه میکند و آنهم به این دلیل که مردم از سینما متوقع هستند. من معتقدم هر فیلمی در محدوده ژانری کار خودش را میکند. در سینما فیلم اجتماعی تلخ داریم، فیلم اجتماعی سیاهنما هم داریم. نباید هر فیلمی را به اقتضای ژانری که دارد به بدی یا خوبی یا سیاهنمایی محکوم کرد. هر فیلم ژانر خود را دارد و از قوانین خود پیروی میکند و نمیتوان توقع داشت فیلمی که نقد اجتماعی جدی دارد، نسبت به مسابا جامعه نگاه شاد و مفرح داشته باشد. پس کارکرد این تعریف برای این منظور که بخواهیم جریانی را در سینما سرکوب کنیم؛ از اساس غلط است.