ادامه حواشی یک اثر کپی در نهمین جشنواره هنرهای تجسمی؛
علیرضا جهرمی: اعتبار جمعی هنرمندان در عرصههای بینالمللی زیر سوال رفت
جهرمی با بیان اینکه هنرمند ترکیهای پیگیریهای درباره کپی اثرش توسط آقای خراسانی در فضاهای مختلف انجام داده، گفت: این اتفاق باعث شده اعتبار جمعی از هنرمندان کشورمان در عرصههای جهانی زیر سؤال برود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با گذشت حدود دو هفته از مراسم اختتامیه نهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی، شباهت اثر کاظم خراسانی با عنوان «کوچ» که در نهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر طوبای زرین جشنواره را از آن خود کرد با اثر هنرمند ترکیهای شاکر گوکچه باء و اعتراض این هنرمند در صفحه شخصی اینستاگرامش، حاشیههایی برای نهمین جشنواره تجسمی فجر ایجاد کرده و پیامد آن؛ بحث کپی در عالم هنرهای تجسمی داغ شد.
پس از اعتراض هنرمند ترکیهای در صفحه شخصی اینستاگرامش؛ کاظم خراسانی درباره اثرش گفت؛ ایده یا همان استیمتنتی که ارائه میشود مهم است و آثار نهمین جشنواره هنرهای تجسمی براساس سه محور استیتمنت، ایده و رزومه هنرمند بررسی شده است.
از طرف دیگر در بیانیهای که از سوی ستاد برگزاری نهمین جشنواره هنرهای تجسمی درباره این اثر ارسال شده است؛ اثر کاظم خراسانی را نوعی گَرتهبرداری یا گَردهبرداری دانسته و در اینباره توضیح داده؛ گرتهبرداری نوعی وامگیری است که در آن، صورت ترکیبی یا عناصری از یک یا چند اثر برداشته و در ساختار اثر وامگیرنده بازنمایی یا ترجمه میشود. این شیوه در هنرهای گوناگون به گونهای رایج است که گاه خود سرشاخه و ژانر ویژه محسوب میشود.
علیرضا جهرمی درباره تفاوت گرتهبرداری با کپیبرداری از یک اثر هنری اظهارکرد: گاهی یک معلم به هنرجوی خود توصیه میکند از یک اثر هنری شاخص باهدف شناخت فرم و تکنیک، کپی کند. در موزههای مختلف دنیا نیز امکان کپی کردن یک اثر با شرایطی خاص برای افراد وجود دارد. کپی کردن در هنرهای تجسمی به معنای مطالعهی اثر یک هنرمند از طریق اجرای فرم و تکنیک آن اثر است. اگر در اثری فرم و تکنیک مطابق اصل اثر اجرا شود به آن کار کپی میگوییم. حال اگر فرض کنیم شخصی باهدف کپی یک اثر از رمبرانت، کار خود را شروع کند ولی توانایی اجرای دقیق آن را نداشته باشد، آیا میتوانیم بگوییم که اثر حاصلشده کپی نیست و گرتهبرداری یک اثر از رمبرانت است؟ جالب اینجاست که اغلب موارد گرتهبرداری در جشنواره هنرهای تجسمی فجر کیفیتی بهمراتب نازلتر از اثر اصلی داشتند.
او در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان اثری را نو و یا تقلیدی دانست؟ توضیح داد: اثر نو (در هنرهای تجسمی) به اثری گفته میشود که "هنرمند" به یک ساختار و تکنیک جدید و خلاقانه در آثارش رسیده که این فرآیند نیز غالباً تدریجیست و سالها زمان میبرد. بر روی کلمه "هنرمند" تأکید دارم. اگر شخصی یک کاری را برای اولین بار و فقط یکبار انجام دهد آن کار اثر هنری یا شخص "هنرمند" نیست. وقتی تاریخ هنر را موردمطالعه قرار دهیم مشاهده میکنیم هیچ شخصی با یک کار، هنرمند و یا کارش اثر هنری نامیده نمیشود! پس با این تعریف، بیشتر آثار جشنوارهی امسال و سالهای پیش هنرهای تجسمی فجر "اثر هنری" نامیده نمیشوند.
این کارشناس هنری ادامه داد: اعتقاددارم هر شخصی که در مسیر یادگیری و سپس خلق اثر هنری قرار دارد، میتواند دورهای کوتاه از هنرمندان بزرگ دنیا تقلید کند. کاملاً مشخص است، تقلید کردن با تأثیرگرفتن فاصلهی زیادی دارد. یک هنرمند از هر چیزی در طبیعت، محیط زندگی و یا آثار هنرمندان دیگر میتواند تأثیر بگیرد اما این تأثیرپذیری باید در قالب فرم، تکنیک و محتوایی همسو با آثار گذشته هنرمند باشد و درنهایت تحت تأثیر جهانبینی منحصربهفرد هنرمند به پختگی برسد.
جهرمی درباره اینکه آیا اثر کاظم خراسانی در جشنواره فجر چیست یک گرتهبرداری است یا کپی؟ توضیح داد: همانطور که گفتم برای یک هنرجوی هنرهای تجسمی کپی کردن یک امر طبیعی است. همه نیاز دارند دورههایی از زندگی هنرجویی خود را به کپی کردن بگذرانند. اما من به هنرجوها توصیه میکنم با هدف آموزش، از هنرمندان بزرگ تاریخ کپی کنند ولی بههیچوجه باکار کپی خود در هیچ جشنوارهای شرکت نکنند. فکر میکنم چنین آثاری حتی بهعنوان اثر یک هنرجو (و نه یک هنرمند) هم قابل ارزیابی نیست.
او افزود: کاظم خراسانی به گفتهی خود، اثر شاکر گوکچه باء را دیده بود. بعد همان کار را با اضافه کردن نقوش حیوانات بهعنوان اتود به جشنواره ارسال میکند! ایشان حتی یکبار زحمت اجرای آن کار را در کارگاه خود متحمل نشدهاند. وقتی شخصی آنقدر به زیباییشناسی یک اثر ایمان و یا اعتقاد ندارد که آن را یکبار اجرا کند تا کموکاستیهای اثر را ببیند، در چه حالت میتوانیم به تولیدش اثر هنری بگوییم و آن فرد را هنرمند خطاب کنیم! ایشان هم در فرم و هم تکنیک اثر از شاکر گوکچه باء کپی کردهاند. حال اگر شخص یا داوران اصرار دارند که مفهوم تغییر کرده است، باید پرسید که وقتی اثری به گفتهی رئیس سیاستگذاری جشنواره مجید ملانوروزی، 80درصد آن کپی است، آیا این اثر حتی صلاحیت وارد شدن به جشنواره را دارد چه رسد به دریافت جایزه!
این هنرمند در پاسخ به این سوال که آیا در جشنواره بازهم اثری بوده که بهنوعی کپی از آثار دیگر هنرمندان داخلی یا خارجی باشد؟ گفت: بله. هم در جشنوارهی امسال و همسالهای پیش کارهای کپی و یا کاردستی بسیار بود. جستوجوهایم را در مورد جشنواره فجر از تاریخ 13/10/95 با نامهای از سوی محمدحسن حامدی، مدیرمسئول دوهفتهنامه تندیس شروع کردم. مجتبی آقایی و جمشید حقیقتشناس از من خواستند که آثار مشابه جشنواره را برایشان ارسال کنم تا حداقل به آن آثار جوایزی تعلق نگیرد و تعداد زیادی تصویر را برای مجتبی آقایی ارسال نمودم.
جهرمی با بیان اینکه در یک اثر هنری نباید تنها به استیتمنت آن اثر توجه داشت، تصریح کرد: این رویکرد در هنرهای تجسمی قابلقبول نیست. مهمترین بخش در آثار تأثیرگذار و مهم دنیا، فرم و تکنیک اثر است که در کنار آن دو مفهوم نیز بیان میشود. اگر داوران این جشنواره تنها براساس استیمنت اثری را قبول داشته باشند از سال بعد سیل آثار کپی هست که برایشان ارسال میشود و هیچ راهی ندارند که از آنها نمایشگاه بگذارند. این دلیل فقط یک توجیه برای اشتباهات داوری و شخص تولیدکننده است.
او با بیان اینکه این دیدگاه که در یک چیدمان مفهوم است که اهمیت دارد صحیح نیست، ادامه داد: در هنرهای تجسمی فرم و تکنیک اثر مهم هستند و نمیتوان کاملاً آن را از اثر دیگری برداشت کرد. چرا که اصولاً در تمامی هنرها فرآیند خلق اثر از مهمترین عوامل در ارزشگذاری آثار هنری بوده و هست. اگر شخصی هم با توجه به جهانبینی که در آثارش دارد بخواهد از یک هنرمند همعصر خود چیزی را به عاریه بگیرد، اول باید از صاحب اثر اجازه کتبی دریافت کند و بعد در استیتمنت اثر باید به آن اشاره شود.
این پژوهشگر با بیان اینکه بررسی آثار ارسالی به جشنواره از وظایف داوران است گفت: مجتبی آقایی در بخش نخست گفتوگوهایی که در مورد جشنواره فجر داشتهام عنوان کردند "جشنواره این سیستمِ بررسی کردن را نداشته است"، سیستم جستجو کردن از وظایف کسی است که در مقام قضاوت قرار میگیرد. همچنین در گفتوگویی که با جمشید حقیقتشناس داشتم، ایشان اعلام کردند که هرسال "حداقل یک میلیارد تومان هزینه شده" است. طبق فراخوان جشنواره 190میلیون تومان برای جوایز پرداختشده و حدود 800میلیون تومان برای مخارج جانبی هزینه شده است. این مبلغ از بسیاری جشنوارههای مهم خارجی، بیشتر است.
او در پاسخ به این سوال که طبق گفتههای آقای خراسانی برخی از داوران در جریان اصل اثر بودهاند آیا نباید از همان ابتدا تصمیم درستی در اینباره گرفته میشد، توضیح داد: بله. اگر داوران اعلام میکردند که اثر شاکر گوکچه باء را ندیدهاند میتوان گفت که داوران اطلاع کافی برای قضاوت نداشتهاند ولی وقتی دانسته این کار را انجام دادهاند، بیعدالتی و خیانتی در حق تمام شرکتکنندگان این جشنواره انجام دادهاند که باید پاسخ دقیق و روشن دهند. از طرف دیگر با پیگیریهای هنرمند ترکیهای در فضاهای مختلف، باعث شده است اعتبار جمعی هنرمندان کشورمان در عرصههای جهانی زیر سؤال برود و از این حرکت و دفاع از آن شرمسار باشند. همین تناقض که جشنوارهای با صرف هزینههای فراوان و با بلندپروازیهای فرامرزی به چنین آسیبی دامن زده باشد، تلخی چنین واقعهای را دوچندان میکند.
عکس از سایت آرتیبیشن