کرول اوتس درباره قربانیان تبعیضهای نژادی در آمریکا نوشت
رمان «قربانی» نوشته جویس کرول اوتس با ترجمه علی قانع توسط نشر چترنگ منتشر شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رمان «قربانی» چاپ سال ۲۰۱۵ است و موضوعی اجتماعی با مضمون نژادپرستی دارد. میتوان گفت که داستان تم پلیسی دارد اما واقعا پلیسی نیست و نویسنده در بستر داستانی مذکور مفاهیمی روانکاوانه و روانشناسانه را نیز مطرح میکند.
این کتاب درواقع روایتی است از اتفاقاتی که در سیستم دولتی و دستگاه پلیس آمریکا برای سیاهپوستان میافتد و زندگی دختر نوجوان ۱۳ ساله سیاهپوستی را به تصویر میکشد که مدعی میشود مورد تعرض گروهی قرار گرفته و داستان با این موضوع شروع میشود. در ادامه برای خواننده روشن میشود که احتمالا یکی از افرادی که در این تعرض گروهی دخیل بودند، پلیس هستند. به همین بهانه مشکلاتی که سیاهپوستان با سیستم ادارات پلیس در آمریکا دارند نیز بیان میشود.
علی قانع مترجم این رمان چندی پیش درباره «قربانی» به ایلنا گفته بود: «قربانی» نیز مانند سایر آثار کرول اوتس پایانی باز دارد و نویسنده قضاوت و تصمیمگیری نهایی درباره اینکه واقعا چه اتفاقی افتاده و چه کسی قربانی است را به برعهده خود خواننده میگذارد. در این رمان با مرگ چند شخصیت مواجه میشویم که نسبت به هر کدام از این مرگها خوانشها و برداشتهای گوناگونی میتوان داشت و این خواننده است که باید در ذهن خود قضاوت و قربانی را مشخص کند.
در پشت جلد این کتاب میخوانیم:
«ادنتا صدای جیغ را از طبقه بالا شنید. تازه به خانه آمده بود و بچهها را که همراهش بودند، فرستاده بود بیرون توی کوچه که بازی کنند و تا صدایشان نکرده است، برنگردند. میشنید که مرد صدایش را بالا برده بود. دخترک جیغ میکشید و التماس میکرد. صدای داد و بیداد را شنید و صدای شکستن چیزی را، و بعد با عجله از پلهها بالا رفت. ادنتا با خودش فکر کرد که من رو هم میشکه و از وحشت این فکر، پاهایش سست شد و خواست برگزدد که جیغ خیلی بدی شنید. سرش را پایین انداخت، وارد اتاق شد و انیس را بالای سر سیبلا دید. انیس دختر کوچک بیچاره را مشت و لگد گرفته بود. وقتی انیس خودش را جمع و جور کرد و بیآنکه به او نگاه کند از اتاق بیرون رفت، ادنتا نهایت خشم و غضب را در چهره مردک مست دید. دومین چیزی که دید سیبلا بود که کتکخورده و داغان کف اتاق افتاده بود. قطرههای خون مثل بارانی تیزه همهجا ریخته بود. درست نمیدانست خون از لای دندانهایش شره میکرد یا از سر و صورتش. ادنتا سرش به دوران افتاد و از حال رفت. چند لحظه بعد به خودش آمد، سر پا ایستاد و با خودش گفت ادنتا، تو حالت خوبه.
جویس کرول اوتس یکی از محبوبترین؛ پرکارترین و مطرحترین نویسندگان زن معاصر آمریکا محسوب میشود که در داستانهایش بیشتر به فقر، آزار جنسی، تضاد طبقاتی، عشق به قدرت، زنان و خشونت میپردازد.
رمانهای «جانورها»، «دختر گور کن»، «آنها»، «موطلایی»، «یک دوشیزه زیبا»، «پرنده کوچک در بهشت»، «شبهای وحشی»، «برای چی دوستت داشتم»، «عروس بیوه»، «سیاهاب»، «عشق تابستانی»، «شوهر عزیز من» و «پدرکشی» از مهمترین آثار داستانی او هستند که به فارسی نیز ترجمه شدهاند.
جویس کرول اوتس همچنین جوایزی مثل جایزه ملی کتاب (۱۹۷۰)، جایزه ادبی برام استوکر (۱۹۹۶)، جایزه منتقدین ادبی (۲۰۰۳)، جایزه ادبی تریبون شیکاگو (۲۰۰۶)، مدال ملی علوم انسانی (۲۰۱۰)، دکتری افتخاری هنر در دانشگاه پنسیلوانیا (۲۰۱۱) و نامزد جایزه ادبی پولیتزر برای داستان آب سیاه (۱۹۹۳) و نامزد جایزه ادبی پِن فاکنر برای رمان چیزی که من برایش زندگی میکردم (۱۹۹۵) را نیز در کارنامه دارد و برای دریافت جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۶ نیز نامزد شده بود.
رمان «قربانی» نوشته جویس کرول اوتس با ترجمه علی قانع در ۴۱۰ صفحه به قیمت ۳۱هزار تومان توسط نشر چترنگ منتشر شده است.