اجرای «زار» در صحنه تئاتر/ آیین جنوب را مثل کیارستمی و بیضایی قدر ندانستیم
جواد صداقت، طراح، کارگردان و دراماتورژ «اگر شبی از شبهای تهران مسافری» گفت: در این نمایش نگاهی به فضای آیین جنوب شده و آیین «زار» کل سیستم کار را دربرگرفته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «اگر شبی از شبهای تهران مسافری» با طراحی، کارگردانی و دراماتورژی مشترک جواد صداقت و الهام ابنی، در تالار مولوی روی صحنه رفته است.
در خلاصه داستان آن آمده است: در شب عروسی دختر طغرل سیاه بازی میمیرد و روحش وارد جسم طغرل میشود و طغرل میپندارد که خودش سیاه باز است و...
جواد صداقت در گفتگو با خبرنگار ایلنا، سبک نمایش «اگر شبی از شبهای تهران مسافری» را جدی اما با تهمایههایی از گروتسک خواند و گفت: تعریفی که ما از گروتسک داریم طنز تلخ اجتماعی است. این نمایش به نوعی به این میپردازد که در لایههای زیرین اجتماع چه اتفاقاتی میافتد و یک فضای اجتماعی تراژیک و تلخ را روایت میکند.
صداقت، این متن دراماتورژی شده را از داستان علی شمس عنوان کرد و گفت: اما آنچه اجرا میکنیم تفاوت زیادی با متن اصلی دارد؛ خیلی مستقیم دراماتورژی در کار رقم خورده و نگاهی به فضای آیین جنوب و آیین زار شده است.
او با اشاره به قرابت داستان این نمایش با آیین زار و آیینهای جنوب گفت: اینکه «طغرل» احساس میکند که سیاه وارد بدنش شده است همان فضای زار را تداعی میکند. همان فضای دگردیسی که در وجودش به وجود آمده است؛ آیین زار خیلی به کار ما کمک کرد. فضاهایی که ما در اصل در خیال داریم جابهجا میکنیم به باور طغرلی که دچار شوک شده رسیده است.
کارگردان «اگر شبی از شبهای تهران مسافری» با اشاره به طرح اصلی داستان گفت: این خانواده به خارج شهر میروند چون طغرل دیگر نمیتواند با مردم عادی ارتباط برقرار کند و خودش را مقصر مرگ سیاه میداند و با تمام فکر و ذکرش حس میکند باردارِ سیاه است.
صداقت ادامه داد: در طراحی لباس کار به نوعی جسارت خاصی به وجود آمده با حالت پردهخوانی شخصیتها تغییر میکنند در صورتی که اینها بازی در بازی است. یک صبح تا شبی است؛ زن طغرل همینجور هر روز بازی درمیآورد برای شوهرش تا آن آرامش را داشته باشد. چون عنوان میشود که من او را پیش دعانویس بردم خوب نشد، زار درمانی کردم خوب نشد، بردمش دکتر و... و خیلی اتفاقات دیگر. هر روز دارد تکرار میکند از زمان خودش برای او حرف میزند که در زندگیمان چه اتفاقی افتاد شب عروسی دخترمان چه شد و کل این ماجراها دستهدسته میشود تا دوباره به یک آرامشی برسد و استراحتی کند و شب شود و بخوابد.
او یادآور شد: وجود زار در این سیستم خیلی به ما کمک کرد از این لحاظ که در تغییر صحنهها و تغییر شخصیتها با آئینهای مختلف و رسم و رسوم جنوب سر و کار داشتیم. خود پدیده زار هم یکجوری در این کار به وجود آمده که از استارت تا پایان کار رگههایش در داستان وجود دارد تا لحظه پایان که ما چیزی شبیه زار را در داخل صحنه اجرا میرویم.
صداقت با اشاره به مبتنی بر موسیقی بودن نمایش گفت: این جرا، تقریبا کار موزیکال است؛ از استارت تا پایان سیتسم موسیقی بومی در داخل کار وجود دارد. هیچ ساز الکترونیکی در این موسیقی نداریم و از سازهای دمام، نی انبان، ضرب، سنج و یکسری زنگوله و زنگ استفاده میکنیم.
این طراح و کارگردان با اشاره به چگونگی انتخاب متن گفت: متن آقای شمس چند سال پیش برگزیده جشنواره آیین سنتی شده بود؛ متنی که برگرفته از داستانهای هزار و یک شب است. ما براساس آن فضایی که از متن سراغ داشتیم تغییراتی ایجاد کردیم. مثلا ۱۳ پرسوناژ و کاراکتر در آن متن داستانی بود که ما آن را به دو کاراکتر تقلیل دادیم. تمام فضاها در برداشت داستانی ما بازی در بازی میشود و راوی اصلی زن طغرل است. اینکه این اتفاق را رقم زدیم به خاطر شوکه شدن طغرل است.
صداقت با اشاره به داستان اصلی «اگر شبی از شبهای تهران مسافری» گفت: شب عروسی دختر طغرل است و سیاه بازی را دعوت کردهاند به مراسم که به شادسازی بپردازد. از حرص پول خوردن میمیرد و با این اتفاق طغرل شوکه میشود و نمیداند با جسد چه کند و خودش را باعث و بانی مرگ سیاه میداند؛ اتفاقاتی برایش میافتد که احساس میکند روح سیاه در جسم او آمده است و حس میکند خودش دیگر سیاه است. این داستان وقتی آگاهانه سراغ ما آمد از آیین جنوب و زار درمانی و سایکو درام استفاده کردیم.
فضای تئاتر کشور آشپزخانهای، ایستا و مونولوگگویی شده
او با بیان اینکه «این تئاتر سایکو است و فضای درمانی دارد» گفت: نتیجه خوبی گرفتیم. احساس میکنم آیین جنوب در آثار نمایشی ایران بسیار جای کار دارد. آیینها و سنتهای جنوب باید به تمام جهان انتقال پیدا کنند چون دراماتیک و نمایشی هستند. این فضای دراماتیک که داخل آیینها وجود دارد را به هیچ عنوان نمیتوانیم عینا تبدیل به اثر نمایشی کنیم چون نه از نزدیک دیدهایم و نه میتوانیم عین آنها این فضا را به وجود بیاوریم اما تا جایی که امکان دارد از لحظهها و نشانههایش استفاده میکنیم و من فکر میکنم در این قضیه گروه کارگردانی موفق عمل کرده است.
صداقت با اشاره به میزان آشنایی خود با آیین زار گفت: من از نزدیک این آیین را ندیدهام چون اجازه نمیدهند که آدم عادی به این مراسم برود. حتی کسی که میرود محتاطانه با او برخورد شده و اصل ماجرا را نشانش نمیدهند. اما خدا را شکر میکنم که هنوز آیین زار در جنوب بکر و دست نخورده مانده و اجازه نمیدهند همه دید شود. از منظر خیلیها پنهان مانده و این خیلی خوب است.
این کارگردان بوشهری ادامه داد: با بزرگان این فضا و بابا زارها صحبت کردهام؛ «باد جن» ناصر تقوایی را هم دیدهام. تعجب میکنم آن دوره چطور اجازه دادند دوربین وارد شود و تصویری گرفته شود الان که نه تنها دوربین بلکه حتی اجازه نمیدهند کسی وارد حریمشان شود. احساس میکنم هر روز که دنیا پیشرفت میکند به لحاظ فکری آنها با تعمقتر میشوند و همین، درمان عجیبی که دارند را رمزآلودتر میکند.
صداقت فضای نمایش خود خود را نه سنتی بلکه فضای مدرنی در روایت خواند و گفت: «اگر شبی از شبهای تهران» روایتی چند پاره دارد و باید مخاطب انقدر هوشیارانه عمل کند که از شروع کار کلام به کلام و تصویر به تصویر با این فضا عجین شود و جلو برود. اگر به اندازه ثانیهای از کار غفلت کند کل کار از ذهنش پریده است. باید تمام واژهها و داستانکها را باهم تلفیق کند و آن موقع است که در پایان میفهمد چه اتفاقی روی صحنه میافتد و چه فضای عجیب و غریبی دارد شکل پیدا میکند.
او با اشاره در خصوص فضای تئاتر به خصوص تئاتر جنوب گفت: در تئاتر تهران که شاید در کل کشور همه گیر شده باشد فضای تئاتر آشپزخانهای، ایستایی و مونولوگگویی شده است. یک طرفه دارند قضاوت میکنند و بخشی از تماشاگر هم با دیدن چهرههای مطرح تلویزیونی و سینمایی هجوم میآورد و اصلا کاری به هرمونوتیک ماجرا و درک و فهماش ندارد.
صداقت ادامه داد: اما اتفاقی که در این نمایش میافتد و حس میکنم در آثار بعدیام هم اتفاق خواهد افتاد، این است که حس میکنم باید سنت و آیین و فضاهای نمایشی که در جنوب کشور وجود دارد را به تمام جهان ارائه دهم. چون فکر میکنم جهان قیام میکند در برابر این فضاها. چون دوست دارد این فضاها را درک کند. آن موقع نه به تحجر ما نگاه میکنند نه اینکه جهان سومی هستیم بلکه به اندیشهای نگاه میکند که میخواهند آن را کشف کند. آن طرف دنیا دنبال کشف و شهودند اما برخی اینسو دنبال لایههای فرومایه و پست هستند. احساس میکنم مخاطب تنبل و آسوده دوست دارد سهل و آسان به همه چیز نگاه کند و دنبال کشف و شهود و کالبد شکافی اثر نیست. نقدهای رسانه هم گاهی در همین راستا هستند.
این کارگردان تئاتر یادآور شد: تئاتر ایران وامدار بهرام بیضایی است؛ او بزرگ است و ما هیچ وقت قدر او را نفهمیدیم و نخواهیم هم فهمید. ما قدر هیچ کدام از بزرگان را نفهمیدیم. عباس کیارستمی در جهان حرف برای گفتن داشت اما اینجا جور دیگری نگاهش میکردیم. هرکدام از بزرگان ما که در جهان توانستند اندیشههایشان را ارائه دهند ما در ایران نتوانستیم از آنها استفاده کنیم؛ من احساس میکنم آیین جنوب هم عین این آدم هاست.
صداقت ادامه داد: آیین جنوب، شرق، غرب، کویر و شمال و حتی در تهران (چاله میدانی و حمامی) گم شده است. چرا سیاهبازی و تخت حوضی و روحوضی و عروسک بازی ما گم شده است؟ ما آنقدر که باید به آثار و جشنواره آیین سنتی بها نمیدهیم و اینجای سوال دارد و تماشاگر امروز تئاتر اصلا حوصله فکر ندارد که بنشیند پای بعضی آثار بیند چه اتفاقی میافتد. البته نمونههای خوبی هم دیدم که زیبا به اثر نگاه کردند.
حشمتاله غضنفر، الهام ابنی دو بازیگر نمایش «اگر شبی از شبهای تهران مسافری» هستند که با طراحی کارگردانی و دراماتورژی مشترک جواد صداقت و الهام ابنی در سالن کوچک مولوی روی صحنه رفته و تا ۲۶ دی ساعت ۱۷ اجرا خواهد شد.