چالشهای پیشِروی کتاب و ادبیات ایران برای جهانی شدن
صادق سمیعی میگوید کتابهای ایرانی هم زمانی جهانی میشوند که مثلا فرد انگلیسیزبانی که فارسی میداند برای ترجمه آثار ادبی ایران اقدام کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بارها در گفتوگوها یا نشستهای مختلف از زبان مسئولان فرهنگی، اهالی قلم و فعالان حوزه کتاب نشر میشنویم که کتاب و ادبیات ایران هنور موفق نشده در بازارهای جهانی خودی نشان بدهد و جایگاهی کسب کند. دلایل و فاکتورهای مختلفی از جمله موانع اقتصادی و ضعف بنیه مالی صنعت نشر کشور، عدم پیوستن ایران به کنوانسیونهای بینالمللی حفظ حقوق مالیکت معنوی از جمله کنوانسیون برن و قانون کپیرایت؛ ضعف در کیفیت آثار و ... نیز بر کمرنگ بودن حضور کتتب و ادبیات ایران تاثیرگذار هستند.
البته یک سالی میشود که طرح گرنت با هدف حمایت از آثار ایرانی برای ترجمه به سایر زبانها کلید خورده و تا حدودی هم پیش رفته است. یا از بورسیه نمایشگاه کتاب تهران برای ده فعال برجسته در حوزه کتاب و نشر در دستور کار قرار گرفته است. اما واقعا برای حضور موثرتری در فضای نشر بینالملل نیازمند برنامهریزیهای دقیقتری با توجه به آسیبشناسیها هستیم.
صادق سمیعی (مدیر انتشارات کتابسرا) در پاسخ به این سوال که کتاب و ادبیات ایران چه جایی در میان بازارهای بینالمللی و کتابخوانی جهانی دارد؛ به ایلنا میگوید: اساس میزان حضور کتاب و ادبیات و نشر ایران در بازارهای جهانی صفر مطلق است و این موضوع چندین و چند دلیل متعدد دارد. قبل از هر چیز و فارغ از موانع احتمالی اقتصادی و مالی باید توجه داشته باشیم که تمام آثار شاهکار آمریکای جنوبی اعم از برزیلی و پرتغالی زمانی که به زبانی بینالمللی مثل انگلیسی ترجمه شده است این برگردان نه توسط کسی که خودش پرتغالی یا اسپانیایی است، بلکه توسط فردی انگلیسی که زبان پرتغالی یا اسپانیایی را آموخته انجام شده است. به نظر من کتابهای ایرانی هم زمانی جهانی میشوند که مثلا فرد انگلیسیزبانی که فارسی میداند برای ترجمه آثار ادبی ایران اقدام کند.
مدیر انتشارات کتابسرا ادامه میدهد: هرجا هم صحبت شده به مسئولان و مدیران فرهنگی گفتهام که اگر احیانا بورسهای تحصیل در زبان فارسی در دانشگاههای تهران و سایر دانشگاههای معتبر ایران برقرار باشد و مثلا سالی 100 دانشجوی خارجی در این رشته تحصیل کنند و چنانچه 10 نفر از اینها بعد از اتمام به دنبال ترجمه آثار ادبیات فارسی باشند هم تازه بعد از 10 سال 100 مترجم بومی از سایر زبانها داریم که برای برگرداندن آثار فارسی آمورش دیدهاند. از همین تعداد هم 5 تا 10 نفر آثار فارسی را به زبان خودشان برگرداند میبینیم که کتابهای فارسی و ادبیات ما میتواند در جهان مطرح شود.
سمیعی سپس به اشاره به نقش کیفیت ادبیات و آثار تولیدی برای ورود به کتابفروشیهای مختلف سراسز جهان تاکید میکند: البته همه داستان هم مربوط به مسائل مالی یا عدم آموزش کافی زبان فارسی به دانشجویانی از دیگر کشورها نیست. ما ایرانیها تصور میکنیم که نویسندگان بسیار خوبی داریم؛ درصورتی که چنین قطعیتی نمیتوان داشت. برخی از داستان و دیگر آثار نویسندگان خارجی را که میخوانیم میبینیم افکار، اطلاعات و .. آنها تا چه حد وسیع و گسترده است.
او میافزاد: در حال حاضر مشغول مطالعه کتابی از کن فالود هستم که به جنگ جهانی اول میپردازد. واقعا تعجبآور است که این نویسنده چه اطلاعات و معمولات خوب و کاملی درباره تانک روسی، سلاحها و ادوات جنگی آمریکایی دارد و چه چقدر مطالب را با جزئیات دقیق روایت میکند و حتی اسامی تمامی خیابانهای ممالک مختلف را میداند. این مسئله باعث شده با خواندن کتاب اصلا آدم دیوانه شود که این حجم از معمولات و داده چگونه ممکن است در ذهن یک نفر به چنین جمعبندی رسیده باشد. ما چنین افرادی را در ایران نداریم.
به نظر میرسد برای رسیدن کتاب و ادبیات ایران به جایگاهی نسبتا قابل قبول نیازمند سیاستگذاری زیرساختی هستیم که شاید جدی گرفتن ادبیات، نوشتن و اهالی فرهنگ و همچنین توجه بیشتر به کتاب و صنعت نشر در کنار اهتمام به آموزش دانشجویان فارسی زبان خارجی مهمترین سرفصلهای آن باشند. در غیر این صورت اگر در همه نمایشگاههای خارجی کتاب هم حضور داشته باشم خروجی و دستاوردی برای کتاب و ادبیات ما نخواهد داشت و این حضورها ما را به اهدافمان، حتی نزدیک هم نمیکند.