محبوبیت و خودشیفتگی را با شبکههای اجتماعی تجربه میکنیم
مشکل گیتی قرار است تلنگری باشد بر حضور شبکههای مجازی در زندگی امروزی ایرانیها. این فیلم سهم زنان در تاثیرپذیری از این آسیب را مورد کنکاش قرار داده است.
فیلم مشکل گیتی ساخته بهرام کاظمی؛ جامعه و در پس آن خانواده را هدف گرفته است. در این فیلم شخصیت اصلی زن یعنی گیتی درگیر شبکههای اجتماعی میشود. موضوعی که کارگردان آن را مربوط به تمام افراد خانواده میداند نه تنها زنان.
کاظمی میگوید: لذتی در شبکههای مجازی هست که واقعا به قطع ارتباطات عاطفی نمیارزد. این آسیب جدی تمام خانواده؛ زن یا مرد یا بچهها را تهدید میکند. گفتگوی ایلنا با این کارگردان را در زیر بخوانید:
لابد قبل از ساخت فیلم پژوهشهای لازم را انجام دادهاید؛ در این مرحله شما مشکل زنان ایران را در دیده نشدن میدانید و آیا شبکههای اجتماعی قرار است کمبودهای ناشی از دیده نشدن آنها را پرکنند؟
این فیلم فقط قضیه زنها را مطرح نمیکند. در فیلم ما شخصیت خانمی داریم که یک گوشی ساده دارد که اصلا در فضای مجازی سرنمیکند (صوفیا دلیر). این فیلم نقد فضای اجتماعی است با چاشنی خانوادگی و این مساله مطرح میشود که اگر تصمیم بگیرید؛ میتوانید در آینده خود تاثیرگذار باشید یعنی میتوانید آینده پیش رویتان را مقداری تغییر دهید. این اتفاقها به صورت موازی در فیلم پیش میرود. اما همزمان نقد فضای مجازی هم در فیلم طرح میشود. گینی آنقدر در فضای مجازی غرق است که دچار توهم میشود آیا شوهرش دارد به خانم دیگری گرایش پیدا میکند؟ این دنیای فیلم است و شاید یک چاشنیهای غیرواقعی در فیلم باشد. تلاش کردم فیلم بتواند یکی از معضلات مهم اجتماعی روز را مطرح کند و ضعیف و قوی بودن فیلم به دید مخاطب برمیگردد.
نوجویی و هیجانخواهی، میل به محبوبیت و خودشیفتگی، حفظ ارتباط با دیگران حتی در تنهایی، حس پیشرفت و غرور و اعتیاد اینترنتی میتوانند دلایلی برای حضور پررنگ زنان در شبکههای مجازی باشند. دقیقا همین عوامل میتوانند در پسران نیز نیاز به شبکههای اجتماعی را توجیه کند؛ آیا این دلایل از نظر شما توجیهپذیر است و آیا کارکرد این دلایل در دو گروه زنان و مردان به یک میزان صدق میکند؟
دیده شدن یا نشدن فقط مخصوص خانمها نیست. این میل به دیده شدن در شبکههای اجتماعی در تمامی وادیهای زندگی رسوخ کرده است. فضای مجازی در کنار ویژگیهای مثبت خود آسیبهایی هم دارد حتما ما در مشکل گیتی نمیتوانستیم به تمام این آسیبها اشاره کنیم. این فیلم تلنگر میزند که این مشکل وجود دارد و مراقب خودتان باشید و به خانواده و ارتباطات لطمه نزنید. یک زمانی ما برای هم کارت تبریک میفرستادیم نامه مینوشتیم مدتهاست که ما دست خط همدیگر را ندیدهایم و انگار داریم هویت خودمان را از دست میدهیم. مشکل گیتی اهل نسخه پیچیدن نیست طبق عرایض قبلیام نیتش فقط تلنگر زدن است که مراقب فضای مجازی باشید که به ارکان خانواده آسیب نرساند. به دلیل استفاده بیرویه از فضای مجازی، طلاقهای عاطفی در خانوادهها بیشتر شده است.
وقتی به بسترهای امروزی جامعه نگاه میکنیم؛ شاهدیم که نیمی از شاغلان و بیش از نیمی از دانشجویان کشور را زنان تشکیل میدهند. پس تعبیر دیده نشدن برای زنان در جامعه امروز نمیتواند قابل استناد باشد. ازسویی حتی بخشی از زنان غیرشاغل در جامعه ازسوی خانوادهها مشکلی برای حضور در اجتماعات دوستانه یا گروهی در جامعه ندارند؛ پس اینهمه تلاش برای دیده شدن را چگونه میتواند توجیه کرد؟
این معضل اجتماعی در تمام اعضای خانواده وجود دارد و معطوف به زنهای خانواده نمیشود دختربچهای هشت، نه سالهای دیدم که در اتاق خواب است و مادرش در آشپزخانه است در تلگرام به مادرش میگوید شام چی داریم و مادرش در همان تلگرام جواب او را میدهد. یعنی ارتباط در حد صدا هم در حال ازبین رفتن است. لذتی در شبکههای مجازی وجود دارد که واقعا به قطع ارتباطات عاطفی نمیارزد. این آسیب جدی چه زن چه مرد، در تمام اعضای خانواده وجود دارد.
آیا میتوان گفت مهمترین کارکرد اصرار بر عضویت در شبکههای اجتماعی در میان زنان به علاقه آنها به تجربه شکلگیری دوستیهای نامتعارف و یافتن دوستهای مجازی در میان زنان و مردان به ویژه متأهل بازمیگردد؟ و آیا ضربه این نوع وابستگی به شبکههای اجتماعی که امروز به دو دسته طلاقهای واقعی و عاطفی در آینده قابل کنترل هست یا خیر؟
کنترل رفتارهایی که باعث طلاقهای عاطفی و واقعی میشود. کار بسیار سختی است این سوال را باید از جامعهشناسان و روانشناسان پرسید. اما من یک جمله میگویم که به نظرم هم پاسخ شماست هم فضای مجازی را تعریف میکند. فضای مجازی کاری که میکند این است که ارتباط شما را با دنیای بیرون برقرار میکند و در همان لحظه دارد ارتباط شما را با نزدیکترین فرد قطع میکند.
بنظرتان آیا سینمای ایران به اندازه کافی به این مضمون پرداخته؟
من تمام فیلمها را موفق نشدم ببینم اما تا همین جا من اثری را ندیدم که به این معضل و آسیب بزرگ اجتماعی بپردازد. یک جایی کوتاه در فیلم رخ دیوانه آقای داودی یک اشارهای شد در استارت فیلم که بسیار هوشمندانه و خوب هم بود البته رخ دیوانه داستانش چیز دیگری بود که خودتان دیدید. غیر از این فیلم حداقل من در سینمای ایران چیزی ندیدم.
به نظر شما ورود مسائل عاطفی و خانوادگی به محل کار، روند شغلی را مختل نمیکند؟
گمان ارتباط عاطفی بین حمید فرخنژاد و یکتا ناصر بر اثر توهمی است که خانم نونهالی پیدا میکند. ارتباط عاطفی در پروژهها از یک طرف امکان دارد مثبت باشد و از یک طرف منفی. نمیشود حکم صادر کرد که برقراری ارتباط عاطفی در محل کار میتواند خوب یا بد باشد. اما در کلیت وارد کردن بعد احساس و مسائل عاطفی به پروژه مورد نظر صدمه وارد میکند.
مشکل حمید فرخنژاد در اعتیاد همسرش به شبکههای اجتماعی چیست؟
در یکی از سکانسها دیالوگی دارد که میگوید تو که همیشه گرفتار کارهایت هستی و من دل مشغولیهای خودم را دارم و این باعث شده است که کمی بین ما فاصله بیفتد. خانم نونهالی زمانی که میخواهد زندگیاش را تغییر بدهد و میخواهد کاری بکند و میخواهد زندگیاش را تغییر دهد و شام آخر را فراهم میکند اما دلمشغولیهای فرخنژاد باعث میشود که گرایش همسرش به سمت شبکههای مجازی بیشتر شود. این چیزی که در فیلم مطرح شده است یک جامعه مصرفی است یک عده در بوتیک دارند خرید میکنند و یک عده در مزون و ایرج هم سر ساختمان است و دارد ساختمانش را میسازد. این دو قشر چیزی است که در جامعه بلد است یعنی ما یا داریم ساختمانسازی میبینیم و این طرف داریم جامعه مصرفی میبینیم. همه را درگیر کرده است همه طراوت اجتماعی به ظرفیت خود درگیر این معضل اجتماعی شدهاند و امیدوارم که جامعهشناسان و روانشناسان کار بیشتری را روی این معضل فراگیر انجام دهند.