انتقام زنان از مردانِ متجاوز با رمان/ جنگل نروژی بعداز ۳ سال هنوز خاک میخورد
مهدی غبرایی از اتمام ترجمه رمان «۱Q۸۴» تا پایان سال و انتشار آن خبر داد. دیگر آنکه گرچه ترجمه این مترجم از رمان «جنگل نوروژی» سه سال برای دریافت مجوز معطل مانده اما این روزها سر و کله ترجمه دیگری از همین رمان به قلم مترجم جوان دیگری در بازار کتاب منتشر شده است.
مهدی غبرایی (مترجم) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره آخرین ترجمههایش از آثار هاروکی موراکامی گفت: نزدیک به یک سال و نیم است که ترجمه رمان «۱Q۸۴» را در دست دارم. از این رمان بلند سه جلدی، ترجمه دو جلد به اتمام رسیده و جلد سوم نیز تقریبا مراحل پایانی ترجمه را میگذراند و امیدوارم بتوانم تا پایان سال ترجمههای نهایی را به ناشر تحویل بدهم.
غبرایی گفت: این رمان در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ منتشر شده و کار یکی مانده به آخر این نویسنده بعد از «سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای سرگشتگی» است و هر جلد نیز نزدیک به ۵۰۰ صفحه حجم دارد.
او افزود: برنامهای برای ترجمه این اثر نداشتم اما چون ترجمهای فاقد کیفیت لازم از رمان مذکور منتشر و به بازار آمد به پیشنهاد ترجمه آن پاسخ مثبت دادم. این رمان تا حدودی به رمان «۱۹۸۴» جورج اورول هم گریزی میزند.
مترجم آثار موراکامی سپس در توضیح بیشتر درباره رمان «۱Q۸۴» بیان کرد: این رمان با یک پیشزمینه جنایی آغاز میشود اما با عشق به پایان میرسد. بر عکس بیشتر کارهای موراکامی امید و مهربانی در این کار دیده میشود و ناامیدی و هرمانی غالب در آثار او مثل «جنگل نروژی» کمتر بروز و ظهور پیدا میکند. پایان داستان که به عشق و محبت ختم میشود حتی ممکن است خواننده را با این تفکر مواجه کند که آیا واقعا این اثر نوشته هارومی موراکامی است؟
غبرایی ادامه داد: پیشزمینه جنایی داستان از جایی آغاز میشود که دختری جوان به نام «آئو مانه» با زن بیوهای آشنا میشود که دخترش بعد از اینکه توسط مردی مورد تجاوز قرار میگیرد دست به خودکشی میزند و فوت میکند. این زن میخواهد از تمام مردان متجاوز انتقام بگیرد و به کمک دختر جوان و روشها و تکنیکهایی که به کار میبرد هدف خود را تا جایی به انجام میرساند و دستکم از ۳ مرد متجاوز انتقام میگیرد. در کنار این اتفاقات، ماجرای عشق و علاقه دختر به پسری که از ۱۰ سالگی او را میشناخته نیز وجود دارد. تمامی این اتفاقات در سال ۱۹۸۴ میگذرد و حالا دختر و پسر مورد علاقهاس نزدیک به ۳۰ سال دارند. نهایتا با وجود تمامی مسائل و مشکلاتی که روایت میشود این دو نفر به یکدیگر میرسند. البته در کنار تمامی این ماجراها موراکامی روایتهایی از مکتبهای مسلکی و فرقههایی که آن سالها در ژاپن فعالیت میکردند و اینکه چگونه در این کشور در برخی موارد از قدرت بالایی هم برخوردار بودهاند را با خواننده درمیان میگذارد.
مترجم رمانهای «پس از تاریکی» و «کافکا در کرانه» در پاسخ به این سوال که چرا ترجمهاش از رمان «جنگل نوروژی» با وجود اینکه این داستان با ترجمه مترجمی جوان به بازار آمده بعد از نزدیک به ۳ سال هنوز مجوز نگرفته است؛ گفت: بیش از ۳ سال است که ترجمه رمان «جنگل نوروژی» معطل دریافت مجوز مانده است. در دولت قبل که پاسخی درباره چرایی این موضوع داده نشد و وزارت ارشاد دولت یازدهم هم در جواب پیگیریها میگوید که در حال بررسی هستند و وعدههایی میدهند. واقعا تعجب میکنم چرا نتیجه کار مترجمی که بیش از ۱۰ اثر از موراکامی را به فارسی بازگردانده باید برای دریافت مجوز با مشکل مواجه شود. آنهم در حالی که اثر مذکور عملا با ترجمهای دیگر مجوز لازم برای انتشار را گرفته است. هرچند قولهایی برای دریافت مجوز این ترجمه دادهاند و امیدوارم که به نتیجه هم منتهی شود.
غبرایی اضافه کرد: ترجمه رمان «جنگل نروژی» خودم را با اصلاحات و ملاحظاتی از روز ناچاری برای دریافت مجوز مدتیست ارائه دادهام؛ با این حال لیستی از اصلاحیههای مورد نیاز ارائه شد و بعد از انجام آنها نیز دیگر پاسخی ندارند اما هنوز بیش از ۴ سال است که مدام امروز و فردا میکنند. علاوه بر این اثر داستان «این ناقوس مرگ کیست؟» از ارنست همینگوی هم ۶ سال و «آلیس در سرزمین عجایب» نیز بیش از ۲ سال است که منتظر مجوز هستند. گفتن از برخی مشکلاتی که بر سر نوبت چاپهای بعدی آثار مجوز گرفته هم پیش میآید؛ دیگر خیلی تکراری است.
او در پایان با اشاره به نام رمان «جنگل نروژی» یادآور شد: این رمان با نام «جنگل نوروژی» جا افتاده و به مخاطبان معرفی شده است، خود من هم همین نام را استفاده کردم اما وقتی دقیقتر جستجو کردم متوجه شدم که عبارت صحیح برای نام این رمان «چوب نوروژی» است و منظور چوبی از درختان کاج است.