تخریب موزه هنرهای معاصر بسیار جدیست
در حالیکه قریب به۴۰ سال از تاسیس این موزه میگذرد، موزه هنرهای معاصر همچنان فاقد بخش حافظت و مرمت است. در صورتی که معتبرترین موزههای هنرهای مدرن در دنیا دارای بخش مرمت و مرکزی برای مطالعه چگونگی حفاظت و مرمت آثار مدرن هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ موزه هنرهای معاصر که حدود ۴۰ سال از تاسیس آن میگذرد؛ این روزها حال و روز خوشی ندارد و از سقفهای نمزده گرفته تا عدم تهویه و هوای گرم آن؛ شرایط را برای آثار ارزشمندی که در آن نگهداری میشود؛ نامساعد کرده است. از آنجا که این موزه با بودجه دولت اداره میشود و زیرمجموعهای از وزارت ارشاد است، هیچگاه منابع مالی مشخصی نه برای بازسازی تاسیسات و ساختمان موزه و نه گنجینهای که در آن نگهداری میشود؛ تعیین نشده است.
لیلی زرقانی (مدرس دانشگاه و مرمتکار) پس از بازدید از موزه هنرهای معاصر و مشاهده وضع نامناسب ساختمان درکنار شرایط اسفبار نگهداری آثار در آن؛ یادداشتی نوشته است. متن یادداشت به شرح زیر است:
حفاظت از آثار تاریخی یکی از وظایف ما در عصر حاضر میباشد. آثار تاریخی (اموال فرهنگی) میتوانند متعلق به قرون گذشته باشند و هم به دوره معاصر این آثار بیانکننده فرهنگ مردمان هر دورهای میباشند. آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران نیز مستثنی از حفاظت نمیباشند. موزه هنرهای معاصر در سال ۱۳۵۶ تاسیس شد. آنچه که از نام این موزه میتوان دریافت، موزهای جهت به نمایش گذاشتن آثار معاصر (مدرن) میباشد. در آن زمان به راهاندازی بخش مرمت توجه نشد، شاید تصوری اشتباه وجود داشت که موزه نیازی به بخش حفاظت و مرمت ندارد چون آثار مدرن و متعلق به زمان حال هستند. با این وجود که قریب به ۴۰ سال از تاسیس این موزه میگذرد و همچنان بخش حافظت و مرمت در این موزه راهاندازی نشده است. اگر موزههای هنرهای مدرن در تمام جهان مورد بررسی قرار دهیم، متوجه میشویم که دارای بخش مرمتی هستند و خود مرکزی برای مطالعه چگونگی حفاظت و مرمت آثار مدرن میباشند. نمیتوانیم با توجه به اینکه آثار متعلق به دوران معاصر میباشد نیاز به حفاظت ندارند، بخش مرمت را در موزه نادیده بگیریم.
در اساسنامه بینالمللی انجمن حفاظت از آثار تاریخی و هنری ۱۹۸۵ کانادا (CCI)، حفاظت شامل کلیه اعمالی است که به منظور حفظ و اعمال فرهنگی برای آیندگان انجام میشوند. هدف آن مطالعه، ثبت، حفظ و نگهداری و مرمت کیفیات پرارزش فرهنگی اثر با حداقل دخالت ممکن میباشد. مرمت در منشور بینالمللی انجمن علمی حفاظت از آثار تاریخی و هنری ۱۹۸۵ کانادا (CCI) چنین توصیف شده است: کلیه اعمالی که ماده موجود و ساختارش را تغییر داده تا به موقعیت اولیه آنکه شناخته شده است بازگردد. این منشور هدف مرمت را نگهداری و آشکار نمودن ارزشهای زیباییشناسانه و تاریخی شیکه بر پایه احترام به شواهد از وضعیت اولیهاش و نگهداری آنچه از اصول باقیمانده است، بیان میدارد.
در نمایشگاه دریای آونگان که در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۹۵ افتتاح شد شاهد آثاری هستیم از هنرمندان ایرانی و عرب. از دو منظر میتوان موزه هنرهای معاصر را مورد بررسی قرارداد: یکی شرایط آثاری که به نمایش درآمدهاند و دیگر شرایط نمایشگاهی موزه.
موضوع بحث میپردازد به آثار هنرمندان ایرانی که متعلق به گنجینه موزه میباشند. برخی از آنها در شرایط نامناسبی هستند. برای نمونه میتوان به چند اثر اشاره کرد. اثر ناصر عصار که دارای مرمت قبلی میباشد که مشخص است که این اثر در بخشی دارای پارگی بوده و مرمت شده است اما مرمتی که به ارزش اثر خدشه وارد کرده است. در همین اثر شاهد این هستیم که بخشی از اثر تحت فشار بوده و لکههای چرکی وجود دارد که مشخص است در اثر عدم حفاظت در گنجینه بوجود آمده است. یک اثر از احصایی در پس زمینه این اثر هم مرمت قبلی وجود دارد که بصورت لکه زرد رنگ میتوان مشاهده کرد و چرکی لایه رنگ که خود نشان از عدم حفاظت دارد. اثر دیگری که دارای آسیب میباشد اثر محمود جوادیپور میباشد که آن هم دارای مرمت قبلی میباشد و کاملا مشخص میباشد. اثری از حسین زندهرودی که در این نمایشگاه به نمایش درآمده آن هم دارای آسیب میباشد. این آثار فاقد ارزش نمایشگاهی هستند آن هم به دلیل حفاظت و مرمت نادرستی که روی آنها انجام گرفته است. این چند نمونه آثار حاکی از این میباشد که حفاظت مناسبی از آثار گنجینه به عمل نمیآید. به نظر میرسد که مرمتهای انجام شده با بیدقتی تمام انجام شدهاند. از طرفی که در تعریف مرمت اهمیت حفظ اصالت اثر تاکید شده است متاسفانه این آثار ارزش موزهای خود را از دست دادهاند.
وضیعت نمایشگاهی موزه هنرهای معاصر تهران در شرایط مناسبی نمیباشد، جهت به نمایش گذاشتن آثار با ورود به موزه هنرهای معاصر به راحتی رطوبت و دمای بالای محیط نمایشگاهی موزه را میتوان حس کرد. در صورتیکه یکی از شرایطی که موزهها و گالریها باید بدان توجه کنند تغییرات دما و رطوبت نسبی هستند. دما و رطوبت نسبی بیش از حد مجاز میتوانند از عوامل آسیب رسان به آثار باشند. بطور مثال نقاشیهای رنگ روغن باید در دمای ۲۰ درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی ۵۰ درجه و بیشترین زمانی در این دما و رطوبت میتوان در معرض نمایش گذاشت ۶ ماه میباشد. برای کنترل دما و رطوبت نسبی باید دماسنج و رطوبت سنج نصب کرد و مسئول مربوطه هر روز باید آن را کنترل کند و در صورت تغییرات اقدامات لازم را جهت رساندن به حد مجاز انجام دهد. در موزه هنرهای معاصر ما مشاهده نمیکنیم که در گالریهای آن دما سنج و رطوبت سنج نصب شده باشند. آنچه که میشود دریافت که دما و رطوبت بیش از حد مجاز برای آثار هستند. مشکل دوم بحث تهویه هوا موزه میباشد که بسیار عملکرد ضعیف دارد. موضوع دیگر، نورپردازی میباشد. نور پردازیها مربوط به همان زمان تاسیس موزه میباشد. این احتمال وجود دارد که میزان تابش نور چراغها بر روی آثارکنترل نمیشوند. بنا به استانداردهای موزهای نور برای نقاشیهای رنگ روغن باید حداکثر ۲۰۰ لوکس باشد. اگر این میزان تغییر کند قطعا به آثار آسیب میزند. اگر اشعه فرابنفش (UV) بیش از ۸۰ wm باشد به آثار آسیب وارد میشد. به نظر میرسد که موزه هنرهای معاصر از نظر شرایط نمایشگاهی شرایطی مناسبی ندارد. بر روی دیوارها شاهد سوراخهایی هستیم که جای میخ یا پیچ هستند، برخی از دیوارها به رنگ آبی هستند که مناسب دیوارهای موزه نمیباشند.. در یکی از گالریهای موزه در پای یکی ازدیوارها شاهد سکویی هستیم که ارتفاع این سکو میتواند حدود ۲۰تا۳۰ سانتیمتر باشد و بالای آن آثار قرار گرفتهاند. کاربرد این سکو که به اندازه طول دیوار میباشد مشخص نیست. اگر به جهت این باشد که مخاطب بیش از اندازه به آثار نزدیک نشود که مناسب موزه نمیباشد. سالهای پیش در موزه هنرهای معاصر سنسورهایی نصب گردید تا زمانیکه مخاطب بیش از اندازه به آثار نزدیک شود اعلام میکرد. متاسفانه در حال حاضر این سنسورها کار نمیکنند.
بطور مختصر آثار به نمایش در آمده و شرایط موزه بررسی شد، با سوالاتی مواجهه میشویم. آیا آثار موزه دارای شناسنامه همراه مستندات اولیه هستند که مرمتگر بتواند در زمان آسیب به اثر بازسازی عینی انجام دهد تا به اثر خدشه وارد نشود؟ آیا آثار که مرمت شدهاند دارای شناسنامه مرمتی هستند یا به عبارتی گزارش مرمتی اثر در موزه موجود میباشد؟ آیا شخص یا اشخاصی که مرمت این آثار را انجام دادند دارای تخصص مرمت نقاشی بودند یا نقاشانی با رفتن به دورههای کوتاه مدت متخصص مرمت شدند؟ آیا با مواد جدید روز مرمت انجام گردیده یا موادی که در مرمت نوین منسوخ شدهاند؟ چرا موزه هنرهای معاصر تهران هنوز بخش مرمت راه اندازی نکرده است که یکی از بخشهای مورد نیاز هر موزه میباشد؟ اگر مرمت آثار را به بخش خصوصی سپردهاند چرا به عنوان ناظر از پژوهشکده مرمت آثار تاریخی فرهنگی زیر مجموعه پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی میباشد دعوت به عمل نیامده که ناظر بر اقدامات مرمتی باشد؟ چرا موزه هنرهای معاصر از کارشناس مرمت بطور ثابت جهت حفاظت و مرمت آثار و کنترل شرایط محیطی استفاده نمیکند؟ آیا مسولین این موزه فکر میکنند که مرمت این آثار باید به دست متخصصان خارجی انجام شود در صورتیکه ما دارای متخصصان مرمت نقاشی هستیم که کار آنها با بهترین مرمتگران اروپایی برابری میکند. آیا از متخصصان موزه داری در موزه استفاده میشود؟ اگر استفاده نمیشود چرا برای پرسنل دورههای موزه داری گذاشته نمیشود که با شرایط موزه داری آشنا شوند؟ چرا اقدام به دفع رطوبت بنا انجام نمیشد؟ چرا شرایط محیطی گالری موزه استاندارد نیست.؟ آیا مخزن موزه هنرهای شرایط محیطی استاندارد را جهت نگهداری آثار برای بلند مدت را دارد؟
یادداشت: لیلی زرقانی؛ کارشناس ارشد مرمت اشیا تاریخی و فرهنگی