رمان فارسی عبوس و مویهگر است
رمان فارسی تکصدا، پداگوژیک و آموزشی است. از یک گفتمان پیروی میکند و تابع یک گفتمان است. عبوس، مویهگر، جدی و فاقد آیرونی است. با این تفاصیل، اگر پیشرفتی در این صد ساله در رمان فارسی اتفاق افتاده است، بیشتر از جنبه کمی است.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ شاپور بهیان ازجمله کسانی است که به حوزه نظریهپردازی رمان پرداخته است. کتاب چکامه گذشته و مرثیه زوال او در حوزه نقد ادبی توسط نشر چشمه و مجموعه داستان در سرزمینی دیگر توسط نشر پیدایش منتشر شدهاند. بهیان؛ درجه دکتریاش را از دانشگاه تهران، با دفاع از رساله خود به نام جامعهشناسی رمان فارسی و مساله دیگری، در سال 1387 دریافت کرد. او را میتوان نمونه مطلوبی از جامعهشناسانی دانست که اعتبار و ارج روایت را در جهان مدرن و پستمدرن داستان دریافته و این ویژگی را با بصیرتها و حساسیتهای جامعهشناختی خود همراه کرده است.
کتاب پیش درآمدی بر رمان از آخرین آثار ترجمه اوست که توسط جرمی هاثورن به نگارش درآمده و به مدد نشر چشمه راهی بازار خواهد شد. جرمی هاثورن از آن دست نظریهپردازانی است که با تاکید بر نحوه خوانش رمان و استفاده از زبانی ساده و نثری دلنشین، گونه ادبی رمان را مورد بررسی قرار میدهد تا علاوه بر دانشگاهیان مخاطبان عام نیز با آن ارتباط برقرار کنند.
شاپور بهیان درباره این کتاب به خبرنگار ایلنا گفت: هاثورن کتاب را برای دانشجویان ادبیات نوشته است اما زبان ساده و بیان همه فهم او کتاب را برای علاقمندان به رمان نیز جذاب میکند.
وی ادامه داد: کتاب عوامل پیدایش رمان، تمایز رمان از سایر اشکال روایت، انواع رمان و تفاوتهای بین آنها، عناصر رمان و مهمتر از همه نقد رمان و رویکردهای مختلف در خوانش رمان را بررسی میکند.
مترجم کتاب پیش درآمدی بر رمان اضافه کرد: مهمترین بخشی که کتاب به آن میپردازد چگونگی مطالعه رمان است. باید بین مطالعه و خواندن رمان تفاوت قائل شد. مطالعه رمان مستلزم نگاه عمیقتر به روابط درون آن است. نکات مهمی وجود دارد که با توجه به آنها میتوان رمان را فهمید و در این کتاب به این نکات پرداخته میشود.
نویسنده مجموعه داستان در سرزمینی دیگر دربارهی شیوههای مطالعه رمان نیز گفت: هر متن ادبی را میتوان به شیوههای متفاوتی خواند. مهم این است که شما از چه رویکردی در بررسی رمان استفاده کنید. رویکردها نحوه خوانش شما را مشخص میکنند. در این کتاب رویکردهای متنی، زمینهیاب، تکوینی، زندگینامهای، خواننده محور، روانشناختی، فمینیستی و... بررسی شده است.
نویسنده کتاب چکامه گذشته و مرثیه زوال افزود: در حوزه مباحث نظری درباره رمان و داستان در زبان فارسی ما با کمبودهای زیادی مواجه هستیم. جای خالی کتابهایی که به تئوری میپردازند؛ احساس میشود. انبوه کتابهای تئوری در جهان به نگارش درمیآیند و اندکی از آنها به فارسی ترجمه میشوند. ترجمه این آثار میتوانند کمک کنند تا ما از برداشتهای ذوقی درباره رمان به سوی دریافتهای روش شناختیتری حرکت کنیم.
بهیان درباره ماهیت رمان امروز فارسی گفت: رمان یک ژانر غیرذاتگرا، کارناوالی و عرصهی حضور گفتمانهای مختلف، آیرونیک و شوخطبعانه است. در نگاه کلی به رمان فارسی درمییابیم که اثر چندانی از این ویژگیها نیست؛ به طور کلی میتوان گفت رمان فارسی تکصدا، پداگوژیک و آموزشی است. از یک گفتمان پیروی میکند و یا تابع یک گفتمان است. عبوس، مویهگر، جدی و فاقد آیرونی است. با این تفاصیل، اگر پیشرفتی در این صد ساله در رمان فارسی اتفاق افتاده است، بیشتر از جنبه کمی است و این هم نتیجه رشد سواد، رشد جمعیت، رشد طبقهی متوسط و تا حد خیلی زیادی تثبیت و مشروعیت یافتن رمان به عنوان ژانری معتبر برای شناخت وجوه هستی است.
وی ادامه داد: از جنبهی کیفی، رمان فارسی هنوز از محدودیتهای پیش گفته عبور نکرده و در دههی اخیر نیز که تا حد خیلی زیادی پیوند خود را با سنت رماننویسی فارسی متقدم گسسته است. رمانی که دیگر نمیتواند با متقدمین خود وارد گفتگو شود، چگونه میتواند از محدودیتهای آن ها عبور کند. رماننویسی که افقهای هدایت را نمیبیند، چگونه میتواند از این افقها عبور کند. سوال این جاست که آیا در این صد سال ما توانستهایم از افقهایی که صادق هدایت برای رمان فارسی رسم کرد، عبور کنیم؟