قاچاقچیان حتی سینماگران را تهدید میکنند/رانتخوارها جلوی هر اعتراضی را میگیرند
شخص قاچاقچی با اره برقی سمتم آمد و گفت: دوربینت را بگذار زمین. به او متذکر شدم که مملکت بیقانون نیست. خطاب به من گفت: برو بابا! اگر بیقانون نبود؛ من اینجا چه کار میکردم؟! اینجا من قانون تعیین میکنم. بعد یک درخت ۱۲۰ ساله را با یک اره قطع کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ در خلال جشنواره سینماحقیقت؛ فیلمی اکران شد که تماشاگر را به یاد تخریب طبیعت بکر میانداخت اما در آن صحبتی از گردنه حیران نبود. جنگل فندقلو در مرز اردبیل و گیلان درمعرض انقراض است. انگار همه گروههای مردمی دست به دست هم دادهاند تا این 16 هزار هکتار جنگل بیمانند به برهوتی تبدیل شود.
فیلم "ویلکچ" دومین فیلم حسن قهرمانی به بررسی یک فاجعه زیست محیطی میپردازد. اگر بخواهیم از موضوع مهمی مانند مورد تهدید قرار گرفتن حسن قهرمانی فاکتور بگیریم؛ میتوان گفت که امروز از 60 هزار هکتار جنگل؛ فقط 16 هکتار دیگر باقی ماندهاست!
حسن قهرمانی معتقد است؛ نه مردم و نه مسئولان اهمیتی برای این جنگل قائل نیستند.
این کارگردان درباره دلیل ساخت این فیلم گفت: من عادت دارم همیشه در منطقه خود مبادرت به فیلمسازی کنم چون معتقدم هر کسی در منطقه و با فرهنگ خودش بزرگ شده و نسبت به آن شناخت کافی دارد و این امر زمینه موفقیتش را بیشتر هم میکند. قبل از این کار؛ فیلم "چشم رود قلب دریاچه" را کار کرده بودم که کاملاً زیست محیطی بود. من شخصا کشش بیشتری به مسائل زیست محیطی دارم.
کارگردان فیلم "ویلکچ" درباره آنچه با عنوان بحران بزرگ محیط زیست از آن یاد میشود، گفت: جنگل فندوقلو درگیر یک بحران بسیار بد زیست محیطی است. بخشی از این منطقه مورد سوءاستفادههای سیاسی و تجاری شده است. دادن مجوزهای فاقد اعتبار معنوی به سودجویان و از طرفی آلوده شدن فضاهای تفریحی توسط مردم؛ از این منطقه زیبا و بکر؛ یک منظره زشت باقی گذاشته است. از طرفی به واسطه وضعیت بد اقتصادی و معیشتی روستاهای اطراف این جنگل؛ همه به آن حمله آوردهاند تا جنگل نابود شود.
وی ادامه داد: من چند مسافرت تفریحی به آنجا داشتم و وضعیت بغرنج آن را از نزدیک دیدهام. در همین حال و هوا از طرف مرکز گسترش سینمای تجربی؛ پیشنهادی برای ساخت یک فیلم زیست محیطی درباره جنگل فندوق ارایه شد. باتوجه به این سابقه ذهنی که درباره منطقه داشتم؛ تحقیقات تکمیلی را شروع کردم و وقتی سختافزار هم فراهم شد، شروع به ساخت آن کردیم. فیلم ابتدا ۴۵ دقیقه بود که با مشورت برخی اساتید به ۳۰ دقیقه کاهش یافت.
وی درباره واکنش سایر رسانهها به این فاجعه زیست محیطی گفت: از بعد رسانهای هیچ کاری برای این محوطه انجام نشد چون کسی دلش نمیخواهد این اتفاقات مطرح شود. شاید هم یکسری افراد که دغدغه محیط زیست را دارند؛ ابزار پرداختن به این کار را ندارند؛ که ما خوشبختانه با ابزاری به نام فیلم این کار را انجام دادیم.
کارگردان فیلم "چشم رود قلب دریاچه" در پاسخ به این سوال که چرا مجلس و نمایندگان مردم این منطقه اقدام عملی در حمایت از طبیعت منطقه و ممانعت از تخریب آن انجام نمیدهند؛ گفت: من در ساخت این کار به یکسری چیزها رسیدهام که بخشی از آن در فیلم موجود است و بخش دیگر را نمیتوانستیم در فیلم بیاوریم. در کشور ما دارد یک رانتخواری اتفاق میافتد که هرکس از هرجایی که بخواهد، میتواند به کشور آسیب بزند و کسی هم نیست که جلوی آن را بگیرد. این جنگل هم جزو همان اتفاقهاست که از قضا همه روی آن دست گذاشتهاند. وقتی در ویلا را میزنید و از صاحب ویلا میپرسید؛ آیا شما مجوز برای ساخت دارید؛ صاحب ویلا برای شما اسلحه میکشد و میپرسد تو اصلاً کی هستی که از من میپرسی مجوز داری یا خیر؟! بعد که به سازمانهای ذیربط مراجعه میکنید؛ همه میگویند ما به کسی مجوز ندادهایم. مگر میشود بدون مجوز چنین ویلاهایی ساخت و هیچ نهاد و هیچ مسئولی هم از موضوع باخبر نباشد؟! یعنی هیچیک از نهادهای محیط زیستی، منابع طبیعی، بنیاد مسکن و جهاد کشاورزی از موضوع خبردار نمیشوند تا وقتی که کار از کار گذشته باشد. مطمئن باشید هر کسی اینجا ویلا ساخته؛ از یکی از این چهار ارگان مجوز گرفته است.
قهرمانی که برای ساخت این فیلم تهدید هم شده؛ گفت: بحث مهمیست که کسی نمیتواند با این دوستان کاری داشته باشد. من در جریان فیلمسازی دو سه بار تهدید شدم. سر قضیه قاچاق چوب؛ بعد از چند روز التماس به محیطبانان که ما را ببرید به جایی که درختان را قطع میکنند تا فیلم بگیریم، بالاخره آدرسی گرفتیم و به آنجا رفتیم که شخص قاچاقچی با اره برقی به سمت من آمد و گفت: دوربینت را بگذار زمین. من چه میتوانستم بگویم؟! به او متذکر شدم که مملکت بیقانون نیست اما او خطاب به من گفت: برو بابا!!! اگر بیقانون نبود؛ من اینجا چه کار میکردم؟!!! اینجا من قانون تعیین میکنم. او یک درخت ۱۲۰ ساله را با یک اره قطع میکرد بعد آن را قطعه قطعه و تکه تکه میکرد؛ بعد هم بار میکرد تا به مقصدش برساند.
وی درباره مسئول مستقیم نظارت به موضوع این جنگل و تخریب آن گفت: من درحالی با اسحله تهدید میشوم که همه نهادها توان نظارت بر این ناهنجاریها را دارند. قوه قضاییه برای تخریب یک هکتار؛ هفت میلیون تومان جریمه تعیین کرده. بسیار خندهدار است. آن کسی که در فیلم میگفت خوشبختانه همه چیز خوب است؛ رئیس اداره منابع طبیعی استان است. هفت میلیون تومان برای یک هکتار! واقعاً خندهدار است. طرف با خود میگوید ۱۰ هکتار خراب میکنم، نهایتاً هفتاد میلیون تومان جریمه میشوم. به نظر شما؛ هفتاد میلیون پول زیادی است که بخواهید برایش این منابع ارزشمند و تقریبا تکرارناپذیر را قلع و قمع کنید یا آنقدر پول هست که اگر کسی دنبال قاچاق باشد؛ به دلیل جریمه سنگین از آن صرفنظر کند؟!
قهرمانی درباره راههای قانونی برخورد با تخریبگران طبیعت گفت: قوانین ضعیفی در کشور ما وجود دارد. اگر بخواهند وضعیت منابع جنگلی را سروسامان دهند ابتدا باید قانون را درست کنند. نه اینکه بخواهند شخصی که دو کیسه ذغال درست میکند را بگیرند و برایش ۱۰ میلیون تومان جریمه ببرند اما درعوض کسی که با بولدوزر سه هکتار جنگل را نابود میکند؛ فقط از بازرسان بپرسند جریمهاش چقدر است؟ بگویید تا ما پرداخت کنیم!
این مستندساز معتقد است؛ روستائیان در قبال چنین فجایعی کاری نمیتوانند بکنند. او در ادامه اضافه کرد: همان روستایی که ما از او صحبت میکنیم؛ زمینش را فروخته؛ اما چگونه؟ وقتی شما از نظر اقتصاد و معیشت ضعیف باشید؛ سرمایهدار پول زمینتان را میدهد و میگوید جریمه آن با من. این آفتیست که جنگل ویلکیچ را قرا گرفته. این روستا در مرز دو استان اردبیل و گیلان قرار گرفته. گیلانیها میگویند به ما ربطی ندارد، اردبیلیها هم میگویند به ما ربطی ندارد. گیلانیها وقت نمیکنند بیایند جنگل را ببینند. اردبیلیها هم میگویند چگونه به محوطه گیلانیها بروم و مانور بدهم. من در فیلم هم اشاره کردم این بحران یک خلاء بزرگ به نام مدیریت یکپارچه دارد. یعنی کسی نیست دلش به حال جنگل بسوزد. از جنگلی که ۶۱ هزار هکتار مساحت داشت الان نزدیک به ۱۶ هزار هکتار باقیمانده و اگر این وضعیت تا ۲۰ سال آینده ادامه یابد؛ منطقه کویر خواهد شد.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که با مدیریت بحران آیا این جنگل قابل بازگشت است؛ گفت: بله؛ به شرطی که برنامهریزیها درست انجام شود البته برای این اتفاق سالها زمان لازم است. درختان نابود شدهاند اما ریشهها هنوز هستند. ساقهها کمکم دارند بالا میآیند. اگر از آنها حفاظت کنیم؛ در زمان طولانی جنگل باز زنده خواهد شد.