ماه در آسمان یا ماه در آب؟!
درحالیکه برخی کارگردانان و نمایشنامهنویسان محمد یعقوبی را به دلیل بازتولید برخی کارهایش مورد سرزنش و انتقاد قرار میدهند اما به نظر میرسد این منتقدان دفاعیه مکرر این کارگردان را نشنیدهاند.
"ماه در آب" عنوان تازهترین نمایش محمد یعقوبی است. کارگردانی خبرساز که طی سالهای اخیر هرگاه به ایران بازگشته، نمایشی را روی صحنه برده است. وقتی در سال 89 با نمایشنامه "از تاریکی" او برخورد تندی شد؛ تصمیم گرفت به جای نوشتن نمایشنامههای جدید سراغ بازتولید آثارش برود.
سبک او اما در بازتولید کارهایش قابل تامل است؛ یعقوبی فیلم کارهای قبلیاش را قبل از اتمام کار؛ نگاه نمیکند. بنابراین به خودش و گروهی که قرار است در بازتولید او را همراهی کنند؛ این فرصت را میدهد که تجربهای متفاوت از نمایش قبلی همان نمایشنامه داشته باشند. درحالیکه برخی کارگردانان و نمایشنامهنویسان محمد یعقوبی را به دلیل بازتولید برخی کارهایش مورد سرزنش و انتقاد قرار میدهند اما به نظر میرسد این منتقدان دفاعیه مکرر این کارگردان را نشنیدهاند. خود یعقوبی میگوید: «اجرای دوباره نمایشنامههایم را سالها پیش در برنامه کارهای آیندهام گنجانده بودم. دلیلش هم این بود که هربار کاری اجرا میکردیم با وجود استقبال و سالن پر از تماشاگر، ناگزیر بودیم پس از ٢٠ تا ٣٠ اجرا سالن را به گروه دیگری بدهیم که در صف انتظار برای اجرا بود، این رنجآور بود ولی چارهای هم نبود. مدیران تئاتر شهر که در گذشته تئاترهایمان را در آنجا اجرا میکردیم برایشان فرقی نمیکرد چهکاری در سالنهایشان اجرا شود، فقط ناگزیر بودند به همه فرصت اجرا بدهند. ما حتی در اجرای دوم «زمستان ۶۶» در تئاتر شهر در سال ۹۰ با وجود شصت اجرا هنوز میتوانستیم به اجرا ادامه بدهیم و تماشاگر داشتیم ولی چون گروهی دیگر منتظر اجرا در آن سالن بودند ناگزیر شدیم سالن را خالی کنیم. وقتی اجرای دوباره «زمستان ۶۶» را در تئاترشهر شروع کردیم، عدهای از تئاتریها هم اعتراض کردند که تئاتر شهر نباید به اجرای دوباره یک تئاتر اختصاص داده شود. خوشبختانه حالا دیگر تعدادی سالن خصوصی در تهران وجود دارد که میتوانم دوباره کارهایم را در این سالنها اجرا کنم.»
نکته حائز اهمیت در مورد بازتولید نمایش طی سالهای اخیر این است که منتقدان بازتولید آثار گذشته، حتی خودشان نیز به ایدهشان پایبند باقی نماندند. این منتقدان که معمولا با شعار ضرورت تولیدات تازه در عرصه تئاتر امثال یعقوبی را زیر سئوال میبردند، بخصوص طی یک سال اخیر دست به بازتولید آثار گذشته شان زدند. هر چند برخی از آنها در همین بخش نیز ناکام ماندند و حتی موفق به بازتولید آثار قبلیشان هم نشدند.
با همه اینها محمد یعقوبی همواره در بازگشت به ایران خبرساز بوده است. او در "ماه در آب" نسخه 95 خود هم متن را دستخوش تغییراتی کرده، هم در طراحی صحنه شکل تازهای را تجربه کرده و هم در کارگردانی سعی کرده است به ایدههای تازهای برسد. اتفاقی که بهخصوص در نیمه دوم نمایش ماه در آب محسوس است. درحالیکه این روزها برخی نمایشها حتی آنهایی که به سالنهای مهم تئاتر راه یافتهاند؛ پر شده از بازیهای پر از اغراق که تماشاگر را از یک جایی به بعد خسته و عصبی میکند، ماه در آب محمد یعقوبی ذرهای اضافه کاری ندارد. کاملا روشن است که او از بازیگرانش خواسته تا جایی که میتوانند از اغراق و درشتنمایی روی صحنه پرهیز کنند. ناهید مسلمی در سادهترین شکل ممکن با تماشاگر ارتباط برقرار میکند؛ آن هم با دیالوگهایی که بارها از زبان خیلیها شنیدهایم اما تصورش را نمیکردیم که این عبارتها چقدر میتواند طنازیهای خاصی را باعث شود. آیدا کیخایی که بازیگر ثابت نمایشهای محمد یعقوبی است در نمایش "ماه در آب" به درستی شخصیت آیسودا را به تماشاگر نشان میدهد. بهخصوص در صحنهای که با همسر سابق خود روبرو شده به شدت از بزرگنمایی در میمیک و لحن پرهیز میکند. این خصلت البته در تازهترین بازتولید یعقوبی گویی به یک اصل تبدیل شده است. شخصیتها داد و بیداد به راه نمیاندازند. گویی انسان در عصر جدید قرار نیست حتی مقابل دشمن خود نیز صدایش را بلند کند. کافی است بداند که میتواند با زبانی ساده اما در عین حال صریح به هدف خود دست یابد. این اتفاق درست در صحنهای رخ میدهد که دو برادر که ظاهرا هیچ خصلتی از آنها به یکدیگر شبیه نیست، مقابل هم میایستند. یکی (مازیار) روی صندلی نشسته و تماشاگر هر لحظه انتظار دارد که به بدترین شکل ممکن شخصیتش مورد هجمه قرار بگیرد. چرا؟ چون همسر و دخترش را رها کرده و به خارج از کشور رفته است؛ دنیایی دیگر. دنیایی که ظاهرا خبرهای بدی از آنجا به گوش نمیرسد اما این واقعیت دارد؟ چه کسی میتواند تا این حد مطمئن سخن بگوید؟ مقابل این مازیار که روی صندلی خیلی آرام نشسته برادرش ایستاده. او به دلایلی که توجیه آن اصلا سخت نیست میتواند اصلا مازیار را به خانه خود راه ندهد اما نه تنها به او امکان دفاع میدهد بلکه او را با همسرش تنها میگذارد که حرفهایشان را شجاعانه با یکدیگر در میان بگذارند. این تعریف کاملا روشنفکرانه است. سبکی جدید در روابط انسانی که به نظر میرسد گریزی از آن نیست. محمد یعقوبی شاید دل خوشی از شرایط کنونی تئاتر ایران نداشته باشد اما با این حال او همواره در بازگشت به ایران گروهش را جمع میکند و دست به بازتولید یکی از آثار گذشتهاش میزند. موضوعی که اتفاقا تا کنون با استقبال ویژهای همراه بوده است.
تازهترین بازتولید محمد یعقوبی اما خالی از ایراد نیست. مثل هر نمایش دیگر. اما این به نوع نگاه ما بستگی دارد که از چه زاویهای به تازهترین کار گروه یعقوبی نگاه کنیم؛ این انتخاب ما است؛ میخواهیم ماه را در آسمان ببینیم یا در آب؟ کدامیک دیدنیترند؟
یادداشت از: مهدی ربوشه