از دوستی و مجاورت با ممیز لذت بردم
فرشید مثقالی در یازدهمین سالگرد مرتضی ممیز گفت: خصلت جوانمردی، سخاوت و تنگنظر نبودن چیزی نیست که امروز به راحتی در افراد دیده شود اما در مرتضی وجود داشت و من بسیار شانس داشتم که سالها مجاور یک همچین شخصیتی باشم و کار کنم و با او رفاقت و نزدیکی داشته باشم و از مجاورت با او لذت بردم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مرتضی ممیز در چهارم شهریور ۱۳۱۵ در خانوادهای هنردوست متولد شد و در دوران کودکی استعداد و علاقهٔ ویژهای به نقاشی و طراحی نشان داد. دوران متوسطه برای کمک به خرج تحصیل خود برای مغازهها تابلونویسی میکرد در آن دوران بود که به خاطر علاقه خانوادگی به مصدق وارد جریانات سیاسی شد که نتیجه آن چند کاریکاتور در روزنامهٔ شاهد بود، در سالهای آخر دبیرستان مرتضی گاهی به کتابخانهٔ وابستگی فرهنگی سفارت لهستان سر میزد و در آنجا بود که برای اوّلین بار با مجلّههای «پولند» و «گرافیک» لهستان آشنا شد.
او در سال ۱۳۳۵ وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و در رشته نقاشی زیر نظر علیمحمد حیدریان از شاگردان کمالالملک آموزش دید و در دانشگاه با سهراب سپهری، پرویز کلانتری، ژازه تباتبایی، چنگیز شهوق و ... آشنا شد. او در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه فارغالتحصیل شد و برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و گواهی طراحی غرفه را در مدرسه هنرهای تزئینی فرانسه اخذ کرد.
ممیز به خاطر طراحی آرمها و لوگوها بیشتر شهرت دارد و از او در زمینه طراحی پوستر، نشان، تصویرسازی، صفحهآرایی و طراحی جلد کتاب و مجلات آثار بسیاری به یادگار مانده است که مهمترین آنها سازمان چای کشور، انجمن حسابداران خبرهایران، موزه رضا عباسی، سازمان ملی استاندارد ایران و ... است.
پدر گرافیک معاصر ایران در پنجم آذرماه سال ۱۳۸۵ در سن ۶۹ سالگی درگذشت.
فرشید مثقالی در یازدهمین سالگرد مرتضی ممیز در یک پیام ویدیویی با اشاره به ویژگیهای کاری ممیز گفت: ممیز را در دورترین لایههای ذهنم جستجو میکنم و چیزی را که از او در وجود مییابم و آن را حس میکنم یک طراح گرافیست یا یک طراح صحنه و ... نیست بلکه رفاقتی است که سالها با هم داشتیم.
او ادامه داد: شخصیت و کاراکتر مرتضی را در وجودم مییابم که در طول این سالها بیش از پیش به ارزش آن پی بردم. مرتضی متعلق به نسلی از هنرمندان و روشنفکران متجدد و معاصر و مدرن ایران است که در دهه دوم این قرن شمسی به دنیا آمدند بود.
این تصویرگر با بیان اینکه مرتضی در دوران پرتلاطم اما سازنده سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دهه ۲۰ و ۳۰ شمسی رشد کرده، افزود: من با این اغلب افراد این نسل آشنا هستم و مراوده دارم و میتوانم بگویم همه این افراد عقاید، رفتار و علایق و سلیقههای جدیدی که ناشی از برخورد ما با فرهنگ غرب است را دارند. مرتضی نیز از این قاعده مستثنی نبود و عقاید و سلایق و گرایشهای هنری او غربی بودند.
مثقالی با تاکید براینکه ممیز از لحاظ فرهنگی و شخصیتی معجون و مخلوطی از فرهنگ غربی بود، افزود: ساختار شخصیت مرتضی اگرچه به واسطه حضور در آن دوران مخلوطی از غرب را نیز به همراه داشت اما بیش از آن ساختاری قدیمی در شخصیت مرتضی وجود داشت.
او با اشاره به ویژگیهای شخصیتی مرتضی ممیز گفت: او شخصیتی داشت بلند نظر، حامی، جوانمرد، حساس، گرم و با محبت نه اینکه شخصیت ایدهال کاملی داشته باشد بلکه او هم مانند همه نقصهایی داشت به طور مثال او مانند بچهها به سادگی عصبانی میشد اما همانند بچهها به همان سادگی همه چیز را فراموش میکرد و هیچ کینهای به دل نمیگرفت.
این هنرمند خاطرنشان کرد: ممیز برای من به عنوان یک دوست جنبههای انسانی و گرم و با محبت اوست که همچنان در ذهنم زنده مانده است. وقتی من وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم مرتضی در حال تکمیل پروژه دبیرستان خود با عنوان «عروسی ونوس» بود. دوستی ما از سال ۴۲ و ۴۳ شروع شد. او یک طراح معروف بود و من دانشجوی تازه از اصفهان آمده.
مثقالی با اشاره به اولین اثرش افزود: مرتضی وقتی آن را دید از اثرم تعریف کرد و به من پیشنهاد کار داد و آن آغاز دوستی من با مرتضی بود تا زمانی که فوت شد. مرتضی پس از آن به فرانسه رفت و مدتی در آنجا بود. وقتی برگشت در یک نمایشگاه همدیگر را دیدیم و صحبت کردیم و من به او پیشنهاد دادم با هم کار کنیم و مرتضی از آن استقبال کرد. صحبتهایی با هم داشتیم که حاصل آن شرکت تبلیغاتی ۴۲ بود البته این همکاری خیلی هم ادامه نداشت و سالهای بعد دوباره در زیر یک سقف کار کردیم در دفتر من اما نه به عنوان شریک بلکه فقط در کنار هم کار میکردیم.
او تصریح کرد: در طی این سالهای طولانی و مجاورت و دوستی و کار با مرتضی بسیار عمیق با او آشنا شدم و متوجه روح بزرگ و غنی او شدم مشخصاتی داشت که کمتر در این دوره دیده میشود. مرتضی تمام امکاناتش را تقسیم میکرد. او اهل تقسیم و حمایت بود. در حقیقت خصلت پدرانهای در او وجود داشت و البته او سالها برادرانش را بزرگ کرده بود و خصلت پدری در او رشد کرده بود. خصلت جوانمردی، سخاوت و تنگنظر نبودن چیزی نیست که امروز به راحتی در افراد دیده شود اما در مرتضی وجود داشت و من بسیار شانس داشتم که سالها مجاور یک همچین شخصیتی باشم و کار کنم و با او رفاقت و نزدیکی داشته باشم و از مجاورت با او لذت ببرم.