موذنزادهها اذان را جاودانه کردند+صوت و فیلم
نواهای ماندگاری از مداحی، نوحهخوانی، مناجاتخوانی و اذان موذنزادهها یادگار مانده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، از آن زمان که دین مبین اسلام بر ایران سایه افکند تا امروز افراد زیادی از اردبیل به حرفه مؤذنی و مداحی پرداختند که تا حدود یک و نیم قرن اخیر اطلاعاتی از این موذنان در دست نیست.
خاندان موذنزاده اردبیلی یکی از خانوادههای اردبیل است که تمام اعضای خانواده از موهبتالهی صدای خوش و دلنشین برخوردار بودند. قطع یقین صدای گیرا در این خانواده موروثی بوده و همه فرزندان و نوادگان مرحوم شیخ فرج این موهبت الهی را از او به یادگار بردند.
شیخ فرج، پدربزرگ سلیم مؤذن زادهاردبیلی، قدیمیترین مؤذن کشور است که اطلاعات مختصری از وی موجود است. صدای اذان او را ساکنان روستاهای واقع در حاشیه سه فرسنگی شهر اردبیل؛ سحرگاهان از بام مسجد زینال در مرکز شهر شنیدهاند.
شیخ عبدالکریم، فرزند شیخ فرج هم نخستین مؤذن در ایران است که نوای اذان دلنشین او شهرت جهانی دارد.
او در سال ۱۲۷۳ خورشیدی در محلهٔ «تازه شهر» اردبیل متولد شد و تا سال ۱۳۲۱ خورشیدی نوای توحیدیاش از منارهٔ مسجد میرزا علیاکبر این شهر به گوش میرسید. نعیم، سلیم، رحیم، محمود و داود پنج فرزند او نیز از مداحان اهل بیت و موذنهای مشهورند.
مرحوم سلیم، دربارهٔ پدرش میگوید: او در سال ۱۳۲۱ خورشیدی به قصد زیارت بارگاه ملکوتی امام رضا عازم مشهد مقدس میشود و در بین راه شبی را در منزل یکی از دوستان خویش در تهران سپری میکند. از آنجایی که شیخ عبدالکریم عشق مؤذنی داشته؛ سحرگاه به پشت بام منزل واقع درخیابان عینالدوله رفته و ندای توحیدی اذان را سر میدهد.
امام جماعت وقت مسجد سلطانی(امام فعلی) صدای اذان او را از دور شنیده و قبل از ظهر سراغ او را از تمام خانههای اطراف میگیرد. به او میگویند که شیخی از اردبیل آمده و در خانهٔ "مطلب بلوری" میهمان است و با درخواست امام جماعت، ظهر همان روز "شیخ عبدالکریم" در پشت بلندگوی مسجد قرار گرفته و نوای ملکوتی " اشهدان لااله الاالله " را به گوش مردم میرساند.
او پس از بازگشت از زیارت مشهد در تهران ماندگار شده و مؤذن مسجد سلطانی میشود. در سال 1325 که رادیوی ملی ایران افتتاح میشود، مسئولان رادیو به سراغ شیخ خوشصدای شهیر میآیند و از او میخواهند در رادیو اذان بخواند و او نیز میپذیرد.
شیخ اردبیلی اذان را به صورت زنده در استودیوی رادیو اجرا میکرد و اذانش به صورت زنده از رادیو پخش میشد. پس از چندی مسوولان رادیو تصمیم میگیرند نوای ملکوتی شیخ را ماندگار کنند از همینرو اذان شیخ عبدالکریم روی صفحات سیمی ضبط میشود اما این نوای ملکوتی در طی سالیان به فراموشی سپرده میشود و امروز دیگر اثری از این میراث گرانقدر معنوی در دست نیست. گفته میشود تنها نسخهی آن در موزه لوور پاریس نگهداری میشود.
بازگشت اذان از لوور؛ آرزویی که برآورده نشد
مرحوم سلیم در اینباره میگوید: گشتهایم. پرسوجو کردهایم. نیست. انگار نبوده، اما میدانیم که هست. میدانیم که در موزه لوور پاریس نگهداری میشود. اما... اما کسی پاپی این اثر هنری ارزشمند نیست که برگرداندش به ایران یا اقلش نسخهای کپی بشود از آن میراث عظیم. هر کجا هم رفتهایم حتی کاست یا شکل دیگری نیافتهایم از ضبط این صدا. چند بار اطلاعیه دادهایم. درخواست کردهایم؛ از مردم و از مسوولان که بگردند و پی جوی اذان شیخ باشند، اما تا به حال خبری نشده. هر چه هم بشود خرجش مژدگانیاش، هزینهاش میدهیم... اما خبری نیست.
او با حسرت ادامه میدهد: پارسال و امسال هم ودود موذن تکرار کرد.
صدای اذان شیخ عبدالکریم موذنزاده تا سال 1329 خورشیدی که دار فانی را وداع گفت روزی سه بار از رادیو واقع در میدان ارگ پخش میشد. شیخ عبدالکریم همانقدر که موذن نامی و والایی بوده؛ در نوحهسرایی نیز بسیار قهار بود. نوحهها و اشعاری که میسروده در ذهن همدورهایهایش ثبت است اما هیچ نسخهای از دفترچهای که خود به خط خودش مینگاشته؛ موجود نیست.
صدا و چهرهای شبیه پدر داشت
نعیم موذنزاده اردبیلی که در 25 سالگی دار فانی را وداع گفته؛ شبیهترین صدا را به شیخ بزرگ داشته است. او هم اذان میگفته و هم مناجات میخوانده است. گاه که پدر و پسر همراه هم میخواندهاند؛ کسی متوجه دو صدا نمیشده و انگار که یک تن میخواند.
روزی شیخ عبدالکریم منتظر آمدن نعیم بوده، گویا دیر کرده بوده و پدر نگران پسر! دوستان نزدیک به شیخ میگویند نگران نباش، صدای نعیم را نمیشنوید! همین نزدیکیهاست. الان میرسد. شیخ میگوید: نزدیک نیست. دور است. صدای او از دور میآید. دوستان میگویند صدای به این واضحی باید از همین نزدیکیها به گوش برسد. دوستان با شیخ منتظر میمانند تا ببینند نعیم کی میرسد. نیم ساعتی و شاید بیشتر میگذرد تا اینکه نعیم با دوستانش سر میرسند. شیخ گفت: نعیم کجا بودی؟ گفت: در قوشا تپه (نزدیکیهای صداوسیمای فعلی اردبیل) برای بچهها میخواندم. از تازه شهر تا قوشاتپه بیشتر از سه کیلومتری راه بوده. نعیم نه تنها صدایش شبیه صدای پدر بود بلکه چهرهاش هم به پدر شبیه است و مانند او جدی و مصمم بود.
در روی دیگر صفحه سیمی که میگویند اذان شیخ کریم روی آن ثبت شده، مناجات نعیم نیز که همراه پدر در رادیو مناجات میخوانده؛ ضبط شده است.
در عرفات هم اذان گفت
پسران شیخ کریم، اذانی را که پدرشان در آواز بیات ترک ساخته بود، میخواندند. اما بیشتر از همه رحیم موذنزاده آن را میخواند به خصوص که بعد از مرگ پدر، او به جای شیخ کریم موذن مسجد امام شد.
رحیم در سال 1304 خورشیدی در اردبیل به دنیا آمد و در اردبیل در مکتب میرزا عزیز به فراگیری قرآن، عربی و دیگر کتب مشهوره آن زمان مشغول شد. پس از آن به مدرسه حاج ابراهیم که محل فراگیری علوم حوزوی در اردبیل است؛ رفته و دروس طلبگی را فرامیگیرد.
او همراه پدر در مساجد اردبیل و در شهرهای اطراف و تالش نوحهخوانی میکرد. او که برای ادامه تحصیلات حوزوی به قم رفته بود همزمان با تحصیل، ظهرها در حرم حضرت معصومه(س) اذان میگوید. سال 1329 خورشیدی پس از درگذشت شیخ عبدالکریم پدرش و در سن 25 سالگی به تهران میآید و جای خالی پدر را در مسجد امام پر میکند. در سال 1334 در استودیو شماره 6 رادیو و تلویزیون صدای اذان رحیم موذنزاده اردبیلی در دستگاه بیات ترک ضبط میشود و از آن زمان تاکنون صدای این موذن خوشالحان در رادیو و تلویزیون پخش میشود.
شیخ رحیم تا سال 1357 هر سال ماه رمضان برای تجدید اذان به تلویزیون میرفته و اذان تازهای میخوانده است. این موذن خوشالحان در دهه پنجم زندگیاش در گمنامی در برخی مساجد تهران مناجات و نوحه میخواند و هر سال نیز شبهای عاشورا در مسجد اردبیلیها به منبر میرفت.
او که در سال 74 مبتلا به بیماری میشود در سالهای آخر عمر به سفر حج مشرف میشود و در مکه و در صحرای عرفات برای مسلمانان جهان اذان میگوید و با تمام مخالفتهایی که میشود اما قبول نمیکند که در اذانش «اشهد ان علی ولی الله» را نگوید. علی معلمدامغانی که از شاهدان این صحنه است؛ میگوید: رحیم موذنزاده را در عرفات زیارت کردم و ایشان در آنجا برای آخرین بار اذان جاودانه خود را اجرا کردند که بسیار مورد توجه حجاج قرار گرفت.
رحیم موذنزاده اردبیلی در ششم خردادماه 1384 پس از یک دوره بیماری دارفانی را وداع گفت.
صدای خوش و زیر داشت
محمود موذنزاده اردبیلی؛ محمود دیگر پسر شیخ عبدالکریم اگرچه صدای خوبی داشت اما زیر میخواند و برادران به او میگفتند صدایش مناسب نوحهخوانی نیست از همینرو او از نوحهخوانی کناره گرفت و وارد ارتش شد.
اذان را مانند پدر میگفت
داوود موذنزاده اردبیلی متولد 1324 در شهر اردبیل است. او صدایی زیبا و ظریف داشت اگرچه صدایش از لحاظ حجم به پای صدای سلیم نمیرسید اما داوود نیز مانند بردارانش نوحه میخواند و اذان را بمانند پدر در دستگاه بیات ترک خوانده بود. داوود موذنزاده اردبیلی در سال 74 به دلیل ایست قلبی دارفانی را وداع گفت.
موسیقی را فدای کلام و کلام را فدای موسیقی نمیکرد
سلیم موذنزاده اردبیلی یکی از مداحان ایرانی به زبانهای ترکی، فارسی و عربی بود که در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در شهر اردبیل زاده شد. وی که بیشتر نوحههایی را به زبان ترکی آذربایجانی سروده، به زبانهای فارسی و عربی نیز تسلط داشت.
او اولین بار عربی و فارسی را در نوحه ترکی آمیخته است. اطلاعات موسیقایی زندهیاد سلیم عالی بود و الحان، دستگاها و گوشهها را به خوبی میدانست و به موقع به کار میگرفت. سلیم هر آنچه را که میدانست از پدرش، میرزا عزیز مکتبدار و مرحوم بهادری در تبریز آموخته بود. در حقیقت پسران شیخ عبدالکریم در دوره جوانی به تبریز میرفتند و از مرحوم بهادری درس موسیقی کسب میکردند.
اجراهای سلیم مدالاسیون زیبایی داشتند و او در خوانش از این دستگاه به آن دستگاه حرکت میکرد که این کار بسیار سختی است. مرحوم موذنزاده در پس سالها تلاش توانسته بود تا به این حد از نوحهخوانی موسیقایی دست یابد و بتواند همه چیز را سر جای خودش بگذارد. او هیچگاه کلام را فدای موسیقی یا موسیقی را فدای کلام نکرد. او کلامش صحیح و صریح بود و به این نکته بسیار حساس بود سلیم موذنزاده چه در بم و چه در زیر صلابت و ابهت خود را از دست نمیداد.
موذنزاده بطور متوسط روزانه پنج ساعت از عمر خود را صرف مداحی کرده و بیش از دو هزار عنوان نوار کاست مربوط به برنامههای او از زمان پیدایش ضبط صوت تاکنون به زبانهای ترکی، فارسی و عربی موجود است.
سلطانالذاکرین استاد سلیم موذنزاده اردبیلی صبح روز سهشنبه دوم آذرماه در سن 80 سالگی بر اثر ایست قلبی دارفانی را وداع کرد.
بازخوانی اذان عبدالکریم موذنزاده
ودود موذنزاده؛ نقاش، خواننده ونوازنده و پیکرتراش ایرانی است. او برادرزاده رحیم و پسر سلیم موذنزاده اردبیلی و نوه شیخ عبدالکریم است که در سال 1339 در شهر اردبیل به دنیا آمد. او نیز همانند پدر و دیگر اعضای خانوادهاش از صدای خوش برخوردار است از همینرو به فراگیری موسیقی مقامی در خانواده خود پرداخت.
او در دو زمینه موسیقی ایرانی و موسیقی آذری فعالیتهای چشمگیری دارد بطوریکه در سال ۵۸ موسیقی ایرانی را نزد استادان (مرحوم ملتپرست، شاملو، آشتیانی) شروع کرده و از سال ۵۹ در چاووش به محضر استاد ناصحپور راه یافت و از محضر او بهره برد. همزمان نزد استاد مظهری به فراگیری نواختن تار پرداخت و از سال ۶۵ به فراگیری علمی و آکادمیک موسیقی آذری پرداخت و از محضر استاد آغاخان عبداللهیف بهرهمند شد و راه و روش وی را ادامه داد. ودود موذنزاده حدود دو سال پیش اذان پدربزرگش را بازخوانی کرد.