بیضایی، عناصری، تقیان و چلکوفسکی از تعزیه میگویند+فیلم
پرویز جاهد میگوید: در مستند «تعزیه به روایت دیگر» هیچیک از کارشناسان و پژوهشگران از حضور نفر دیگری خبر نداشت، برای همین وقتی آقای جابر عناصری بعدا فهمید که لاله تقیان و بهرام بیضایی هم در این فیلم هستند، خیلی ناراحت شد و وقتی فیلم را در دانشگاه تهران پخش کردیم، عصبانی شد و با من قهر کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «تعزیه به روایت دیگر» نگاهی است به یک آیینی قدیمی؛ آیینی برای شیعیان جهان تا به یاد بیاوردند که چه بر سر امام حسین(ع) و یارانش آمد. گرچه نام این فیلم مستند، نوید روایتی دیگر از تعزیه به ما میدهد، اما پرویز جاهد در این مستند که 16 سال پیش آن را ساخته، هدف اصلی اجرای تعزیه و چگونگی و چرایی عناصر آن را هدف قرار داده است.
شاید بتوان گفت در همان سالهای ساخت، این نگاهی دیگر معنای بیشتری داشته است، چراکه هنوز مستند علمی و واکاوانهای درباره تعزیه ساخته نشده بود. به همین دلیل در آستانه محرم امسال، به سراغ این فیلم مستند رفتهایم که هنوز هم منبعی است با گفتنیهای بسیاری از آیین مذهبی و منحصربه فرد در جهان. پرویز جاهد، کارگردان این مستند در این گفتگو از چگونگی ساخت «تعزیه به روایت دیگر» و انتخاب بهرام بیضایی، جابر عناصری، لاله تقیان و پیتر چلکوفسکی برای گفتگو و اظهارنظر گفته است.
تعزیه از زندگی ما جداییناپذیر بود
پرویز جاهد (فیلمساز، منتقد سینما و نویسنده) درباره محل فیلمبرداری مستند «تعزیه به روایت دیگر» گفت: تعزیههایی که در این فیلم میبینید در روستایی در مسیر ساری به دامغان که جاده کیاسر نامیده میشود، اجرا و فیلمبرداری شده است؛ دهی است در ارتفاعات آنجا به نام «شویلاشت» که هرساله در دهه اول محرم در آنجا تعزیه برگزار میشود و ما از دو تعزیه فیلم گرفتیم؛ یکی تعزیه حضرت عباس(ع)، دیگری تعزیه امامحسین(ع) که روزهای تاسوعا و عاشورا برگزار میشد.
جاهد یادی از شمرخوان این تعزیه، آقای خلیلی کرد که معینالبکاء و کارگردان تعزیه هم هست و گفت: آقای خلیلی نگهبان شهرک نساجی و از دوستان نزدیک پدر من بود. پدرم کارگر کارخانه نساجی بود و صدای خیلی خوبی داشت و نوحهخوانی هم میکرد و به خاطر علاقه و ارادتش به امامحسین(ع)، همیشه در مراسم محرم میخواند و خیلی با این تعزیهخوانها ارتباط داشت.
او با اشاره به ایده ساخت این مستند، گفت: انگیزه ساخت فیلمی مستند در مورد تعزیه، زمانی که دانشجوی تئاتر بودم در من شکل گرفت. چون در خانوادهای بزرگ شده بودم که علاقه به آیینها و نوحهها و سرودهای عاشورایی وجود داشت و با تعزیه بزرگ شدم.
جاهد با بیان اینکه «در کودکی همیشه تماشاگر تعزیه بودیم و با آن زندگی میکردیم درواقع تعزیه از زندگی ما جداییناپذیر بود.» ادامه داد: تعزیه برای من جالب بود و درام و کشمکشی که بین اولیا و اشقیا در آن وجود داشت، من و خیلی از همسالان مرا هیجانزده میکرد، از شقاوت و سنگدلی شمر و یزید و ابن سعد، خشمگین میشدیم و از مظلومیت حسین و یارانش، دل ما به درد میآمد.
بیضایی، عناصری و بقیه، هرکدام نماینده دیدگاه خاصی بودند
بهرام بیضایی، جابر عنصاری، لاله تقیان و پیتر چلکوفسکی چهار محقق و کارشناسی هستند که در مستند «تعزیه به روایت دیگر» روبروی پرویز جاهد نشسته و درباره آن صحبت کردهاند. پرویز جاهد درباره انتخاب این چهار چهره برای حضور در مستندش گفت: افرادی که در این فیلم مستند برای مصاحبه انتخاب کردم درست است که نظراتشان در جاهایی باهم همپوشانی دارد اما جایی هم همدیگر را نقض میکنند و ضد هم حرف میزنند.
جاهد ادامه داد: عمدا از رویکردهای مختلف به تعزیه و تحلیلها و نگاههای متفاوت استفاده کردم؛ یعنی سعی کردم آدمهایی را برای نقد و تحلیل انتخاب کنم که هر کدام نماینده دیدگاه و رویکرد خاصی باشند. بهرام بیضایی، پژوهشگر و محقق درجه یک تعزیه و هنرهای نمایشی است و کتاب «نمایش در ایران» او یکی از معدود کارهایی است که در زمینه تئاتر و نمایشهای آیینی و کلاسیک ایرانی انجام شده و بعدها تقریبا هرچه نوشته شد از روی دست او نوشته بود.
این نویسنده و منتقد سینما با بیان اینکه «نمایش در ایران، متن درجه یکی است» گفت: یکی از آرزوهای من بود که بتوانم بهرام بیضایی را راضی کنم که بیاید و در این فیلم در مورد تعزیه و جنبههای آیینی و دراماتیک آن و ریشههای اسطورهای آن حرف بزند.
پرویز جاهد ادامه داد: رشته دانشگاهیام ادبیات دراماتیک بود و استادانی مثل مرحوم جابر عناصری و ناظرزاده کرمانی و حکیم رابط داشتم که استخوان خردکردههای تئاتر بودند و بیضایی را هم دورادور میشناختم و به واسطه همین فیلم با او آشنا شدم؛ یکی از مهمترین آدمهایی بود که فکر میکردم حضورش در این فیلم لازم است.
او با اشاره به حضور لاله تقیان در این مستند هم گفت: خانم تقیان را شنیده بودم که روی تعزیه کار کرده و به همراه تعزیه هاشم فیاض، تعزیهخوان و تعزیهگردان سرشناس تهران، در فستیوال آوینیون فرانسه هم شرکت کرده بود. همسرش جلال ستاری هم راجع به تعزیه و اساطیر ایرانی خیلی کار کرده بود و خیلی دلم میخواست ایشان هم در این فیلم باشد اما قبول نکرد و فقط خانم تقیان آمد.
جاهد از حضور تقریبا اتفاقی پیتر چلکوفسکی در مستند گفت: کار را تقریبا تمام کرده بودیم که شنیدم «پیتر چلکوفسکی»، شرق شناس و اسلام شناس مشهور آمریکایی که لهستانیتبار است، به ایران آمده. کار، مونتاژ شده بود، اما وقتی خیلی اتفاقی شنیدم که او در ایران است فوری با مرکز هنرهای نمایشی تماس گرفتم، گفتند ایشان در هتل لاله اقامت دارد و من فوری برای دیدنش به هتل رفتم. ایشان برخورد خوبی داشت و از کار من استقبال کرد و گفت اول فیلم را ببینم. وقتی فیلم را دید خوشش آمد و فوری قرار گذاشت و مصاحبه را گرفتیم.
نگاهها در نکاتی به هم می رسیدند
پرویز جاهد با اشاره به زمان ساخت «تعزیه به روایت دیگر» گفت: این مستند را قبل از اینکه برای ادامه تحصیل بروم لندن ساختم؛ حدود سال 1378 بود. فکر میکنم نکته مهم این مستند این است که هرکدام از کارشناسانی که در این فیلم صحبت میکنند، نگاه ویژهای به تعزیه داشتند.
او ادامه داد: مثلا بیضایی یک اسطورهشناس است و پیوند تعزیه و هنرهای نمایشی آیینی باستان را دنبال میکرد و به ریشههای پیش از اسلام تعزیه و ارتباط آن با شاهنامه توجه داشت. ارتباط تعزیه با سیاوشخوانی و مراسمی که در ایران برگزار میشد و هنوز هم در بعضی نواحی ایران برپا میشود را مدنظر داشت. بررسی اساطیر ایرانی و اسلامی- ایرانی در تعزیه که با مذهب شیعه گره خورده، موضوعات مورد تحقیق بیضایی بود.
جاهد به تفاوت نگاه بیضایی با جابر عناصری اشاره کرد و گفت: عناصری بیشتر به نشانهها و شمایلنگاری یا به اصطلاح آیکونوگرافی تعزیه توجه داشت و روی نمادها و نشانهها و رنگ در تعزیه و نسخههای مختلف تعزیه کار کرده بود و نسخهشناس درجه یکی بود.
این فیلمساز و منتقد سیمنما یادآور شد: پیتر چلکوفسکی هم، اسطورهشناس و شرقشناس دانشگاه نیویورک است و تعزیه را در این فیلم از دید تاریخی بررسی میکند. او روی تعزیه کار کرده و جنبههای تاریخیاش را بررسی کرده بود.
جاهد نگاه لاله تقیان را به تعزیه از منظر حضور زنان و در واقع زنپوشها در تعزیه توصیف کرد و گفت: خانم تقیان جنبههای نمایشی تعزیه و مقایسه آن با درام و جنبههای آیینی و حد فاصل آن با تئاتر را بررسی میکرد.
او خاطرنشان کرد: هر چهار نفر، جایی همدیگر را تایید میکنند و گاهی از هم عبور کرده و نظر همدیگر را نقض میکنند و در مجموع منظری از تعزیه و ریشههایش و عناصر ساختاری و فرمی آن و جایگاهش در هنرهای نمایشی و تفکر شیعه و اسلام ارائه میکنند.
مرکز هنرهای نمایشی مستند را نخواست
پرویز جاهد با اشاره به تهیه این مستند و سختیهایش گفت: اواخر دهه هفتاد که من این فیلم مستند را ساختم، اینجور نبود که دوربین همیشه به راحتی دنیای دیجیتال امروز، دم دست باشد و راحت بتوانی فیلم بگیری؛ با خودم گفتم جایی لازم است تا برای ساخت فیلم حمایت شوم. بنابراین طرحم را به مرکز هنرهای نمایشی ارائه کردم و تقریبا تایید شد.
او با بیان اینکه «اما بعد از اینکه، یک مرحله از کار را تدوین کردم و به مرکز تحویل دادم، آن را نپذیرفتند و گفتند به کار ما نمیآید»، گفت: این تغییر نظر مرکز هنرهای نمایشی ممکن است به دلیل حضور بهرام بیضایی و نگاه ویژهاش به تعزیه بوده باشد که برایشان جالب نبود و قبول نکردند و این شد که خودم این پروژه را پیش بردم.
نویسنده کتاب «نوشتن با دوربین» در مورد چگونگی ساخت این مستند گفت: باید بگویم دو تعزیه را در روستای شویلاشت با سه دوربین از زاویههای مختلف فیلمبرداری کردیم؛ از قبل با تیم تعزیه هماهنگ کرده بودیم، آن زمان سوییچ سر صحنه نداشتیم و بعدا باید روی میز مونتاژ این کار را انجام میدادیم، تعزیهها طولانی بود و بیش از چهار ساعت طول میکشید و در مونتاژ آنها را کوتاه کردیم.
جاهد ادامه داد: بعد، نسخه مونتاژ شده تعزیهها را در اختیار کارشناسان یعنی آقای بیضایی، عناصری، چلکوفسکی و خانم تقیان قرار دادم تا بعد از دیدن آن راجع بهش حرف بزنند. یکجور سینما وریته، که اینجا بیشتر از واکنش ساده مخاطبان، نظرخواهی و تحلیل مدنظر بود، انجام شد.
«فرخ غفاری» تعزیهشناس درجه یکی بود؛ اولین کسی بود که اجازه داد تعزیه در جشن هنر شیراز روی صحنه اجرا شود؛ علیرغم ذهنیت منفی که در دوره پهلوی نسبت به تعزیه از سوی حکومت و روشنفکران وجود داشت، این کار فرخ غفاری به نظرم ریسک بزرگی بود
دوست داشتم فرخ غفاری و جلال ستاری هم در این مستند باشند
نویسنده کتاب «از سینما تک پاریس تا کانون فیلم تهران؛ رودرو با فرخ عفاری» گفت: دوست داشتم فرخ غفاری و جلال ستاری هم در این مستند باشند اما ستاری موافقت نکرد و آن زمان به فرخ غفاری دسترسی نداشتم؛ غفاری تعزیهشناس درجه یکی بود؛ اولین کسی بود که اجازه داد تعزیه در جشن هنر شیراز روی صحنه اجرا شود.
پرویز جاهد تصریح کرد: علیرغم ذهنیت منفی که در دوره پهلوی نسبت به تعزیه از سوی حکومت و روشنفکران وجود داشت، این کار فرخ غفاری به نظرم ریسک بزرگی بود و کار خیلی مهمی کرد.
او یادآور شد: بعدا که کتاب «رودررو با فرخ غفاری» را نوشتم و با او صحبت کردم و فیلم را نشانش دادم، خیلی حسرت خورد از اینکه در این فیلم نیست. واقعیت این است که کسی پیش از من روی این موضوع کار نکرده بود.
جاهد با بیان اینکه «فیلمهای زیادی از نمایش تعزیه وجود دارد» خاطرنشان کرد: اما فیلمی وجود ندارد که در آن تعزیه بدین گونه و از جنبههای مختلف آیینی، مذهبی، اساطیری بررسی شده باشد یا اینکه در مورد ریشهها، ساختار نمایشی، بازیگری، نسخهها و نمادهایش حرف زده شده باشد.
عناصری به دلیل حضور بیضایی در مستند با من قهر کرد
پرویز جاهد با اشاره به حضور بیضایی، عناصری، تقیان و چلکوفسکی گفت: باید این را هم اضافه کنم که در این فیلم هیچیک از کارشناسان و پژوهشگران از حضور نفر دیگری خبر نداشت.
او یادآور شد: برای همین وقتی آقای جابر عناصری بعدا فهمید که لاله تقیان و بهرام بیضایی هم در این فیلم هستند، خیلی ناراحت شد و وقتی فیلم را در دانشگاه تهران پخش کردیم، عصبانی شد و با من قهر کرد.
این فیلمساز و منتقد سینما اضافه کرد: چون ایشان (جابر عناصری) متاسفانه کسی دیگر را در این حوزه قبول نداشت و انحصارطلب بود. البته من برای عناصری احترام زیادی قایلم چون خیلی برای تعزیه و جمعآوری نسخههای تعزیه زحمت کشید.
جاهد ادامه داد: جابر عناصری عشق و علاقة زیادی به تعزیه داشت و نگاهش به تعزیه، اعتقادی بود. در واقع در این مجموعه، او تنها کسی بود که از نگاه ایمانی، تعزیه را بررسی میکرد و برای من حضورش مهم بود.
به اعتقاد بیضایی، «برشت»، تکنیک فاصلهگذاری را از تعزیه گرفته
پرویز جاهد با بیان اینکه «از ویژگیهای حیرتانگیز تعزیه که در این فیلم هم تصویر شده، این است که بازیگر تعزیه با تماشاگر صحبت میکند» ادامه داد: تعزیه با این ویژگی، مثل درام اپیک و حماسی برشت، با نقش خود فاصلهگذاری میکند.
جاهد با اشاره به اینکه «به اعتقاد بیضایی، برشت، تکنیک فاصلهگذاری را از تعزیه گرفته است.» گفت: ارتباط زنده بین بازیگر و تماشاگر و فاصلهگذاری بین نقش و بازیگر و تکنیکهای بیگانهسازی، ریشههایش در تعزیه و انواع دیگر تئاتر شرق است.
این فیلمساز و منتقد سینما گفت: روایتهای زیادی وجود دارد که در برخی مناطق ایران، مردم ریختهاند و شمر را کتک زدهاند. به همین دلیل شمرخوان و امامخوان تعزیه، قبل از اجرای تعزیه به تماشاچیان میگویند که شمر یا امامحسین(ع) نیستند، بلکه نقش آنها را بازی میکنند. منظورم این است که این کار در تعزیه، جنبه ایمانی دارد و شبیهخوان تعزیه، قصد فاصلهگذاری به مفهوم برشتی ندارد.
جاهد با بیان اینکه «در واقع شبیهخوان میخواهد به تماشاگر تعزیه بفهماند که او در حدی نیست که نقش اولیا را بازی کند» گفت: این ارتباط تماشاگر با شبیهخوانهای تعزیه به قدری زیاد است که شمرخوانها منفور میشوند اما بازیگران نقش اولیاء جنبه مقدس پیدا میکنند. تعزیه، از نظر نمایشی آنقدر قوی است و روی مخاطبی که ایمان دارد تأثیر میگذارد که او دیگر فرقی بین بازیگران تعزیه با نقششان نمیگذارد و با آنها همذات پنداری میکند.
او خاطرنشان کرد: شبیهخوانها با اینکه غالباً، از افراد عادی روستا هستند و کارشان کشاورزی یا کارگری است، اما در طول مدت اجرای تعزیه، ناگهان از قالب کشاورز و کارگر یا نانوا درآمده و به صورت افرادی مقدس درمیآیند.
کارگردان مستند «تعزیه به روایت دیگر» ادامه داد: با اینکه در مذهب شیعه، تصویرسازی اولیا نهی شده اما در تعزیه، همۀ شبیهخوانها جز زنپوشها، با روی باز و بدون نقاب ایفای نقش میکنند. برای همین است که به طور مثال بازیگر نقش امام حسین(ع) یا حضرت عباس(ع) باید چهرهای روحانی و معصومانه داشته باشد.
در گذشته، موسیقی تعزیه، ارتباط تنگاتنگی با موسیقی اصیل ایرانی داشته و خیلی از گوشهها و دستگاههای موسیقی ایرانی مثل چهارگاه و دشتی و شور در تعزیه اجرا و شنیده میشد. خیلی از گوشهها و لحنهای آوازی از تعزیه آمده مثل لحن اولیا که در دشتی و ماهور میخواندند و لحن اشقیا که چهارگاه است
نگاهی به موانع رشد و توسعه تعزیه در ایران
پرویز جاهد با اشاره به مفهوم مستندی که ساخته است، گفت: یکی از نکات مهمی که در فیلم من مطرح شده، موانع رشد و توسعه تعزیه در ایران است. به گفتۀ بیضایی در این فیلم، یکی از دلایلی که تعزیه در ایران پیشرفت نکرد، فشارهای حکومت در دوره پهلوی بود که تعزیه را ارتجاعی و عقبمانده میدانست و میگفت مانع توسعه است. به همین دلیل، تکیه دولت تهران تخریب شده و تعزیهخوانها متواری میشوند و بسیاری از نسخههای تعزیه از بین میرود؛ تا اینکه بعد از سالها در جشن هنر شیراز با کوشش غفاری است که دوباره رونق میگیرد.
او خاطرنشان کرد: از طرف دیگر، بعضی از روحانیون سنتی هم به دلیل نشان دادن چهره اولیا و حضور عناصر خرافی و سورئال در تعزیه، مخالف آن بوده و هستند، در صورتی که یکی از ویژگیهای شگفتانگیز تعزیه همین جنبههای سوررئال آن است؛ به عنوان مثال، شکسته شدن زمان و یا تغییر ناگهانی مکان در تعزیه و حضور عناصر عجیب و غریب و گروتسک در آن.
نویسنده کتاب «نوشتن با دوربین» با بیان اینکه «برخی از روشنفکران نیز از مخالفین تعزیه بودند که جنبههای آیینی و اساطیری تعزیه را نمیدیدند و به دلیل نگاه ضدمذهبیشان، آن را ارتجاعی و عقبمانده میدانستند.» گفت: در این میان، روشنفکرانی مثل بیضایی نادرند؛ چون بیضایی در دورهای که تفکر سیاسی چپ بین روشنفکران حاکم بود یا تفکر باستانگرایی و شوونیستی ایرانی که با مظاهر اسلامی کاملا در ستیز بود، تفکری غالب بود، کتاب پژوهشی «نمایش در ایران» را مینویسد و منتشر میکند.
جاهد تصریح کرد: همان جریانها در مقابل تعزیه ایستادند و نگذاشتند تعزیه پیشرفت کند و شکل متکاملتر و مترقیتری بگیرد و در حد نمایش آیینی باقی ماند. تعزیه حتی از نظر فرم اجرایی نیز به قهقهرا رفت و جایگاه گذشتهاش را ندارد.
او با اشاره به اینکه «اگر بخواهیم تعزیه را آسیبشناسی کنیم، میبینیم بازیگران امروز تعزیه دیگر به قدرت گذشته نیستند و تعزیهخوان خوشصدا مثل گذشته نداریم» گفت: در همین فیلم میبینیم که حضور میکروفونها در تعزیههای امروزی چقدر آزاردهنده است و یا موسیقیهای عجیب و بیهویتی که وارد تعزیه شده و میشود که بیشتر تحت تأثیر موسیقی پاپ ایرانی لسآنجلسی است.
کارگردان مستند «تعزیه به روایت دیگر» یادآور شد: درحالیکه در گذشته، موسیقی تعزیه، ارتباط تنگاتنگی با موسیقی اصیل ایرانی داشته و خیلی از گوشهها و دستگاههای موسیقی ایرانی مثل چهارگاه و دشتی و شور در تعزیه اجرا و شنیده میشد. خیلی از گوشهها و لحنهای آوازی از تعزیه آمده مثل لحن اولیا که در دشتی و ماهور میخواندند و لحن اشقیا که چهارگاه است، اما اینها دیگر تقریبا به شکل گذشته الان وجود ندارد.
پرویز جاهد در پایان با اشاره به پخش مستند «تعزیه به روایت دیگر»، گفت: این مستند بعد از ساخت، چند نمایش در تهران داشت، ازجمله اینکه در جشنواره فیلمهای عاشورایی، در کنار فیلمهای تعزیه تقوایی و بهمن کیارستمی و علیرضا قاسمخان پخش شد.