بینیاز یک تن بود اما همچون یک نهاد فرهنگی عمل میکرد
دوازدهم مهرماه نخستین سالگرد درگذشت فتحالله بینیاز نویسنده و منتقد ادبی برجسته و دبیر و داور دوازده دوره جایزه مهرگان ادب بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علیرضا زرگر (مدیر جایزه مهرگان) در پیامی از سوی خود، هیاتهای داوری جایزه مهرگان ادب و علم و دبیرخانه این جایزه یادی از رفتارهای انسانی و لحظات ناب دوستی با این نویسنده و منتقد شریف داشته است.
متن پیام علیرضا زرگر بدین شرح است:
۵۰۰ مقاله، نقد و مرور کتاب، ۱۵۰ جلسه سخنرانی و نقد و بررسی ادبیات داستانی معاصر، چند ده مصاحبه و گفتوگوی روشنگر پیرامون مسائل ادبیات، ۲۲ رمان و مجموعه داستان، ۸ کتاب مرجع در حوزه نقد و نظریههای ادبی و بسیاری از آثار چاپ نشده دیگر حاصل ۶۷ سال عمر پربار فتحالله بینیاز است.
بینیاز هرچند که مدرک مهندسی برق را از دانشگاه صنعتی شریف گرفته بود و از راه مهندسی زندگی سادهاش را میگذراند اما دلش درگیر ادبیات بود. یک دهه به صورت گمنام و با نام مستعار و دو دهه به نام خودش و با نوشتن نقدهای ادبی در روزنامهها و مجلهها به یاری نویسندگان جوان پرداخته بود.
بینیاز به تنهایی همچون یک نهاد فرهنگی عمل میکرد و تاثیر میگذاشت. خانهاش بیشتر اوقات میزبان نویسندگانی بود که از شهرهای کوچک به تهران میآمدند. آنها هر وقت دلشان میگرفت یا گلهای داشتند و یا کتابشان به بنبست پذیرش و چاپ از سوی ناشران برخورد میکرد اولین دوستی که به یادشان میآمد فتحالله بود. مهربان و صمیمی کتابهایشان را میخواند، مشفقانه نقد و نظرش را میگفت و کوشش میکرد با معرفی ناشر علاقهمندی زمینه انتشار کتاب نویسنده را فراهم کند. اگر هم ناشری برای چاپ داستان پیدا نمیکرد خودش پیشقدم میشد و در جملاتی که مسئولیت دبیری بخش ادبیات آنها را به عهده داشت داستانها را چاپ میکرد.
همیشه همراه و همکار جوایز ادبی خصوصی بود و سالهای طولانی دبیری و داوری جایزه مهرگان ادب را برعهده داشت و با داور دقیق و منصفانهاش به اینجایزه یاری رساند. هیچگاه از کمک به دیگر جوایز مستقل و خصوصی خصوصا جوایز ادبی در شهرهای دوردست دریغ نورزید و حتی از خلال یادداشتهایی که برای چاپ در یادنامه او به دستم رسید دانستم که برخی جوایز ادبی کوچک علاوه بر تجربه داوری او به کمکهای مادی او هم دلگرم بودهاند.
اهل حاشیه و بده و بستان نبود و از محفلهای شبه روشنفکری فاصله میگرفت ولی در عین کسالت رنج سفر را به دورترین نقاط ایران برای شرکت در یک جلسه نقد ادبی و به نیت تشویق نوسیندهای گمنام بر خود هموار میکرد.
فتحالله بینیاز از سرسختترین مخالفان سانسور آثار ادبی بود و بارها در مصاحبهها و نوشتههای خود به آسیبهای بزرگی که سانسور شعر و ادبیات داستانی به خلق ادبی وارد میکند اشاره کرده بود.
این روزها چهار کتاب چاپ نشده و یادنامه او در انتظار دریافت مجوز انتشار هستند. شاید با چاپ آنها به یکی از خواستهای تمام عمر این نویسنده بزرگ که دوازدهم مهرماه سال گذشته در راه رفتن به یک جلسه نقد ادبی جان باخت، عمل شود.
یادش گرامیباد