اروپا "صنایعدستی" ما را میخواهد نه "بنز"مان را / قافیه را باختهایم
کثیری با بیان اینکه ایرانیان، آدمهای لطیفی هستند، خاطرنشان کرد: باتوجه به روحیات مردم و آب و هوا و اقلیم کشورمان میتوانیم بجای استفاده از نماهای شیشهای و سنگی از متریالی استفاده کنیم که با کشور ما سازگار است و سالهاست در این اقلیم دوام آورده است اما به دلیل عدم فرهنگسازی در زمینه ما در حال باختن قافیه هستیم.
محمود کثیری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره وضعیت سفال در کشور گفت: معتقدم صنعت و هنر سفال و در کل صنایع دستی به دلیل عدم مدیریت صحیح در کشور امروز در وضعیت صحیحی قرار ندارد چراکه از هنرمند در این صنعت پشتیبانی نمیشود و متاسفانه ما در این رابطه در حال عقبگرد هستیم. دقیقا همان اتفاقی که در فرش افتاد در زمینه سفال نیز در حال رخ دادن است و ما داریم قافیه را میبازیم.
او با اشاره به مشکلات بسیاری که در رابطه با صنعت و هنر سفال در کشور وجود دارد؛ توضیح داد: بسیاری از کارگاههای سفالگری در کشور یا بسته شدهاند یا نفسهای آخر را میکشند، دانشگاههایی که این هنر در آنجا تدریس میشود؛ متاسفانه از لحاظ سختافزاری و نرمافزاری دچار مشکل هستند و فقط به نوعی صورت مسئله را مطرح میکنند. ما همیشه در پاسخ ماندهایم و جوابی نداریم.
این هنرمند با ذکر مثال «آفتاب و لگن هفت است شام و ناهار هیچی» گفت: شهر لالهجین در چند ماه گذشته به شهر سفال جهان لقب گرفت اما وقتی محصولات آن را با دو دهه گذشته مقایسه میکنیم؛ میبینیم هیچ تفاوتی نکرده و همچنان همان محصولات را شاهد هستیم چراکه هیچ حمایتی از سفالگر نمیشود.
کثیری به نقش حمایتی سازمان صنایع دستی به عنوان متولی این امر در سالهای دور اشاره کرد و افزود: مرحوم حاج عباس سهیل از سفالگران قدیمی شهر شهرضا میگفت در سال 52 از طرف دولت و سازمان صنایع دستی آن زمان ما را حمایت میکردند و اجناس ما را میخریدند. این کار باعث میشد محصولات از نظر کمی و کیفی رشد پیدا کند.
او با تاکید براینکه مدیریت صحیح در زمینه تمامی صنایع دستی نه تنها سفال وجود ندارد، ادامه داد: امروز متاسفانه وقتی به سازمان صنایع دستی یا هر سازمان دیگری جنسی فروخته شود؛ هنرمند باید مدتها به دنبال پول خود برود. سازمانهای حمایتی متاسفانه به سازمانهای بازرگانی تبدیل شدهاند. باید مدنظر داشت که اقبال عمومی جامعه نسبت به سفال در حال افزایش است و مردم بیش از گذشته نسبت به این صنعت چه از نظر آموزش و چه از نظر استفاده از محصولات سفالی تمایل دارند و این مسئله بسیار خوبی است چراکه میتواند نویدبخش این باشد که ما با حمایت از این صنعت در داخل کشور و صادرات آن به کشورهای دیگر میتوانیم موفق باشیم.
کثیری به تعطیلی کارگاههای سفالسازی در شهرستانها اشاره کرد و افزود: در گذشته که کارگاههای زیادی فعال بودند؛ محصولات خریداری و صادر میشد اما امروز فقط چند کارگاه معدود مشغول فعالیت هستند.
کثیری با بیان اینکه اگر ما در زمینه صنایع دستی مانند سفال و توریسم فعال شویم نیازی به صادرات نفت نداریم، گفت: متاسفانه بیشترین تمرکز خود را روی صنعت خودروسازی گذاشتهایم درحالیکه هیچ وقت نمیتوانیم مانند بنز آلمان تولید کنیم نهایت تولیدات ما میشود همین ماشینهایی که در خیابانهایمان تردد میکنند.
او ادامه داد: متاسفانه این مسئله در زمینه مدیریت شهری هم وجود دارد و بجای استفاده از متریالی که هزاران سال در کشور ما در زمینه معماری کاربرد داشته از مواد و متریالی مانند شیشه در نماهای ساختمان استفاده میکنیم. این موارد به صورت زنجیر بهم پیوستهاند و بازهم تاکید میکنم عدم مدیریت صحیح است که این معضلات را امروز در شهرها در زمینه معماری شاهد هستیم.
این هنرمند با بیان اینکه ایرانیان، آدمهای لطیفی هستند، خاطرنشان کرد: باتوجه به روحیات مردم و آب و هوا و اقلیم کشورمان میتوانیم بجای استفاده از نماهای شیشهای و سنگی از متریالی استفاده کنیم که با کشور ما سازگار است و سالهاست در این اقلیم دوام آورده است اما به دلیل عدم فرهنگسازی در زمینه استفاده از این متریال در شهرسازی و نبود مدیریت ما امروز شاهد این معماری هستیم.
کثیری تصریح کرد: برای فرهنگسازی بهتر است از مکانهای عمومی و ساختمانهای دولتی شروع کنیم قطعا فرهنگ استفاده از آن در جامعه رواج پیدا میکند و اقبال عمومی به این سمت خواهد رفت.
او با بیان خاطرهای از زمان دانشجویی خود گفت: کشور ما در زمینه سفال قدمت هزاران ساله دارد اما متاسفانه استاد سر کلاس به دانشجو روش چرخکاری آمریکایی را آموزش میدهد در حالی که آمریکا 350 سال پیش کشف شد یعنی زمانی که دانشگاه ایران در میان ده دانشگاه برتر جهان بود اما امروز جایگاه دانشگاه هنر در کجاست؟!
او با تاکید بر اینکه عدم مدیریت، عدم توجه به این هنر و نبود فرهنگ استفاده از آن باعث شده نسبت به گذشته پسرفت داشتهباشیم، تصریح کرد: اگر با همین رویه پیش برویم مطمئن باشید کارگاه استاد عبادی در نطنز هم به عنوان آخرین کارگاه سفالگری در این شهر بسته خواهد شد. مدیران باید بدانند که اگر بهترین ماشین در ایران ساخته شود نهایتا میشود بنز که اروپا به آن احتیاجی ندارد اما قطعا صنایع دستی و هنر ما را میخواهند، پس نیازمند یک عزم جدی در عرصه مدیریت و ملی در این زمینه هستیم.