"جاءالرحیل" با شعر عربی و موسیقی ایرانی/ پیوند میان هنرمندان ایرانی و عربی
هیثم نور معتقد است؛ استفاده از شعر عربی در میان حداقل مخاطب در ایران، او را به چالشهای هنری و فرهنگی دعوت میکند؛ چالشی از جنس پیوند فرهنگی میان تمدنهای کهن ایرانی و عربی و اسلامی است.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ هیثم نور مدتیست فعالیت خود را آغاز کرده. اولین آلبوم او با همکاری با پیمان خازنی جاءالرحیل شکل گرفته و او میکوشد موسیقی عربی را با شکل و فرمی تلفیقی از موسیقی ایرانی ارائه کند. شعرهایی که تاثیرات فراملی خود را تا مرزهای دور گذاشته است. در این سوی خلیج فارس، میان اروند و بهمنشیر جان گرفته است. هیثم نور، با ساختاری جدید و فرمی زیبا از پیوند فرهنگی میان دو فرم موسیقی ایرانی و عربی، وارد عرصه هنر و موسیقی در کشور میشود. آخرین اثر منتشر شده از وی در تلویزیون، سخنی از پیوند فرهنگی با مضامین انسان دوستی و صلح، به میان میآورد.
بلد السلام و الزیتون، نیز اثریست کلاسیک که با همکاری مشترک هیثم نور و بهزاد عبدی، با شعری زیبا از شاعر مطرح جهان عرب؛ نزار قبانی به مناسبت روز جهانی قدس، از شبکه افق سیما، پخش شد. این آهنگ توانست طرفدارانی از تهران، آبادان و خرمشهر، تا قاهره، رام الله، صلاله، جبیل و بیروت، به خود جذب کند. اثری با فرم و ساختار کلاسیک که در ایران، در ژانر موسیقی ملل جای گرفت.
در ادامه گفتگوی ایلنا با هیثم نور را میخوانید:
ترکیب معنادار میان واژههای عربی و موسیقی ایرانی
از شکلگیری ساختار و تولید آلبوم جاء الرحیل بگویید. از چه زمانی و با چه رویکرد و انگیزهای شکل گرفت؟
«جاءالرحیل»، اولین فعالیت رسمی من در دنیای موسیقیست که آهنگساز آن پیمان خازنی، آهنگساز توانا و با ذوق موسیقی سنتی و اصیل ایرانیست. تولید آن از سال 2013 شروع شد و قرار است تا پایان 2017 به بازار بیاید.
فرمی از موسیقیست که با هوشمندی و ذکاوت و ذوق، آقای خازنی، ترکیبی زیبا و معنادار میان واژه شعر عربی و موسیقی ایرانی، ایجاد کرده است. اشعارش را بنده، از شاعران مطرح فرهنگ و ادبیات غنی عربی گزیدهام.
شامل اشعاری از فاروق جویده (شاعر و نمایشنامهنویس مصری معاصر)، محمود درویش (شاعر و سیاستمدار فلسطینی)، نزار قبانی (شاعر و سیاستمدار سوری) و ابراهیم طوقان (شاعر فلسطینی) است که مضمون و محتوای این اشعار برخی عاشقانه و برخی ملی است.
در این میان، نزار قبانی، بیشترین شاعریست که در موسیقی عربی، هنرمندانی همچون امکلثوم، عبدالحلیم حافظ و نجات الصغیره از مصر و فیروز و ماجده الرومی از لبنان و کاظم الساهر از عراق، از اشعار وی، خواندند.
من در این آلبوم، شعری از وی را نیز انتخاب کردم که به زیبایی توسط خازنی، آهنگسازی شده است. چراکه نزار قبانی در دنیای عرب از شهرتی بیهمتا برخوردار است. شعر او به اکثر زبانهای دنیا ترجمه شده و طرفداران بسیاری در ایران و دیگر کشورها دارد.
توجه به اشعار فاروق جویده و محمود درویش و نزار قبانی بالاست
نحوه انتخاب اشعار چگونه بود؟
انتخاب آنها، بخشی به دغدغهها فرهنگی و ادبی من برمیگردد. در تلاش بودم از فرمی از اشعار و شخصیتهای ادبی جهان عرب بهره ببرم که برای داخل ایران، شناخته شده باشد. شعر کلاسیک عرب در محافل ادبی و دانشگاهی ایران، کاملا شناخته شده است.
با توجه به اینکه در فضا و محیطی علمی و دانشگاهی، به سر میبرم، برای من این بخش و توجه به آن در داخل از کشور، مهم بود. بسیاری از پایاننامههای ارشد و دکتری را در رشته ادبیات عرب در برخی از دانشگاهها بررسی و مطالعه کردم و دریافتم میزان توجه به اشعار شاعرانی نظیر فاروق جویده و محمود درویش و نزار قبانی بالاست و مقالههای گوناگونی در مجلات مختلف ادبی نیز به بررسی و نقد شعر فاروق جویده، پرداخته است.
این فرم از تحقیق و بررسی را الگوی انتخاب اشعاری که برای موسیقی قرار بود استفاده شود، قرار دادم. این درحالی است که در کنار این فرم آکادمیک از ساختار اشعار شاعرانشان، ساده و روان بودن ترکیب قصیدهها و امکان تلفیق فرم شعر و موسیقی، مرا به پرداختن به آنها وادار کرد.
چالش پیوند فرهنگی میان هنر ایرانی و عربی
چرا فقط از اشعار عربی بهره بردید درحالیکه میتوانید به فارسی نیز بخوانید؟
ساده است. زبان مادریام عربیست و این مسئله اولین انگیزه من در انتخاب اشعار عربی بود. دومین دلیل، علاقمندی من به مقوله پیوند فرهنگی و ادبی است. استفاده از شعر عربی در میان حداقل مخاطب در ایران، مرا به چالشهای هنری و فرهنگی دعوت میکند؛ چالشی از جنس پیوند فرهنگی میان تمدنهای کهن ایرانی و عربی و اسلامی است.
من این انتخاب را دوست داشتم. میخواستم از آهنگسازانی که کمترین شناخت را از ادبیات عربی دارند، استفاده کنم تا این پیوند، به شکلی پایدار و زیبا و اساسی شکل بگیرد.
پرداختن به شعر فارسی را در موسیقی خود، آگاهانه انتخاب نکردم. چراکه بر این عقیده هستم که هنرمندان آواز بسیار بزرگ و شایستهای در ایران به فعالیت مشغول هستند و صداهای بسیار توانا و زیبایی دارند که شایسته ندیدم در کنار این هنرمندان، آواز فارسی بخوانم. این در حالی است که علاقمند به حضور در پروژههای مشترک با آنها و در کنار آنها هستم اما اینکه به جای آنها، فارسی بخوانم را خیلی حرفهای و هنرمندانه ندیدم. لذا پرداختن به شعر عربی با ساختار و ریشه موسیقی ایرانی را بیشتر ترجیح دادم.
چه شد که به موسیقی عربی در ایران روی آوردید؟
موسیقی عربی ریشه در ساختار فکری و تربیتی من دارد. در خانوادهای با این فرهنگ و ادبیات بزرگ شدم و طبیعی است که در هنر موسیقی، این فرم را برای فعالیت انتخاب کنم. اما خاطرهای را عنوان کنم که شاید بتوان گفت، دلیل و انگیزه دیگر من برای پرداختن به موسیقی عربی در ایران باشد. از طریق استاد و هنرمند عزیز و نوازنده توانای قانون، سرکار خانم ملیحه سعیدی، به کلاس استاد آواز ایران، جناب آقای صدیق تعریف معرفی شده بودم.
شعری به فارسی را برای تست آواز در محضر ایشان، خواندم. وقتی پس از تست آواز، اصل و ریشه مرا پرسید، آنگاه از من خواست تا آوازی عربی بخوانم. من هم بخشی کوتاه از ترانه "أراک عصی الدمع" را از ام کلثوم خواندم. استاد بسیار استقبال کرد و مرا به پرداختن به موسیقی عربی تشویق کرد. من متاسفانه دیگر نتوانستم به کلاس استاد بروم اما درسی بزرگ را از ایشان فراگرفته بودم و همین امر، انگیزه جدی برای ورودم به موسیقی عربی در ایران بود.
در انتظار انتشار آلبوم جاء الرحیل
دستهبندی مخاطبان موسیقی شما چگونه است، آیا مخاطبان شما محدود به ایران است یا در خارج هم مخاطبانی دارید؟
من در ابتدای راه هستم و پیدا کردن فرم موسیقی من برای مخاطبان و علاقمندان به موسیقیام شاید در آغاز کمی دشوار باشد. از طرفی، تولید آلبوم جاء الرحیل هنوز به پایان نرسیده تا بتوانم شاخص و الگویی برای شناسایی مخاطبان خود داشته باشم.
همین امر، حساسیت تولید آلبومام را بیشتر کرده. حساسیت بیش از اندازه من و آهنگساز، در ارائه یک کار با کیفیت ایدهآل و شایسته است. اما وقتی ترانه جاء الرحیل از آن آلبوم به عنوان پیوست خبر اعلام تولید آلبوم در سال گذشته، توسط خبرگزاریها، منتشر شد، علاقمندان به این فرم از موسیقی را هم از داخل ایران و هم در کشورهای همسایه و حتی دورتر، یافتم.
دانشگاهیان داخل ایران به ویژه در حوزه ادبیات و شعر معاصر و علاقمندان به شعر کلاسیک عرب در جنوب ایران، در کنار دوستانی که در کشورهایی از لبنان، مصر، فلسطین، امارات متحده عربی و عمان داشتم، همگی، توانستند به آنچه که من در ترکیب و پیوندی که قبلا به آن اشاره کرده بودم، برسند و با این فرم از موسیقی ارتباط برقرار کنند. از طریق فضای مجازی، روزانه این علاقمندی به این نوع موسیقی که بنده ارائه کردم، در حال معرفی شدن و افزون شدن است و بازتابهای مثبتی دریافت میکنم.
اثری از جنس موسیقی اصیل ایرانی با اشعار عربی
موسیقی تلفیقی ایرانی و عربی در چه دستهای قرار میگیرد؟
ببینید در موسیقی که ارائه میدهم، چند عنصر وجود دارد: یکی اینکه موسیقی با شعر و کلام عربی است. دوم اینکه آهنگسازان کارهایم، از دسته آهنگساز موسیقی اصیل ایرانی است. در پروژه آلبوم جاء الرحیل، آقای خازنی با درنظر گرفتن این دو عنصر، به اضافه، عناصر موسیقی جهانی و کلاسیک غربی، مدلی از موسیقی ارائه میدهد، که آن را حتی در موسیقی جهان عرب، متمایز میکند. در مورد همکاریام با آقای بهزاد عبدی نیز، همین رویه با شکلی وسیعتر و بعدی ساختاریتر، اتفاق افتاد.
ساخت موسیقی متن فیلمی با روایتی متفاوت از عاشقان امام حسین(ع)
بهزاد عبدی از آهنگسازان مطرح موسیقی فیلم و اپراست که کارهای ارزندهای در این زمینه ارائه داده و با خوانندگان مطرحی همچون همایون شجریان و محمد معتمدی فعالیت داشته. مسیر شکلگیری قطعه بلد السلام و الزیتون با آهنگسازی این هنرمند چگونه بود؟
بهزاد عبدی، همانگونه که اشاره کردید، از آهنگسازان توانمند عرصه موسیقی ایرانی است. نقطه آغاز همکاری، به چند ماه قبل از شکل گیری این آهنگ، بازمیگردد.
ایشان، ساکن کشور اوکراین هستند و با گروه ارکستر ناسیونال این کشور، همکاری میکند. برای من بسیار افتخارآمیز بود که در کنار ایشان فعالیت هنری داشته باشم. لذا قبل از هرگونه صحبتی پیرامون یک فعالیت مشترک، یک مسیر دوستی خیلی خوبی شکل گرفته بود. نتیجه این دوستی، این بود که یک روز، آقای عبدی در مورد پروژه خواندن در یک تیتراژ پایانی یک فیلم عربی به کارگردانی آقای عطیه الدراجی، کارگردان بینالمللی عراقی، با بنده صحبت کرد. خب من بیدرنگ استقبال کردم. برای من غیرقابل تصور بود که روزی، فعالیتی مشترک با ایشان داشته باشم. از طرفی دیگر، من با ژانر کار ایشان آشنایی کامل داشتم.
بالاخره کار ضبط قطعه کوتاهی با صدایم، برای تیتراژ پایانی این فیلم در حضور، آقای عطیه الدراجی، انجام شد. این فیلم درخصوص اربعین حسینی است که از زاویه دید و نگرش و بینش آقای عطیه الدراجی، به زیبایی، به تصویر کشیده شده. برای من خواندن در اینکار بسیار ارزشمند بود چراکه روایتی متفاوت از عاشقان و شیفتگان امام حسین(ع) در روز اربعین را به تصویر میکشد. از زمان اکران این فیلم اطلاعی ندارم ولی یقین دارم فیلمی بسیار متفاوت و زیبا در این زمینه خواهد بود.
سرزمین صلح و زیتون برای روز جهانی قدس ساخته شد
و این بهانهای برای ساخت قطعه بلدالسلام و زیتون شد؟
بله. بعد از آن بود که ایده تولید قطعهای به مناسبت روز جهانی قدس مطرح شد و آقای بهزاد عبدی با سخاوت، این کار را پذیرفت. قطعه بلدالسلام و الزیتون، یا سرزمین صلح و زیتون، شعری از نزار قبانی است که خوشبختانه، جناب آقای عبدی، به دلیل آشنایی به زبان و ادبیات عربی و قواعدش، آن را به زیبایی ساخت. پس از ضبط اثر، ویدیویی به تهیهکنندگی شبکه افق، تولید و در روز جهانی قدس، از آن شبکه، پخش شد.
بازتاب انتشار این ویدیو، بسیار وسیع و گسترده بود. دوستانی از قاهره مصر، رام الله و رفح فلسطین، جبیل لبنان، مسقط و صلاله عمان و مراکش، از انتشار این قطعه استقبال کردند. این کار، برای مخاطبان عرب کشورهای عربی بسیار تازگی داشت. ساختار و فرم موسیقی نیز برای آنها زیبا بود. این پروژه، موفقیتآمیز بود زیرا توانستم آنچه را که در موسیقی دنبالش میگشتم؛ پیدا کنم. ساختاری پیوندی که نمیتوان به سادگی ردپایی از آغاز و پایان این پیوند یافت. درحالیکه زیبایی آهنگسازی اینکار، مرا به بسیاری از علاقمندان این موسیقی، نزدیک کرد. در داخل ایران نیز، این کار، علاقمندان به شعر عربی و موسیقی بهزاد عبدی را پیوند داد. در واقع، منظور و مقصدم از پیوند فرهنگی، این بود.
آیا کار با بهزاد عبدی ادامه خواهد داشت؟
بهزاد عبدی از افتخارات موسیقی ایرانی است. برایم بسیار غرورآمیز خواهد بود که با ایشان همکاری مستمر داشته باشم.
برنامه شما پس از پخش قطعه سرزمین صلح و زیتون چیست؟
در حال حاضر من روی آلبوم درحال تولیدم با جناب آقای خازنی تمرکز کردهام و تمام انرژی و توانم را در این خصوص به کار بردهام. در کنار آن پروژهای را نیز با جناب آقای حمید خوانساری، آهنگساز و نوازنده عود آغاز کردهام که آنهم در ژانر و سبکی تفاوت خواهد بود.
با افتخار در کنار آهنگسازان ایرانی فعالیت میکنم
قصد دارید با آهنگسازان عرب و غیرفارسی کار کنید؟
خیر. لزومی برای اینکار نمیبینم. آهنگسازان ایرانی، توانمند و صاحب سبک هستند و در عرصه موسیقی بینالمللی، آثار بسیار ارزندهای را انجام دادند. و مهمتر آنکه نشان دادند که آنچه خلق میکنند، وابسته به واژه و زبان واحد است و آن، موسیقی است. آنها زبان موسیقی را فراتر از مرزها، به خوبی لمس کردهاند و من با افتخار، در کنار آنها، فعالیت خواهم کرد.
لهجههای گوناگون عربی در آینده فعالیتهای هیثم نور
شما شعر عربی را به زبان فصیح و قرآنی در موسیقی خود بکار میبرید. آیا برنامهای برای استفاده از لهجههای محلی رایج در موسیقی عربی دارید؟
بله. رایجترین لهجه و کاربردیترین آن در میان موسیقی عربی، لهجه مصری و بعد از آن لبنانی است که در افقهای فعالیت هنریام از این لهجهها استفاده خواهم کرد. از طرفی دیگر، با توجه به اینکه لهجه و گویش مردم جنوب کشور، به ویژه جنوب خوزستان، لهجه عربی متمایل به لهجه عراقی است، در نظر دارم از این لهجه نیز استفاده کنم، چراکه بخشی از مخاطبانم در خوزستان خواهد بود. موسیقی مورد علاقه مردم عرب خوزستان، موسیقی مقامی عراقی است که من از طرفداران این موسیقی، هستم. این موسیقی، مشترکات فراوانی با موسیقی اصیل ایرانی از نظر دستگاههای آوازی دارد و در این نوع موسیقی نیز بزرگانی بودند که آثار زیبایی را در 50 سال اخیر خلق کردند.