در نوشتن به وهن و غلو گرفتار نشویم/ برخی خدا را با پیامبر جمع زدند و امیرالمومنین را آفریدند
سنگری میگوید: انقلاب اسلامی ما را به این عرصه نزدیک کرد. امام خمینی (ره) و چهرههای بزرگی که اوایل انقلاب بودند، به سیرهی علی(ع) بسیار نزدیک بودند.
محمدرضا سنگری در گفتگو با خبرنگار ایلنا، در رابطه با کاربرد مصادیق دینی در فضای داستانی و محدویتها و فرصتهای این حوزه گفت: معمولاً نویسندگی و خلق آثار ادبی و هنری در هر حوزهای محدودیتهایی دارد. در هر عرصهای که بخواهید کار کنید، بازندارندهها و خط قرمزهایی وجود دارد که معمولاً همهی آنها را باید رعایت کرد. در حوزهی دین هم همین است.
او ادامه داد: وقتی میخواهیم به شخصیتهای دینی بپردازیم باید دقت کنیم که شخصتها را از آن موقعیت و ارزشهایی که دارند فرو نکشیم. در واقع اینجا دو پرتگاه در کنار طرح شخصیتهای دینی وجود دارد: یکی پرتگاه غلو و دیگری پرتگاه وهن.
این نویسنده با اشاره به پرتگاه غلو بیان کرد: در پرتگاه غلو، شخصیت را از ساخت انسانی فراتر برده و ساحت الهی به وی میدهیم. این اتفاق در عرصهی شعر بسیار مشهود است. برخی شاعران تعبیرهایی به کار میبردند که به طور مثال برای حضرت علی(ع) خیلی زیاد است. حتی مقامی به علی(ع) داده میشود که میگویند خدا هم است. میگویند: «خدا را با پیامبر جمع کردند/ امیرالمؤمنین را آفریدند». در واقع شاعر میخواهد با رندی شاعرانه این کار را توجیح کند.
نویسندهی کتاب «بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس» در رابطه با پرتگاه وهن، که در نوشتن از شخصیتهای دینی دچار آن میشویم؛ گفت: وهن یعنی فروکشیدن شخصیتها در حد بسیار پایین. برای مثال امام حسین (ع) را به صفاتی همچون زیبایی و قامت و مو وصف میکنند. یعنی ارزشهای امام حسین (ع) را به اینها میشناسند درحالیکه ارزشهای ایشان چیزی غیر از تمام این صفات بوده است. در ایام محرم سرودههایی میشنویم که برای حضرت ابولفضل (ع) گفته شده اما تنها به ستایش چشم و ابرو بسنده کردهاند. زیبا رو و بلند قامت، در تاریخ فراوان بوده است و از این صفات نبوده که حضرت ابولفضل (ع) بیرون آمده بلکه ایشان با صفاتی مانند صفا، صدق، پاکبازی و غیرت است که شاخص میشوند.
سنگری با اشاره به اینکه قلم زدن در حوزهی دین، دارای محدودیتهایی است، اظهار کرد: در واقع شاید بتوان از این محدودیتها با نام ویژگیهایی نام برد که باید آنها را مراعات کنیم. در عرصهی دین باید حواسمان باشد تا وحدت دینی را گم نکنیم. اثری خلق نکنیم که به مذاهب دیگر لطمه و توهینی وارد شود و به جای آنکه به ایجاد وحدت بپردازیم به این شکاف دامن نزنیم.
این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه آنچه تولید میشود نباید با رخداد طبیعی مغایرت داشته باشد، گفت: البته من معتقد نیستم که هنرمند باید تاریخ را روایت کند که اگر اینگونه باشد اثر ادبی تولید نمیشود. در مواجهه با فیلم «رستاخیز» انتقادهایی شد که من گفتم قرار نیست هنرمند تاریخ را روایت کند. هنر، بهرهگیری از فرصت تخیل و طرح مسئله از جایی است که مخاطب آن را نمیشناسد. اگر مخاطب بداند که قرار است چه صحنههایی را ببیند؛ اثر جاذبهی هنری خود را از دست میدهد.
وی افزود: وقتی میگوییم امام حسین (ع) در روز عاشورا به شهادت رسیده است دیگر نمیتوانیم بگوییم که ایشان مسموم شدهاند! گزارشهای روشنی در تاریخ از این موضوع وجود دارد، هنرمند نمیتواند چنین مسئلهای را به شکل کاملاً متفاوتی بیان کند. در تولید آثار هنری، نباید تاریخ مخدوش شود. به طور کلی کار کردن در حوزهی دین، جذابیت، شیرینی و حلاوت خاص خود را دارد، چراکه از درون میجوشد و هنرمند را غرق در لذتی عظیم میکند ولی در کنار آن محدودیتهایی هم وجود دارد. البته من فکر میکنم در هیچ حوزهای نیست که هنرمند دچار محدودیت نباشد.
نویسندهی کتاب «یک جرعه تشنگی» در پاسخ به این سوال که رفتار امروز دولتمردان ما، چقدر به نهجالبلاغه و زندگیِ علیوار نزدیک است، گفت: در عصر خودِ حضرت علی (ع)، آدمهایی که با حضرت زندگی کرده و پای خطبههای ایشان بودند، بسیاری از دستوراتشان را زیر پا گذاشتند چه رسد به ما که هزاروچهارصد سال بعد سخنان ایشان را میشنویم و با سبک زندگیشان آشنا میشویم. نمیتوانیم بگوییم سخنان معصومانهی ایشان در جامعه دقیقاً پیاده میشود. انسان با کششها و جذبهها و قدرتطلبی و دنیاخواهیِ خویش درگیر است. اینها کشمکشهای نفس انسان است.
سنگری با اشاره به اینکه ما بعد از انقلاب اسلامی به فرهنگ علوی بازگشتیم، بیان کرد: انقلاب اسلامی ما را به این عرصه نزدیک کرد. امام خمینی (ره) و چهرههای بزرگی که اوایل انقلاب بودند، به سیرهی علی(ع) بسیار نزدیک بودند. زندگیِ شهید باهنر و شهید رجایی و همچنین مطالعهی هشت سال دفاع مقدس و سادهزیستیِ این افراد، به ما نشان میدهد که چقدر در آن زمان به سیرهی امام علی(ع) نزدیک بودند. در جبههها میدیدم که بچهها برای استفاده ماشین یا هنگام غذا خوردن، چطور رعایت حال یکدیگر را میکردند. در کتابهایی که خاطرات جبهه است از این دست خاطرات، بسیار یافت میشود.
او در ادامه با طرح این سوال که آیا امروز هم وضعیت اینگونه است، گفت: باید بگویم هنوز هم چنین انسانهایی وجود دارند، اگرچه کسانی به سمت دنیا رفتند و ثروتاندوزی کردند و فیشهای حقوقی نجومی برای خود رقم زدند. اما در کنار اینها، انسانهای بزرگ و زاهدی هم هستند و اتفاقاً در ارگانهای دولتی دارای پستهای مهمی هم هستند اما نهایت سادگی را لحاظ میکنند. این افراد در استفاده از بیتالمال بسیار حساس و دقیق هستند و در در کنار آنها هستند کسانی که مجذوب زرق و برق دنیا شدهاند و آرام آرام در شیب ملایمی رسیدهاند به جایی که متأسفانه به حرام افتادهاند، با بروکراسی سروکار دارند و به دنبال جمعآوری ثروت هستند.
این نویسنده در پایان سخنان خود گفت: نباید وجود چنین افرادی مانع از این باشد که ما از نهجالبلاغه و سیرهی زندگیِ امام علی (ع) سخن نگوییم. اتفاقاً باید بیشتر بگوییم تا شاید این افراد متوجه شده و به راه اصلی بازگردند.